محمدشهاب؛ بازار: ۱- سلام بر جناب آقای نمکی وزارت محترم بهداشت. فرموده بودید این انتظار برای شما بود که اقتصاد دانان به کمک شما بیایند(وزیر بهداشت هجده تیرماه ۱۳۹۸: اقتصاددانان باید به کمک من میآمدند و راهی را ارائه میکردند که من چگونه این وضعیت را اداره کنم که معیشت مردمم در آن لحاظ شده باشد. اقتصاددانان مملکت شماها باید به من راهکار ارائه میکردید که من چگونه میتوانم در این شرایط سخت کرونا این مملکت را به گونهای اداره کنم که طغیان ناشی از گرسنگی و فقر هم نداشته باشم)..
۲-با کنکاو در علم اقتصاد با هدف استخراج ارتباطی بین تمام مباحثی که علم اقتصاد در اسامی و زیرمجموعه های مختلف دارد؛میتوان دریافت که علم اقتصاد با آنکه پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار تولید را افزایش تولید می داند(اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار تولید افزایش تولید است) ولی در بیان روش حمایت از تولید از بیان این ابزار غفلت کرده و این ابزار را بیان نکرده است. [۱] پس از مطالعات بیشتر علت عدم همگرایی درآمد سرانه کشورها نیز در استفاده کشورهای توسعه یافته در استفاده یا عدم استفاده از همین ابزار دیده شد. پیامد استفاده از این ابزار، فراتر از افزایش تولید بسته به ماهیت و هدف گذاری استفاده از این سیاست می تواند تعریف شود. به هر حال می توان گفت با اصلاح نظریه های رشد برای تحقق شعار حمایت از تولید نیاز نیست مقدماتی چید بلکه باید از خود حمایت شروع کرد و صحبت های بعدی را در چگونگی عرضه این حمایت قرار داد.
امروز وقتی یک شخص تصمیم به خرید مایحتاج سه یا چهار روز زندگی دو نفره می گیرد نزدیک به دویست هزار تومان می بایست بپردازد. قبوض پرداختی نیز همچنان بر سر جای خود باقی است از سویی میدان برای فعالیت اقتصادی نیز به درستی در اختیار افراد قرار داده نشده است. نتیجه این ها کاهش درآمد سرانه در شرایطی مثل شرایط امروز است که امکان رعایت فاصله گذاری اجتماعی و در خانه ماندن به خوبی فراهم نشود. اما راهکار چیست؟
اگر بتوان یکی از نهاده های تولید را سیاست پولی در نظر گرفت، از آنجا که ماهیت این سیاست پولی برون زا و در اختیار دولت است؛ می توان از این نهاده برای کاهش نیاز مردم به حضور در عرصه اقتصاد استفاده کرد. در حقیقت به واسطه پیامد استفاده از این نهاده در تولید با هدف خلق تکنولوژی، می توان دایره حمایتی جامعه از این سیاست را افزایش داد.
البته اکنون از ابزار سیاست پولی مرتبط با تولید در اقتصاد ایران استفاده می شود ولی از آن جهت که منابع سیاست پولی به صورت وام در اختیار تولید کنندگان (تولید کنندگانی که مزیت های اقتصادی برای فعالیت خود می توانستند تعریف کنند) قرار گرفت و در نهایت نیز این منابع در اختیار و مالکیت بانک ها در آمد.تبعات بعدی این روش سیاست پولی دیگر مانند کاهش پول در جامعه بود؛ نتیجه ای که برخلاف انتظار به ظهور افزایش تولید و افزایش پول در جامعه و کاهش قیمت منجر نشد، بلکه پیامد های دیگری دنبال شد. به طوری که سرانه پول در اختیار هر فرد در کشورهای توسعه یافته چند برابر سرانه میزان پول در دسترس هر فرد ایرانی است ولی افزایش قیمت مسکن در کشورهای توسعه یافته سالانه ۲.۴ درصد است. بنابراین میتوان نگرانی بابت پول در دست مردم را از این به بعد در نگرانی به استفاده نشدن درست از سیاست پولی توسط سیاست ترجمه و تعبیر کرد.
لذا به عبارت ساده تر وزیر محترم بهداشت اگر به دنبال راهکار از سمت اقتصاد دانان است (که بعید است حتی با ارایه راهکار اجازه عملیاتی شدن آن داده شود) نخست باید بداند که راه بهبود وضعیت اقتصاد و جلوگیری از شورش های گرسنگان اصلاح سیاست های پولی است به نحوی که نتیجه این سیاست ها باز توزیع مناسب پول و افزایش قدرت خرید از مسیر تقویت تولید است. یعنی سیاستگذاری های حمایتی -پولی به گونه ای باید باشد که نقدینگی به سمت تولید برود نه کنترل تورم و تامین کسری بودجه دولت و تقویت عده ای محدود غیر مولد و...
[۱] میتوان یک روند اصلاحی در نظریه های رشد با فهم نهاده های جدید و علت حاکم بر آن ها دید. در ابتدا تنها به دو نهاده نیروی کار و سرمایه فیزیکی در تابع تولید اشاره می شد(نظریه رشد هارود دومار). سپس نهاده ای دیگر نیز به نام بهره وری به نهاده های تولید قبل اضافه و معرفی گشت(نظریه رشد سولو). پس از فهم علت بهره وری، دانش جایگزین این نهاده میشود. وقتی بیان شد که دانش توسط تحقیق و توسعه تولید می شود و اشکال بسیاری دارد که شامل دامنه وسیعی از دانش مجرد تا کاربردی میشود(دیوید رومر ۱۴۳)؛ جایگزین متغیر دانش متغیر تحقیق و توسعه قرار میگیرد و زمینه ساز نظریه های رشد جدید از جمله مدل درون زای رشد رومر فراهم می شود. پل رومر به علت تحقیق و توسعه می رسد (بنگاه ها پس انداز خود را صرف تحقیق و توسعه می کنند) و این متغیر (تحقیق و توسعه) را درون زا معرفی می کند. پیش از این تحقیق و توسعه یا دانش برون زا معرفی شده بود. می توان تحقیق و توسعه تجربی را تنها به پس انداز بنگاه ها نسبت نداد تا از ظرفیت نامحدود تحقیق و توسعه تجربی استفاده کرد. برقراری ارتباط بین سیاست پولی با تحقیق و توسعه تجربی بنگاه ها، علاوه بر افزایش تولید، ارتقاء درآمد سرانه را نیز محقق می کند که می تواند در مقام پاسخ به چرایی عدم همگرایی درآمد سرانه به خصوص پس از عدم موفقیت پل رومر در بیان علت عدم همگرایی درآمد سرانه (پل رومر برای پاسخ به عدم همگرایی درآمد سرانه به رد کاهنده بودن نرخ بازده سرمایه و بازده به مقیاس فزاینده با احتساب هزینه های ثابت تحقیق و توسعه اشاره می کند. این در شرایطی است که نرخ رشد کشورهای توسعه یافته در یک رابطه معنادار با تفاوت کاهش مقداری در متوسط نرخ رشد، با کشورهای کم و متوسط درآمد قرار داشته است که نفی تجربی نظریات پال رومر در ارتباط با عدم همگرایی درآمد سرانه را نشان میدهد) نیز به کار گرفته شود یعنی می توان به عنوان یکی از نهاده های اصلی تولید از این جهت که توضیح دهنده علت عدم همگرایی درآمد سرانه نیز است؛ در تابع تولید معرفی و قرار گرفته، در عین حال که ماهیت برون زا برای آن اعلام گردد.
نظر شما