بازار؛ گروه بورس: بر اساس گفته بیشتر صاحب نظران بازار سرمایه قیمت سهام بیشتر گروههای بورسی در شرایط کنونی به ارزندگی خود رسیده است. بورس در طول دو هفته اخیر به صورت ریزشی بوده و اکنون خود را به ۱ میلیون و ۲۸۸ هزار واحد رسانده است. این روزها تابلوی بورس عدم حمایت حقوقیها از بازار و ترس سهامداران حقیقی از آینده بازار را نشان میدهد. در همین ایام برخی از افراد به دلیل ارزندگی و ارزان شدن قیمت سهم قصد دارند وارد بازار شوند، این سرمایهگذاران به منظور بررسی ارزندگی سهم نسبت p/e را در نظر میگیرند، اما نکته قابل توجه این است که آیا این نسبت در این شرایط کنونی قابل اعتماد است؟ در همین رابطه با احمد اشتیاقی مدیر عامل کارگزاری بانک آینده گفتگو کردیم که وی مدعی است که ملاک پی به ای ملاک خوبی برای ورود به سهم است.
*یکی از ملاکهای بررسی ارزندگی سهم نسبت p/e است اما با توجه به عدم هم خوانی این نسبت با قیمت سهم و ریزش آن در بازار به نظر میرسد که این نسبت نمیتواند ملاک خوبی برای ارزندگی سهم در بازار ایران باشد. شما در رابطه با این نسبت چه دیدگاهی دارید؟
ما چندین روش برای ارزشگذاری سهام داریم که یکی از متداولترین و سادهترین این روشها برای سرمایهگذاران عادی، نسبت p/e است که بر اساس این نسبت سرمایهگذاران میتوانند متوجه شوند که آیا سهمی را که خریداری میکنند زیر قیمت ارزش ذاتی آن است یا نه؟
در حالی که افراد حرفهای به وسیله تحلیل بنیادی و از طریق برآورد جریانات نقد عادی که منجر به سودآوری شرکت میشود، میتوانند قیمت سهام را به دست آوردند که جزو بهترین روشها در ارزش گذاری سهم است اما زمان بر میباشد و از سرمایه گذاری عادی هم چنین انتظاری نمیتوان داشته باشیم که به این روش ارزش یک سهام را به دست آورند. یک زمانی ناشران موظف بودند که سود سال فعالیتشان را اعلام کنند یعنی برآورد سودی که شرکت در پایان سال به دست میآورد را در اختیار سهامداران قرار دهند ولی بر اساس یکسری از تصمیمات این الزامات برداشته شد. به تازگی با توجه به الزامات اخیر قرار است که ناشران سود سالانه خود را اعلام کنند.
چگونه بر اساس نسبت p/e ارزش ذاتی سهم را برآورد کنیم؟
شما ابتدا پی به ای متوسط بازار را به دست می آورید، که خود این پی به ای بنا به یک رفت و برگشتی که بین تحلیل گران بازار اتفاق می افتد برای سال جاری به دست میآید. این نسبت در بیشتر بازار در نظر گرفته میشود به عنوان مثال شما فرض کنید سود بدون ریسکی که بانک میدهد در حال حاضر ۱۸درصد نظر بگیریم، نسبت p/e بازار سپرده ما در قالب سود بانکی ۶ میشود حالا سهامدارانی که در بازار سرمایه هستند باید پی به ای آنها چند باشد؟ نسبت پی به ای بازار سرمایه را بر اساس پیشبینی و انتظارات تورمی که ما از آینده بازار ایران داریم، باید محاسبه شود، در شرایط کنونی تحلیلگران به این نتیجه رسیدند که پی به ای متوسط بازار ۱۰ است که عموم سهامداران باید این عدد را بدانند. برای به دست آوردن قیمت ذاتی شرکت میبایست میانگین p/e بازار را در سود شرکت که قرار است به سهامداران بدهد ضرب کنیم. به عنوان مثال شرکتی اعلام کرده که در سال جاری ۴۰ تومان سود قرار است به سهامداران بدهد، میبایست ۴۰ تومان را در ۱۰ که میانگین نسبت پی به ای بازار است ضرب کنند. اگر سهم این شرکت ۴۰۰تومان در بازار معامله میشد، میتوان به نتیجه گرفت که در قیمت ذاتی خود معامله میشود، اگر زیر ۴۰۰تومان معامله شود نشان میدهد این سهم، سهم خوبی است چون زیر ارزش ذاتی میباشد و اگر بالای ۴۰۰تومان باشد این شرکت گرانی است و به عبارتی گران مدیریت میشود.
