جواد حیران نیا؛ بازار: تیم سیاست خارجی «جو بایدن» برنامه منسجم و در عین حال پیچیده ای را علیه ایران تدارک دیده اند که در سخنرانی های بایدن و مشاوران او از جمله «تونی بلینکن» قابل ردیابی است. همچنین تقریبا چکیدهای جامع از برنامه بایدن مقابل ایران را میتوان در گزارش «ایلان گلدنبرگ» (پرونده ایران در تیم مشاوران بایدن بر عهده وی گذاشته شده است) و همکارانش در مرکز امنیت آمریکای نوین یافت. نسخهای از این گزارش در اواخر جولای در اختیار ستاد انتخاباتی بایدن و احتمالا جیک سولیوان مشاور ارشد نامزد دموکراتها در حوزه سیاست خارجی قرار گرفته است.
به طور مشخص در یادداشت اخیر بایدن در «سی ان ان» جزئیات برنامه او در قبال ایران رونمایی شد. این برنامه سه مرحله ای که تفکیک هر مرحله و بررسی اجزای آن برای فهم سیاست خارجی دولت او مقابل ایران در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حائز اهمیت است.
در یادداشت اخیر بایدن در «سی ان ان» جزئیات برنامه سه مرحله ای او در قبال ایران رونمایی شد که تفکیک هر مرحله و بررسی اجزای آن برای فهم سیاست خارجی دولت او مقابل ایران در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حائز اهمیت است
او در این مطلب با انتقاد از سیاست خارجی دولت ترامپ، مدعی شد کارزار فشار حداکثری یک موهبت برای ایران بوده است. به گفته بایدن، وعده ترامپ به حصول توافق بهتر با ایران، توخالی بود و آنچه که ماه میلادی گذشته روی داد، ثابت کرد که سیاست او در قبال ایران، یک شکست خطرناک است.
نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در این باره افزود: او حتی نتوانست نظر یکی از متحدان نزدیک واشنگتن را برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران جلب کند. سعی کرد به طور یکجانبه، تحریمهای سازمان ملل علیه این کشور را احیاء کند حال آنکه اعضای شورای امنیت درخواستش را رد کردند و در حال حاضر هم گزارشها حاکی از آن است که حجم ذخایر اورانیوم غنیشده ایران ۱۰ برابر مقدار آن در زمانی است که باراک اوباما کاخ سفید را ترک کرد.
بایدن در این یادداشت سه مرحله در خصوص مواجهه با ایران را بر می شمرد: «نخست اینکه متعهد میشود که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند. بعد، چنانچه ایران به تعهدات خود ذیل برجام بازگردد؛ آمریکا هم دیپلماسی پیشه کرده و به منزله نقطه آغاز مذاکرات، به توافق هستهای بازمیگردد.
البته به بقیه موارد نظیر آزادی آمریکاییهای بازداشتشده و مسائل حقوق بشری ایران هم رسیدگی میشود حال آنکه در همکاری با شرکای آمریکا از تنشها و درگیریهای منطقهای نظیر جنگ یمن کاسته میشود.
در گام دوم، مواظب خواهد بود که تحریمهای آمریکا، تلاش ایران در مبارزه با کرونا را تحتالشعاع قرار ندهد و تصمیم ناعادلانه ترامپ در لغو سفر اتباع شماری از کشورهای مسلمان به آمریکا را نیز لغو خواهد کرد.»
نامزد دموکرات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا همچنین مدعی شد که در گام سوم، به مقابله با فعالیتهای ثباتزدای ایران در سطح منطقه و همچنین حمایت از اسرائیل ادامه خواهد داد. تحریمهای هدفمند علیه اقدامات حقوق بشری ایران و مقابله با برنامه موشکهای بالستیک هم به قوت خود باقی است.
نهایت آنکه بایدن مدعی میشود که با بازگشت جامعه جهانی به سوی آمریکا، دولت او در پیش گرفتن سیاست درست در قبال ایران را اولویت خود قرار خواهد داد.
