بازار؛ گروه بین الملل: از زمان شروع جنگ در غزه، کشورهای خلیج فارس به طور جمعی انتقاد شدید خود را از اسرائیل و متحد نزدیک آن یعنی ایالات متحده، ابراز کرده و خواستار آتش بس فوری شده اند. موضع آنها، تصور نادری از اتحاد ایجاد می کند و نشان می دهد که این قدرت های میانی منطقه ای می توانند نقش تعیین کننده ای در یافتن راه حل سیاسی برای درگیری ایفا کنند. اما در پشت دیپلماسی عمومی، کشورهای خلیج فارس در مورد چگونگی دستیابی به آتش بس و نحوه اداره فلسطین پس از جنگ اختلاف نظر دارند. آنها همچنین در به خطر انداختن منافع ملی خود برای راه اندازی ابتکارات سیاسی مورد نیاز مردد هستند.
در همین راستا، در هفتههای اخیر، توجه کشورهای خلیجفارس به سرعت از غزه به خطر رویارویی در دیگر صحنههای منطقه و از جمله عراق، سوریه، لبنان و مهمتر از همه، دریای سرخ معطوف شده است. موضع کشورهای خلیج فارس در قبال اسرائیل همیشه آنقدر حساس نبوده است. در سالهای اخیر، پایتخت های خلیج فارس به تدریج موضوع فلسطین را کنار گذاشته بودند تا به عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل با حمایت آمریکا اجازه دهند. اما حمله اسرائیل به غزه موج بیسابقهای از بسیج عمومی در خلیج فارس را برانگیخت و آرمان فلسطین را به مرکز سیاست عرب بازگرداند.
تا حدی، چنین اعتراض عمومی، کشورهای خلیج فارس را وادار کرد تا موضع دیپلماتیک قوی علیه اسرائیل اتخاذ کنند، در حالی که برخی از جمعیت بسیج شده را نیز محتاط کرد؛ عربستان سعودی و امارات تظاهرات و نمایش نمادهای فلسطینی، از پرچم گرفته تا چفیه را به شدت کنترل کرده اند. اما در پشت درخواستهای کشورهای خلیجفارس برای آتشبس و محکومیت شدید اسرائیل و ایالات متحده، فقدان ابتکار عملی حتی برای اثبات یک توافق آتشبس وجود دارد و اکثر کشورهای خلیجفارس خود را در موقعیتی بسیار ناآرام میبینند.
در خصوص امارات و بحرین، ناتوانی آنها در ایفای نقش اساسی در مماشات با مناقشه، فقدان اهرم فشار آنها در قبال تل آویو در مورد فلسطین، به رغم عادی سازی آنها با اسرائیل، آشکار شده و در حالی که محبوبیت حماس در خیابان های عربی منفجر شده است، کشورهای حاشیه خلیج فارس از دیدن شکست نظامی حماس خوشحال خواهند شد و برخی از آنها، مانند امارات، آشکارا آن را به عنوان یک سازمان تروریستی توصیف می کنند.
علیرغم حمایت لفاظی قوی از آرمان فلسطین، به نظر نمیرسد هیچ کشوری از خلیج فارس آماده به خطر انداختن منافع ملی خود برای تحت فشار قرار دادن طرفهای متخاصم برای آتشبس باشد
مهمتر از آن، علیرغم حمایت لفاظی قوی از آرمان فلسطین، به نظر نمیرسد هیچ کشوری از خلیج فارس آماده به خطر انداختن منافع ملی خود برای تحت فشار قرار دادن طرفهای متخاصم برای آتشبس باشد. در میان کشورهای خلیج فارس، تا کنون، قطر فعال ترین کشورهای این حوزه بوده است. در ماه نوامبر، دوحه از میزبانی شاخه سیاسی حماس برای رهبری مذاکرات برای آزادی گروگانها در ازای توقف بشردوستانه استفاده کرد. با این حال، قطر به عنوان یک کشور کوچک با منابع دیپلماتیک محدود، ممکن است به محدودیتهای کاری که میتواند انجام دهد، با برخورد مذاکرات به دیوار در دسامبر رسیده باشد.
قطر همچنین به طور فزاینده ای از مطبوعات نامناسبی که در غرب برای میزبانی از شاخه سیاسی حماس دریافت می کند آگاه است؛ علیرغم این واقعیت که ایالات متحده در ابتدا برای این میزبانی به امید حفظ یک کانال قابل اعتماد با حماس، فشار آورده بود. این زمینه ممکن است موجب شود که قطر فعالیت خود را بیشتر کاهش دهد و اثربخشی آن را حتی در یک ظرفیت بشردوستانه محدود کند.
عربستان سعودی نیز علیرغم اینکه به عنوان یک کشور عربی با بیشترین اهرم بر اسرائیل و ایالات متحده است، به همین ترتیب در تلاش برای ابتکارات سیاسی بلندپروازانه تر تردید دارد. در عوض، پادشاهی با دقت قدم برداشته و بیشتر در سطح سیاست بالا حرکت کرده است. این کشور در ماه نوامبر، هیئتی از کشورهای عربی و مسلمان را به پایتخت های اعضای دائمی شورای امنیت هدایت کرد تا از آتش بس حمایت کنند. با این کار، ریاض تلاش کرد تا بر نقش خود به عنوان یک رهبر دیپلماتیک جهان عرب_اسلام در مورد فلسطین تاکید کند و چالشهای احتمالی ترکیه و ایران را خنثی نماید.
