۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۱
آیا اقتصاددانان کوتاهی کرده اند؟

آیا اقتصاددانان کوتاهی کرده اند؟

علم اقتصاد با آنکه یک مفهوم انتزاعی است و به نظر میرسد از پیچیدگی های کمتر نسبت به علوم مرتبط با موارد زنده برخوردار باشد؛ هنوز به درستی نتوانسته است ریل گذاری پژوهشی خود را تعریف و معرفی کند. آیا در این باره اقتصاددانان کوتاهی کرده اند؟

محمدشهاب، بازار:  زیست شناسان و کارشناسان مربوط به مواد زنده و غیره زنده به خوبی با رسیدن به این امر که علت همه خواص شیمیایی و فیزیکی مواد را تعداد الکترون های لایه آخر یک اتم و ساختار مولکولی که آن  ایجاد می کند؛ است توانسته اند ریل گذاری مشخصی برای پژوهشگران خود ترسیم کنند. قاعدتاً توضیح مفهوم انتزاعی باید ساده تر از توضیح در مورد مواد و ترکیبات زنده و غیر زنده باشد لیکن به نظر می رسد هنوز پژوهشگران حوزه اقتصاد، ریل گذاری درست پژوهشی خود در این رشته را معرفی نکرده اند.

مقدمه:

یک پژوهشگر در حوزه پزشکی برای پاسخ به نسخه های درمانی مرتبط با یک بیماری نمونه های آزمایشگاهی مولکولی تهیه کرده و پس از متوجه شدن چگونگی تاثیر گذاری عامل بیرونی بر عامل داخلی و شناخت ساختار مولکولی عامل خارجی و عوامل موثر بر اصلاح ساختار مولکولی داخلی، در صدد از بین بردن عامل خارجی و حفظ ساختار مولکولی عامل داخلی بر می آید. حال سوال این است یک پژوهشگر اقتصادی در چه قالب فکری به پدیده های اقتصادی نگاه کند(با توجه به این که تفسیر ها و ارائه راهکار ها متناسب با هر قالب فکری و مدل سازی متفاوت می باشد و رفتار انسانها به مراتب از رفتار مولکولها و اتم ها پیچیده تر است)؟

مسیر ریل گذاری برای یک پژوهشگر اقتصاد چیست؟
تغییرات اسمی و مقداری تولید کالا و خدمات در یک جامعه دیده می شود. به عنوان یک پژوهشگر اقتصاد از شما این انتظار می رود که راه حل ارائه کنید. به نظر می رسد مساله ای اینجا وجود دارد و آن این است که عده ای بسیار در این تصور اند که عرضه و تقاضا حکم یک قانون در علم اقتصاد را دارند و لذا باید عوامل تاثیر گذار بر عرضه یا تقاضا برای تحلیل تغییرات قیمت مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت نیز راه حل ها  بر اساس اصلاح عوامل عرضه و تفاضا تعریف شود.

آیا می توان فقط دریچه نگاه به اقتصاد را عرضه و تقاضا قرار داد؟
اگر عرضه و تقاضا در حکم قانون علم اقتصاد در نظر گرفته شود می توان هر پدیده ای چه اسمی و چه مقداری را به سرعت با عرضه و تقاضا تحلیل و راه حل ها را نیز در اصلاح عرضه و تقاضا قرارداده  و آن را تعریف کرد. بیایید درست بودن این گزاره را از طریق یک مثال ساده بررسی کنیم.

می گویند قیمت فلان محصول کشاورزی بالا رفته است علت که جستجو می شود عرضه و تقاضا توجیه پذیر امر افزایش قیمت معرفی می شود. عموم مردم نیز این تحلیل را تایید و راه حل های مبتنی بر عرضه و تقاضا یعنی برنامه ریزی عرضه و تقاضا را به عنوان راه کار جلوگیری تکرار افزایش قیمت ها به صورت نامتعارف می دانند یا مورد پذیرش قرار می دهند( این وظیفه علم اقتصاد است که به درستی با مشخص کردن جایگاه عرضه و تقاضا تاییدکننده یا اصلاح کننده این ریل گذاری باشد). اگر از کشاورزان و توزیع کنندگان حمایت های مالی ماهانه در ازای حفظ و استمرار فعالیت خود و رعایت چارچوب های مطلوب حقوق ماهانه پرداخت شود آیا هنوز هم این امکان از سوی کشاورزان و توزیع کنندگان باقی می ماند که قیمت را  با توجه به عرضه و تقاضا تغییر و افزایش دهند؟

