بازار؛ گروه بورس: بازار سرمایه بهمن ماه را با ترس و لرز آغاز کرده، هرچند روز دوشنبه قصد داشت هر طور شده این فضا را کمی تغییر دهد و البته پالایشیها دست و پا شکسته کمی اوضاع را بهبود بخشیدند اما خبری از آرامش سیاسی فعلا نیست و در حالی که گزارشهای فصلی میتوانستند نقش عمده و بسزایی در تثبیت قیمتها داشته باشد با جو منفی خبرهای سیاسی و پالایشی همه چیز را برهم ریخت و کل گزارشها را زیر سوال برده است. البته ناشرین هم در این موضوع مقصر بودند و بار دیگر شاهد بودیم که گزارشها به موقع منتشر نشدند و این مسأله به منفی های بازار دامن زد.
بازارها در ایران به دلیل عدم وجود رشد اقتصادی و رشد صرفا تورمی در بلند مدت بهم می رسند اما در کوتاه مدت این حرکت پول میتواند در بورس تاثیر منفی بگذارد و در میان مدت مجددا بازارها همتراز میشوند. در واقع منشا رشد فعلی در کالاهای سرمایه فاکتور ترس نیست، بلکه فاکتور تورم باعث شده مردم در این کالاها خریدار بشوند
دو موضوع در ابتدای کار بعد از انتشار گزارشها وجود دارد نخست اینکه کلیت گزارشها نه خیلی خاص و نه خیلی منفی بود. موضوع دوم اینکه گزارشها را اگر با قیمتها کنار هم بگذاریم باید گفت که آنقدر قیمتها افت کرده و درجا زده که گزارشهای فعلی که معمولی هستند باعث جذابیت دوباره نمادها شده و پیبه ایی فعلی و فوروارد بازار را کاهش داده است.
با انتشار گزارشات اکثر شرکتها، نسبت P/E ttm بازار به محدوده ۶.۲ واحد رسیده که کمترین P/E فصلی بازار از ابتدای ۱۳۹۸ رسیده است.
فرزین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه با وجود جو منفی بازار به دلیل افت پی بر ایی کاهش ریسکها بازار نیز به همراه داشته است، گفت: انتشار گزارشها نشان میدهد که بازار در قیمتهای خوب و منطقی قرار داشته و این نقاط فعلی ریسک آنچنانی برای بازار ندارد، از همین رو نقش تثبیت کننده در قیمت را داشته و مانع از افت بیش از پیش قیمتها میشود.
او افزود: در واقع گزارشات فعلی به خوبی نشان دهنده این است که چه چشم اندازی از سود میتواند برای سال آتی وجود داشته باشد و چه میزان تقسیم سود در دل شرکتهاست. از این رو فضای فعلی بازار قابلیتهای قوی برای جذب جریان پول و حرکت را خواهد داشت و از گزارشات انتظار ایجاد یک موج عجیب و بلند نیست اما میتواند ثبات نسبی را در بازار برقرار کرده و ریسک بازار را به حداقل ممکن خود برساند.
بازارها در ایران به دلیل عدم وجود رشد اقتصادی و رشد صرفا تورمی در بلند مدت بهم می رسند اما در کوتاه مدت این حرکت پول میتواند در بورس تاثیر منفی بگذارد و در میان مدت مجددا بازارها همتراز میشوند. در واقع منشا رشد فعلی در کالاهای سرمایه فاکتور ترس نیست، بلکه فاکتور تورم باعث شده مردم در این کالاها خریدار بشوند. حالا ممکن است مثلا در یک روز از ترس جنگ یا غیره شدت خرید افزایش پیدا کند. از طرف دیگر فعلا سهام محلی برای فروش شده تا منابع خرید کالاهای سرمایهای تامین شود. به همین دلیل در روزهایی هم که ترس بوجود میآید صرفا این انتقال سرعت پیدا میکند.
دلایل افت بیشتر نمادهای کوچک
در حالی که یک نماد پرتراکنش در گروه فلزی به دلیل بازارگردانی بهتر صرفا ۴ یا ۵ درصد افت قیمت داشته، نماد کوچک رها شده ۱۵ تا ۲۰ درصد اصلاح کرده اند. در حالی که نمادهای پرتراکنش مثل خودرو در این چند روز حدود ۱۰ درصد اصلاح داشته اند، نمادهای قطعه سازی کوچک علی رغم سودده بودن و وضعیت بنیادی مناسب بیش از ۲۰ درصد اصلاح قیمت تجربه کردهاند. اگر بازار به حالت عادی برگردند، این نمادهای کوچک هستند که با شرایط بنیادی خوب میتوانند بازده سریع و خوب داشته باشند.