به دلیل ترس و بی اعتمادی عموم سرمایه گذاران نسبت به بورس، بازار در حال معامله زیر ارزش ذاتی خود است، یعنی بازار دچار یک افت شدید شده و از ارزش ذاتی خود عبور خود کرده است
در نهایت میتوان گفت که نسبت پی به ای در نگاه اول شما را به این نتیجه میرساند که این سهم گران است یا نه. در حال حاضر اگر شرکتی داشته باشیم که طرحهای توسعه خاصی برای ۱۴۰۰به بعد نداشته باشد و با توجه به اینکه در آبان ماه قرار داریم برای محاسبه ارزش ذاتی آن باید سودآوری ۱۴۰۰ را محاسبه کنیم. یعنی سود سال ۱۴۰۰را در میانگین p/e ضرب کنیم و هر عددی که به دست آمد را میتوان قیمت ذاتی سهم در نظر گرفت. هر صنعتی پی به ای خاص خود را دارد اما p/e ۱۰ به عنوان محور کل بازار در نظر گرفته میشود. برخی از صنایع ما که در ابعاد کوچکتر فعالیت میکنند، اهرمیترند و در این شرایط دو تا سه واحد بالاتر از پی به ای ۱۰ واحد معامله میشوند، مثلا صنعت دارویی ما ۲الی ۳ واحد بالاتر از ۱۰ است. به نظر بنده پی به ای میتواند ملاک مناسب برای خرید سهام باشد.
همچنین مدل جایگزینی مدل دیگری میباشد که به وسیله آن ارزش جایگزینی سهام بررسی میشود. اگر ارزش جایگرینی هم زیر قیمت پی به ای ۱۰ باشد بسیار ارزنده میشود، اگر پی به ای ۱۰ باشد و قیمت بازار آن بالاتر از ارزش جایگزینی باشد باید تامل کنیم. به طور کلی میتوان به وسیله پی به ای و ارزش جایگزینی در انتخاب سهام در بدو امر اشتباه نکرد و میتوانند ملاک خوبی باشند.
*به نظر میرسد هنوز دولت در رابطه با اینکه پول به بازار سرمایه تزریق کند یا نه در شک است چرا که برخی معتقدند اگر بانکها به این بازار ورود پیدا کنند، سبب ایجاد انتظارات تورمی میشود و برخی دیگر این دیدگاه را نمیپذیرند به نظر شما آیا تزریق پول از سیستم بانکی به بازار سرمایه خلق نقدینگی میکند؟
تا زمانی که پول خود بازار در بازار در حال معامله است باعث خلق نقدینگی نمیشود و این حالت به صورت بالقوه منجر به تورم نمیشود اما اگر پولی از طریق سیستم بانکی به بازار سرمایه تزریق شود که منجر به بدهکار شدن سیستم بانکی به بانک مرکزی گردد در این صورت سبب ایجاد خلق نقدینگی میشود در غیر این صورت خلق نقدینگی صورت نمیگیرد. به عبارت ساده تر بانک یک حجم از پول در اختیارش است بنابراین میتواند این پول را یا در قالب تسهیلات به بنگاههای اقتصادی بدهد یا اینکه به بازار سرمایه تزریق کند. تا زمانی که آن حجم از پول منجر به بدهکار شدن سیستم بانکی نزد بانک مرکزی نشود منجر به تورم نمیشود. چرا که این پول در اقتصاد ما میچرخد در نتیجه ما خلق نقدینگی نکردیم و آن پول موجود است. تا زمانی که این پول وجود دارد، پس خلق نقدینگی صورت نگرفته است که منجر به تورم شود، زمانی تورم ایجاد میشود که خلق نقدینگی به واسطه بدهکار شدن سیستم بانکی به بانک مرکزی انجام شود.
*با توجه به شرایط کنونی بازار به نظر میرسد که عدم تزریق نقدینگی به بازار ثانویه، بازار اولیه را از رونق انداخته است یعنی قدرت نقدشوندگی بازار ثانویه از دست رفته است، آیا واقعا در شرایط کنونی بازار ثانویه توان تامین مالی بازار اولیه را دارد، یا اینکه نیاز به تزریق منابعی برای بالا بردن قدرت نقدشوندگی بازار ثانویه دارد؟
تا بازار ثانویه نقدشونده نداشته باشیم اصولا بازار اولیه هم شکل نمیگیرد، شما فرض را بر این بگذارید که بنگاههای اقتصادی ما قرار است تامین مالی خود را از بازار سرمایه انجام دهند، تا زمانی که بازار ثانویه جذاب است، شرکت پذیرفته شده در بورس میتوانند در قالب افزایش سرمایه مبادرت به تامین سرمایه برای طرحهای توسعهای کنند اما زمانی که بازار ثانویه از جذابیت بیفتد یا به نوعی شرایط افزایش سرمایه را برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس را از بین برود، شرکتهای جدید که قرار است به بازار سرمایه جهت تامین مالی اقدام کنند، انگیزهای برای این کار نخواهند داشت.
به دلیل ترس و بی اعتمادی عموم سرمایه گذاران نسبت به بورس، بازار در حال معامله زیر ارزش ذاتی خود است، یعنی بازار دچار یک افت شدید شده و از ارزش ذاتی خود عبور خود کرده است و اصولا جهت به تعادل رسیدن بازار وظیفه تخصیص منابع را به بانکها و جاهای که پول در اختیارشان است قرار دادند.
ورود بانکها تصمیم خوبی است به شرطی که خرید سهامها در ارزش ذاتیشان صورت بگیرد، به عبارت دیگر خریدی که توسط بانکها از طریق بازار سرمایه صورت میگیرد باید در ارزش ذاتی آن انجام شود. به نظر میرسد که ورود بانکها در شرایط افت بازار میتواند تقاضای خرید سهام را تقویت کند به شرط اینکه به بانک مرکزی بدهکار نشوند.
نظر شما