حمایت در ماهیت و ابزار حمایتی درست و جایگاه درست، جامعه انسانی را به سمت اهداف اقتصادی مطلوب بدون آنکه از دریچه عرضه و تقاضا لزوماً به مسائل نگاه شود؛  می رساند

شاخص درست بودن یا نبودن انتخاب  عرضه و تقاضا به عنوان دریچه نگاه به اقتصاد:
به نظر می رسد تا زمانی می توان عرضه و تقاضا را به عنوان یک قانون کلی مورد پذیرش قرار داد که:

۱- برقرار بودن قانون عرضه و تقاضا به علت نقص، نادرستی یا عدم اجرای اقتصاد حمایتی نباشد

 ۲-  راه حلی در اقتصاد وجود نداشته باشد که  بدون اصرار بر راه حل های اصلاح  عرضه و تقاضا در بازار محصول،  اثر گذاری مطلوب در تغییرات اسمی و مقداری ایجاد کند.
اگر برای تمام طبقه های مولد تولید کننده کالا و خدمات و هم چنین برای گروه های تولیدی که در خلق تکنولوژی به صورت کوچک و بزرگ می توانند نقش آفرینی کنند یک میزان حمایت ماهانه مناسب برقرار باشد عملا روانیات منطبق بر عرف جامعه در ماهیت مخالف با اجرایی کردن قوانین بازار قرار می گیرد.

حمایت در ماهیت و ابزار حمایتی درست، درآمد سرانه را به سمت افزایش و سطح قیمت ها را به سطح کاهش هدایت می کند. به بیان دیگر حمایت در ماهیت و ابزار حمایتی درست و جایگاه درست، جامعه انسانی را به سمت اهداف اقتصادی مطلوب بدون آنکه از دریچه عرضه و تقاضا لزوماً به مسائل نگاه شود؛  می رساند.

در نگاه به اقتصاد از دریچه حمایت، به جای ارائه تحلیل و راه کار در چارچوب عرضه و تقاضا به ماهیت حمایت ها و نوع حمایت ها و غیره نگاه می شود تا از زمینه های رشد اقتصاد راکفلری  که هر بار در تغییرات چند و چند باره عرضه و تقاضا پنهان می شود، جلوگیری شود.

جمع بندی:
یک اقتصاد دان در مواجه با تغییرات اسمی و مقداری در بازار محصول بهتر است تمام عوامل موثر بر تغییرات اسمی و مقداری بازار محصول را در نظر بگیرد. یک متغیر توضیحی دیگر در کنار تمام عوامل موثر بر عرضه و تقاضا وجود دارد که نه تنها بر قانون عرضه و تقاضا (اثر گذاری تغییرات عرضه و تقاضا بر قیمت) موثر است بلکه می تواند حیات اثر گذاری عرضه و تقاضا بر قیمت را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. این متغیر توضیحی، اقتصاد حمایتی با مولفه های مربوط به خود است. بنابراین می توان از دریچه ماهیت حمایت و مولفه های دیگر مبتنی بر آن(نظارت بر صحت اجرا، چگونگی انتخاب ابزار تامین مالی برای انجام حمایت و چگونگی گستردگی حمایت و نوع هدف گذاری برای حمایت عرضه شده ...)  به اقتصاد نگاه کرد و در ارائه تبیین ها و راه حل ها از دریچه این نگاه به اقتصاد بهره جست و به جای ارائه تبیین ها تحلیل ها (و یا احیاناً توجیحات)  عرضه و تقاضا، ماهیت، مصداق، ابزار و چگونگی اجرای حمایت را مورد نقد و بررسی قرار داد.

کد خبر: ۳۴٬۲۴۱

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha