بازار؛ گروه بین الملل: تغییر سیاست ایالات متحده از خاورمیانه به هند و اقیانوسیه، فضایی را برای چین فراهم کرده است تا نفوذ خود را در این منطقه بویژه خلیج فارس گسترش دهد. چین اکنون با ایفای نقشی بزرگتر از همیشه در حال تغییر پویاییهای منطقهای است.
تحولات سال گذشته بین عربستان و ایران و گنجاندن برخی از کشورهای خاورمیانه در بریکس نشان میدهد که منافع چین در منطقه خاورمیانه شامل مسائل اقتصادی، ژئوپلیتیکی و استراتژیک همراه با نیازهای سنتی انرژی است. چین سالها است که روابط نزدیکتری با چندین سازمان منطقهای برقرار کرده است، اما اکنون با امضای قراردادهای مختلف با چندین کشور خاورمیانه، تعامل منطقهای خود را گسترش میدهد. در گذشته، چین مجمع همکاری چین و کشورهای عربی (CASCF) را در سال ۲۰۰۴ و گفتگوی استراتژیک شورای همکاری چین و خلیج فارس (GCC) را در سال ۲۰۱۰ به همراه برخی توافقنامههای دیگر امضا کرد.
تعهد چین به تقویت مشارکتهای استراتژیک و ارتقای توسعه اقتصادی فراتر از منافع سنتی آن مانند انرژی در منطقه از اولین اجلاس چین و کشورهای عربی چین و اولین اجلاس چین و شورای همکاری خلیج فارس در سال ۲۰۲۲ مشهود است.
شکل گیری پویاییهای ژئوپلیتیکی در منطقه تا حد زیادی بر نظم جهانی بین المللی تأثیر میگذارد. همه این موارد نشان میدهد که چین تمام تلاش خود را برای گسترش منافع اقتصادی و سیاسی خود در سطح جهانی برای تضمین دسترسی خود به منابع حیاتی و بازارهای خاورمیانه دارد.
علاوه بر این، سیاست عدم مداخله چین در مسائل داخلی متحدانش، آن را به گزینهای جذاب برای کشورهای حاشیه خلیج فارس برای تنوع بخشیدن به روابط اقتصادی و استراتژیک خود تبدیل کرده است. این امر به کشورهای منطقه فرصتی برای اعمال استقلال و انعطاف بیشتر در امور داخلی و بین المللی خود میدهد.
چین تجارت خود را با کشورهای خاورمیانه تقویت کرده و جایگزین اتحادیه اروپا به عنوان بزرگترین شریک تجاری شورای همکاری خلیج فارس از سال ۲۰۲۰ شده است. چین در سالهای اخیر توافقنامههای تجاری متعددی را با کشورهای حاشیه خلیج فارس امضا کرده است.
علاوه بر این، پروژههای توسعهای پکن در خاورمیانه از طریق طرح کمربند و جاده (BRI) نیز به ابزاری حیاتی برای گسترش نفوذ سیاسی آن در منطقه تبدیل شده است. چین همچنین در حال توسعه یک مسیر دریایی تحت پروژه BRI برای تامین نیازهای انرژی خود از خاورمیانه است. بیشتر پروژههای سرمایه گذاری BRI چین در سال ۲۰۲۱ شامل کشورهای منطقه MENA میشود. تقریباً ۲۳ درصد از تعاملات BRI چین توسط کشورهای خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ دریافت شده است.
همچنین، مشارکت و همکاری فزاینده چین در خاورمیانه قدرت نرم این کشور را بهبود میبخشد و نفوذ سیاسی آن را در منطقه گسترش میدهد. کشورهای حاشیه خلیج فارس اکنون چین را به عنوان جایگزینی برای ایالات متحده برای نیازهای مالی، توسعهای و امنیتی خود میبینند
چین همچنین یک میانجی کلیدی در مناقشات منطقهای مهم از جمله مسئله افغانستان، مذاکرات برجام و تلاشهای صلح در سوریه و روند صلح یمن بوده است. علاوه بر این، گنجاندن عربستان و ایران در بریکس و پیشنهاد دلارزدایی از آن، شبهاتی را در میان کشورهای غربی ایجاد کرده است. بدون تردید، چین یک ابرقدرت در حال ظهور در جهان است و همچنین ثابت کرده که متحد قابل اعتمادتری نسبت به ایالات متحده است. افزایش نفوذ چین در منطقه خاورمیانه تأثیرات چندجانبه بر قدرتهای منطقهای و جهانی خواهد داشت.
