بازار؛ گروه بین الملل: دکتر محمود منشی پوری استاد دانشگاه سانفرانسیسکو آمریکا در مقاله ای به بررسی جنایات رژیم صهیونیستی در جنگ غزه پرداخته است که ترجمه این مقاله را در ادامه می خوانیم.
از زمان آغاز حمله حماس به اسرائیل که در ۷ اکتبر صورت گرفت، اسرائیل از موضع سنتی خود که بر مبنای (دفاع از خود) بود تغییر مسیر داده و به جای دقت در انتخاب اهداف حملات خود در سراسر این منطقه پرجمعیت (غزه)، رویکرد مجازات دسته جمعی غیرنظامیان با هدف بیشترین میزان آسیب را انتخاب کرده است.
هم چنین بر اساس ارزیابی های اخیر اطلاعاتی ایالات متحده، تقریباً نیمی از مهماتی که رژیم صهیونیستی از زمان شروع جنگ در غزه استفاده کرده، متشکل از بمب های هدایت نشده بوده است و این واقعیت علت شمار رو به افزایش مرگ غیرنظامیان را توضیح می دهد.
اخیرا دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل اتهامات جنایات جنگی را در رابطه با حملات ۱۹ دسامبر ۲۰۲۳ اسرائیل در غزه مطرح کرده است
اخیرا نیز، دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل اتهامات جنایات جنگی را در رابطه با حملات ۱۹ دسامبر ۲۰۲۳ در غزه مطرح کرده است. به گفته شاهدان، طی این حملات ارتش اسرائیل متهم به حمله به ساختمانی است که چندین خانواده فلسطینی در آن پناه گرفته بودند. ظاهراً طی این حمله، ارتش اسرائیل پس از جداکردن مردان از زنان و کودکان، دست کم به ۱۱ مرد که اکثراً در اواخر دهه دوم و اوایل دهه سوم عمر خود بودند، در مقابل چشمان اعضای خانوادهشان تیراندازی کرده و آن ها را کشته است.
با توجه به ادعاهای موجود در خصوص نحوه مورد هدف قرار دادن و کشتار عمدی غیرنظامیان توسط نیروهای اسرائیلی این اتهامات زنگ خطر را در مورد احتمال وقوع جنایات جنگی به صدا در می آورد.
حقایق موجود در خصوص جنگ اسرائیل علیه غزه کاملا واضح است و شامل دو میلیون آواره، هزاران خانه ویران، بیش از ۲۶۰۰۰ کشته و حدود ۶۵۳۸۷ زخمی را در بر می گیرد. بر اساس گزارشات آژانس های امداد و نجات و مقامات بهداشتی غزه، حدود ۷۰ درصد از کشته شدگان را زنان و کودکان تشکیل می دهند و تقریبا ۱۰۰۰۰ تن از کشتهشدگان کودکان زیر ۱۸ سال هستند و نزدیک به ۸۰۰۰ نفر دیگر مفقود شده که بر اساس گمانه زنی ها یا جان خود را از دست داده و یا زیر آوار مانده اند.
در این میان، گذرگاه رفح، شهری کوچک و مرزی میان فلسطین و مصر که زمانی محل سکونت ۳۰۰۰۰۰ نفر بود، هم اکنون نزدیک به نیمی از جمعیت غزه را در خود پناه داده است. جمعیت نوار غزه قبل از این جنگ ۲.۲ میلیون نفر بوده است و در پی تخلیه سکنه نوار غزه به سمت گذرگاه رفح جمعیت این منطقه همچنان رو به افزایش است.
واضح است که شمار تلفات در نوار غزه با مواضع نظامی که رژیم صهیونیستی مدعی شده بود تنها قصد حمله به آن ها را دارد هیچ همخوانی ندارد و عملیات نظامی فعلی اسرائیل در این منطقه همچنان زنان و کودکان بیشتری را در معرض خطر قرار می دهد. علاوه بر این، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد خاطرنشان کرده است که آژانسهای سازمان ملل و شرکای آنها «قادر به ارائه مؤثر کمکهای بشردوستانه نیستند چرا که غزه مورد هدف بمبارانهای شدید، گسترده و بیامان است.» بر اساس برخی گزارشها، «از آغاز جنگ حداقل ۱۵۲ کارمند سازمان ملل در غزه کشته شدهاند.»
