بازار؛ گروه بین الملل: موسسه مطالعات خاورمیانه اخیرا مقاله ای در مورد شهرهای هوشمند خاورمیانه منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
حدود دو سوم جمعیت منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در سکونتگاه های شهری زندگی می کنند که از میانگین جهانی ۵۵ درصد فراتر می رود و این مناطق حدود ۷۸ درصد مصرف انرژی و بیش از ۶۰ درصد از انتشار گازهای گلخانه ای را تشکیل می دهند. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت منطقه دو برابر شود و تعداد فزایندهای از مردم در معرض خطرات طبیعی و اقلیمی تشدید شده قرار گیرند. در نتیجه، شهرها باید گامهای بیشتری را برای تقویت انعطافپذیری آب و هوا و پیشبرد تلاشهای کربنزدایی از جمله از طریق اقدامات برنامهریزی شهری مبتنی بر اقلیم مانند توسعه فشرده، حملونقل محور، طرحهای سبز شهری و تمرکز بر ساختمانهای سبز بردارند. با در نظر گرفتن این موضوع، دولتهای منطقه اخیراً مفهوم «شهرهای هوشمند» را با استفاده از فناوری و شیوههای سبز با هدف ارائه راهحلهایی برای چالشهای شهرنشینی، امکان زندگی پایدار در شهرهای مقاوم در برابر آب و هوا و بههمپیوسته دیجیتالی و بهبود کیفیت برای ساکنان پذیرفتهاند.
شهرهای هوشمند به یک اکوسیستم فناوری متنوع متکی هستند که شامل فناوریهایی مانند محاسبات ابری، یادگیری ماشینی و ارتباطات ماشین به ماشین از جمله برای ارائه اتصال، کارایی و خدمات بهبودیافته برای ساکنانشان است. این شهرها علاوه بر فناوری پیشرفته بر پایداری نیز تأکید میکنند و با تکیه بر راهحلهای فناوری مانند شبکههای هوشمند، ساختمانهای با انرژی کارآمد، سیستمهای تحرک پایدار و نظارت بر محیطزیست از طریق حسگرهای هوشمند برای تقویت ظرفیت خود جهت مقابله با تغییرات آب و هوایی تأکید دارند. به طور خاص، شهرهای هوشمند مزایای زیستمحیطی مانند کاهش مصرف انرژی، تثبیت مصرف آب و کنترل بهتر انتشار کربن را ارائه میکنند. در این راستا، برنامه ریزی شهری یکپارچه و مبتنی بر فناوری تامین انرژی، مدیریت زباله، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، بهره وری انرژی و زیرساخت های حمل و نقل می تواند به کاهش مصرف کلی انرژی و کاهش گرمایش جهانی کمک کند.
شهرهای هوشمند مزایای زیستمحیطی مانند کاهش مصرف انرژی، تثبیت مصرف آب و کنترل بهتر انتشار کربن را ارائه میکنند
اهداف فوق در تعدادی از ابتکارات شهر هوشمند که در سال های اخیر در سراسر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا راه اندازی شده اند منعکس شده است. به عنوان مثال در امارات متحده عربی، شهر مصدر ابوظبی که برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ معرفی شد، به عنوان پیشرو برای توسعه شهر هوشمند، از ابتدا تحت مدل سبز ساخته شده است. شهر مصدر به عنوان اولین شهر بدون کربن جهان با حداقل زباله و انتشار کربن صفر در نظر گرفته شد. این شهر با حمایت ۲۰ میلیارد دلاری بودجه دولت ابوظبی، پس از تکمیل آن در پایان سال ۲۰۲۵، خانه ۵۰۰۰۰ ساکن و ۱۵۰۰ کسب و کار برنامه ریزی شده است. مطابق با چشم انداز پایداری مصدر، ۹۰ درصد از ساختمان های آن با استفاده از فناوری سبز و سیمان کم کربن و کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب و انرژی کمتر طراحی شده است. تامین انرژی توسط نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر در محل انجام میشود و با استفاده از فناوریهای هوشمند مدیریت میشود که دادههای مصرف بلادرنگ را جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکند و پاسخ مؤثرتری به تغییرات تقاضا را ممکن میسازد. علاوه بر این، این شهر توسط شبکه حمل و نقل هوشمند از جمله اولین سیستم حمل و نقل سریع شخصی بدون راننده، اولین شاتل خودکار و اولین اتوبوس برقی زیست محیطی به هم متصل می شود.
