بازار؛ گروه ایران: حدود دو هفته است که هفت سال نخست دولت های اول و دوم حسن روحانی، رئیس جمهور به پایان رسیده و این دولت کمتر از یک سال تا پایان کار خود دارد. از طرفی، مقامات دولت و در رأس آن رئیس جمهور، در ابتدای سال هشتم فعالیت، وعده اجرای طرحی اقتصادی را برای ایجاد گشایش اقتصادی مطرح کرده اند.
در گفت و گوی «بازار» با مهندس حمیدرضا صالحی، فعال بخش صنعت و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران، عملکرد ۷ ساله دولت و وعده جدید رئیس جمهور در خصوص «گشایش» اقتصادی، مورد کندو کاو قرار گرفته است.
* چند ماه بعد از تشکیل دولت آقای روحانی در سال ۱۳۹۲، جنابعالی به طور مشخص در صحبت های شخصی که داشتیم گفتید آقای روحانی اصلاحات اقتصادی اساسی انجام نخواهد داد. ما الان عملکرد دولت آقای روحانی را می بینیم اما چرا از همان ابتدا، این نتیجه گیری را درباره دولتی داشتید که به تازگی تشکیل شده بود؟
کشور ما نیاز دارد که از زیر ساخت اقتصاد نفتی به اقتصاد دولتی حرکت کند. در سال های قبل، قیمت حامل های انرژی افزایش پیدا کرد و مجلس در اواخر دولت آقای احمدی نژاد با افزایش ۳۸ درصدی قیمت حامل های انرژی موافقت کرده بود.
وقتی دولت آقای روحانی تشکیل شد نسبت به افزایش قیمت حامل های انرژی، ترتیب اثر نداد یعنی بعد از این که وزرا انتخاب شدند تا اسفند ۱۳۹۲ مثلاً قیمت بنزین همان ۱۰۰۰ تومان بود و در سال ۱۳۹۳ هم باز ۱۰۰۰ تومان بود. دولت آقای روحانی روند اصلاحی درستی را در پیش نگرفت و در نتیجه اقتصاد پویایی را که از اقتصاد آزاد نشأت می گیرد، ندیدیم. به همین دلیل گفتیم ایشان، کسی نیست که اصلاحات زیرساختی را در اقتصاد ایران رقم بزند.
* نگرش و رویکرد کُلی آقای روحانی طی چند دهه قبل را هم در این نتیجه گیری در نظر داشتید یا این که همان اقدامات چند ماهه بعد از تشکیل دولت را مبنای تحلیل قرار دادید؟
ما بیش تر همان اقدامات دولت آقای روحانی را در نظر داشتیم. قبل از این که آقای روحانی بر سر کار بیاید در تبلیغات انتخاباتی خودشان، خیلی درباره اقتصاد آزاد، نرخ تورم و نرخ ارز صحبت می کرد ولی وقتی دولت را تحویل گرفت همان راه استفاده از منابع نفتی را در پیش گرفت.
به هر حال، دوره برجام (توافق هسته ای) بود و نفت به میزان بالایی صادر می شد. به همین دلیل درآمد بالایی از این طریق تامین می شد و پول لازم برای بودجه به دست می آمد.
در حالی که در همین سال ها، سیاست های کُلی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد. مقام معظم رهبری در ده سال اخیر، بارها گفته اند که ما همیشه باید آماده باشیم که از ما نفت نخرند. از طرفی، تمام برنامه ها و ایده های ما در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی می گنجید.
آن ۲۴ بندی که در سیاست های کلی اقتصادی مقاومتی توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد، همان موضوعاتی بود که ما همیشه در اتاق بازرگانی، در محافل بخش خصوصی و مصاحبه های خودمان، به عنوان نیاز اساسی کشور مطرح کردیم.
* سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در اواخر بهمن ۱۳۹۲ منتشر شد یعنی چند ماه بعد از تشکیل دولت آقای روحانی.
بله. تمام صحبت های ما در آن ۲۴ بند سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی آمده و نکته کلیدی آن نیز همان اقتصاد «درون زا» و «برون گرا» بود ولی متاسفانه همان روند سیاست های قبلی در پیش گرفته شد یعنی همان روند دولت های اول و دوم آقای احمدی نژاد ادامه پیدا کرد.