پادشاهی نگران است که یک درگیری گستردهتر، از جمله درگیریهای مستقیمتر بین ایران و امریکا، میتواند آن را مجبور کند که فعالانه از ایالات متحده حمایت کند، بدون اینکه بتواند روی حمایت امریکا در صورت انتقامجویی ایران حساب کند
هرچند از این بازدیدها_ از جمله از چین_منافعی به دست آورد و هیچ تغییری در موقعیت آمریکا حاصل نشد. در طول نشست عربی_اسلامی، عربستان سعودی حتی مواضع افراطیتر ضد اسرائیلی را از جمله با اطمینان از اینکه تحریم نفتی که توسط کشورهای دیگر مطرح شده بود، از روی میز خارج شد، تعدیل کرد. این موضوع تا حد زیادی با این واقعیت توضیح داده می شود که ریاض دفاع خود از آرمان فلسطین را با نیاز به حفظ منافع امنیت ملی خود و پیشبرد اصلاحات اقتصادی و اجتماعی خود متعادل می کند؛ به ویژه اینکه تمرکز فوری ریاض بر حفظ تنش زدایی با ایران بوده است.
پادشاهی نگران است که یک درگیری گستردهتر، از جمله درگیریهای مستقیمتر بین ایران و ایالات متحده، میتواند آن را مجبور کند که فعالانه از ایالات متحده حمایت کند، بدون اینکه بتواند روی حمایت امریکا در صورت انتقامجویی ایران حساب کند. اصطکاک فزاینده در لبنان، یمن، سوریه و عراق به عنوان هشداری برای عربستان سعودی در این زمینه است. در پاسخ، ریاض دیپلماسی خود را با تهران_ میزبان اولین دیدار محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران_سرعت بخشیده است تا سعی کند خود را درگیر نکند.
تشدید حملات حوثیها علیه کشتیهای بینالمللی در دریای سرخ و انتقامجویی اخیر آمریکا و انگلیس، تلاشهای عربستان برای رهایی از جنگ یمن را پیچیده میکند
اما تشدید حملات حوثیها علیه کشتیهای بینالمللی در دریای سرخ و انتقامجویی اخیر آمریکا و انگلیس، تلاشهای عربستان برای رهایی از جنگ یمن را پیچیده میکند. در حال حاضر، مأموریت بینالمللی امنیت دریایی به رهبری ایالات متحده، عملیات حفاظت از شکوفایی، حوثیها را از تشدید حملات خود بازنگرداند و بعید است که حملات تلافی جویانه ایالات متحده و انگلیس در ۱۱ ژانویه بازدارندگی را برگرداند. سعودی ها از ترس تبدیل شدن به هدف حملات حوثی ها، از پیوستن به عملیات تحت رهبری آمریکا خودداری کرده و خواستار خویشتن داری آمریکا شدند. در همین حال، آنها مذاکرات خود را با حوثیها تسریع کردند و امتیازات بیشتری در مورد جنگ یمن ارائه نمودند و در اواخر دسامبر تعهد اولیه نسبت به آتشبس را به دست آوردند.
تا زمانی که منافع، قلمرو یا دارایی های عربستان هدف قرار نگیرد، بعید است ریاض مسیر خود را تغییر دهد و حمایت بیشتری از ایالات متحده ارائه کند، زیرا به نظر می رسد که منافع شرکای عرب خود برای برنامه نظامی اسرائیل نادیده گرفته می شود. همزمان، عربستان سعودی درها را برای عادی سازی روابط با اسرائیل باز نگه می دارد و احتمالاً مذاکرات در نهایت از سر گرفته می شود و این پادشاهی امیدوار است که بهای بالاتری را از دولت بعدی ایالات متحده دریافت کند. انجام معامله با دولت فعلی اسرائیل ممکن است برای عربستان سعودی اقدام غیرممکن دیپلماتیک باشد. با این وجود، بازدارندگی ایران از طریق تعامل با اسرائیل و کسب تضمینهای امنیتی بیشتر ایالات متحده، یک اولویت بلندمدت باقی میماند.