بر این اساس بایدن می گوید که در مرحله اول «چنانچه ایران به تعهدات خود ذیل برجام بازگردد؛ آمریکا هم دیپلماسی پیشه کرده و به منزله نقطه آغاز مذاکرات، به توافق هستهای بازمیگردد. البته به بقیه موارد نظیر آزادی آمریکاییهای بازداشتشده و مسائل حقوق بشری ایران هم رسیدگی میشود حال آنکه در همکاری با شرکای آمریکا از تنشها و درگیریهای منطقهای نظیر جنگ یمن کاسته میشود.»
نکته مهم در این مرحله زمان بندی موضوعات است. از اظهارات بایدن می توان دو برداشت داشت. یکی اینکه موضوع هسته ای به صورت مستقل مورد بررسی قرار خواهد گرفت و برداشت دیگر این است که موضوع هسته ای در پیوند با موضوعاتی چون حقوق بشر دیده خواهد شد.
اگر برداشت اول مد نظر قرار گیرد یعنی اینکه بایدن با بازگشت ایران از کاهش تعهدات برجامی خود، به برجام باز می گردد و تحریمهای هسته ای علیه ایران برداشته می شوند.
اگر فرض کنیم بایدن پیروز انتخابات شود و فردای پیروزی، ایران هم به تعهدات کامل خود ذیل برجام عمل کند و از کاهش تعهدات برجامی خود بازگردد باز هم شرایط تحریمها به پیش از خروج ترامپ از برجام باز نخواهد گشت
به فرض اینکه این برداشت درست باشد چند نکته مبهم وجود دارد. به این معنا که اگر فرض کنیم بایدن پیروز انتخابات شود و فردای پیروزی، ایران هم به تعهدات کامل خود ذیل برجام عمل کند و از کاهش تعهدات برجامی خود بازگردد باز هم شرایط تحریمها به پیش از خروج ترامپ از برجام باز نخواهد گشت.
دلیل آن این است که ترامپ طی زمانی که از برجام خارج شده بسیاری از تحریمهای هسته ای را از ذیل برچسب هسته ای خارج کرده و آنها را ذیل موضوعاتی چون تروریسم و حقوق بشر قرار داده است.
برای نمونه چندی پیش دولت ترامپ شرکت کشتی رانی ایران را ذیل برچسب تحریمی «اشاعه تسلیحات کشتار جمعی» و «مقررات تحریمهای مالی ایران» قرار داد.
هرچند شرکت خطوط کشتیرانی ایران پیش از این هم در فهرست تحریمها قرار داشت، اما تحریمهایی که اخیراً علیه این شرکت اعلام شد، از این منظر تازگی دارند که بر اساس فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲ و دو برچسب «اشاعه تسلیحات کشتار جمعی» و «مقررات تحریمهای مالی ایران» صادر شدهاند.
وزارت خزانهداری آمریکا در توضیح خود در مورد آثار این تحریمها، به صراحت عنوان کرده است که اقدام تازه این کشور ارسال دارو و اقلام انسانی به ایران را محدود میکند. «ایالات متحده مجوزها و معافیتهای گستردهای ذیل تحریمها دارد که اجازه فروش محصولات زراعی، غذا، دارو و تجهیزات پزشکی به ایران توسط افراد آمریکایی یا غیرآمریکایی را میدهد. اما این مجوزها و معافیتها عموماً تراکنش با افرادی که ذیل فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲ تحریم شدهاند را شامل نمیشود.»
در توضیح وزارت خزانه داری آمریکا در این خصوص آمده است: «در ۵ نوامبر ۲۰۱۸، اوفک خطوط کشتیرانی ایران (IRISL) و همچنین E-Sail را تحت برچسب ایران در لیست ملیتهای مشمول تحریم قرار دادند تا آنها را به عنوان نهادهایی مشخص کنند که با تعریف (ارائه شده از) دولت ایران که داراییها و منافع حاصل از آن طبق فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹ بلوکه شده است، سازگار هستند.
