بازار؛ گروه بین الملل: «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ وارد ایران شد و مورد استقبال «بهروزکمالوندی»، سخنگو و معاون امور بینالملل، حقوقی و مجلس سازمان انرژی اتمی ایران قرار گرفت.
وی در این مدت با «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه و «علی باقری کنی» مذاکره کننده ارشد کشورمان در مذاکرات رفع تحریمها دیدار کرد. گروسی همچنین با «محمد اسلامی» رئیس آژانس انرژی اتمی ایران دیدار و درباره نحوه اجرای بیانیه ۴ مارس برای حلوفصل مسائل پادمانی گفتوگو کردند.
مدیرکلآژانس پس از بازگشت از سفر به تهران در جمع خبرنگاران مستقر در وین حاضر شد و ابراز امیدواری کرد که ظرف مدت کوتاهی گامهای ملموسی در زمینه اجرای این بیانیه برداشته شود. وی بدون اشاره به خروج آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸ و انفعال آشکار تروئیکای اروپایی در قبال تعهدات مصرح خود در این توافق تنها از ایران خواست تا برای رفع نگرانی های ادعایی در مورد برنامه هستهای، تهران تدابیر «ملموسی» را اتخاذ کند.
«رافائل گروسی» در این خصوص گفت: ما باید ادامه دهیم… وضعیت فعلی برای من کاملاً رضایت بخش نیست. ما تقریباً در یک بن بست قرار داریم... و این باید تغییر کند.
گفتنی است که ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی اسفند ۱۴۰۱ با هدف حلوفصل مسائل ادعایی پادمانی با یکدیگر توافق کردند؛ توافقی که بعداً بهعنوان بیانیه مشترک ۴ مارس شهرت گرفت و بر اساس آن، جمهوری اسلامی ایران به طور داوطلبانه با فعالیتهای راستی آزمایی و نظارت بیشتر بازرسان آژانس، در چارچوب قانون راهبردی مجلس موافقت کرد.
باید گفت در سال های اخیر، برنامه هسته ای ایران پیشرفت چشمگیری داشته است و این چیزی نیست که غرب می خواهد. آیا می توان گفت سفر گروسی به منظور کند کردن این تحولات است و پیشنهادات خاصی برای ایران برای ایجاد یک توافق مکتوب یا نانوشته دارد؟
در این راستا خبرنگار بازار گفتگویی با دکتر «رابرت چولدا» استاد دانشگاه لودز لهستان تنظیم نموده که در ادامه می آید.
*تحلیلگران معتقدند ساختار تحریم های غرب علیه ایران فرو ریخته و کارایی لازم را ندارد. علاوه بر این تحریم ها روابط ایران با چین و روسیه را نزدیکتر کرده است. در نتیجه رویکرد غرب به ایران باید تغییر کند و سفر گروسی دلیل این تغییر است. نظر شما در این رابطه چیست؟
سوالی که باقی می ماند این است که هدف از تحریم ها در ابتدا چه بوده است؟ باید به خاطر آورد که که برخی تحریم ها از اوایل سال ۱۳۵۸ با هدف از بین رفتن حکومت جمهوری اسلامی اعمال شد. این تحریم ها البته موفقیت آمیز نبود. بدون شک تحریم ها در خدمت منافع ایران نیست چرا که تهران با توجه به پتانسیل هایش نمی تواند آن طور که می خواهد و می تواند توسعه یابد. شرکتهای غربی نیز به دلیل اینکه نمیتوانند یا از سرمایهگذاری در ایران میترسند، از اعمال تحریم ها ضرر میکنند (اگرچه ترس از دلایل دیگری نیز ناشی میشود). با این وجود، ما گروگان اوضاع سیاسی هستیم. دقیقاً همین تفاوت های مهم است که اعمال تحریم ها را توجیه می کند.
*در سال های اخیر، برنامه هسته ای ایران پیشرفت چشمگیری داشته است و این چیزی نیست که غرب می خواهد. آیا می توان گفت که سفر گروسی به منظور کند کردن این تحولات است و پیشنهادات خاصی برای ایران برای ایجاد یک توافق مکتوب یا نانوشته دارد؟
این سوال باز باقی می ماند که آیا ایران واقعاً خود را به برنامه هسته ای خود محدود می کند؟ گروسی خواهان تضمین صلح آمیز بودن برنامه هسته ای تهران است. این موضع قابل درک است. اگر قرار بود ایران به سلاح هستهای دست یابد - که مزایای خاصی برای ایران دارد و بنابراین نمیتوان چنین سناریویی را رد کرد - پیامدهای منفی منطقهای به همراه خواهدداشت. به عنوان مثال، کشورهای دیگر - مانند عربستان سعودی، ترکیه، یا مصر و شاید بعداً الجزایر - ممکن است به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای باشند. سوال باز این است که آیا گروسی توانایی دادن وعده های الزام آور را دارد یا خیر - او می تواند هر چیزی را قول دهد، اما این دولت های خاص هستند که باید با این ترتیبات موافقت کنند. من نسبت به این موضوع بدبین هستم. حتی کارشناسانی که سالها میگفتند ایران سلاحهای هستهای نخواهد داشت، ناگهان بسیار بدبین شدهاند.
بخش قابل توجهی از اروپایی ها و همچنین آمریکایی ها به شدت ضد اسرائیل شده اند و از اسرائیل به خاطر جنایاتش انتقاد می کنند؛ به همین دلیل، روایت ضد اسرائیلی ایران ممکن است هوادارانی در آمریکا پیدا کند. با این وجود، دولت های غربی حتی با وجود انتقاد از اسرائیل، نمی خواهند اسرائیل را نابود کنند
*با توجه به گسترش نفوذ منطقه ای ایران و افکار عمومی منفی مردم جهان نسبت به رویکرد صهیونیستی اروپا و آمریکا میتوان گفت که غرب باید هر چه سریعتر با ایران به توافق برسد. نظر شما در این ارتباط چیست؟
بهبود روابط با ایران مزایای زیادی برای اروپا به همراه خواهد داشت، اما محدودیت های قابل توجهی نیز وجود دارد. به یاد داشته باشیم که ایران خواهان نابودی رژیم صهیونیستی و متحد روسیه است که مشکل مهمی برای غرب و منافع آن ایجاد می کند. درست است که بخش قابل توجهی از اروپایی ها و همچنین آمریکایی ها به شدت ضد اسرائیل شده اند و از اسرائیل به خاطر جنایاتش انتقاد می کنند؛ به همین دلیل، روایت ضد اسرائیلی ایران ممکن است هوادارانی در آمریکا پیدا کند. با این وجود، دولت های غربی حتی با وجود انتقاد از اسرائیل، نمی خواهند اسرائیل را نابود کنند. همچنین به یاد داشته باشید که نفت ایران برای اروپا مفید است، اما ضروری نیست. در حال حاضر بزرگترین تامین کننده نفت اتحادیه اروپا نروژ با سهم ۱۳.۳ درصد است و پس از آن آمریکا (۱۳.۱ درصد) و قزاقستان (۱۰.۱ درصد) قرار دارند.
نظر شما