۱ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۳
نامزدها بر بحران اقتصادی واقفند؛ شعار راه حل نیست!
بازار گزارش می دهد؛

نامزدها بر بحران اقتصادی واقفند؛ شعار راه حل نیست!

تاکید تمامی نامزدها بر وجود بحران اقتصادی در کشور نشانگر اهمیت حل مشکلات ناشی از تحریم و تورم حاصل از تضعیف ریال بوده و نامزدها می بایست به جای شعارزدگی برنامه عملی برای بهبود معیشت مردم ارائه کنند.

بازار؛ گروه بین الملل: مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در حالی طی روزهای اخیر برگزار می شود که دقت به سخنان تمامی کاندیداها نشان از واقف بودن آنها به وجود بحران اقتصادی در کشور دارد. جدا از اینکه کدامیک از نامزدها چه برنامه ای برای بهبود وضعیت اقتصاد، بازار و معیشت شهروندان ایرانی دارند، اعتراف به وجود بحران اقتصادی طی دو دهه اخیر نشان دهنده اوج اهمیت حل این معضل به نسبت سایر مشکلات موجود در کشور است.

فارغ از اتخاذ هرگونه جهت گیری سیاسی که اساسا با رویکرد خبرگزاری بازار در تضاد است، باید این نکته را مد نظر قرار داد که اقتصاد ایران مانند هر کشور دیگری، تکه ای جدا افتاده از روندهای جهانی نبوده و می بایست همزمان با نگاه به فرآیند انتخابات و شعارهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، به برنامه آنها در این زمینه توجهی ویژه داشت. به خصوص در شرایط فعلی، مساله اقتصاد داخلی را نباید جدا از سیاست خارجی در نظر گرفته و به فرموده مقام معظم رهبری، فریب شعارهای بعضا پوپولیستی با ظاهری زیبا را خورد.

یکی از ویژگی های این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، همزمان شدن آن با ظهور مجدد راستگرایان افراطی در غرب است لذا، تعیین کسی که بتواند در اوج مشکلات ناشی از تحریم و کاهش چشمگیر درآمد ارزی، سکان هدایت اقتصاد و بازار کشور را بر عهده بگیرد، بسیار مهم است

اهمیت انتخابات پیش رو برای اقتصاد و بازار ایران

اگرچه به گفته یکی از نامزدها، سیاست های کلی نظام برای تمامی ادوار ثابت بوده و شخص رئیس جمهور یا کابینه وی مداخله ای در تعیین روندهای کلی نخواهند داشت، اما شیوه اجرایی سازی این سیاست ها می تواند تا حدی به شخصیت فردی رئیس جمهور وابسته باشد. اما باید به این نکته توجه داشت که شرایط و مقتضیات روابط بین الملل بر اساس ماهیت وجودی آن، امری پویا بوده و لذا باید در هر نقطه ای از زمان، سیاست و روند مدیریت مقتضی با شرایط آن زمان را تدوین و به مرحله اجرا درآورد.

از همین روی، باید تاکید کرد که دستکم در دوره فعلی انتخابات ریاست جمهوری، اتفاقا نگاه رئیس جمهور آینده به مسائل اقتصادی کشور بسیار مهم است. به عنوان مثال، در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، نفت ایران علاوه بر اینکه محدودیت های امروزی صادرات را نداشت، بلکه در بازه زمانی قابل توجهی همواره بالای ۱۰۰ دلار به فروش می رسید. این در حالیست که امروز به دلیل مشکلات اقتصادی حاکم بر جهان، علاوه بر محدودیت های صادراتی ناشی از تحریم های انباشت شده طی سال های اخیر، قیمت نفت بین کانال ۸۰ الی ۹۰ دلار در نوسان بوده و طی ماه های آتی نیز امیدی به افزایش این قیمت وجود ندارد. لذا، تعیین کسی که بتواند در اوج مشکلات ناشی از تحریم و کاهش چشمگیر درآمد ارزی، سکان هدایت اقتصاد و بازار کشور را بر عهده بگیرد، بسیار مهم است.

در صورت روی کار آمدن فردی با روحیات شعار زده، بدون برنامه اقتصادی مشخص و نا آشنا با مقتضیات پویای نظام بین الملل و همزمان شدن دوره ریاست جمهوری وی با تصدی احتمالی قدرت توسط ترامپ در آمریکا، منجر به افزایش تنش میان تهران و غرب خواهد شد. در چنین شرایطی، وضعیت اقتصادی ایران و درآمدهای ارزی کشورمان بیش از پیش کاسته شده و بر خیل مشکلات اقتصادی ناشی از تورم نیز افزوده خواهد شد

ظهور مجدد راستگرایان افراطی در غرب و مساله اقتصاد ایران

یکی از ویژگی های این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، همزمان شدن آن با ظهور مجدد راستگرایان افراطی در غرب است. به عنوان مثال، در انتخابات اخیر پارلمان اروپا این طیف به پیروزی رسیده اند. در فرانسه نیز، موفقیت احزاب راستگرای افراطی در پارلمان این کشور، امانوئل مکرون را وادار به انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات کرد. در دیگر کشورهای اروپایی مانند آلمان نیز راستگرایان از حزب دموکرات مسیحی پیشی گرفته و حتی سایت های مرتبط با این حزب نیز طی روزهای گذشته از سوی احزاب تندرو افراطی و راستگرا مورد حمله قرار گرفته اند. همچنین در دیگر کشورهای قاره سبز از جمله هلند، فنلاند و سوئد، جریان راستگرا در حال پیشی گرفتن بوده و این در حالیست که در ایتالیا یا اسلواکی، راستگرایان مدتی است که اداره این دو کشور را در دست دارند.