جاهطلبانهتر، نئوم عربستان سعودی است - یک ابرشهر آیندهنگر که در شمال غربی این کشور با هزینه سرسامآور ۵۰۰ میلیارد دلار در حال ساخت است ... این پروژه که در سال ۲۰۱۷ راه اندازی شد، ۱۷۰ کیلومتر امتداد دارد، در دیوارهای آینه ای محصور شده و دارای سیستم حمل و نقل خودکار است که شامل تاکسی های هوایی و یک شبکه ریلی پرسرعت است. قرار است کل شهر به طور کامل با انرژی های تجدیدپذیر با استفاده ازهوش مصنوعی (AI) مطابق با تولید انرژی از فتوولتائیک های خورشیدی، انرژی حرارتی خورشیدی، انرژی باد و ذخیره انرژی باتری در برابر نیاز اداره شود. طبق برنامههای پروژه، همه مشاغل و جوامع به لطف معماری دیجیتالی که هوش مصنوعی و روباتیک را در تمام جنبههای زندگی روزمره شهروندان ادغام میکند، بیش از حد به هم متصل خواهند شد.
در سمت دیگر منطقه در مراکش، شهر سبز محمد ششم در بنگویر واقع در ۵۰ کیلومتری مراکش، در سال ۲۰۱۰ با هدف تبدیل یک شهر معدنی فسفات به یک مرکز شهری پایدار که شمال و جنوب را به هم متصل می کند، تأسیس شد. این شهر به عنوان یک مرکز نوآوری که بر خدمات دیجیتالی و زیرساخت های سازگار با آب و هوا متکی است، طبق برنامه ریزی شهری هوشمند و مقاوم در برابر آب و هوا برای کاهش مصرف انرژی و ردپای محیطی، حمایت از اقتصاد کم کربن و بهبود ارائه خدمات و کیفیت زندگی برای ساکنان طراحی شده است.
راهحلهای مبتنی بر داده لزوماً منجر به زندگی شهری پایدار و مقاوم در برابر آب و هوا نمیشود
این شهرهای هوشمند در مورد مقابله با چالش های پیچیده شهری، مقابله با تغییرات آب و هوا و توسعه جوامع انعطاف پذیر و پایدار وعده های زیادی را می دهند. از مدیریت زباله گرفته تا نظارت بر ترافیک، سیستمهای حمل و نقل خودکار گرفته تا ساختمانهای صرفهجویی در مصرف انرژی، انتظار میرود همه جنبههای زندگی شهری از طریق راهحلهای فنآوری نوآورانه که از دادههای جمعآوریشده از شهروندان، دستگاهها و داراییها برای بهبود تصمیمگیری استفاده میکنند، بهبود یابد. با این حال، ظرفیت دگرگونکننده راهحلهای مبتنی بر داده لزوماً منجر به زندگی شهری پایدار و مقاوم در برابر آب و هوا نمیشود و چالشهای مهمی برای تحقق این اهداف وجود دارد.
یکی از این چالشها، اتکای بیش از حد به فناوریهای دیجیتال در شهرهای هوشمند است که توسعه آنها به مقادیر زیادی مواد کمیاب مانند خاکهای کمیاب و مواد معدنی حیاتی نیاز دارد و بنابراین هزینههای زیستمحیطی زیادی را به همراه دارد. به عنوان مثال، ابتکار مصدر مشتریان خود را به مصرف محصولات با تکنولوژی بالا تشویق می کند که تجاری سازی آنها نیازمند فرآیندهای شدید استخراج، تولید و توزیع است. در این راستا، تقاضای فزاینده برای مواد معدنی حیاتی مورد نیاز برای ساخت شبکههای هوشمند و سایر دستگاههای فنآوری به معنای معادن، تأسیسات پردازش و پالایشگاههای جدید است که همگی انتشار کربن شدیدی را تولید میکنند که منجر به آسیبهای احتمالی به محیط زیست، کارگران و جوامع میشود.
علاوه بر این، افزایش تقاضا برای مواد معدنی حیاتی مانند پلاتین، لیتیوم، نیکل و روی با عرضه بسیار غیرکشسان و شکننده آنها در تضاد است. ذخایر چنین موادی اغلب در کشورهای در حال توسعه و بسیار توسعه نیافته یافت می شود، جایی که استخراج معادن از لحاظ تاریخی با اثرات منفی جامعه همراه بوده و به عنوان محرکی برای درگیری های داخلی عمل می کند. آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر تخمین میزند که بیش از ۹۰ درصد ذخایر پلاتین، ۸۰ درصد پروژههای لیتیوم و بیش از نیمی از پروژههای نیکل، مس و روی مورد نیاز برای انتقال انرژی در قلمرو مردم بومی یا در نزدیکی آن واقع شده است. زمین های کشاورزی روستایی با مشکلاتی مانند تخریب محیط زیست، کمبود آب و درگیری مواجه هستند.
