بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا مقاله ای با قلم «جرالد اف هیمن» با عنوان «آمریکا باید روابط خود با عربستان سعودی را ترمیم کند» منتشر نموده است. نویسنده در این مقاله تاکید می کند که ایالات متحده آمریکا منافع حیاتی ژئوپلیتیکی در خلیج فارس باثبات دارد. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
به نظر میرسد دولتهای خاورمیانه بهویژه کشورهای خلیجفارس، بیش از پیش متقاعد شدهاند که کاهش چشمگیر علاقه ایالات متحده به منطقه خاورمیانه اگر نگوییم رها کردن کامل، در حال انجام است که منجر به عدم اطمینان میشود. هیچکشوری در این زمینه به اندازه عربستان سعودی، مهمترین کشور منطقه، ناراحت نیست. ناکامی واشنگتن در پاسخ قاطعانه به حملات موشکی و پهپادی حوثی ها علیه عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ و علیه عربستان سعودی و امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) در سال ۲۰۲۲، تنها ملموس ترین نمونه نگرانی های خلیج فارس در مورد ایالات متحده بود.
تعدادی از عوامل، از اظهارات مستقیم عمومی و خصوصی مقامات کلیدی دولت بایدن گرفته تا تغییر وضعیت گفتمان سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، درک رها کردن خلیج فارس توسط ایالات متحده را تقویت می کند.
پیوند ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی همواره یکی از مزیت های دوجانبه و حساب شده بوده و در عین حال همچنان سنگ بنا و لنگر جایگاه و سیاست ایالات متحده در خلیج فارس باقی مانده است
پیوند ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی همواره یکی از مزیت های دوجانبه و حساب شده بوده و در عین حال همچنان سنگ بنا و لنگر جایگاه و سیاست ایالات متحده در خلیج فارس باقی مانده است. علیرغم تنشهای ساختاری کمی در رابطه با دیدگاههای مذهبی متفاوت، شکل حکومت و روابط با اسرائیل، دو کشور بر اساس معامله امنیت در برابر نفت در نزدیک یکدیگر قرار گرفتهاند.
با این حال این ترتیب اکنون از منظر عربستان سعودی و شاید حتی از نظر آمریکا در خطر است - نه اینکه دیگر امنیت شرکای خود در خلیج فارس را تضمین نخواهد کرد، بلکه این تضمین با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی چین و چالش های نظامی در هند و اقیانوس آرام و در سطح جهانی تنظیم شده است.
پایتختهای خلیجفارس نگران هستند که ایالات متحده آمریکا نه شریک قابل اعتمادی است و نه حتی یک دلال صادق و دلهره آنها در گفتار و کردار ایالات متحده ریشه دارد
پایتختهای خلیجفارس نگران هستند که ایالات متحده آمریکا نه شریک قابل اعتمادی است و نه حتی یک دلال صادق و دلهره آنها در گفتار و کردار ایالات متحده ریشه دارد. در نتیجه این کشورها به طور فزایندهای دیدگاه مبادلهای ضعیفتری نسبت به روابط پیشین خود با واشنگتن دارند.
این رابطه ناآرام و تا حدودی معاملاتی با سعودیها با قتل هولناک و تکه تکه کردن «جمال خاشقجی» روزنامهنگار توسط عوامل سعودی در داخل کنسولگری عربستان در استانبول متزلزل شد.