اما مشکل اصلی ما طی ماه های آینده، احتمال بازگشت دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا است. باید به این نکته توجه داشت که ترامپ به خوبی در دور اول ریاست جمهوری خود ثابت کرده که شخصیتی قابل پیش بینی نداشته و به سادگی از بسیاری از پیمان ها و مکانیزسم های مهم مانند برجام، کنوانسیون آب و هوایی پاریس بیرون آمده و حتی از پرداخت حق عضویت کشورهای شرق اروپا در ناتو نیز خودداری کرد. بدون شک، در صورت روی کار آمدن فردی با روحیات شعار زده، بدون برنامه اقتصادی مشخص و نا آشنا با مقتضیات پویای نظام بین الملل و همزمان شدن دوره ریاست جمهوری وی با تصدی احتمالی قدرت توسط ترامپ در آمریکا، منجر به افزایش تنش میان تهران و غرب خواهد شد. در چنین شرایطی، وضعیت اقتصادی ایران و درآمدهای ارزی کشورمان بیش از پیش کاسته شده و بر خیل مشکلات اقتصادی ناشی از تورم نیز افزوده خواهد شد.

در صورت ادامه وضعیت فعلی یعنی نرخ تورم بالا و کاهش روز افزون قدرت خرید مردم، آیا تولید واحدهای صنعتی تنها منجر به ورشکستگی و بدهی سنگین آنها به بانک ها نخواهد شد؟

لزوم شناخت مکانیزم تجارت و سیاست بین الملل

اهمیت شناخت نظام و مکانیزم تجارت بین الملل در حالی مهم است که برخی از نامزدها متاسفانه حتی با اصول ابتدایی و اساسی اقتصاد نیز آشنایی کافی ندارند. به عنوان مثال، تاکید بیش از حد بر مساله تولید داخلی به عنوان راه برون رفت از مشکلات اقتصادی بدون توجه به مسائلی چون کشش، تقاضا و شاخص های مانند هزینه تولید، قیمت مصرف کننده و ... نه تنها دردی را دوا نخواهد کرد، بلکه نتیجه ای جز ورشکستگی و تباهی اقتصادی در بر نخواهد داشت. تولید در شرایطی مفید خواهد بود که مشتری نیز برای کالای تولید شده وجود داشته باشد. حال باید این سوال را از نامزدهای محترم پرسید که در صورت ادامه وضعیت فعلی یعنی نرخ تورم بالا و کاهش روز افزون قدرت خرید مردم، آیا تولید واحدهای صنعتی تنها منجر به ورشکستگی و بدهی سنگین آنها به بانک ها نخواهد شد؟ از سوی دیگر، تولید در شرایطی سودزا و موثر خواهد بود که منجر به صادرات شود. چراکه تنها در صورت صادرات می توان مبلغ کالای فروخته شده را به صورت ارز دریافت کرد و این ارز نهایتا وارد چرخه اقتصاد کشور خواهد شده و نهایتا منجر به بزرگتر شدن اقتصاد و ایجاد زمینه های لازم برای توسعه خواهد شد. یعنی در چنین حالتی، ما با ارزش افزوده حاصل از فروش مواجه هستیم که می توان از منابع حاصل از این درآمد برای حل مشکلات اقتصادی به ویژه بیکاری استفاده کرد. اما باید این سوال از کاندیداهای محترم پرسیده شود که برنامه آنها برای صادرات با وجود تحریم ها و عدم دسترسی به منابع مالی حاصل از فروش چه خواهد بود؟

در شرایط فعلی و با توجه به تغییرات سیاسی در حال وقوع در غرب از یک سو و لزوم بهبود معیشت مردم به عنوان موضوعی جدی از سوی دیگر، می بایست تدابیری پراگماتیک و عملگرایانه برای حل معضلات بزرگ اقتصادی کشور پیدا کرده و از شعارهای بی محتوا و خالی ارزش دوری جست

لزوم دوری از شعارزدگی و اتخاذ عقلانیت پراگماتیک در اقتصاد

طی سال های اخیر، متاسفانه مسیر مدیریت کشور به سمت و سویی پیش رفته که گویی، نمایندگان مجلس یا کابینه رئیس جمهور قرار است فرمولی جدید را برای نجات اقتصاد کشور و دور زدن تحریم ها کشف کنند که تاکنون به ذهن دولت ها و مجلس های قبلی نرسیده است. نمونه متعدد آنها را می توان در جریان بی اهمیت دانستن تحریم ها و ارتباط مالی با جهان به وفور در کلام و عمل بسیاری از مسئولان کشور مشاهده کرد؛ مواضعی که اقتصاد داخلی و متعلقات آن مانند بورس را به مرز سقوط کشانده ولی کماکان در لابلای سخنان و مناظره ها به چشم می خورد.

لذا، در شرایط فعلی و با توجه به تغییرات سیاسی در حال وقوع در غرب از یک سو و لزوم بهبود معیشت مردم به عنوان موضوعی جدی از سوی دیگر، می بایست تدابیری پراگماتیک و عملگرایانه برای حل معضلات بزرگ اقتصادی کشور پیدا کرده و از شعارهای بی محتوا و خالی ارزش دوری جست. چراکه تجربه تلخ سال های گذشته به خوبی اثبات کرده اند که با پرداختن به مسائل حاشیه ای و کاهش مراودات تجاری - سیاسی با غرب، چیزی جز کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی، افزایش تورم، چاپ بی رویه پول یا استقراض دولت از بانک مرکزی به منظور پوشش کسر بودجه و در نهایت، سخت تر شدن معیشت مردم عایدمان نخواهد شد.

کد خبر: ۲۹۱٬۹۵۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha