بازار؛ گروه بورس: خبر درمانی بی اثر خبر درمانی برای بازار اثر ندارد و بعد از این همه ضربه به بورس، انتظار میرود با عمل و اجرا وضعیت بهتر شود. مونا موسوی در یادداشتی به وضعیت بازار سرمایه و تاثیر عوامل مختلف بر آن پرداخته است؛
بازار در کف قیمتی قرار دارد. اما از طرف دیگر فعلا محرکی قوی برای خرید نیست و از طرف دیگر با رکود حاکم که هم ناشی از سیاستهای پولی است و هم ناشی از سیاستهای مالی، تقاضای سرمایهگذاری هم پایین است. به طور کلی هرچه شرایط سیاسی آرامتر و فضای اقتصادی ایجاد شده با بازار مهربانتر باشد به بازار کمک خواهد کرد.
تجربه اخیر به خوبی نشان داد که افزایش نرخ ارزی که به واسطه تحولات سیاسی رخ دهد، قابلیت اثرگذاری قوی و مستقیم را در بازار ندارد، اما در آرامش نسبی تجربه نشان داده فضای بازار قویتر و بهتر حرکت میکند و زمینه برای رشد دلار نیما نیز ممکن است فراهم آید
در شرایط کنونی دو حوزه تاثیر بیشتری بر بازار سهام دارد؛ حوزه اول بازار ارز و حوزه دوم بازار پول است، تجربه اخیر به خوبی نشان داد که افزایش نرخ ارزی که به واسطه تحولات سیاسی رخ دهد، قابلیت اثرگذاری قوی و مستقیم را در بازار ندارد، اما در آرامش نسبی تجربه نشان داده فضای بازار قویتر و بهتر حرکت میکند و زمینه برای رشد دلار نیما نیز ممکن است فراهم آید. درست مانند سال گذشته بعد از رخدادهای سیاسی و بعد از آرامش نسبی هم دلار آرام گرفت و هم بازار مسیر بهتری را طی کرد.
شاید این بار هم بار دیگر از دل این خاکستر رخدادهای سنگین سیاسی ققنوس آرامش روی سر بازار پر بزند و بتواند بخشی از جریان پول را دوباره با بازار آشتی بدهد بازاری که از نظر ارزندگی در نقاط بسیار ویژه و خاصی قرار گرفته و صد البته باقیماندن نرخ ارز در این محدوده و حتی محدوده ۵۵ و ۵۶ هم نقطه قوت ذهنی خوبی برای بازار است.
البته ریسکهای فراموش نشدهای در دل بازار همواره وجود داشته و حرکت کرده و آن هم رفتار دولت است که بار دیگر میتواند سختترین اتفاقات و رویدادها را برای بازار رقم زده است. آرامش نسبی در این دو حوزه یعنی حوزه سیاسی و همچنین حوزه تصمیمات اقتصادی و دولت باعث میشود نگاه بازار به سمت سهمهای بنیادی بازار و یا شرکتهای کوچک قوی و بنیادی بیشتر شود و بازار در یک حاشیه نسبی امن به مسیر خود ادامه دهد.
گذر زمان موجب ارزندهتر شدن قیمتها و فشردهتر شدن شرایط بنیادی سهام میشود و از سوی دیگر شاهد این هستیم که هرچه جریان پول بتواند حضور قویتری در بازار داشته باشد دامنه گستردهتری از شرکتها و نمادها رشد خواهند کرد. از همین روست که دو مرحله احتمالاً پیش روی بازار است که اگر تحول عجیبی رخ ندهد و رویداد منفی به وقوع نپیوندد در مرحله اول جریان پول فعلی کمی روی نمادهای هم وزن و کوچک حرکت خواهد کرد. در مرحله دوم سراغ شرکتهای بزرگتر رفته و فضای بازار را مثبت تر و خاصتر خواهد کرد که برخی پیشبینی میکنند روزهای اسفند این قابلیت را برای بازار خواهد داشت.
اگر تکیه روی فضای بنیادی شرکتها اعم از گزارشهای مالی و میان دورهای و شرکت های با اصلاح زیاد وجود دارد یا ترکیبی از این دو قابلیت قوی در رشد و سودسازی بازار مدنظر قرار گرفته و میتواند رشد پورتفوها را با شکل منطقی پیش ببرند.
البته یک فشار مضاعف از سوی دولت و بانک مرکزی به بانکها وارد شده چرا که بخش عمدهای از افراد سپردههای فعلی خود را به سپرده ۳۰ درصد و یک ساله تبدیل کرده و هزینه بانک را به شدت افزایش میدهند طیف گستردهای از این افراد همان کسانی هستند که حاضر به خروج پول از بانک نبوده و این نرخ برای آنها جذاب خواهد بود و فقط پول یک سال فریز می شود.
در واقع گواهی سپردههای ۳۰ درصدی به اتمام رسید و طی یک حرکت چند روزه، هزینه تجهیز منابع بانکها حدود نیم درصد افزایش پیدا کرد بدون اینکه پولی از بازار جذب بشود و صرفا سپردههای مدتدار با نرخ سود پایین تر به گواهی سپرده ۳۰ درصدی تغییر پیدا کرد. در این میان البته بخشی از دارندگان واحدهای صندوقهای درآمد ثابت که در بانکها عملیات صدور و ابطال آنها انجام میشود معروف به صندوقهای بانکی هستند نیز واحدهای خود را باطل کرده و به گواهی سپرده تبدیل کردند. خوشبختانه در حال حاضر این صندوقها چندان سهمی ندارند اما بازهم بخشی از دارایی آنها سهام است و به واسطه ی این ابطال مجبور شده اند بخشی از سهام را بفروشند. بخشی از عرضه نمادهای بزرگ و شاخص ساز نیز از ناحیه این صندوق هاست.
نظر هدف دولت ترس از جریان نقدینگی بود که به بازارهایی نظیر بازار ارز و طلا و مسکن و سکه میزند و با خیال خود با این اوراق میخواهد جلوی آن را بگیرد و یا یک سال به تاخیر بیندازد.
نظر شما