بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی ایندین اکسپرس در مقاله ای با قلم «محمد سلیمان» نوشت: در سال ۲۰۲۴ حمایت گرایی که زمانی یادگاری از گذشته بود، به عنوان یک امر عادی جدید دوباره ظاهر می شود.
مینیجانبهگرایی، جایگزینی عملگرا و چابک برای چندجانبهگرایی سنتی بهعنوان یک راهحل بالقوه ظاهر میشود، اما میتواند در گسترش خود حکومت جهانی را بیشتر از هم بپاشد. وقوع جنگ های بین دولتی که نمونه آن جنگ اوکراین است، اصول اصلی نظریه وابستگی متقابل اقتصادی و نظریه صلح دموکراتیک - دو ستون نظم بین المللی لیبرال - را تضعیف می کند.
ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
جهان در سال ۲۰۲۴ بر سر دوراهی قرار گرفته است. تلاقی نیروها - ملی گرایی احیاگر، حمایت گرایی، مینی جانبه گرایی و تجدید حیات جنگ های بین دولتی - نظم پس از جنگ جهانی دوم را به چالش می کشد. این تغییر تکتونیکی وضعیتی از بی نظمی جهانی را نشان می دهد زیرا ایالات متحده آمریکا معمار اصلی نظم پس از جنگ، دیگر نمی تواند مسئولیت حفظ ثبات خود را به عهده بگیرد. ظهور ناسیونالیسم - که توسط جنگ های فرهنگی، دوقطبی شدن سیاسی، نابرابری های اقتصادی و نارضایتی از نخبگان دامن زده می شود - جهانی شدن و مسیر حرکت آن را دوباره تعریف می کند.
حمایت گرایی که زمانی یادگاری از گذشته بود، به عنوان یک امر عادی جدید دوباره ظاهر می شود. مینیجانبهگرایی، جایگزینی عملگرا و چابک برای چندجانبهگرایی سنتی بهعنوان یک راهحل بالقوه ظاهر میشود، اما میتواند در گسترش خود حکومت جهانی را بیشتر از هم بپاشد. وقوع جنگ های بین دولتی که نمونه آن حمله روسیه به اوکراین است، اصول اصلی نظریه وابستگی متقابل اقتصادی و نظریه صلح دموکراتیک - دو ستون نظم بین المللی لیبرال - را تضعیف می کند.
تجدید حیات ملی گرایی
شکاف گسترده بین فقیر و غنی، جنگهای فرهنگی و مهاجرت گسترده زمینههای مناسبی را برای افزایش احساسات ناسیونالیستی ایجاد کرده است که بر منافع ملی و سیاست قدرت تاکید دارد تا چندجانبهگرایی و همکاری بینالمللی. این تغییر در محبوبیت فزاینده احزاب سیاسی پوپولیست و ناسیونالیست در سرتاسر جهان مشهود است که از سیاستهای حمایتگرایانه، کنترلهای سختتر مهاجرت و رویکرد دروننگرتر به امور خارجی حمایت میکنند.
از آنجایی که کشورها به طور فزاینده ای منافع خود را در اولویت قرار می دهند و به دنبال اثبات حق حاکمیت خود هستند، چشم انداز همکاری جهانی در مورد موضوعاتی مانند تغییرات آب و هوایی، واکنش به بیماری همه گیر و تجارت بین المللی نامشخص تر به نظر می رسد
از آنجایی که کشورها به طور فزاینده ای منافع خود را در اولویت قرار می دهند و به دنبال اثبات حق حاکمیت خود هستند، چشم انداز همکاری جهانی در مورد موضوعاتی مانند تغییرات آب و هوایی، واکنش به بیماری همه گیر و تجارت بین المللی نامشخص تر به نظر می رسد - که در نهایت منجر به فرسایش نظم بین المللی لیبرال می شود.
حمایت گرایی یک امر عادی جدید است
در مواجهه با عدم قطعیت اقتصادی و جهانی شدن، طبقه کارگر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به طور فزاینده ای حمایت گرایی را به عنوان ابزاری برای حفظ ثبات اقتصادی، تقویت ایجاد شغل، تحریک رشد اقتصادی و افزایش رقابت ملی، شیوه های کار منصفانه و به طور کلی رفاه اجتماعی می بینند. جای تعجب نیست که یکی از سیاست های کلیدی که از دولت ترامپ به دولت بایدن منتقل شده است، شک و تردید فزاینده در مورد تجارت آزاد است.
این امر در ابتکارات اقتصادی اخیر دولت - کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا، چارچوب اقتصادی هند-اقیانوس آرام برای رفاه و اعلامیه مشارکت آتلانتیک مشهود است که همه به وضوح فاقد بندهای سنتی تجارت آزاد هستند. تعرفه ها و موانع دوران اعطای دسترسی آسان به بازار به عنوان پاداشی برای همسویی ژئوپلیتیکی گذشته است.