به گفته علیرضا سادات در حال حاضر این سناریو در بازار وجود دارد که حاشیه سود در اکثر شرکتها افت داشته و این پی به ایی گذشتهنگر است و اگر آینده را مد نظر قرار دهیم با توجه به چشمانداز کاهشی در سود، شاهده افت احتمالی سود شرکتها در سال آتی و همچنین نرمال شدن شرایط پی به ایی خواهیم بود
علیرضا سادات کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه بازار روز دوشنبه با مداخله صندوقهای تثبیت و توسعه در یک ساعت آخر کمی جمع و جور شد، به بازار گفت: حتی گزارشها هم خیلی کمکی نکرد و باید اذعان داشت در این میان فقط گزارشها با اخبار منفی سیاسی و پالایشیها بی اثر شدند.
او افزود: در حال حاضر دو سناریو در بازار وجود دارد؛ طیف فکری اول معتقد است حاشیه سود در اکثر شرکتها افت داشته و این پی به ایی گذشتهنگر است و اگر آینده را مد نظر قرار دهیم با توجه به چشمانداز کاهشی در سود، شاهده افت احتمالی سود شرکتها در سال آتی و همچنین نرمال شدن شرایط پی به ایی خواهیم بود. از همین روست که بسیاری از آنها با توجه به نرخ سود فعلی و سیاستهای دولت در فشار بر شرکتها و همچنین بالا ماندن جریان نرخ بهره فعلی قیمتها را نه صعودی و نه نزولی و بیشتر نوسانی میداند.
البته اگر قیمتهای فعلی را با در نظر گرفتن سودهای تورمی لحاظ کنیم حتی عدد پی به ایی کمتر از این محدوده نیز خواهد بود. بر همین مبنا هرگاه نسبت پی به ایی در این نقاط حداقلی قرار گرفته بازار با کمک اهرمهای خبری یا اتفاقی خاص خود به خود وارد مسیر اصلی می شود. طرفداران ارزندگی بازار بعد از گزارشها دیدگاه کوتاه مدت و بلندمدتی را مطرح میکنند که تا حدودی میتواند منطقی و درست باشد. دیدگاه اول مدعی است که در دل شرکتها در حال حاضر تقریباً سود محقق شده وجود دارد که ۶ ماه دیگر تقسیم خواهد شد و از سوی دیگر حتی با در نظر گرفتن حاشیه سودهای فعلی اعداد منطقی و مناسبی برای سود سال بعد شرکتها به دست میآید که اگر اتفاق خاصی رخ ندهد بعد از کسر قیمت از سود تقسیمی پی به ایی اکثر این شرکتها حوالی ۴ و ۵ خواهد بود و این خود گواه مهمی برای ارزندگی بازار در شرایط فعلی است.
دیدگاه بلند مدتتر و کلان نگری می گوید که بیش از نیمی از قیمت فعلی سهمها قابلیت تقسیم سود را دارند و این خود نشان میدهد که نرخ بازدهی بازار در مقابل بازده بدون ریسک به اعداد منطقی و مناسبی رسیده که میتواند خرید بلندمدت بسیاری از این سهمها را توجیه پذیر کند.
این رویدادها با کوچکترین تغییر از سمت سیاست گذار یعنی دولت دستخوش تغییرات جدی میشود و نکته منفی فعلی بازار که بسیاری را در این مسیر مردد کرده همین تصمیمات و به نوعی دخالتهاست. با در نظر گرفتن وضعیت کنونی بازار حول دو محور حرکت میکند؛ محور اول حرکت بر مدار نمادهای کوچک و ارزنده است یعنی رفتار اخیر سیاستگذار و بازی حقوقیها در عرضه بیامان سهام بزرگ و شاخصساز باعث میشود در عین ارزندگی این نمادها، جریان پول از آنها دوری جسته و سراغ گزینههایی بروند که چابکی و کوچک بوده و به نوعی از فضای عرضه آبشاری حقوقیها دور باشند و گزینه افزایش سرمایه از تجدید و یا جریان سودآوری آینده هم در آنها میتواند ارزندگی این نمادها را تقویت کند.
نظر شما