بازار؛ گروه بینالملل: اخیرا صولت مرتضوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دیدار با اولویا روامبا، وزیر امور خارجه بورکینافاسو اعلام کرده که سطح مبادلات اقتصادی و تجاری ایران با قاره آفریقا رو به افزایش است و در این میان ایران نگاه ویژهای به بورکینافاسو دارد.
وزیر امور خارجه بورکینافاسو نیز در این دیدار خواستار افزایش همکاری های دو کشور در حوزههای صنایع دفاعی، حمل و نقل، ساختمان، فولاد، گردشگری، کشاورزی و پتروشیمی شده است.
قاره آفریقا از دیرباز شاهد کشمکش و رقابت قدرت های غربی بر سر استعمار منابع غنی آن بوده است. نخستین کشورهای استعمارگر غربی که در قاره آفریقا مستقر شدند به طور عمده به تجارت علاقه داشتند. پنبه از کشورهای مصر، سودان و چاد؛ قهوه از آنگولا، اتیوپی، کامرون و اوگاندا؛ کاکائو از غنا، کامرون و توگو؛ الماس از سیرالئون و آفریقای جنوبی؛ مس از زامبیا؛ لاستیک از غنا؛ گونههای حیوانی از سومالی و بورکینافاسو و در سالهای بعد عاج، ادویهجات و روغن نخل به کالاهای تجاری قابل توجهی تبدیل شدند.
برخورداری قاره آفریقا از مواد معدنی مانند نفت، گاز طبیعی، الماس، اورانیوم، مس، کبالت و طلا باعث شد که استعمارگران بعد از جنگ جهانی اول فعالیت خود را در این قاره به اوج برسانند، چرا که به عنوان مثال، بوتسوانا پس از روسیه و کانادا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان الماس در جهان به شمار میرود و غنا و آفریقای جنوبی در ذخایر طلای خود برجستهاند. نیجریه و آنگولا دارای بزرگترین ذخایر نفت هستند و گاز طبیعی یکی از منابع مهم زیرزمینی لیبی و موزامبیک است. نیجر و نامیبیا از جمله کشورهای آفریقاییاند که بیشترین اورانیوم در آنها استخراج میشود.
در مجموع، جای تعجب نیست قارهای که دارای ۳۰ درصد از ذخایر معدنی و ۴۰ درصد طلای جهان، ۹۰ درصد از کروم و پلاتین، بزرگترین ذخایر کبالت، الماس، پلاتین و اورانیوم در کره خاکی، ۶۵ درصد از زمینهای قابل کشت جهان، ۱۰ درصد از منابع آب شیرین تجدیدپذیر داخلی سیاره، ۸ درصد از گاز طبیعی و ۱۲ درصد از ذخایر نفت دنیا را در اختیار دارد، از سوی استعمارگران هدفگذاری شود و مواد خام آن از قاره خارج و جهت توسعه بیگانگان به کار گرفته شود.
به عنوان مثال فرانسه که ذخایر ملی ۱۴ کشور آفریقایی را در دست دارد، تقریباً پشت هر کودتای نظامی است که در کشورهای آفریقایی رخ میدهد. رهبرانی که نمیخواهند به فرانسه مالیات بپردازند یا بر خلاف این دستور عمل کنند قربانی یک ترور یا کودتا میشوند. در سالهای اخیر در مجموع ۶۷ کودتای نظامی در ۲۷ کشور آفریقایی رخ دادهاست. ۶۱ درصد کشورهای آفریقایی که کودتا در آنها رخ داده، مستعمرههای سابق فرانسه بودهاند.
