۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۰
صلح تجاری برای قدرت ها؛ آسیب برای کشورهای در حال توسعه یافته
آیا وابستگی متقابل اقتصادی باعث ایجاد صلح می شود؟

صلح تجاری برای قدرت ها؛ آسیب برای کشورهای در حال توسعه یافته

با بررسی دقیق می توان فهمید که رابطه بین اقتصاد جهانی و ثبات جهانی به شدت چند وجهی است.

بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی فارن افرز اخیرا در طی مقاله ای با قلم «استفن جی بروکس» نوشت: در طول جنگ سرد، محققان لیبرال روابط بین‌الملل مانند ریچارد روزکرنس اعلام کردند که تجارت باعث ترویج صلح می‌شود، در حالی که واقع‌گرایان مانند کنت والتز برعکس آن را استدلال می‌کردند. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.

بسیاری از مقامات غربی معتقدند تجارت بین‌المللی خطر جنگ را کاهش می‌دهد. این ایده باعث شد «ریچارد کابدن»، نماینده پارلمان بریتانیا در سال ۱۸۴۶ از لغو تعرفه ها بر غلات دفاع کند. در سال ۱۹۱۸، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا «وودرو ویلسون» خواستار رفع همه موانع اقتصادی و ایجاد برابری تجاری جهت ایجاد صلح جهانی شد. «کوردل هال»، باسابقه ترین وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۴۸ استدلال کرد که تجارت بدون مانع با صلح همراه است.

چنین تفکری در طول جنگ سرد و پس از آن ادامه یافت. در دهه ۱۹۵۰، فرانسه و آلمان تا حدودی به امید جلوگیری از یک درگیری فاجعه بار دیگر بین آنها، به دنبال ترکیب کردن اقتصاد خود بودند. پس از فروپاشی پرده آهنین، بسیاری از سیاستمداران اروپایی پیوندهای اقتصادی بیشتر با روسیه را برای ایجاد روابط دیپلماتیک همکاری مفید دانستند. ایالات متحده و متحدانش به دلایل مشابه برای ادغام چین در اقتصاد جهانی تلاش کردند. به عنوان مثال بیل کلینتون، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که پذیرش پکن در سازمان تجارت جهانی به وضوح باعث پیشبرد صلح در آسیا خواهد شد.

انواع روابط اقتصادی که معنادار هستند، هم اثرات تثبیت کننده و هم بی ثبات کننده دارند

با این حال تحقیقات علمی چنین تفکری را تایید نکرده است. امروزه تحقیقات کافی برای ارائه برخی پاسخ ها وجود دارد، اما آنها بسیار ساده هستند. این تصور که تجارت بیشتر و جهانی‌سازی ذاتاً جنگ را محدود می‌کند اشتباه بوده و رابطه بین اقتصاد جهانی و امنیت بین المللی مختلط است. برخی عوامل مهم هستند و برخی دیگر نه. به نظر می رسد انواع روابط اقتصادی که معنادار هستند، هم اثرات تثبیت کننده و هم بی ثبات کننده دارند. به عنوان مثال، تجارت گاهی تضاد را کاهش می دهد و گاهی به آن دامن می زند. جهانی شدن تولید - یعنی پراکندگی فعالیت های اقتصادی توسط شرکت های جهانی در آن سوی مرزها - اثر تثبیت کننده ای در بین قدرت های بزرگ دارد، اما احتمال درگیری را در میان کشورهای در حال توسعه افزایش می دهد. جریان های مالی بین المللی - خرید فرامرزی اوراق قرضه، سهام، ارز و غیره - به هیچ وجه تأثیر روشنی ندارند.

به نظر می رسد واشنگتن این واقعیت را هضم نکرده است. زمانی رهبران آمریکایی معتقد بودند سیاست تعامل اقتصادی با چین جنبه مثبتی برای امنیت ایالات متحده دارد. به نظر می رسد رهبران امروزی فکر می کنند این سیاست یک شکست فاحش بود. اما سیاستگذاران باید درک کنند که هر دو دیدگاه اشتباه است. اگر ایالات متحده می‌خواهد از جنگ جلوگیری کند، باید رویکردی ظریف و تعدیل‌شده برای تعامل اقتصادی با چین اتخاذ کند و زمانی که خطرات قابل توجهی وجود دارد، آن را محدود کند. تجارت برای پیشبرد صلح صرفا مفید یا صرفا مضر نیست.