امارات قصد دارد از موقعیت خود به عنوان مورد اعتمادترین همکار عرب با اسرائیل برای ایفای نقش کلیدی در آینده سیاسی حکومت فلسطین استفاده کند
به طور مشابه، امارات و بحرین همچنان مشتاق حفظ روابط جدید خود با اسرائیل هستند، علیرغم اینکه به طور موقت این روابط را مسدود کرده اند. امارات قصد دارد در نهایت از موقعیت خود به عنوان مورد اعتمادترین همکار عرب با اسرائیل برای ایفای نقش کلیدی در آینده سیاسی حکومت فلسطین استفاده کند. طرح بالقوه آن مهندسی کردن یک انتقال سیاسی از بیرون، تغییر ساختار تشکیلات خودگردان کنونی فلسطین که عمدتاً به عنوان ناکارآمد تلقی میشود، با افراد مورد اعتماد در ابوظبی، مانند محمد دحلان، رهبر سابق فتح است. در حالی که امارات در تلاش است تا قطر_ کشوری که قویترین پیوندها با چندین جناح فلسطینی را دارد_ وارد کند، استراتژی این کشور برای حکومت فلسطین همچنان فاقد حمایت جدی از سوی دیگر کشورهای عربی یا خلیج فارس است.
از طرفی، عربستان سعودی که عمدتاً از ضرورت اصلاحات عمیق در تشکیلات خودگردان فلسطین متقاعد نشده است، به شدت با آن مخالف است. در نهایت، کشورهای حاشیه خلیج فارس تمایلی به مشارکت در برنامهریزی پس از جنگ بدون آتشبس و تعهد بینالمللی روشن برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای حل و فصل سیاسی ندارند. اما این محاسبات، همراه با این ایده ریشهدار که تا زمانی که ایالات متحده موضع خود را در قبال اسرائیل سختتر نکند، میتوان خیلی چیزها را به انجام رساند، کشورهای حاشیه خلیج فارس را از ایفای نقش فعالتر در جنگ غزه محدود میکند.
اروپاییها باید این محدودیتها را هنگام تعامل با پایتختهای خلیجفارس، که حمایت مالی و دیپلماتیک آنها برای راهحل بحران بسیار مهم است، در نظر بگیرند؛ ضمن اینکه آنها باید انتظارات واقع بینانه ای در مورد آنچه که شرکای خلیج فارس خود می توانند_ و مایل به ارائه آن هستند_ داشته باشند. آنها نباید از کشورهای خلیج فارس انتظار داشته باشند که منافع ملی خود را به خطر بیندازند، و یا در غیاب ضمانتهای واضح ایالات متحده و اروپا برای تأمین این بودجه، بیشتر تلاشهای بازسازی پس از جنگ را به دوش بکشند.
اروپایی ها باید به این مسئله توجه کنند که رقابت درون عربی_ عمدتاً بین عربستان سعودی و امارات_ نقشی در موقعیت سیاسی آنها در غزه و فراتر از آن ایفا می کند
در سالهای اخیر، کشورهای خلیجفارس نشانگر کاهش تمایل برای نجات مالی کشورهای همسایه در مضیقه بدون چشمانداز بازده اقتصادی مشخص یا اظهار نظر بیشتر در مسیر سیاسی کشورهای دریافتکننده بودهاند. علاوه بر این، اروپایی ها باید به این مسئله توجه کنند که که رقابت درون عربی_عمدتاً بین عربستان سعودی و امارات_ نقشی در موقعیت سیاسی آنها در غزه و فراتر از آن ایفا می کند. در نهایت، این تصور قوی در خلیج فارس مبنی بر اینکه اروپایی ها با ایالات متحده در حمایت قوی از اسرائیل همسو می شوند، فرصت ها را برای همکاری اروپا و خلیج فارس محدود می کند.
اروپاییها باید تمام این پیچیدگیها را پشت سر بگذرانند تا منافع مشترک آشکاری بین خود و کشورهای خلیج فارس پیدا کنند که میتوانند با هم عملیاتی کنند. این موضوع می تواند در جبهه واقع بینانه تری برای جلوگیری از تشدید تنش منطقه ای در شام، عراق یا دریای سرخ، به جای مقابله با مناقشه اصلی اسرائیل و فلسطین آغاز شود. برای مثال، اروپاییها میتوانند از این واقعیت استفاده کنند که موضع آنها در مورد مناقشه نسبت به اسرائیل کمتر از ایالات متحده است تا خود را به عنوان شرکای جایگزین، هم در زمینه دیپلماسی منطقهای و هم در مورد امنیت دریایی، قرار دهند.
کوتاهی عربستان و امارات در قبال عملیات دریایی به رهبری آمریکا در دریای سرخ همچنین میتواند فضا را برای تعامل موازی جایگزین بین اروپاییها و کشورهای خلیجفارس در قالبی باز کند که جایگزینی معتدلتر برای ایران تلقی شود
کوتاهی عربستان و امارات در قبال عملیات دریایی به رهبری آمریکا در دریای سرخ همچنین میتواند فضا را برای تعامل موازی جایگزین بین اروپاییها و کشورهای خلیجفارس در قالبی باز کند که از سوی ایران کمتر خصمانهتر و جایگزینی معتدلتر برای ایران تلقی شود. ایالات متحده و انگلیس اهداف حوثی ها در یمن را بمباران کردند، در حالی که همچنان تهدید بالستیک برای کشتیرانی بین المللی را در بر می گیرند. این امر تا حد زیادی مورد استقبال همه پادشاهی های خلیج فارس خواهد بود و به منافع اقتصادی اروپا و جهانی می پردازد.
نظر شما