بازار: گروه بین الملل: سخنگوی وزارت خارجه روز گذشته اعلام کرد: دعوت پادشاه عربستان از رئیس جمهور انجام شده اما تاریخی برای سفر مشخص نشده اما در چارچوب اراده بین دو کشور برای اجرای توافقات انجام شده این سفر انجام می شود. موضوعات مختلفی در حوزه های دو جانبه از جمله توافقات دو وزیر می تواند رابطه دو کشور را بهبود ببخشد.
همچنین حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به ریاض سفر کرد و با فیصل بن فرحان همتای سعودی خود دیدار داشت. این سفر با دستور کار دوجانبه و در پاسخ به سفر وزیر خارجه عربستان به تهران در ۲۷ خرداد سال جاری انجام شد. علیرضا عنایتی، سفیر جدید ایران در عربستان و عبدالله العنزی، سفیر جدید عربستان در تهران نیز آگرمان های خود را دریافته کرده، اما هنوز عازم محل ماموریت نشده اند، و قرار است به زودی در محل ماموریت خود مستقر شوند.
ایران و عربستان سعودی از نظر موقعیت، محتوای تاریخی، منابع طبیعی و وسعت در میان بسیاری از کشورهای خاورمیانه از جایگاه مهمی برخوردار هستند. امنیت منطقهای خاورمیانه نیز متاثر از وضعیت روابط تهران و ریاض است، زیرا هر یک از آنها نماینده یکی از جریانهای جهان اسلام (شیعه و سنی) هستند و موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و منبع منابع نفت و گاز آنها از اهمیت جهانی برخوردار است.
پس از اعدام شیخ نمر النمر روحانی شیعه توسط عربستان در ژانویه ۲۰۱۶، تعرض به سفارت عربستان در تهران رخ داد که منجر به تنش دیگری بین ریاض و تهران شد. بسته تضادهای ایران و عربستان شامل موضوعاتی مانند اختلافات مذهبی بین سنی و شیعیان، رقابت برای رهبری در جهان اسلام، سیاست صادرات نفت و روابط با آمریکا و انگلیس بود. اما، موضوع آخر در فهرست تناقضات ریاض و تهران مهمترین موضوع است. هر مورد دیگری میتواند استراتژی رقابت سازنده را زنده نگه دارد. باید توجه داشت که آمریکا در تلاش است تا یک رژیم کنترل شده در غرب آسیا ایجاد کند و از طریق آن کشورها و مناطق عمده را تحت سلطه خود درآورد.
در همین حال، امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۲۳ آمادگی تهران را برای عادیسازی همه جانبه روابط با ریاض اعلام کرد و پنج دور مذاکرات «مهم و مثبت» بین دو کشور در بغداد برگزار شد. بر اساس این بیانیه، عادی سازی روابط بین دو کشور میتواند با افتتاح سرکنسولگریهای دو کشور در جده و مشهد آغاز شود.
بسترهای همکاری باوجود تضادهای آشکار
ماریا محمد، کارشناس روس، سه مولفه را در میان عوامل اصلی رقابت بین عربستان سعودی و ایران شناسایی میکند: مذهبی، سیاسی و اقتصادی. با این حال، بدون زیر سوال بردن این رویکرد، میتوان گفت که عامل مذهبی اغلب برای اهداف سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. مبارزه برای قدرت در سطح ملی و رقابت برای رهبری در جهان اسلام اغلب با رنگ آمیزی ایدئولوژیک تقابل شیعه و سنی همراه است.
البته ریاض به طور جدی نگران نفوذ تهران بر بخش شیعه عربستان سعودی، به ویژه کسانی که در مناطق ساحلی میادین نفت و گاز زندگی میکنند، است. موضوع حقوق و آزادیهای شیعیان اغلب موضوع مناقشه و اختلاف نظر بین ایران و سلطنت سعودی بوده است. تضادهای مذهبی بین شیعه و سنی با حمایت ایران و عربستان سعودی به طور سنتی در کشورهای شرق عربی مانند بحرین، مصر، عراق، لبنان، لیبی و سوریه آشکار شده است. در این میان، امروزه تهران به موفقیتهای بزرگتری در سوریه، لبنان، عراق و مصر دست یافته است.
علیرغم رقابت سنتی ایران و عربستان سعودی، تاریخ نسبتاً جدید نیمه دوم قرن بیستم نشان میدهد که شباهتهای حکومت دو کشور، دوست خارجی مشترک و دشمن مشترک به دو کشور امکان توسعه همکاریها را میدهد. به ویژه قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، تهران و ریاض یک شراکت نزدیک و در سطح بالا را تحت حمایت متحد خارجی اصلی خود، ایالات متحده، و تهدید مشترک خارجی ایدئولوژی کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی حفظ کردند.
سرنگونی محمدرضا پهلوی، اختلافات ایدئولوژیک را آشکار کرد. زمانی که ایران اتحاد خود با ایالات متحده را رها و کل صنعت نفت و گاز خود را ملی کرد، وخامت بعدی روابط ایران و آمریکا مستقیماً بر روابط تهران با متحدان واشنگتن (به ویژه در خاورمیانه و به ویژه عربستان سعودی) تأثیر گذاشت. باید توجه داشت که آمریکاییها و ایدئولوژی رسمی وهابیت ریاض با معیارهای دموکراسی فاصله زیادی دارند، اما منافع نفتی عربستان سعودی بر هزینههای ایدئولوژیک و رژیم سلطنتی مستقر در آن بیشتر است. حتی در شرایط جمهوری اسلامی ایران، اگر نفت و گاز ایران تحت کنترل شرکتهای انرژی آمریکایی قرار گیرد، ایالات متحده میتواند رابطه نزدیکی با تهران داشته باشد. بنابراین، واشنگتن علاقه دارد تنشها را بین عربستان سعودی و ایران نسبتاً بالا نگه دارد و تضادهای مذهبی بین سنیها و شیعیان به ابزاری برای ارضای منافع سلطهجویانه ایالات متحده تبدیل شود.
