فاطمه رهبر؛ بازار: صنعت گردشگری روزهای پرالتهابی را تجربه میکند. التهابات ناشی از شیوع ویروس کرونا در مناطقی که به تازگی مسیر توسعه را طی کردهاند، ملموستر است. کشور ایران و استان یزد از جمله این مناطقاند. رخدادهایی چون شیوع ویروس کرونا، قابل پیشبینی نبود اما کشورهای بسیاری توانستند در مدیریت این بحران، به سرعت نسبت به احیای صنعت گردشگری خود اقدام کنند. کشور ما اما علیرغم پتانسیلها، پس از چندین دهه غفلت از گنجایشهای عرصه گردشگری، سرانجام به طور جدی به درک و اهمیت اقتصادی صنعت گردشگری رسیده است.
ایران توسعه صنعت گردشگری را یکی از محورهای توسعه کشور دانست اما متأسفانه در خصوص قراگیری این صنعت در شرایط بحران برنامهریزی نکرد. از اینرو، پس از وقوع بحران کرونا، گردشگری ایران به ویژه استان یزد که در مثلث طلایی گردشگری قرار داشت، به شدت آسیب خورد.
همچنان که خطر ورشکستگی در کمین این جامعه نشسته بود، ورود گردشگران در مقایسه با سال گذشته ریزش بسیار کرد؛ بهطوریکه از یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر گردشگر نوروزی یزد در سال ۹۸ تنها کمتر از ۱۰۰ نفر در نوروز به یزد سفر کردند.
تهدید زیر ساخت ها
یزد، به عنوان یک شهر توریستی به سهم خود زیان قابل توجهی را متحمل شد؛ بهطوریکه شیوع کرونا حتی زیرساختهای گردشگری این شهر را تحت تأثیر قرار داد. ضریب اشتغال هتلها و زیرساختهای اقامتی به یکباره نزدیک به صفر رسید و هتلها و خانههای بومگردی در نخستین روزهای سال و همزمان با فصل آغاز گردشگری تعطیل شد.
فروش صنایعدستی افت شدیدی یافت و استان یزد شاهد بیکاری هنرمندان، فروشندگان و خانهنشینی حدود ۵۰۰ نفر راهنمای گردشگری دارای کارت فعالیت و تعطیلی عمده زیرساختهای گردشگری به خصوص اقامتی شد. همه اینها منجر به رکود بیسابقه گردشگری نوپای یزد به عنوان شهر میراث جهانی شد. اکنون ماهها است بناهای تاریخی و جاذبههای گردشگری یزد که تا قبل از کرونا پرازدحام از وجود گردشگران خارجی و داخلی بود، در رکود و تعطیلی ناشی از بیماری خاک فراموشی میخورند.
یزد حتی بازار سنتی و فروشگاههایش سرشار از گردشگر بود، اما امروز بازار سنتی نیز حال خوبی ندارد. علاوه بر آن، زیرساختهای گردشگری به خصوص در حوزه اقامتی با مشکل جدی روبهرو شده است. جاذبههایی تاریخی مانند باغ دولتآباد، آتشکده زرتشتیان و موزه مارکار که از پر بازدیدترین بناهای تاریخی سال گذشته به شمار میرفت، امسال در نبود گردشگران سرخوش نیستند و این، در حالی است که گستره و شهرت این بناها فراتر از استان یزد و مرزهای ایران است.
جاذبه های مغفول مانده
وضعیت بسیاری از میراث یزد که هیچ درآمدی جز بازدید گردشگران نداشتهاند مشابه ابنیه تاریخی است و حتی جاذبههایی چون «باغ آهو» و «لیزارلند» هم که فعالیتی بینرشتهای در بخش محیط زیست و گردشگری دارند، با رکود روبهرو شدهاند، رکودی که در صورت تداوم به قیمت جان گونههای جانوری و گیاهی خاص موجود در این ابنیهها تمام میشود.
جاذبههای میراث فرهنگی استان مغفول مانده و به نظر میرسد نهادهای مسئول در ایران و مسئولان دنیا اعم از یونسکو که باید به این موضوع بسیار حساس باشند، همچنان در خواب خرگوشی به سر میبرند. بیتعهدی تمام دنیا در قبال شهری که میراث جهانی است شاید بیش از آن که عجیب باشد این سؤال را در اذهان عموم برانگیزد که چگونه دنیا میتواند با شنیدن اخبار تلخ از میراث فرهنگی شهر جهانی نگران نشود؟
چگونه است که میراثدوستان برای علتیابی این مسئله بسیار حساس میشوند، اما در آستانه خطر نابودی هیچ ارگان و میراثدوستی برای معرفی، توسعه سفر و گردشگری و نجات انبیه تاریخی تلاشی نمیکند. مگر برای دنیا مهم نیست که بر سر بناهای تاریخی شهر یزدگرد، شهر زندگی مسالمتآمیز ادیان، شهر میراث جهانی، شهر دارالعباده و قنات و قنوت و قناعت چه خواهد آمد؟
نظر شما