با توجه به حملات بی امان و همه جانبه اسراییل به زیرساخت های غیرنظامی غزه که ظاهرا در حال حاضر زمانبندی برای پایان آن وجود ندارد، این نتیجه گیری که این جنگ غیرنظامیان را هدف قرار داده اجتناب ناپذیر است. محدودیت های ایجاد شده در برق، آب، سوخت و اینترنت برای غزه به دست اسرائیل بسیاری از مراکز بهداشتی در غزه را ناکارآمد کرده و در شرایط غیرانسانی قرار داده است
با توجه به حملات بی امان و همه جانبه اسراییل به زیرساخت های غیرنظامی غزه که ظاهرا در حال حاضر زمانبندی برای پایان آن وجود ندارد، این نتیجه گیری که این جنگ غیرنظامیان را هدف قرار داده اجتناب ناپذیر است. محدودیت های ایجاد شده در برق، آب، سوخت و اینترنت برای غزه به دست اسرائیل بسیاری از مراکز بهداشتی در غزه را ناکارآمد کرده و در شرایط غیرانسانی قرار داده است. هم چنین اسرائیل تعمدا از گرسنگی دادن به فلسطینیان به عنوان سلاح جنگی استفاده می کند و این در حالی است که به گفته دیده بان حقوق بشر، تحمیل گرسنگی به غیرنظامیان جنایت جنگی قلمداد می شود.
آن دسته از ساکنان غزه که تاکنون از عملیات نظامی رژیم صهیونیستی جان سالم به در برده اند، اکنون با خطر سرعت بالای گسترش بیماری های واگیر دار و سایر بیماری ها روبرو هستند. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، طی دو هفته گذشته موارد زردی، عفونتهای تنفسی و اسهال در کودکان زیر پنج سال افزایش چشمگیری داشته است و این بیماری ها در سایر بخش های جمعیتی نیز روند صعودی داشته است.
تلفات انسانی در جنگ غزه نه به لحاظ اخلاقی و نه راهبردی قابل توجیه نیست و توسل به محاصره و اعمال محدودیت در تامین نیازهای اولیه غزه منجر به وقوع یک فاجعه انسانی مارپیچی شده است. افزون بر این، بمباران بیرویه مراکز غیرنظامی و اردوگاههای آوارگان فلسطینی توسط اسرائیل کاملاً با این تصور که اقدامات نظامی اسرائیل مبتنی بر حق دفاع از خود است، مغایرت دارد.
افزون بر این، گزارشهای اخیر حاکی از آن است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و دیگر مقامات آمریکایی خواسته است تا مصر را برای باز کردن مرز خود با غزه و پذیرش آوارگان فلسطینی تحت فشار قرار دهند.
برخی از اعضای دولت اسرائیل، مانند سرهنگ یوگف برشِشِت، آشکارا از غیرقابل سکونت کردن نوار غزه با تخریب کامل شهرکها، ساختمانها، مدارس، مساجد و بیمارستانهای غزه صحبت کردهاند. به شکلی که این ژنرال اسرائیلی در این زمینه گفته است: «هرکس به اینجا بازگردد، اگر به اینجا بازگردد. زمین سوخته پیدا خواهد کرد و این جا هیچ خانه، زمین کشاورزی و هیچ چیز دیگری نخواهد بود و آینده ای در این جا وجود ندارد.»
قابل ذکر است که پرونده ۸۴ صفحه ای تیم حقوقی آفریقای جنوبی که به دیوان بین المللی دادگستری تسلیم شده است مملو از شواهدی می باشد که نشان می دهد رژیم صهیونیستی تعهدات خود را برای جلوگیری از نسل کشی طبق کنوانسیون نسل کشی ۱۹۴۸ سازمان ملل متحد نقض کرده است. بسیاری از کارشناسان استدلال میکنند که تشکیل پرونده حقوقی علیه اسرائیل امری غیرقابل بحث است و میتواند زمینه را برای اعمال تحریم علیه دولت اسراییل یا پیگرد قانونی مقامات آن فراهم کند.