گسترش مینی جانبه گرایی
در پاسخ به ناکارآمدی درک شده چندجانبه گرایی، روند جدیدی از کوچک گرایی پدید آمده است. مینی جانبه گرایی شامل تشکیل گروه های کوچکی از کشورهایی است که منافع مشترک دارند و مایل به هماهنگی اقدامات خود در مورد موضوعات خاص هستند. نمونه هایی از ترتیبات کوچک شامل گفتگوی چهارجانبه امنیتی (QUAD)، آوکوس و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا است.
مینی جانبه گرایی مزایای متعددی نسبت به چندجانبه گرایی سنتی دارد. این رویکرد اجازه می دهد تا کشورها بر روی طیف محدودتری از مسائل تمرکز کنند و تصمیمات را سریعتر و کارآمدتر اتخاذ کنند
مینی جانبه گرایی مزایای متعددی نسبت به چندجانبه گرایی سنتی دارد. این رویکرد اجازه می دهد تا کشورها بر روی طیف محدودتری از مسائل تمرکز کنند و تصمیمات را سریعتر و کارآمدتر اتخاذ کنند. همچنین چارچوبی انعطافپذیرتر و چابکتر برای همکاری فراهم میکند، زیرا کشورها میتوانند مطابق با منافعشان به ترتیبات کوچکتر بپیوندند یا آن را ترک کنند.
با این حال، مینی جانبه گرایی معایبی نیز دارد. این رویکرد می تواند منجر به رقابت بین گروه های کوچک شود، زیرا کشورها سعی می کنند منافع خود را به قیمت دیگران پیش ببرند. گسترش مینیجانبهگرایی همچنین میتواند یک سیستم بینالمللی پراکنده ایجاد کند و رسیدگی به چالشهای جهانی را که نیاز به همکاری طیف وسیعی از کشورها دارد، دشوارتر میکند.
بازگشت جنگ های بین دولتی
سال ۲۰۲۴ در زیر سایه سرد جنگهای بیندولتی که مدتها در اثر جنگ اوکراین ایجاد شده است، خودنمایی میکند. این امر آسیب پذیری نظم بین المللی را در برابر جاه طلبی های کنترل نشده قدرت آشکار می کند و یک چرخش تاریخی را آغاز می کند: بازگشت به دورانی که در آن تعداد فزاینده ای از رهبران معتقد به استفاده از قدرت نظامی برای دستیابی به اهداف سیاسی هستند، با عواقب وخیم و غیرقابل پیش بینی برای امنیت جهانی.
در حالی که جنگ روسیه و اوکراین و لشکرکشی اسرائیل به غزه عناوین خبرها را به خود اختصاص می دهد، تنش های داغ در سراسر جهان تهدید می کند که به درگیری های بین دولتی دوباره منتهی شود. در ونزوئلا، رئیس جمهور نیکلاس مادورو تهدید کرد که منطقه غنی از منابع اسکیبو گویان را ضمیمه خواهد کرد.
در همین حال شاخ آفریقا پس از توافقی بین اتیوپی و سومالی لند که به آدیس آبابا دسترسی به دریای سرخ را می دهد و در عین حال خودمختاری منطقه جدایی طلب را تایید می کند، در لبه پرتگاه قرار می گیرد و نگرانی هایی را در مورد پیامدهای آن برای ثبات منطقه ایجاد می کند.
در میانمار حکومت نظامی پس از حمله بزرگ نیروهای شورشی با شکست مواجه میشود که نگرانیها را در مورد سرایت احتمالی درگیری به چین به دلیل روابط موجود با برخی گروههای شورشی افزایش میدهد. در نهایت مناقشه حل نشده بین ارمنستان و آذربایجان به دور دیگری از درگیری منجر می شود.
باید گفت با نزدیک شدن به اواسط دهه ۲۰۲۰، صفحات تکتونیکی نظم جهانی در حال تغییری چشمگیر هستند. ملی گرایی احیاگر، حمایت گرایی، مینی جانبه گرایی و شبح جنگ های بین دولتی از سر گرفته شده، تصویر واضحی از جهانی را در لبه یک دوره جدید ترسیم می کند.
در این دوران پس از جنگ سرد، همان ارکان نظم بین المللی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد، در آستانه تغییر اساسی قرار دارند. در این تحول لرزهای مهمترین سوال این است: آیا میتوانیم نظمی جهانی را دوباره تصور کنیم که از سلطه آمریکا فراتر رفته و مسیر جدیدی را برای آینده ترسیم کند؟
نظر شما