بر این اساس قرار گرفتن تحریم کشتیرانی ذیل عناوین «اشاعه تسلیحات کشتار جمعی» و «مقررات تحریمهای مالی ایران» باعث میشود فرایند برچیده شدن این تحریمها بسیار سخت و دشوار شود و از کنترل شخص رئیس جمهوری آمریکا خارج شود.
در واقع دولت آمریکا با این شگرد درصدد است تا برچیده شدن تحریمهای ایران را سخت و دشوار سازد و آنرا از کنترل شخص رئیس جمهور آمریکا خارج سازد. در تحریم بانک مرکزی ایران ذیل عنوان تروریسم هم شاهد همین موضوع هستیم.
تا پیش از این اقدام، شرکتهای آمریکایی از تعامل با بانک مرکزی ایران منع میشدند و مراکز تجاری دیگر کشورها نیز از بیم تحریمهای ثانویه واشنگتن، با اصلیترین نهاد مالی ایران داد و ستد نداشتند. اما، تجارت اقلام بشردوستانه نظیر دارو، غذا و محصولات کشاورزی از این قاعده مستثنی بود.
با تغییر برچسب بانک مرکزی ایران ذیل عنوان همدستی با تروریسم که به زعم آمریکا شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزبالله است؛ تراکنشهای بانکی با هدف تهیه اقلام بشردوستانه، نیز دیگر از معافیت برخوردار نیستند
با تغییر برچسب بانک مرکزی ایران ذیل عنوان همدستی با تروریسم که به زعم آمریکا شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزبالله است؛ تراکنشهای بانکی با هدف تهیه اقلام بشردوستانه، نیز دیگر از معافیت برخوردار نیستند.
بر این اساس مبادلات بانکی با طرف ایرانی به تفسیر «دفتر کنترل سرمایههای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا» (اوفک) (The Office of Foreign Assets Control (OFAC)) واگذار شده است و طرفهای مقابل ایران باید تراکنشهای خود را به اطلاع این نهاد برسانند. از آنجا که تفسیر این نهاد سیاسی است و ریسک بالایی برای طرفهای مقابل ایجاد میکند در عمل آنها مراودات بانکی خود با ایران را قطع کردهاند.
علاوه بر اینکه رفع این تحریمها فرایند پیچیدهای را در آینده طی خواهد کرد قرار گرفتن تحریم کشتیرانی ذیل عنوان سلاح کشتار جمعی و یا تحریک بانک مرکزی ذیل عنوان تروریسم مستلزم این است که برای رفع آن ایران تن به گفتگو در حوزههای مختلف بدهد.
به عبارت دیگر به صورت اتوماتیک قرار گرفتن این تحریمها ذیل برچسبهای جدید باعث میشود تا صرف حصول توافق هستهای (به فرض قبول کردن ایران) برای رفع آنها کفایت نکند و گفتگو با ایران در خصوص موضوعات گستردهتری برای رفع آنها لازم باشد.
از سویی دیگر چندی پیش نیز، در بیانیه ای مشترک وزارت خزانه داری و وزارت خارجه آمریکا در خصوص تحریمهای جدید ایران ادعا شده است که بخش مبارزه با جرایم مالی وزارت خزانه داری آمریکا، ایران را یکی از مراکز پولشویی می داند و برای حفاظت از نظام مالی آمریکا در برابر فعالیت های مالی مخرب ایران مقررات جدیدی وضع کرده است.
در بخش دیگری از این بیانیه ادعا شده است که با توجه به اینکه ایران هنوز بزرگترین حکومت حامی تروریسم است و قوانین مربوط به مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را تصویب و اجرا نکرده، اعمال یک مقررات سختگیرانه تر در معامله با ایران ضروری است. «سیگال مندلکر» معاون وزیر خزانه داری آمریکا در زمینه تروریسم و اطلاعات مالی نیز در این زمینه گفت: «با اجرای این ساز و کار جدید، هیچ پول و درآمدی به ایران نخواهد رسید.»