حجم تعاملات تجاری ایران و قاره آفریقا حدود ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سال است و ایران به دنبال افزایش چند برابری این رقم است و به همین منظور سال گذشته حدود ۱۰ مرکز تجاری را در کشورهای مختلف آفریقایی افتتاح کرده و به دنبال افزایش شمار رایزنان بازرگانی خود در قاره سیاه است
گردش کالایی و تجارت این قاره حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار و خدمات فنی مهندسی آن حدود ۳۰۰ میلیارد دلار است و جمعا ۱۵۰۰ میلیارد دلار در سال، فعالیت اقتصادی و تجاری در آن صورت میگیرد و حجم مبادلات تجاری آفریقا در سال گذشته حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار بود که سهم ایران از این تبادلات ناچیز بوده است و ایران به دنبال افزایش چند برابری این رقم است و به همین منظور سال گذشته حدود ۱۰ مرکز تجاری را در کشورهای مختلف آفریقایی افتتاح کرده و به دنبال افزایش شمار رایزنان بازرگانی خود در قاره سیاه است.
تعامل لجستیک، کشت فراسرزمینی و تهاتر کالا تا معادن و پتروشیمی
به عقیده بسیاری از صاحب نظران با توجه به تحریمهای ظالمانه علیه ایران که سیستم نقل و انتقال ارز در مبادلات بین المللی را برای ایران با محدودیت های بسیار مواجه کرده است، نگاه ویژه به تهاتر کالا و همچنین تجارت بر پایه پول ملی کشورهای آفریقایی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات ارزی ایران در مراودات تجاری و بانکی باشد.
بر اساس آمار گرک ایران، تجارت ایران با آفریقا از ۶۵۰ میلیون دلار در سال ۹۹ با رشد ۱۰۰ درصدی مواجه شده و تنها در ۹ ماهه ۱۴۰۱ معادل کل تجارت سال پیش از آن مبادلات تجاری میان دو طرف انجام شد و در صدور خدمات فنی و مهندسی به آفریقا حدود ۷۰۰ درصد رشد ثبت شده است.
حجم صادرات ایران به قاره آفریقا از ۸۶۰ میلیون دلار در سال ۱۳۹۲ به ۵۷۳ میلیون دلار در سال ۱۴۰۰ کاهش یافت. میزان واردات کالا از قاره آفریقا نیز از ۱۲۷ میلیون دلار به ۳۷ میلیون دلار تنزل یافت، تعاملات تجاری دو طرف در سال ۱۴۰۱ حدود ۱ میلییارد و ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است.
طی سالهای اخیر محصولات غذایی، چای، قهوه، ماشین آلات و تجهیزات صنعتی، انواع روغن صنعتی و محصولات فولادی ضد زنگ عمده کالای وارداتی از کشورهای آفریقایی بودهاند و ایران در عوض محصولات آهنی و فولادی، اوره ، قیر ، مواد غذایی و محصولات کشاورزی، گاز مایع و بوتان به این قاره صادر کرده است.
دولت سیزدهم که امید چندانی به احیای برجام ندارد و به تعامل فعال اروپا در این زمینه نیز دل نبسته، برای خلاصی از انزوای اقتصادی و سیاسی ایران به دنبال افزودن گزینههای جدید در فهرست دوستان خود است و به همین منظور استراتژیهایی همچون جنوب-جنوب و نگاه به شرق را دنبال میکند که تمرکز آن بر توسعه روابط اقتصادی با همسایگان، کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین است
واقعیت این است که دولت سیزدهم که امید چندانی به احیای برجام ندارد و به تعامل فعال اروپا در این زمینه نیز دل نبسته، برای خلاصی از انزوای اقتصادی و سیاسی ایران به دنبال افزودن گزینههای جدید در فهرست دوستان خود است و به همین منظور استراتژیهایی همچون جنوب-جنوب و نگاه به شرق را دنبال میکند که تمرکز آن بر توسعه روابط اقتصادی با همسایگان، کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین است .
اما دولت حسن روحانی پیش از تمرکز بر تقویت روابط نه چندان دوستانه ایران با غرب و ایجاد برجام، تعهدات مشابهی برای تقویت روابط با آفریقا داده بود، اما نتیجه لازم بر اساس انتظارها به دست نیامد، در حالی که آفریقا «قاره فرصتها» و «سکوی عالی برای محصولات ایرانی» است به گونه ای که امکان تحقق تجارت با این قاره در سال جاری به ارزش دو میلیارد دلار وجود دارد.
ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران اواخر تیر ماه و پس از یک دهه به عنوان مقام ارشد ایران عازم آفریقا شد. سفر او به کنیا، اوگاندا و زیمبابوه بر تقویت روابط اقتصادی با این قاره و شروعی جدید در روابط با این کشورها تمرکز داشته است که به معنای فشار تهران برای ایجاد اتحادهای منطقهای قویتر در مواجهه با ادامه تحریمهای غرب است.
سرمایهگذاری ایران به صنعت خصوصا نفت و پتروشیمی و معادن در کشورهای آفریقایی به توسعه نفوذ اقتصادی و سیاسی کشور در آفریقا کمک شایانی خواهد کرد، زیرا به رغم ذخایر غنی نفتی و معدنی در کشورهای آفریقایی خصوصا کشورهای ساحل غربی آن، بحرانهای اقتصادی و سیاسی و فقدان دانش فنی در حوزههای صنعت و معدن و تربیت نیروی انسانی این ملل را از انتفاع کامل از منابع و ذخایر طبیعی خود بازداشته است
در همین راستا، به باور کارشناسان سرمایهگذاری ایران به حوزه صنعت خصوصا نفت و پتروشیمی و معادن در کشورهای آفریقایی به توسعه نفوذ اقتصادی و سیاسی ایران در آفریقا کمک شایانی خواهد کرد، چرا به رغم ذخایر غنی نفتی و معدنی در کشورهای آفریقایی خصوصا کشورهای ساحل غربی آن (بورکینافاسو، ساحل عاج، گامبیا، غنا، گینه بیسائو و گینه)، بحرانهای اقتصادی و سیاسی و فقدان دانش فنی در حوزههای صنعت و معدن و تربیت نیروی انسانی این ملل را از انتفاع کامل از منابع و ذخایر طبیعی خود بازداشته و همچنان بخش عظیمی از این ذخائر در سیطره کشورهای غربی است.
در سفر ابراهیم رئیسی به قاره افریقا، ایران و کنیا ضمن یاد کردن از یکدیگر به به عنوان شرکای استراتژیک چندین یادداشت در زمینه فناوری اطلاعات، شیلات، محصولات دامی و ترویج سرمایه گذاری در نایروبی امضا کردند؛ در حالی که رئیس جمهور ایران اعلام کرد که ایران قصد دارد یک کارخانه تولید خودروهای ایرانی در شهر بندری مومباسا در کنیا راه اندازی کند. در جریان سفر به اوگاندا، رئیسی اعلام کرد که تهران آماده است تا تجربیات صنعت نفت خود را با این کشور به اشتراک بگذارد. افزون بر این، ایران میتواند دانش فنی و فناوری خود را در زمینه غنی سازی اورانیوم با زیمبابوه و اوگاندا به اشتراک گذاشته و علاوه بر تولید انرژیهای صلح آمیز از منافع مالی آن نیز بهرهمند شود.
بورکینافاسو یکی از صادرکنندگان پنبه، منگنز و روی است و طلا و فسفر نیز بخشی از گنجینههایی است که در اعماق زمین در بورکینافاسو یافت میشود. صنعت معدن، رکن مهمی در اقتصاد این کشور به شمار میآید و با توجه به رتبه ضعیف این کشور در دانش فنی حوزه معدن و تجربیات و پتانسیل وسیع ایران در حوزه معادن، فرصتی طلایی برای بخش خصوصی ایران به منظور در دست گرفتن پروژه های این چنینی در این کشور آفریقایی وجود دارد.