همچنین، مشارکت و همکاری فزاینده چین در خاورمیانه قدرت نرم این کشور را بهبود میبخشد و نفوذ سیاسی آن را در منطقه گسترش میدهد. کشورهای حاشیه خلیج فارس اکنون چین را به عنوان جایگزینی برای ایالات متحده برای نیازهای مالی، توسعهای و امنیتی خود میبینند. نفوذ فزاینده چین در منطقه، هژمونی اسرائیل و ایالات متحده را در منطقه و در سطح جهانی تهدید میکند. ایالات متحده باید وجهه نرم خود را بهبود بخشد و سیاست خود را در قبال خاورمیانه مورد ارزیابی مجدد قرار دهد تا خود را به عنوان متحدی قابل اعتماد برای کشورهای منطقه معرفی کند.
تلاش ناموفق واشنگتن
نزدیکی اخیر بین عربستان سعودی و ایران با میانجیگری چین، درک واشنگتن را از نفوذ ژئوپلیتیک جهانی چین متزلزل کرده است. دیپلماسی فعال چین بار دیگر پایان رسمی سیاست دیرینه «عدم مداخله» پکن را اعلام کرد. برای چین، بازنگری جایگاه جهانی خود بسیار مهم است.
با این حال، برای ایالات متحده، مقابله با چین برای حفظ نقش خود نیز به همان اندازه ضروری است. این کشمکش دیپلماتیک امروز در منطقه خاورمیانه/خلیج فارس مشهود است. پس از سالها «خروج» ایالات متحده از خاورمیانه و تمرکز فزاینده بر آسیای جنوب شرقی/هند-اقیانوس آرام، نقش نوظهور چین در خاورمیانه که جایگزین ایالات متحده شد، آن را مجبور به بازگشت به منطقه کرد تا چشمانداز رو به کاهش خود را تقویت کند.
گزارشها نشان میدهد، دولت جو بایدن مقامات ارشد خود - مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه - را به عربستان سعودی فرستاد تا مرحله جدید روابط آمریکا و عربستان را با تمرکز ویژه بر مثلثی از کشورها از جمله اسرائیل آغاز کنند.
سیاست تنظیم مجدد به دنبال سفر از پیش اعلام نشده برنز، رئیس سیا به عربستان در ماه آوریل ۲۰۲۳ است. برنز به سرعت از ریاض به دلیل احیای روابط آن با ایران و سوریه از طریق چین و روسیه، توسط واشنگتن انتقاد کرد.
پس از سفر برنز، برت مک گورک، مشاور رئیس جمهور آمریکا، در ماه آوریل به عربستان سعودی سفر و با مقامات ارشد سعودی از جمله محمد بن سلمان دیدار کرد. به دنبال آن، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، در ماه می-ژوئن و سپس آنتونی بلینکن در ماه ژوئن ۲۰۲۳ دیدار کرد. اما نمیتوان انکار کرد که عامل اصلی این تمرکز مجدد بر عربستان، تسلط چین به بهای نقش ایالات متحده در خاورمیانه و یا منطقه استراتژیک خلیج فارس است.
بنابراین، آنچه ایالات متحده به عربستان ارائه میکند، راههایی برای مقابله با چین از جمله توسعه زنجیرههای تامین جهانی جایگزین به عنوان بخشی از ژئوپلیتیک گستردهتر ایالات متحده برای «جدا کردن» از چین است. به طور خلاصه، ایالات متحده به مقامات سعودی و اماراتی در ازای حمایت آنها از سیاست جداسازی، معاملات سودآوری را پیشنهاد میکند. آیا این اتفاق میافتد و برای ایالات متحده کار میکند؟ به باور کارشناسان این امر به دلایل مختلف کاملاً بعید است. زیرا ایالات متحده همچنان قدرت روابط چین با خاورمیانه را دست کم میگیرد.