کشوری که هنوز هم تولیدکننده بزرگ نفت است چگونه می تواند به اهداف بلندپروازانه خالص صفر و پایداری خود دست یابد؟
در مورد نئوم، کارشناسان بر این باورند که مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم، کبالت و نیکل برای تولید و تامین انرژی خودروهای الکتریکی، توربینهای بادی، پنلهای خورشیدی و سایر فناوریهای محوری برای انتقال انرژی پاک، کلیدی خواهند بود. منتقدان همچنین نگرانی های زیست محیطی قابل توجهی را در مورد پایداری بلندمدت نئوم ابراز کرده اند. با توجه به طراحی معماری شهر، این سوال مطرح است که چگونه یک شهر کاملاً مستقیم از یک بیابان کوهستانی عبور می کند بدون اینکه تأثیر چشمگیری بر گیاهان، جانوران و سایر اکوسیستم های اطراف داشته باشد. علاوه بر این، منتقدان امکانپذیری هدف نئوم برای استفاده ۱۰۰ درصد از انرژیهای تجدیدپذیر را مورد تردید قرار دادهاند. عربستان سعودی در سال گذشته حدود ۹ میلیون بشکه نفت در روز تولید کرد که برای تامین تقریباً ۱۰ درصد تقاضای جهان کافی است. بنابراین تصور اینکه کشوری که هنوز هم تولیدکننده بزرگ نفت است چگونه می تواند به اهداف بلندپروازانه خالص صفر و پایداری خود دست یابد، دشوار است.
اگرچه شهرهای هوشمند بهعنوان شهرهای آینده به بازار عرضه میشوند، اما نگاهی دقیقتر به شهرهای هوشمند برند در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که زیرساختها و خدمات مبتنی بر داده و مقاوم در برابر آب و هوا منجر به توسعه شهری پایدار، فراگیر، اجتماعی و شکوفا نمی شود
یکی دیگر از چالشهای کلیدی پیش روی شهرهای هوشمند، تمرکز آنها بر توسعه نوآوریهای فناوری برای رسیدگی به مسائل اقتصادی و زیستمحیطی است، بدون توجه به بافت اجتماعی و محیط فرهنگی. نتیجه یک شهر بی روح و فضایی عاری از هویت و ارتباطات اجتماعی معنادار که گرفتار جامعه ای بسیار ضعیف یا غیرقابل قبول است. به عنوان مثال همه جنبه های زندگی در شهر مصدر توسط رایانه های شبکه ای کنترل می شود، از تامین انرژی گرفته تا ارتباطات. اما این امر نتوانسته جمعیت مسکونی مورد نظر را جذب کند. این شهر در ابتدا برای ۵۰۰۰۰ نفر طراحی شده بود، اما امروز فقط ۶۰۰۰ شهروند در شهر مصدر زندگی می کنند - شهری که از فناوری های دیجیتال برای ارتبط انسان ها به یکدیگر استفاده می کند.
اگرچه شهرهای هوشمند بهعنوان شهرهای آینده به بازار عرضه میشوند، اما نگاهی دقیقتر به شهرهای هوشمند برند منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که زیرساختها و خدمات مبتنی بر داده و مقاوم در برابر آب و هوا منجر به توسعه شهری پایدار، فراگیر، اجتماعی و شکوفا نمی شود. دیدگاههای فنی-خوشبینانه که این فناوریهای به ظاهر شگفتانگیز را به عنوان گلولههای نقرهای برای همه مشکلات شهری ما از جمله تغییرات آبوهوایی به تصویر میکشند، تنها اراده سیاسی برای بازنگری در اقتصادهای سرمایهداری جهانی ما را که در استخراج و تولید منابع طبیعی رشد میکنند، مهار میکند اما تلاشهای گستردهتر برای پایان دادن به رویکردهای تجاری معمول برای توسعه را تضعیف میکند.
درست است که فناوری فرصتهای فوقالعادهای را برای مقابله با مشکلات شهری و محیطی در مقیاس گسترده ارائه میدهد. با این حال، این فناوری باید به گونه ای مهار شود که سیستم های شهری و شهرهای موجود را کارآمدتر و از نظر زیست محیطی پایدارتر کند، زندگی شهروندان را غنی تر کند و برابری، شفافیت و شمول را تضمین کند. مهمتر از آن، رهبران سیاسی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باید از خود بپرسند: آیا واقعاً نیاز به سرمایه گذاری چنین سرمایه و منابع عظیمی در فناوری های اثبات نشده و ایجاد شهرهای جدید داریم، یا باید در عوض در برنامه های توسعه و رویه های تجاری خود تجدید نظر کنیم.
نظر شما