لیبی گزینه مطلوب دیگری برای ایران است که میتوان بر تعاملات اقتصادی با آن تامل بیشتری کرد. لیبی کشوری پهناور در شمال آفریقا است و با استقرار در جنوب دریای مدیترانه، دارای موقعیت استراتژیک مهمی است. افزون بر این، تاریخچه مثبت ایران و لیبی در روابط دوجانبه و همکاری در زمینه مقابله با استعمار و رژیم صهیونیستی با توجه به قابلیتهای فرهنگی موجود در لیبی و قرابت دیدگاههای مذهبی دو کشور، زمینه را برای همکاری های دوجانبه در حوزههای گوناگون هموار کرده است. واقعیت این است که لیبی به مدت ۱۲ سال درگیر جنگهای داخلی بوده و طرحهای نوسازی و بازسازی این کشور دچار وقفه طولانی شده است و شرکتهای ایرانی فعال در حوزههای سد سازی، جاده سازی و احداث خطوط انتقال برق، تلفن و گاز و ساخت سیلوها و پالایشگاهها میتوانند در جهت توسعه و رونق تجارت دوجانبه در این کشور وارد عمل شوند؛ کما اینکه شرکتهای ایرانی در گذشته در پروژههای عمرانی کشور لیبی حضور داشتهاند.
مورد دیگری که میتواند جایگاه ویژهتری در منوی تعاملات اقتصادی ایران کسب کند، نیجریه است که عضو اکوآس (جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا) بوده و بازار منطقهای ۳۵۰ میلیون نفری را در بین ۱۶ کشور تحت پوشش دارد،و با توجه به ذخایر عظیم نفتی خود گزینه بسیار مناسبی برای تعاملات اقتصادی در حوزه های نفت و پتروشیمی است.
ایران به واسطه موقعیت جغرافیایی ویژه خود میتواند کریدوری ایمن برای دسترسی کشورهای آفریقایی به منطقه آسیای میانه و قفقاز و روسیه باشد
افزون بر این، بحران اقتصادی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین و قبل از آن همهگیری کووید-۱۹، تمامی قدرتهای منطقه را به سمت فضای آرام چه به لحاظ تجارت و چه لجستیک و ترانزیت سوق میدهد و در این میان، ایران به واسطه موقعیت جغرافیایی ویژه خود میتواند کریدوری ایمن برای دسترسی کشورهای آفریقایی به منطقه آسیای میانه و قفقاز و روسیه باشد. به عنوان، راهاندازی کریدور ایران-عراق-اردن-مصر نیز علاوه بر دسترسی ایران به بازار گسترده و مصرفی بزرگ آفریقا، پلی برای ورود مصر و کشورهای همجوار آن به مناطقی چون قفقاز و آسیای مرکزی است، چرا که با قطع روابط دیپلماتیک میان ایران و مصر از چهار دهه گذشته، مصر برای ورود به این مناطق ناگزیر به استفاده از مسیرهای ترکیه و روسیه است.
از سوی دیگر، با توجه به خاک حاصلخیز، شرایط جوی مناسب و بارشهای منظم در اکثر کشورهای آفریقایی همچون کنیا، اوگاندا و آفریقای سبز نواحی اطراف خط استوا (از شمال تا دریاچه چاد و از جنوب تا رود زامبز که با گذر از جمهوری دموکراتیک کنگو و آنگولا از سمت غرب وارد زامبیا شده و مرز زامبیا و نامیبیا) است، این مناطق میتوانند تامین کننده های مناسبی برای پروتئین و نهادههای کشاورزی و دامی و کشت فراسرزمینب با هدف تامین امنیت غذایی ایران باشند.
حجم مورد نیاز پروتئین ایران حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تن است و ایران تنها سالیانه ۱۰۰ هزار تن گوشت قرمز را از کشورهای مختلف وارد میکند که جایگزینی کشورهای آفریقایی همچون کنیا، تانزانیا، اتیوپی و آفریقای جنوبی به جای برزیل و استرالیا که به لحاظ جغرافیایی فاصله بیشتری دارند، و طبیعتا هزینه حمل بالاتری در پی خواهد داشت برای ایران به لحاظ اقتصادی دارای انتفاع بیشتری است.
عقب ماندگی ایران از قافله رقابت قدرتهای نوظهور اقتصادی
ذخایر عظیم طبیعی در آفریقا توجه بسیاری از اقتصادهای نوظهور را به خود جلب کرده است و در همین راستا چین با یک شروع بزرگ در ساخت زیرساختهای معدنی، از جمله عملیات تامین مالی، یک کشور شناخته شده و جا افتاده در سراسر قاره آفریقا است است و اقدام به سرمایه گذاری های گسترده در معادن کبالت، مس، لیتیوم و منگنز در آفریقا کرده است که در حوزه فنآوریهای نوین خصوصا تلفن همراه، ماشین های برقی و .. مورد استفاده قرار میگیرند.