در واقع بر اساس تحریم جدید، ایران توسط آمریکا ذیل کشورهای خطرناک در زمینه پولشویی قرار می گیرد. بر اساس بیانیه «شبکه اجرایی جرائم مالی» (FinCEN) (Financial Crimes Enforcement Network) جمهوری اسلامی ایران جزو قلمروهای قضایی موجد «نگرانیهای عمده» در زمینه پولشویی است قواعدی موسوم به «تدابیر خاص نوع ۵» را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرده است.
در واقع «شبکه اجرایی جرائم مالی خزانهداری آمریکا» همزمان با راهاندازی مکانیسم جدید برای تسهیل مبادلات بشردوستانه با ایران، با استناد به بند ۳۱۱ «قانون میهنپرستی»، مصوب سال ۲۰۰۱ قواعد جدیدی «برای محافظت از نظام مالی آمریکا در برابر فعالیتهای مالی مخرب ایران» به کار گرفته است. شبکه مذکور که یکی از ادارههای وزارت خزانهداری آمریکا به شمار می رود مأموریت گردآوری و تحلیل اطلاعات درباره مبادلات مالی با هدف ادعایی مبارزه با «پولشویی و تأمین مالی تروریسم» در داخل و خارج از آمریکا را بر عهده دارد.
«ریچارد نفیو» طراح تحریم های ایران نیز معتقد است که تغییر برچسب تحریمهای ایران که پیش از آن ذیل هسته ای تحریم شده بودندT باعث می شود تا نیاز به گفتگو با ایران در موضوعاتی غیر هسته ای لازم و ضروری باشد.
بر این اساس برداشت دوم از مرحله اول طرح «بایدن» درست تر به نظر می آید. یعنی برداشته شدن تحریم های ایران به گفتگو در خصوص موضوعاتی چون حقوق بشر به صورت اتوماتیک پیوند خورده است.
اگر مذاکرات هسته ای با ایران شروع شود نتایج آن به صورت خودکار به نتایج مذاکرات در موضوعات حقوق بشر، تروریسم، مسائل منطقه ای ایران پیوند خواهد خورد
بر این اساس می توان گفت که اگر مذاکرات هسته ای با ایران شروع شود نتایج آن به صورت خودکار به نتایج مذاکرات در موضوعات حقوق بشر، تروریسم، مسائل منطقه ای ایران پیوند خواهد خورد.
از سوی دیگر بر اساس گزارش «ایلان گلدنبرگ» و همکارانش در مرکز امنیت آمریکای نوین که در اختیار ستاد انتخاباتی بایدن و احتمالا «جیک سولیوان» مشاور ارشد نامزد دموکراتها در حوزه سیاست خارجی قرار گرفته، این اعتقاد نزد مشاوران بایدن وجود دارد که کمپین فشار حداکثری ترامپ نشان داد که آمریکا بهطور یکجانبه قادر به تاثیرگذاری شدید بر تجارت بینالمللی با ایران و سرمایهگذاری در این کشور است. از همین رو تحریمهای یکجانبه یکی از جدیترین اهرمهای ایالاتمتحده در هر نوع مذاکرهای با تهران خواهد بود؛ چراکه هم میتواند آن را به چماقی در مذاکرات تبدیل کند و نظر طرف مقابل را به مساله ظرفیت ایالاتمتحده در مورد بازگرداندن تحریمها بهطور یکجانبه جلب نماید و از طرف دیگر اسباب انعطافپذیری در مذاکرات را نیز بهوجود آورد و فضا را برای توافق «بیشتر در برابر بیشتر» فراهم سازد. بدلیل جایگاه ویژه این اهرم در مذاکرات آتی هیچ جای این سند از حذف کلی تحریم ها سخنی گفته نمی شود و به جای آن از واژگانی نظیر کاهش و تخفیف استفاده می شود وکاربرد کلماتی نظیرrelief به همین دلیل بوده است. از نظر مشاوران بایدن کمپین فشار حداکثری ترامپ اثبات کرد که ایالاتمتحده فضای مانور بیشتری نسبت به آنچه در ابتدا تصور میشد، دارد و از این رو میتواند در هر توافقی در آینده حرف آخر را بزند.