با وجود این که آقای روحانی، سیاست های دولت آقای احمدی نژاد را نقد کردند ولی همان سیاست های دولت آقای احمدی نژاد در دولت اول آقای روحانی ادامه پیدا کرد و در دولت دوم آقای روحانی هم، همین طور است یعنی همان سیاست ها با شدت و حدت در دولت آقای روحانی اجرا شد.
* برخی اقتصاددانان این موضوع را مطرح می کردند که تا ۲۰ سال آینده همه دولت های بعدی گروگان اقدامات ضد توسعه ای دولت آقای احمدی نژاد هستند. این نوع اظهارات مطرح بوده و یکی از مشکلات کلان ما پرداخت یارانه است در حالی که فقط باید ۵ سال پرداخت می شد و با توانمند سازی مردم و اقشار کم درآمد، قطع می شد. آیا شما به عنوان فعال بخش صنعت، این اصطلاح به گروگان گرفتن دولت های بعدی را قبول دارید یا نه؟
در این که هر دولتی کارهایی که انجام می دهد تاثیر آن به دولت های بعدی می رسد، شک نداریم و الان هم که آقای روحانی، طرح پیش فروش نفت را مطرح کرده اند دولت های بعدی، این تعهدات را باید انجام بدهند. امروزه دولت می تواند از مردم پول قرض کند یا این که از کشورهای دیگر پول قرض کند. وقتی دولت قرض کرد و کارش را انجام داد، این بدهی، دیگر برای دولت بعدی می ماند.
این کار هم، طبیعی است ولی دولت آقای احمدی نژاد، درآمدهای خوبی داشت و بیش ترین درآمد نفت مملکت ما از دوره قبل از انقلاب تا به امروز، در زمان آقای احمدی نژاد بود و قیمت هر بشکه نفت به بیش از ۱۰۰ دلار رسید.
در خصوص این که آیا در مورد یارانه ها گروگان گیری شده، ما اعتقاد داریم که در این زمینه می توانستیم بهتر عمل کنیم. آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خودشان، این موضوع را اعانه پروری می دانستند و می گفتند ۴۵ هزار تومان چیزی نیست. آقای روحانی، یارانه دادن را نقد کردند ولی وقتی به قدرت رسید هیچ دلیلی نداشت که همان سیاست آقای احمدی نژاد را ادامه بدهد.
* آقای روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری، جملاتی را به زبان آورد که هنوز هم به نوعی به مزاح نقل قول می شود مبنی بر این که آنچنان رونقی ایجاد می کند و آنچنان درآمد سرشاری اتفاق بیفتد که مردم به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیاز نداشته باشند. آیا شما در زمان انتخابات، این صحبت و وعده را جدی گرفتید؟
بله. مردم ایران جدی گرفتند. طبقه متوسط جامعه که افراد نخبه، علمی و تحصیلکرده جامعه هستند و می توانند مولّد اصلی رشد و شکوفایی اقتصاد باشند، افرادی بودند که بیش از همه، در انتخابات شرکت کردند و آنها به دلیل همین صحبت ها در انتخابات مشارکت کردند. در حقیقت این افراد، می خواستند یک «نه» به سیاست های قبلی بگویند و سیاست های قبلی را نفی کنند. چون مردم ایران، شایسته و سزاوار اعانه پروری نبوده و شایسته و سزاوار رونق هستند. مردم ایران، شایسته و سزاوار این هستند که کشورشان را خودشان ارتقا بدهند.
کشور ما از نظر توان علمی، فکری، هوش بالا و ذخایر بین نسلی بالا از جمله نفت و گاز زیاد و ظرفیت های مختلف دیگر، مزیت دارد. از جمله مزیت های ایران، ارزان بودن قیمت انرژی و نیروی کار است. انتظار می رفت که با توافق هسته ای، رونق ایجاد شود و نیازی به یارانه نباشد.
در آن زمان مردم اعتماد داشته و انتظار داشتند که این رونق اقتصادی اتفاق بیفتد ولی عملاً ما دیدیم که رونق اتفاق نیفتاد. یعنی سیاست ها باید به سمت بازسازی اقتصاد کلان می رفت تا طبقه متوسط و مولّد کشور، در اقتصاد نقش داشته باشند.