در صورت احراز شواهد نسلکشی اسرائیل در غزه توسط دیوان بینالمللی دادگستری، ایالات متحده نیز احتمالا به علت ارتباط با این عملیات نظامی شامل این محاکمه شود، چرا که بر اساس اساس قوانین بینالمللی این اقدام جنایت تلقی می شود.درگیر شدن آمریکا در این پرونده عمدتاً به علت تسلیحاتی است که ایالات متحده در اختیار اسرائیل قرار داده و در حال حاضر علیه غزه استفاده می شود
در صورت احراز شواهد نسلکشی توسط دیوان بینالمللی دادگستری، ایالات متحده نیز احتمالا به علت ارتباط با این عملیات نظامی شامل این محاکمه شود، چرا که بر اساس اساس قوانین بینالمللی این اقدام جنایت تلقی می شود. درگیر شدن آمریکا در این پرونده عمدتاً به علت تسلیحاتی است که ایالات متحده در اختیار اسرائیل قرار داده و در حال حاضر علیه غزه استفاده می شود. از زمان آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر، بر اساس گزارش سازمان نظارت به حقوق بشر یورو-مدیترانه، واشنگتن مقادیر زیادی سلاح و مهمات تهاجمی از جمله حداقل ۱۵۰۰۰ بمب و ۵۷۰۰۰ خمپاره به اسرائیل ارسال کرده است.
با توجه به جنایات جنگی متعددی که در غزه صورت می گیرد، انتقال میلیاردها دلار مهمات از ایالات متحده به اسرائیل نگرانیهای جدی را در مورد مشروعیت جریان انتقال چنین سلاحهایی در طی این مدت ایجاد کرده است.
وکلای حقوقی آفریقای جنوبی در خصوص این پرونده استدلال می کنند که شدت حملات اسرائیل به غزه هیچ نوع همخوانی با شدت حمله ۷ اکتبر حماس به غزه ندارد و رویکرد به اصلاح دفاع از خود اسراییل نمی تواند نسل کشی در غزه را توجیه کند. هدف قرار دادن عمدی جمعیت غیرنظامی در غزه، با این فرض که حماس زیرساخت های خود را در زیر مناطق مسکونی غیرنظامی ساخته است، نیز جنایت جنگی محسوب می شود و به احتمال زیاد سبب کاهش کارایی هر گونه عمل بازدارنده در آینده خواهد شد.
عملیات نظامی اسرائیل در غزه یادآور مداخلات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق است که در ابتدا با هدف تخریب پایگاه ها و خاتمه دادن به عملیات القاعده در آن کشورها آغاز و در نهایت به سرنگونی طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق ختم شد. در آن موارد، و همچنین غزه در حال حاضر، پایان بازی امری فراتر از رسیدن فوری به هدف مدنظر (تخریب مناطق غیرنظامی) است و در نهایت مقامات نظامی ایالات متحده متقاعد شده اند که نمی توانند با توسل به کشتار بر یک مقاومت پیچیده محلی غلبه کنند.
درس های پنهان در پس حمله نظامی اسرائیل به غزه
در مورد لشکرکشی رژیم صهیونیستی به غزه، چندین درس وجود دارد که باید از آنها استفاده کرد. نکته اول این است که مداخلات نظامی ایالات متحده در ویتنام، افغانستان و عراق خطرات مداخلات نظامی طولانی، تفرقهانگیز و پرهزینه را به وضوح نشان می دهد. دوم آن که ساختار نظامی و پایگاه های حماس در غزه را می توان ریشه کن کرد، اما ایده و جنبش مقاومت در برابر اشغالگری و مبارزه برای تعیین سرنوشت قابل شکست نیست.
در نهایت در صورت شکست هر گونه مذاکرات آتی میان اسرائیل و فلسطین بر سر حل و فصل سیاسی تنش ها با استفاده از راه حل دو دولتی، ایجاد صلح و ثبات در منطقه ناممکن است، اما نکته مهم آن است که شهرک سازی های بی پایان غیرقانونی جدید در کرانه باختری و گسترش شهرکهای قدیمی اسرائیل بهطور قابلتوجهی کارآیی راهحل دو دولتی را تضعیف کرده است. بسیاری از ناظران نیز نسبت به تهدیدات احتمالی ناشی از ساخت و ساز مستمر چنین شهرک هایی که طبق قوانین بین المللی غیرقانونی هستند، هشدار داده اند.
در تایید مطلب فوق، جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۰۶ در یادداشتی نوشته بود که رهبران اسرائیل مدت طولانی است که «یک سیستم عقب نشینی جزئی، محاصره و آپارتاید را بر شهروندان مسلمان و مسیحی سرزمین های اشغالی تحمیل کرده اند. هدف اصلی جداسازی اجباری این دو ملت با هدف آپارتاید (جداسازی) آفریقای جنوبی متفاوت است – این هدف نژادپرستی نیست، بلکه تصاحب سرزمین (فلسطین) است.»
