مسعود بنابیان*؛ بازار: هدف از تدوین یک برنامه توسعه، بهبود سطح زندگی، کاهش فقر، توسعه منابع انسانی، حفاظت از محیط زیست، توسعه فناوری، عدالت اجتماعی و... است. در راستای دستیابی به توسعه، شش برنامه توسعه در ایران تدوین شده است و برنامه هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای سال ۱۴۰۳-۱۴۰۷ تنظیم شده است. با این حال، شرایط فعلی این واقعیت را نشان میدهد که با وجود تدوین برنامههای توسعه، توسعه اقتصادی در کشور محقق نشده است.
دلایل بسیار مهمی از جمله عدم تدوین برنامه مناسب و عدم اجرای مناسب سبب شده است تا برنامههای تدوین شده، با موفقیت همراه نباشند، ولی نکته قابل ذکر آن است که کشور به توسعه نیاز دارد و لازم است از تجربههای قبلی درس گرفته شده و با تدوین یک برنامه کارآمد میتوان بر مشکلات غلبه کرده و رفاه اقتصادی را به ارمغان آورد.
برنامه هفتم توسعه در حالی تدوین شده است که کشور با ناترازیهای بسیار گوناگونی در تمامی حوزهها مانند کسری بودجه، ناترازی انرژی، مشکلات زیست محیطی مانند تنش آبی و سایر مشکلات که بهصورت سیستماتیک با یکدیگر در ارتباط هستند مواجه است.
با در نظر گرفتن این مشکلات، اهدافی برای ۵ سال آینده تعیین شده است که کانالهای رسیدن به آنها مشخص نشده است. با وجود آنکه رسیدن به چنین اهدافی برای یک اقتصاد ایدهآل است، ولی باید این پرسش را مطرح کرد که چگونه میتوان به این اهداف رسید؟ در برنامه هفتم توسعه اقتصادی بیان شده است که در طول ۵ سال متوسط رشد اقتصادی باید ۸ درصد باشد. آیا با امکانات فعلی اقتصاد چنین هدفی قابل دسترسی است یا صرفاً قرار است برنامه هفتم مانند برنامههای قبلی در حد شعار باقی بماند.
از سوی دیگر، چه کسی یا چه سازمان و بخشهایی باید رشد اقتصادی ۸ درصدی را محقق نمایند؟ آیا سازمان برنامهوبودجه بهعنوان متولی و تدوین کننده برنامه هفتم توسعه اقتصادی، درصدد است به کارهای تولیدی روی بیاورد و بهتنهایی رشد اقتصادی ۸ درصدی را ایجاد کند؟ یا این بخش خصوصی خواهد بود که توانایی تولید و تقویت اقتصاد کشور را دارد؟ اگر قرار است بخش خصوصی نقش مهمی در رسیدن به این اهداف ایفا نماید؛ جایز است که در تدوین برنامه نیز باید مشارکت داده شود.
امر مسلم آن است که سازمانهای متولی و تدوین کننده برنامه هفتم رسالت خود را انجام ، ولی در تدوین یک برنامه همهجانبه باید آحاد جامعه مشارکت داده شد و اظهار نظر کنند و در همین راستا، سازمانهای متولی با شناسایی مشکلات، برنامه مناسب و شایسته برای کشور تهیه نمایند. نادیده گرفتن جایگاه بخشهای مختلف که اثرگذاری بسیار بالایی در توسعه یک کشور دارند نمیتواند منجر به تدوین یک برنامه کارآمد شود و به همین دلیل است که برنامههای تدوین شده به اهداف تعیین شده نمیرسند. دومین موردی که در تدوین برنامههای توسعه ایران مدنظر قرار نمیگیرد، انسجام در تدوین برنامه و اهداف مشخص شده است.
یکی از موارد بسیار حیاتی برای توسعه اقتصادی ایران مهار تورم است و لازم است بستری در اقتصاد فراهم شود که ابزارهای کنترل تورم تقویت شده و با استفاده از آن ابزارها تورم را کاهش داد. با این حال، در برخی بندها الزاماتی ذکر شده است که هدف تعیین شده را زیر سؤال میبرد. بهعنوان مثال اختیاراتی به بانک مرکزی داده است که با دخالت در بازار ارز، نرخ ارز را کنترل کند. اشکالی که مطرح میشود آن است که بانک مرکزی با تزریق و جمعآوری پول باید در بازار ارز دخالت کند و این امر منجر به از دست رفتن سیاست پولی کارآمد شده و هدفگذاری کاهش تورم محقق نخواهد شد. از سوی دیگر، با مطالعه برنامه هفتم مشاهده میشود که هدف اصلی برنامه هفتم تراز کردن بودجه به هر طریقی است.
بنابراین، تراز کردن بودجه به هر طریقی ممکن است سایر اهداف تعیین شده را محقق نسازد. امروزه کشور درگیر رکود اقتصادی است و اینکه دولت به هر طریقی از تولیدکنندگان مالیات دریافت کند میتواند منجر به تشدید رکود شود. ملاحظه میشود که انسجام در تدوین برنامه نیز چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
*فعال اقتصادی و عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تبریز
نظر شما