در حالی که ما دیدیم سیاست های اجرایی به جایی رفت که این طبقه متوسط که در انتخابات مشارکت جدی داشت، به سمت طبقه پایین درآمدی و مستمند سوق داده شد یعنی طبقه ای که می توانست درآمد و تولید ناخالص داخلی را رشد بدهد و خودش هم برخوردار شود و مولّد اقتصاد باشد، به سمت طبقه فقیر و مستمند رفت.
شعار ما همیشه این بوده که طبقه مستمند و فقیر را بالا بیاوریم و در طبقه متوسط قرار بدهیم ولی عملاً با اقدامات دولت و نپرداختن به سیاست های مورد انتظار و صحیح که می توانست موتور تولید این کشور شود، باعث شد طبقه اصلی جامعه ما ضعیف و نحیف شود و قدرت و توان خرید آن کاهش پیدا کند.
* شما عنوان تحریم داخلی را مطرح می کنید و برخی دیگر تعبیر خودتحریمی را به کار می برند. به طور مشخص چه مشکلاتی با اقدامات و تصمیمات دولت ایجاد شده؟
درست است که محدودیت ها و تحریم ها به شدت به اقتصاد ما آسیب می زد ولی صاحب نظران اقتصادی اعتقاد دارند سیاست های غلط که منجر به تحریم های داخلی شد، اثرش کمتر از تحریم های آمریکا نبود. در محافل اقتصادی و تشکل های بخش خصوصی، همیشه این بحث مطرح است که ما از تحریم های داخلی بیش تر آسیب می بینیم تا از تحریم های خارجی.
وقتی که اقدامات زیرساختی درست در حوزه های مختلف انجام نشده یا در حوزه تولید سرمایه گذاری نمی شود، چنین مشکلاتی ایجاد می شود. امروزه هزینه تولید بالا رفته و در شرایط سخت اقتصادی، بانک ها بر صنایع فشار می آورند.
بانک ها جریمه های چند برابری دریافت می کنند و همچنین در حوزه صادرات، مشکلات زیادی ایجاد شده و عدم ثبات وجود دارد. قیمت گذاری های یک شبه و محدود کردن صادرات، مشکل ساز است. همه اینها مواردی است که در حقیقت، تحریم داخلی است.
* آقای روحانی درباره ایجاد رونق زیاد و این که مردم نیاز به یارانه ۴۵ هزار تومانی نداشته باشند، در زمان انتخابات وعده داد. در عین حال در بند ۴ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی اشاره شده به استفاده از ظرفیت های هدفمند سازی یارانه در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهره وری.
با توجه به شناختی که از بخش صنعت دارید آیا واقعاً از ظرفیت هدفمند شدن یارانه ها و افزایش قیمت بنزین و آب و برق، در صنعت و اشتغال استفاده شده؟
خیر. بر اساس قانون باید ۳۰ درصد از مبالغ باید به طور مستقیم به صنایع داده می شد تا صرف افزایش راندمان و بهره وری شود ولی عملاً این پول تخصیص پیدا نکرد. دولت از طریق افزایش قیمت، جذب درآمد کرد و بخش عمده ای از آن درآمد را در قالب همان ۴۵ هزار تومان یارانه به مستمندان و مردم داد. آن سهمی که بر اساس قانون هدفمند شدن یارانه ها باید به بخش تولید و صنایع داده می شد، داده نشد.
* بر اساس آمار سازمان هدفمند سازی یارانه ها از کل مبلغ و درآمد ۳۸۹ هزار میلیارد تومانی حاصل از افزایش قیمت در سال های ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۷ در حد ۷ هزار میلیارد تومان یعنی فقط ۱.۸ درصد به بخش تولید و صنعت داده شده. آیا شما خبر دارید که چه صنایع و کارخانجاتی این مبلغ را در قالب هدفمند سازی یارانه ها دریافت کرده اید؟
خیر. من موردی ندیده ام که یارانه مستقیم به صنعت داده شود یا حتی یارانه ای خاصی تخصیص پیدا کرده باشد ولی در قانون هدفمند شدن یارانه ها تصویب شد که ۳۰ درصد از درآمدها به بخش تولید و صنعت داده شود. ما هنوز مواردی را پیدا نکرده ایم که شاهد مصداق این ۳۰ درصد یارانه باشد.