هزاران سال است که دانشمندان به رابطه تجارت و صلح فکر می کنند. در سال ۱۰۰ پس از میلاد، پلوتارک استدلال کرد که تجارت بین المللی همکاری و دوستی را به ارمغان می آورد. فیلسوفان روشنگری مانند امانوئل کانت، توماس پین، ژان ژاک روسو و مونتسکیو همگی بر این باور بودند که روابط اقتصادی بین‌المللی جنگ میان دولت‌ها را پرهزینه‌تر می کند. مونتسکیو در سال ۱۷۴۸ نوشت: «اثر طبیعی تجارت منجر به صلح می‌شود.» یک قرن بعد، جان استوارت میل اعلام کرد: «این تجارت است که به سرعت جنگ را منسوخ می‌کند».

جهانی شدن تولید - یعنی پراکندگی فعالیت های اقتصادی توسط شرکت های جهانی در آن سوی مرزها - اثر تثبیت کننده ای در بین قدرت های بزرگ دارد، اما احتمال درگیری را در میان کشورهای در حال توسعه افزایش می دهد

اما متفکران دیگر به شدت مخالفت کرده اند. در سال ۱۷۸۷ الکساندر همیلتون، سیاستمدار آمریکایی، این تصور را که «روح تجارت تمایل به نرم‌کردن آداب انسان‌ها دارد» را مورد سرزنش قرار داد و به این نتیجه رسید که تاریخ موارد متعددی از جنگ‌های «بر اساس انگیزه‌های تجاری» داشته است. فیلسوف اتریشی فردریش لیست در سال ۱۸۴۱ اظهار داشت که کاهش مشارکت در بازارهای بین المللی مطمئن ترین راه برای افزایش قدرت تولیدی یک کشور و در نتیجه امنیت آن است و در سال ۱۹۱۷، ولادیمیر لنین مشهور نوشت که جست‌وجوی بازارهای خارجی، جنگ بین دولت‌های سرمایه‌داری را اجتناب‌ناپذیر کرد.

در طول جنگ سرد، محققان لیبرال روابط بین‌الملل مانند ریچارد روزکرنس اعلام کردند که تجارت باعث ترویج صلح می‌شود، در حالی که واقع‌گرایان مانند کنت والتز برعکس آن را استدلال می‌کردند.

کارشناسان آمریکایی معتقدند دنبال کردن تعامل اقتصادی با چین در طی دهه گذشته اشتباه بوده و به امنیت ایالات متحده آسیب رسانده است

زمانی که ایالات متحده آمریکا با شوروی رقابت می کرد، معمولاً طوری رفتار می کرد که گویی ادغام اقتصادی باعث ارتقای صلح می شود. اما اتحاد جماهیر شوروی تمایل چندانی برای مشارکت در جهانی شدن اقتصادی نداشت و واشنگتن خوشحال بود که مسکو تا حد زیادی خود را منزوی کند. ایالات متحده به درستی ادغام فزاینده با متحدان خود را به عنوان ابزاری برای پیشی گرفتن از بلوک شوروی از نظر رشد و توسعه فناوری می دید.

پس از جنگ سرد، دانشگاهیان شروع به انجام تحقیقات تجربی قابل توجهی در زمینه اقتصاد و صلح کردند. تا حد زیادی برجسته ترین دیدگاهی که از این ادبیات بیرون آمد، نظریه صلح سرمایه داری بود. اریک گارتزکه، طرفدار اصلی این مفهوم استدلال کرد که بازارهای آزاد، تجارت آزاد و حرکت آزاد سرمایه جهانی همگی برای صلح مفید هستند.

در طی یک ربع قرن پس از پایان جنگ سرد، سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال چین با این دیدگاه خوش بینانه مطابقت داشت. مقامات آمریکایی که تجارت با چین را به‌طور واضح برای امنیت خوب می‌دانستند، تعرفه‌های گمرکی بر محصولات چینی را حذف کردند و شرکت‌های آمریکایی را تشویق کردند تا در این کشور فروشگاهی راه‌اندازی کنند. اما در طول ده سال گذشته، دیدگاه غالب در واشنگتن تغییر کرده و کارشناسان معتقدند دنبال کردن تعامل اقتصادی با چین یک اشتباه بوده و به امنیت ایالات متحده آسیب رسانده است.

دلیل خوبی برای چنین سردرگمی وجود دارد: با بررسی دقیق، رابطه بین اقتصاد جهانی و ثبات جهانی به شدت چند وجهی است. اگرچه مطالعات فردی قابل توجهی وجود داشته است که از این دیدگاه خوش بینانه حمایت می کند که تجارت باعث ترویج صلح می شود، اما بررسی سیستماتیک تمام تحقیقات تجربی در مورد تجارت و تضاد نشان می دهد که این ارتباط بسیار پیچیده تر است.

کد خبر: ۲۹۳٬۱۳۵

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۰۹:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۴/۱۱
      0 0
      سلام مردم عادی و ضعیف ایران مثل کسی هست که باران ببارد یا نبارد بیچاره هستند و کل ایران در حال نزول