به عنوان مثال، در جمهوری دموکراتیک کنگو که ۷۰ درصد کبالت جهان را تامین میکند، شرکت های چینی تقریباً در تمام معادن تولیدی این کشور مالک یا دارای سهام هستند. شرکت های چینی طی دو سال گذشته ۴.۵ میلیارد دلار در معادن لیتیوم سرمایه گذاری کردهاند و پشت بسیاری از پروژه های لیتیوم آفریقا در کشورهایی مانند نامیبیا، زیمبابوه و مالی هستند. در همین راستا، تخمین زده شده که چین می تواند تا سال ۲۰۲۵ یک سوم ظرفیت استخراج لیتیوم جهان را تامین کند.
افزون بر این، روسیه نیز همکاری اقتصادی با آفریقا را در بخشهای انرژی، معدن، فناوری دیجیتال، توسعه زیرساختها علاوه بر کشاورزی و آموزش را گسترش داده و مبادلات تجاری بین آنها به ۲۰ میلیارد دلار رسیده است و حجک تجارت ترکیه با آفریقا ۴۰ برابر بیش تر از میزان تعاملات تجاری ایران و قاره سیاه است. رجب طیب اردوغان رییسجمهوری ترکیه در شال ۲۰۲۱ اعلام کرد ترکیه با حجم تجاری ۲۵ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۰ یک شریک راهبردی برای کشورهای آفریقایی است.
از سال ۲۰۰۹ میلادی به این سو، تعداد سفارتخانههای ترکیه در آفریقا، از ۱۲ به ۴۳ مورد رسیده است. همچنین تعداد مراکز مشاوره تجاری ترکیه در کشورهای آفریقایی، مجموعاً از ۸ به ۲۶ مورد افزایش پیدا کرده است و تمامی این موارد لزوم تعجیل ایران برای تقویت مناسبات تجاری با آفریقا چه در حوزه صادرات کالا، صدور خدمات فنی-مهندسی و سرمایه گذاری را پررنگ تر می کند.
اما مشکل اینجاست که به واسطه تحریمها بسیاری از اقلام سبد صادراتی ایران از کشورهای ثالثی چون ترکیه و امارات راهی آفریقا میشوند که افزایش هزینه های حمل و نقل را نیز در پی دارد.
نتیجه
توسعه زیرساختهای حمل و نقل و فعال شدن خطوط کشتیرانی خصوصا در شمال و شرق آفریقا، ایجاد زمینه تسهیل رفت و آمد تجار و گردشگران با راهاندازی خطوط هوایی، کاهش هزینههای تجاری با اصلاح تعرفهها و برقراری تعرفههای ترجیحی و تسهیل ارتباطات پولی، مالی و بانکی میان ایران با کشورهای آفریقایی از جمله زمینههای لازم برای گسترش تعاملات اقتصادی و تجاری فیمابین است.
با توجه به نزدیکی ایدئولوژیکی و شاکله سیاسی حاکم بر عمده کشورهای آفریقایی و ایران و دانش فنی نوین ایران در حوزه هایی چون معدن و نفت و پتروشیمی که بسیار مورد نیاز کشورهای آفریقایی است، پتانسیل گستردهای برای قرارگیری روابط دوجانبه در مسیر رشد و صعود قرار دارد که لازمه تحقق آن ایجاد زیرساختهای لجستیکی و تدوین مکانیزم مالی مستقل است. هم چنین با توجه به احتمال عضویت کشورهای آفریقایی چون نیجریه، الجزایر و مصر در بریکس در آینده ای نزدیک، رشد تعاملات اقتصادی ایران با این کشورها ایجاد جبهه اقتصادی قویتر در برابر سلطه دلار در تعاملات جهانی را در پی خواهد داشت که با توجه به شرایط تحریمی ایران بسیار کارگشا خواهد بود.
نظر شما