* دولت مدعی است که یارانه بخش تولید را از طریق یارانه تسهیلات بانکی پرداخت کرده تا وامی که توسط بخش تولید کشور دریافت می شود با سود کمتری بازپرداخت شود. آیا سراغ دارید از همکاران و کسانی که فعال صنعت و معدن هستند که یارانه تسهیلات بانکی را دریافت کرده باشند یعنی از این طریق، به نوعی یارانه گرفته باشند؟
چیزی که ما می دانیم این است که بانک ها با نرخ سود بالا وام می دهند. تا جایی که ذهن من یاری می دهد یارانه به بخش خصوصی داده نشده. هر موقع ما در جلسات مختلف صحبت می کردیم مدیران می گفتند از دولت به ما خیر نرسیده و اگر شرّ نرساند، خیر او را نمی خواهیم.
* در روزهای اخیر و در سخنرانی مقام معظم رهبری به مناسبت عید قربان اشاره شد به این که قوای کشور از طریق جلسه هماهنگی سران قوا، اصلاحات مختلف را در حوزه هایی مثل نظام بانکی و بهبود محیط کسب و کار انجام بدهند.
آقای روحانی در جلسه ستاد هماهنگی دولت اشاره به این کردند که برای سال هشتم فعالیت دولت، اقداماتی انجام می شود و گشایش اقتصادی اتفاق خواهد افتاد. آیا شما فکر می کنید دولت با همکاری قوای دیگر می تواند و زمینه فراهم است که گشایشی در حوزه اقتصادی و معیشتی مردم ایجاد کند؟
با حمایتی که مقام رهبری از دولت برای ادامه کار دولت داشتند و از نمایندگان مجلس خواستند که با دولت همکاری کنند، اگر دولت در این جهت گام بردارد و با توجه به این که این موضوع ضروری هم هست و بر آن بارها تاکید شده، می تواند یک تحول را رقم بزند.
این وضعیت فعلی و بدون اتخاذ سیاست جدید و بدون طرحی نو که منجر به تغییر این وضعیت شود، آثار نامناسبی برای جامعه خواهد داشت. از این رو، مقام رهبری چند بار تاکید کرده اند.
برای مثال در حوزه نظام بانکی، باید بگویم که نظام بانکی، بر بخش صنعت و بنگاه های صنعتی خیلی فشار می آورد. در حالی که بانک ها می توانند خیلی از هزینه های بالاسری و بهره های مرکب را دریافت نکنند چرا که فعالان بخش صنعت ما می توانند همین مبالغ را خرج صنعت کنند تا محصولات خودشان را تولید کنند و به درخواست مشتریان پاسخ بدهند.
* آیا کارخانجات و صنایع نمی توانند وام دریافتی را به موقع برگردانند که جریمه شامل حال آنها نشود؟
دست صنایع و کارخانجات نیست که این طور رفتار کنند. برای مثال، بخش صنعت از بانک، وام دریافت کرده ولی از آن طرف برای دولت کار کرده و از دولت، طلبکار است. با این حال دولت، بدهی خود را به بخش صنعت نمی دهد تا مثلا بخش صنعت وام خود را برگرداند.
نمونه آن نیروگاه هایی هستند که از صندوق توسعه ملی پول گرفته، نیروگاه را ساخته و به دولت برق فروخته اند. الان سه سال است که این نیروگاه ها، طلب خودشان را از دولت نگرفته اند.
بعد از مدتی که دولت بدهی خود را به این نیروگاه ها پرداخت کند، همان مبلغ اولیه را می دهد ولی بدهی نیروگاه ها به یورو است و از طرفی نرخ یورو ۵ برابر شده.
* با صحبت هایی که درباره ضرورت اصلاح بانکی و بهبود کسب و کار مطرح شده، آیا به طور مشخص توقع دارید که نظام بانکی به عنوان یک مشکل عمده، ظرف چند ماه آینده اصلاح شود؟
جامعه به این اصلاحات نیاز دارد و خیلی از صنایع ما محتاج منابع بانکی هستند. در همه جای دنیا، صنایع و بانک ها با هم رابطه خوبی دارند و بانک ها، صنایع را پشتیبانی می کنند.
نظر شما