در حال حاضر ناظران بحران غزه نیز از اتفاق نظر مشابهی نظیر مورد فوق برخوردار هستند و بر اساس این اتفاق نظر راه حل دو دولتی باید بخشی اجتناب ناپذیر از مذاکرات پس از هر جنگ (میان اسرائیل و فلسطین) باشد.
لازم به ذکر است که نتانیاهو و راست گرایان افراطیهای در کابینه وی مدتهاست که در تلاش های خود به دنبال استفاده از حماس برای فلج کردن قدرت تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری هستند و در عین حال از آن به عنوان بخشی از استراتژی «خرید بی سر و صدا» در کرانه باختری نیز بهره می گیرند. هرچند که منتقدان با بی اعتبار خواندن این رویکرد، نتانیاهو را مسئول شرایط وخیم فعلی میدانند.
عدم آمادگی اسرائیل برای مدیریت دوران پس از جنگ غزه
در گزارش دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد آمده است که از آغاز حملات ۷ اکتبر در پی حملات مکرر شهرک نشینان و سربازان رژیم صهیونیستی به ساکنان فلسطین اشغالی در کرانه باختری ۳۰۰ فلسطینی جان خود را از دست داده اند. این حملات در خارج از غزه هم پیش تر سبب افزایش دامنه درگیری میان اسرائیل و فلسطین شده است.
در شرایط فعلی جواب مشخصی برای پایان بازی اسرائیل وجود ندارد، زیرا دولت نتانیاهو ظاهراً به این زودی آماده پایان دادن به این جنگ نمی شود. بر اساس ارزیابی ارتش اسرائیل، جنگ غزه احتمالا در کل سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد داشت تا زیرساخت های نظامی حماس را کاملا نابود کند.
به گفته یک منبع، هرزی هالوی یک فرمانده نظامی اسرائیلی هشدار داده است که فقدان برنامه برای مدیریت دوران پس از درگیری غزه و تامین امنیت آن از سوی اسرائیل ممکن است تمام دستاوردهای اسرائیل طی ۴ ماه درگیری اخیر را از بین برد
به گفته یک منبع، هرزی هالوی یک فرمانده نظامی اسرائیلی هشدار داده است که فقدان برنامه برای مدیریت دوران پس از درگیری غزه وتامین امنیت آن از سوی اسرائیل ممکن است تمام دستاوردهای اسرائیل طی ۴ ماه درگیری اخیر را از بین برد. عدم آمادگی اسرائیل برای به اصطلاح «روز بعد» در غزه در حالی است که اسرائیل از تغییر در عملیات نظامی خود علیه حماس خبر می دهد که نگرانی های فزاینده ای را در داخل این رژیم برانگیخته است.
ویرانی گسترده و تلفات زیاد ناشی از جنگ غزه می تواند در طول زمان اقتصاد اسرائیل و جایگاه بینالمللی آن را نیز تضعیف و در عین حال حس انتقامجویی را در میان نسل جدیدی فلسطینیها تقویت کند.
برای بسیاری از فلسطینی ها، پاسخ اسرائیل به حماس در قالب مجازات دسته جمعی ساکنان غزه ظالمانه و غیرانسانی به نظر می رسد. عبدالجواد حمایل، مدرس دانشگاه بیرزیت در کرانه باختری در این خصوص می گوید: «وحشت زیادی درخصوص واکنش اسرائیل وجود دارد، اما به رغم این موضوع، حماس بدون شک رهبر ملی گرای فلسطین به شمار می آید و کارت ها در اختیار آن قرار دارد.
جان بی آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی واشنگتن دی سی، استدلال می کند که حماس موفقیت را فقط از نظر پیروزی نظامی در نظر نمی گیرد، بلکه نتایج سیاسی نیز برای آن حائز اهمیت است.
در درازمدت، یک مبارزه طولانی می تواند سبب شود که «حماس جمعیت تحت محاصره خشمگین غزه را گرد خود آورده و به فروپاشی دولت خودگردان فلسطین کمک کند و موجب شود فلسطینیان دولت تشکیلات فلسطین را بیش تر به عنوان دستیاری بی خاصیت برای قدرت نظامی اسرائیل در نظر بگیرند.