در جریان مناظره مقدماتی حزب دموکرات در نوامبر ۲۰۱۹ در آتلانتا، «جو بایدن»، نامزد آن زمان ریاستجمهوری، محمد بن سلمان و همه سعودیها را مورد انتقاد قرار داد و گفت: در دولت بایدن هریس، روابط خود با پادشاهی را مورد ارزیابی مجدد قرار میدهیم، به حمایت آمریکا از جنگ عربستان سعودی در یمن پایان میدهیم و مطمئن میشویم که آمریکا ارزشهای خود را برای فروش اسلحه یا خرید نفت بررسی نمیکند.» این حمله رئیسجمهور احتمالی بعدی ایالات متحده شاهزاده سعودی را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
قیمت نفت در سال های ۲۰۲۱-۲۰۲۲ افزایش یافت و بایدن با کلاه در دست مجبور شد در ژوئیه ۲۰۲۲ به ریاض پرواز کند و در واقع از محمد بن سلمان درخواست کند تولید نفت عربستان را افزایش دهد
قیمت نفت در سال های ۲۰۲۱-۲۰۲۲ افزایش یافت و بایدن با کلاه در دست مجبور شد در ژوئیه ۲۰۲۲ به ریاض پرواز کند و در واقع از محمد بن سلمان درخواست کند تولید نفت عربستان را افزایش دهد، اقدامی که شاهزاده علناً انجام نداد. در واقع او برعکس عمل کرد و تولید نفت اوپک پلاس را با هماهنگی ولادیمیر پوتین ۲ میلیون بشکه در روز کاهش داد.
این مهم در روابط با منافع ملی آمریکا و عربستان سعودی در تضاد است. اگر ادامه یابد، تأثیرات نامطلوبی بر هر دو خواهد داشت و همچنین فرصت نادری را برای چین و شاید دیگر رقبا مانند ایران برای پیشبرد منافع خود به هزینه ایالات متحده و عربستان سعودی فراهم خواهد کرد.
از بسیاری جهات، محمد بن سلمان عربستان سعودی را دقیقاً هم از منظر سعودی و هم از دیدگاه ایالات متحده در مسیر درستی قرار داده است. بر اساس چشم انداز ۲۰۳۰، او پلیس دینی را از بین برده است و به دنبال «بازگرداندن عربستان سعودی به اسلام میانه رو» بوده است. او به سمت تنوع بخشیدن به پایه های اقتصاد عربستان به دور از وابستگی انحصاری به نفت حرکت کرده است، زنان را از محدودیت های شدید اجتماعی، اقتصادی و شخصی رها کرده، امکان دسترسی آنها به آموزش و نیروی کار را فراهم کرده است.
با این حال، پتانسیل توافق بین عربستان سعودی و چین باید وجود داشته باشد. درست در دسامبر گذشته، رئیسجمهور «شی جین پینگ» سفری به عربستان سعودی داشت تا با ملک سلمان و ولیعهد عربستان دیدار و سپس توافقنامههایی را امضا کند - دقیقاً برای ایجاد روابط نزدیکتر با پادشاهی و سپس همسایگان خلیج فارس و گشودن جبهه دیگری در برابر ایالات متحده آمریکا.
محمد بن سلمان با استقبال بی نظیر از رهبر چین نشان داد که اگر واشنگتن تمایل بیشتری به تضمین منافع ملی اساسی عربستان سعودی نداشته باشد، او گزینه های دیگری دارد. همه اینها برای منافع ایالات متحده آمریکا، به ویژه روابط نزدیک تر با چین که سرمایه گذاری هایش در پادشاهی از تقریباً هیچ به ۱۲ میلیارد دلار در پانزده سال گذشته و تنها در ژوئن امسال به ۵ میلیارد دلار رسیده مضر است.
سایر تحولات تصویری تلخ را برای منافع ایالات متحده ترسیم می کند. عربستان سعودی در حال حاضر همراه با مصر، کویت، قطر و امارات متحده عربی شریک گفتگو در سازمان همکاری شانگهای چین است. هزاران دانشجوی عربستانی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس اکنون به جای آمریکا در چین تحصیل می کنند.
ایالات متحده آمریکا منافع حیاتی ژئوپلیتیکی در خلیج فارس باثبات دارد. اگر چین پایگاههای خلیجفارس یا حتی ترتیبات سوختگیری را بیابد و با آنها فرصتی برای اعزام نیرو و قدرت اقتصادی به منطقهای که تاکنون برایش ممنوع بوده بیابد، قطعا ضربه بزرگی به منافع امریکا در این منطقه خواهد زد.
نظر شما