برای نمونه، چگونه میتوان تغییر سریع عربستان سعودی را به سمت سازمان همکاری شانگهای (SCO) که در غرب به عنوان «ناتوی آسیایی» شناخته میشود، توضیح داد؟ سازمان همکاری شانگهای یک سازمان منطقهای تحت رهبری چین است. عربستان در حال حاضر عضو گفتگو در سازمان همکاری شانگهای است، تلاش ایالات متحده برای متقاعد کردن عربستان برای مقابله با چین و تبدیل شدن به یک زنجیره کلیدی در مسیر جایگزین عرضه جهانی به نظر میرسد ناموفق بوده است.
در واقع چنین پیشنهادی فقط احساس وحشت حاکم در ایالات متحده را در پی شکستهای متعدد نشان میدهد. آمریکا و متحدانش در ناتو نتوانستهاند روسیه را در اوکراین شکست دهند. چین و روسیه به طور مشترک موفق به آغاز یک روند اصلی عادی سازی در خاورمیانه شدهاند و روابط رو به رشد آنها با خاورمیانه، همراه با جستجوی خود کشورهای خاورمیانه برای استقلال راهبردی، در قلب شکست آمریکا قرار دارد.
میزان کل مبادلات تجاری چین با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس طی شش ماهه اول ۲۰۲۳ بالغ بر ۱۶۸.۲ میلیارد دلار بوده است. در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیشترین حجم مبادلات تجاری چین با عربستان سعودی و حجم مبادلات تجاری این دو کشور شش ماهه اول ۲۰۲۳ بالغ بر ۵۵.۲ میلیارد دلار شده است
به این دلایل، هر گونه تلاش ایالات متحده برای بازگرداندن عربستان به مدار خود، بعید خواهد بود. برعکس، چنین پیشنهادهایی به احتمال زیاد باعث میشود که چین و روسیه پیشرفتهای خود را در خاورمیانه انجام دهند تا فضا را تا حد امکان برای واشنگتن محدود نگه دارند. برای خاورمیانه - به ویژه سعودیها - احتمالاً هیچ خبری بهتر از جذب شدن توسط دو ابرقدرت رقیب وجود ندارد. برای نمونه، سعودیها همه آمادهاند تا از همه مزایای ممکن بهره ببرند.
میزان کل مبادلات تجاری چین با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس طی شش ماهه اول ۲۰۲۳ بالغ بر ۱۶۸.۲ میلیارد دلار بوده است. در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیشترین حجم مبادلات تجاری چین با عربستان سعودی و حجم مبادلات تجاری این دو کشور شش ماهه اول ۲۰۲۳ بالغ بر ۵۵.۲ میلیارد دلار شده است.
پس از عربستان، در رتبه دوم امارات متحده عربی با ۴۷ میلیارد دلار ، در رتبه سوم عراق با ۲۴.۱ میلیارد دلار، در رتبه چهارم عمان با ۱۷.۲ میلیارد دلار ، در رتبه پنجم قطر با ۱۲.۲ میلیارد دلار ، در رتبه ششم کویت با ۱۱.۳ میلیارد دلار و بحرین با ۹۳۷ میلیون دلار در رتبه هفتم قرار گرفتهاند.
شایان ذکر است بر اساس آمار گمرک چین، حجم مبادلات تجاری این کشور با جمهوری اسلامی ایران در شش ماهه اول ۲۰۲۳ بالغ بر ۷.۵۳ میلیارد دلار بوده است که نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۲۲ حدود ۸.۲ درصد کاهش یافته است، در شش ماهه اول ۲۰۲۲ حجم مبادلات تجاری چین و ایران در آمار اعلام شده از سوی گمرک چین ۸.۲ میلیارد دلار بوده است.
واردات چین از ایران طی شش ماهه اول ۲۰۲۳ بالغ بر ۲.۲ میلیارد دلار و صادرات این کشور به ایران ۵.۳ میلیارد دلار بوده و تراز مبادلات تجاری فیمابین بالغ بر ۳ میلیارد دلار به نفع طرف چینی میباشد.
نظر شما