پیامدهای منطقه ای و جهانی این جنگ نیز شایان توجه است. ترور صالح العاروری معاون دفتر سیاسی حماس در بیروت در تاریخ ۲ ژانویه ۲۰۲۴ به دست اسرائیل می تواند باعث افزایش دامنه این درگیری به کشور همسایه لبنان نیز شود.
نتیجه معکوس تلاش های اسرائیل برای عادی سازی روابط با اعراب پس از جنگ غزه
ادامه مذاکرات عادی سازی میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی بعید به نظر می رسد. به عقیده آلترمن در چنین شرایطی ابراز همبستگی جنوب جهانی با آرمان های فلسطین، انتقاد اروپا از افراطی گری نظامی اسرائیل و بالا گرفتن منازعات داخلی در آمریکا نیز وجود دارد.
این موارد حمایت دو جبهه (آمریکا و اروپا) را که اسرائیل مدت ها از آن بهره مند بوده را تضعیف خواهد کرد. احتمال گسترش این درگیری در سراسر منطقه میتواند به تناقضات میان کشورهای منطقه درباره هزینه اتحاد با اسرائیل نیز دامن بزند.
مانند بسیاری از مداخلات نظامی ایالات متحده در سایر کشورها، پیشبینی عواقب جنگ در غزه نیز امری دشوار است. اما واضح است که کارزار نظامی اسرائیل ممکن است زیرساختهای حماس را در غزه تضعیف یا حتی نابود کند، اما اسرائیل با این کار به اقدامات رادیکال نسل جدید فلسطینی ها علیه اشغال سرزمین های خود دامن زده و امنیت بلندمدت خود را به خطر میاندازد.
افزون بر این، اعتبار واشنگتن در خاورمیانه نیز در خطر است، به ویژه از آنجایی که ایالات متحده به درخواست های مجمع عمومی سازمان ملل برای ایجاد آتش بس و اجازه عبور کمک به غزه رای منفی یا ممتنع داده است. هم چنین حملات هوایی مداوم اسرائیل امداد رسانی به غزه را غیرممکن ساخته است. بدون آتش بس در غزه، هیچ اقدام خاصی برای پایان بخشیدن به یکی از بدترین فجایع انسانی در جهان صورت نخواهد گرفت.
به همین ترتیب، تلاش های اسرائیل برای عادی سازی روابط خود با کشورهای عربی با تمرکز صرف بر مسائل اقتصادی و در عین حال دور زدن مسئله فلسطین، پس از درگیری غزه نتیجه معکوس داشته است. نکته قابل توجه تر این است که بحران غزه شکست دولت بایدن را در استفاده از اهرم فشار بر روی یک راه حل دیپلماتیک و راه حل دو دولتی به عنوان مثال که مدت هاست به صورت لفظی از آن حمایت کرده، آشکار کرده است.
در نتیجه، اعتبار و نفوذ دیپلماتیک ایالات متحده نیز به طور قابل توجهی در خاورمیانه کاهش یافته است. به همین ترتیب، رژیم صهیونیستی نیز با انتقاد شدید جامعه بین المللی مواجه خواهد شد. اقدام حماس علیه اسرائیل در ۷ اکتبر عملیات نظامی شدید اسرائیل در غزه را در پی داشت و این عملیات سوالات جدی را در مورد احتمال وقوع جنایات جنگی از سوی رژیم صهیونیستی ایجاد می کند.
اما مشخص است که دو اقدام اشتباه یک نتیجه درست را در پی نخواهد داشت. حامیان حمله به غزه باید مجددا به درس های آموخته شده از مداخلات نظامی ایالات متحده در افغانستان و عراق بنگرند. در هر دو مورد، مداخله نظامی و اشغال هرینه بسیار بالایی داشته و باعث عقبنشینی آمریکا از آن مناطق و مقاومت ملت ها، تحمیل رنج عظیم به غیرنظامیان و نتایج سیاسی ناموفق طولانیمدت شده است.
مداخله ایالات متحده در افغانستان نتوانست مانع بازگشت طالبان به قدرت در این کشور شود و ظهور داعش در عراق، سوریه و شبه جزیره عربستان، چالش های جدید و دشواری را برای ثبات منطقه ایجاد کرده است.
نظر شما