در گام دومی که بایدن در یادداشت خود در سی ان ان مطرح کرده آمده است: «مواظب خواهد بود که تحریمهای آمریکا، تلاش ایران در مبارزه با کرونا را تحتالشعاع قرار ندهد و تصمیم ناعادلانه ترامپ در لغو سفر اتباع شماری از کشورهای مسلمان به آمریکا را نیز لغو خواهد کرد.»
بررسی این مرحله موضوع بحث این نوشتار نیست ولی آنچه می توان گفت این است که تحریمهای آمریکا در عمل و علیرغم ادعای مقامات آمریکا که بر کالاهای بشردوستانه اعمل نشده، بر واردات این اقلام تأثیر گذاشته و آنرا به حد صفر رسانده است.
«ریچارد نفیو» طراح تحریمهای ایران در دولت اوباما که جزو تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا نیز بود در این خصوص می گوید: «آمریکا هم وقتی که ادعا میکند که تحریمها بر مسائل تجارت بشردوستانه تأثیر نمیگذارد، به همان دلایلی که گفتم، اشتباه میکند. این یک مشکل اساسی است که بانکها تمایلی به تجارت با ایران ندارند و شرکتها نیز انگیزهای برای پیدا کردن یک راه حل برای رفع مشکلات موجود ندارند. حتی اگر بپذیریم معافیت اعمال شده بر تجارت اقلام بشردوستانه با ایران از سوی دولت ترامپ حسن نیتی است باید در نظر داشت ساز و کارهایی که قبلاً برای تجارت این اقلام تعبیه کرده است در عمل کشورها و شرکتها را برای چنین تجارتی با ایران تشویق نمی کند.»
بر این اساس مشخص است که ادعای بایدن بیشتر برای انحراف افکار عمومی جهانی از موضوع تحریمهاست و عنوان کند که دقت لازم را خواهد داشت تا تحریمها صرفا بر نخبگان حاکم در ایران تأثیر گذارد.
در حالی «پکیج بایدن» در خصوص ایران مرحله به مرحله در ظاهر به نظر می رسد ولی در عمل نتایج همه مراحل در پیوند با هم قرار دارد و نمی توان در یکی به موفقیت رسید و در موضوعی دیگر شکست خورد؛ موضوعی که اصلا به نفع ایران نیست
همانگونه که اشاره شد مرحله سوم برنامه بایدن در خصوص ایران عبارت است از: «به مقابله با فعالیتهای ثباتزدای ایران در سطح منطقه و همچنین حمایت از اسرائیل ادامه خواهد داد. تحریمهای هدفمند علیه اقدامات حقوق بشری ایران و مقابله با برنامه موشکهای بالستیک هم به قوت خود باقی است.»
در این مرحله بایدن مشخصا موضوعاتی را مطرح می کند که ترامپ هم بر آنها تأکید داشته است. تفاوت ظاهری برنامه بایدن این است که به لحاظ زمان بندی او گفتگو با ایران درباره موضوع هسته ای را مرحله اول تعریف می کند و موضوعات حقوق بشری، مسائل منطقه ای ایران، حمایت ادعایی از تروریسم و بحث موشکی ایران را در مراحل بعدی می گنجاند.
این در حالی است که ترامپ همه این موضوعات را «یکپارچه» مطرح می کند. اما همانگونه که اشاره شد در حالی «پکیج بایدن» در خصوص ایران مرحله به مرحله در ظاهر به نظر می رسد ولی در عمل نتایج همه مراحل در پیوند با هم قرار دارد و نمی توان در یکی به موفقیت رسید و در موضوعی دیگر شکست خورد؛ موضوعی که اصلا به نفع ایران نیست.
بدین معنی که ایران اساسا حاضر نیست سیاست منطقه ای، موضوع موشکی و ... مورد گفتگو قرار گیرد و بحث هسته ای را هم کاملاً از این موضوعات مجزا می داند که حصول توافق به آنرا بی ارتباط به گفتگو در سایر حوزه ها قلمداد می کند.
نظر شما