در بحبوحه بحران اوکراین، ایران پیوسته روابط نظامی و سیاسی خود با روسیه را تقویت و به یک شریک مهم منطقهای تبدیل شده و فرصتهای جدیدی را در روابط اقتصادی و نظامی دوجانبه باز کرده است. بیتردید در طول سالهای تحریم و انزوا، ایران با واقعیتهای جدید سازگار شده و صنعت دفاع ملی نسبتاً توانمندی را توسعه داده که مثلاً عربستان سعودی چنین نکرده است
در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی (۱۹۸۹ تا ۲۰۰۵)، گرم شدن نسبی در روابط بین دو کشور ایران و عربستان سعودی به وجود آمد. اوضاع پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و سرنگونی رژیم بعثی صدام حسین و همچنین آغاز بهار عربی که توسط ایالات متحده برای ایجاد هرج و مرج در منطقه، تغییر رژیمها و تقویت تحریک شد، به شدت تغییر کرد. کنترل واشنگتن بر منطقه، وضعیت آن را بیثبات و درگیریهای محلی جدیدی را از پیش تعیین کرده است.
به ویژه، مداخله سعودیها در بحرین که ۷۰ درصد جمعیت آن مسلمان شیعه هستند و سرکوب آنها به شدت به روابط ایران و عربستان سعودی لطمه زد. در همین حال، تهران موقعیت خود را در همان عراق (همچنین با دولت نوری مالکی)، رژیم جدید مصر تحت رهبری محمد مرسی، نامزد اخوان المسلمین، و در سوریه که از نظام کنونی بشار اسد حمایت کردهاند، تقویت کرده است. با ظهور روسیه در نقشی جدید در صحنه عملیات نظامی خاورمیانه در سوریه و شکلگیری بستر جدیدی برای همکاری مسکو، تهران و آنکارا، پویایی جدیدی در ژئوپلیتیک خاورمیانه پدیدار شده است.
در بحبوحه بحران اوکراین، ایران پیوسته روابط نظامی و سیاسی خود با روسیه را تقویت و به یک شریک مهم منطقهای تبدیل شده و فرصتهای جدیدی را در روابط اقتصادی و نظامی دوجانبه باز کرده است. بیتردید در طول سالهای تحریم و انزوا، ایران با واقعیتهای جدید سازگار شده و صنعت دفاع ملی نسبتاً توانمندی را توسعه داده که مثلاً عربستان سعودی چنین نکرده است.
از سال ۲۰۱۶، ایران شروع به توسعه روابط با غول های آسیایی مانند چین و هند کرده است. پکن برای توسعه صنایع نفت و گاز، پروژههای زیرساختی و ارتباطات وام پرسود بیش از ۴۵۰ میلیارد دلاری به تهران داده و انتظار دارد تا ۲۵ سال آینده نفت ایران را با قیمت مناسب وارد کند. ایران نیز روی پروژههای ارتباطی مهمی با هند کار کرده که به موقعیت تهران کمک می کند.
در همین حال، موفقیتهای روسیه در سوریه و همچنین گسترش مشارکتهای منطقهای روسیه-ترکیه و روسیه-ایرانی، ایران-چین و ایران-هند، شرایطی را برای عربستان سعودی ایجاد کرده است تا سیاستی نسبتاً مستقل از ایالات متحده را دنبال کند. علاوه بر این، در سالهای اخیر نشانههایی از پیچیدگی نسبی روابط ریاض و واشنگتن مشاهده شده است. برای مثال، علیرغم انتظار دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا مبنی بر افزایش تولید نفت عربستان سعودی علیه روسیه که برای آن ویلیام برنز، مدیر سیا و عربشناس، در آوریل ۲۰۲۲ در یک مأموریت ویژه به ریاض اعزام شد، محمد بن سلمان آل سعود پیشنهاد آن را رد کرد.
ریاض میتواند از تهران پیروی و روابط بلندمدت اقتصادی، دفاعی و امنیتی (از جمله هستهای) را با روسیه، هند و چین توسعه دهد. همکاری اوپک بین دو کشور بازار جهانی نفت را تقویت میکند و تواناییهای مالی آنها میتواند راه را برای جایگزینی برای سوئیس به عنوان یک مرکز مالی جهانی در خاورمیانه هموار کند
نتیجه
ایران و عربستان سعودی علیرغم تفاوتهای تاریخی و کنونی، شباهتهای زیادی دارند که عبارتند از جهان اسلام متحد، نیروی نفت و گاز، موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد در خاورمیانه، رهبری در دو جریان اسلامی، مخالفت با احیای نئوعثمانی در همسایه ترکیه و چشم انداز موفق از طریق همکاری عملی در زمینه های سیاسی، مذهبی و اقتصادی.
ریاض میتواند از تهران پیروی و روابط بلندمدت اقتصادی، دفاعی و امنیتی (از جمله هستهای) را با روسیه، هند و چین توسعه دهد. همکاری در اوپک بین دو کشور بازار جهانی نفت را تقویت میکند و تواناییهای مالی آنها میتواند راه را برای جایگزینی برای سوئیس به عنوان یک مرکز مالی جهانی در خاورمیانه هموار کند. گذشته تاریخی بزرگ ایران و عربستان در کنار وضعیت کنونی دو کشور و ملت، این امید را ایجاد میکند که روابط تهران و ریاض، دو بال جهان اسلام، مستقل از آمریکا و سایر عوامل خارجی توسعه یابد.
نظر شما