بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی گلوبال تایمز اخیرا مقاله ای با قلم «تیموفی بورداچف» با عنوان «برابری سازمان همکاری شانگهای را از سازمان های غرب محور متمایز می کند» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
اجلاس سران و سایر رویدادهای سازمان همکاری شانگهای (SCO) شبیه گردهمایی کشورهای غربی نیست که همیشه یکسان فکر می کنند و در مورد همه چیز با یکدیگر توافق دارند. دلیل این است که این نهاد، نهادی از دولت های واقعاً مستقل است و هر یک از آنها به طور مشروع برای منافع و ترجیحات ملی خود ارزش قائل هستند.
این امر دقیقا همان چیزی است که سازمان همکاری شانگهای را از سازمان های غربی یا سایر نهادهای سنتی متمایز می کند. گروه هفت یا ناتو ساختارهای بسیار ساده تری هستند. در این اتحادها، همه تابع یک رهبر هستند. برگزاری جلسات منظم به این دلیل است که آنها فقط تصمیمات از پیش گرفته شده در واشنگتن را رسمی می کنند.
همه شرکت کنندگان دیگر فقط باید بیایند و همبستگی خود را با آنچه که رهبر یگانه قبلاً تصمیم گرفته است نشان دهند. سازمان همکاری شانگهای کاملاً متفاوت است و بیش از ۲۰ سال است که بر اساس اصول کاملاً متفاوتی در حال توسعه است. سوال این است که چه نوع همکاری بین المللی برای اکثر دولت های جهان مفیدتر و جالب تر است؟
نظم بین المللی گذشته خود را به اندازه کافی ناکارآمد نشان داده است. سازمان همکاری شانگهای و همچنین بریکس تحت سلطه کامل غرب بر دستور کار بین المللی ظاهر شدند. پایان موفقیت آمیز جنگ سرد برای ایالات متحده و اروپا به آنها اجازه داد تا بر ایجاد نظمی بین المللی متمرکز شوند که فقط در خدمت منافع غرب باشد.
این در حالی است که وظیفه کشورهای بزرگ مستقل تخریب نظم موجود نیست، بلکه بازسازی نظم جدید و عادلانه تر است که شرط اصلی ثبات بین المللی در دهه های آینده است.
سازمان همکاری شانگهای هیچ «ستونی» در قالب یک قدرت واحد ندارد که قدرت و اقتدار آن همه را مجبور به رعایت قوانین داخلی سازمان کند
ویژگی منحصر به فرد سازمان همکاری شانگهای این است که اصل توزیع قدرت بین اعضای آن در قلب این ساختار قرار ندارد. زمانی که سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ ایجاد شد، هیچ یک از کشورهای عضو بنیانگذار منفرد نتوانستند نقش رهبری را در ایجاد قوانینی که این نهاد باید بر اساس آن کار کند، عهده دار شود.
سازمان همکاری شانگهای هیچ «ستونی» در قالب یک قدرت واحد ندارد که قدرت و اقتدار آن همه را مجبور به رعایت قوانین داخلی سازمان کند. این قوانین هر روز ایجاد می شوند و به ناچار بسیار انعطاف پذیر خواهند بود. آنچه به عنوان روح شانگهای شناخته می شود با عناوین اعتماد متقابل، سود متقابل، برابری، مشورت متقابل، احترام به تنوع فرهنگ ها و پیگیری برای توسعه مشترک تعریف می شود.
بر اساس روح حاکم، سازمان همکاری شانگهای بر اساس منافع مشترک اعضای خود، که بر اساس ترجیحات ملی آنها است، کار می کند
بر اساس روح حاکم، سازمان همکاری شانگهای بر اساس منافع مشترک اعضای خود، که بر اساس ترجیحات ملی آنها است، کار می کند. هیچ موردی وجود ندارد که در آن منافع مشترک در مورد رقابت یا مبارزه با سایر اتحادها یا دولت های فردی باشد. از این نظر، سازمان همکاری شانگهای یک تجربه منحصر به فرد از سازمانی است که اعضای خود را از سایر نقاط جهان با دیواری از منافع سیاسی حصار نمی کشد.
سازمان همکاری شانگهای نیز مبتنی بر توازن قوا نیست، که همواره پایه و اساس دستورات و نهادهای ایجاد شده توسط غرب بوده است. به عبارت دیگر در سازمان همکاری شانگهای، هیچ کشوری کشور دیگر را عقب نمی اندازد یا کشورها در مقابل یکدیگر عمل نمی کنند.
بنابراین، در مورد سازمان همکاری شانگهای ما با نوع کاملاً جدیدی از سازمان سر و کار داریم و نمی توان با قطعیت پیش بینی کرد که پویایی عملی توسعه آن چگونه خواهد بود. در واقع هر مرحله از سازمان همکاری شانگهای یک تجربه کاملاً جدید است که در تاریخ سیاست بینالملل ناشناخته است.
از این حیث، سازمان همکاری شانگهای را نمی توان یک نهاد بین المللی در نظر گرفت، همانطور که به طور سنتی در کتاب های درسی با نظریه های مرسوم سیاست جهانی توضیح داده شده است. بنابراین این سازمان قابل تغییر است به جز در هدفش که تضمین امنیت و همکاری در اوراسیا بزرگ است. به همین دلیل، سازمان همکاری شانگهای با ناتو یا گروه هفت که در همه چیز به طور استثنایی قابل پیش بینی هستند، متفاوت است. اکنون اهداف دیگر سازمانها با محوریت غرب مشخص است - مهار توسعه چین و روسیه .
این روند برای رسانه های غربی که به تصاویر روشن و اتفاق نظر عمومی عادت دارند ناراحت کننده است اما اثربخشی همکاری بین بسیاری از کشورهای مستقل بسیار مهمتر از نمایش های پر زرق و برق برای رسانه های جهان است.
به خصوص که در آخرین اجلاس سازمان همکاری شانگهای در سمرقند ازبکستان، فرصت های زیادی برای جلسات و مذاکرات وجود داشت و در سال ۲۰۲۴، قزاقستان مکانی مناسب برای ملاقات حضوری همه سران کشورها و دولت ها خواهد بود.
جهانی مبتنی بر راه حل های ساده و رهبری واحد نشان داد که ناپایدار است. ما هنوز دقیقا نمی دانیم که سازمان های بین المللی در آینده چگونه خواهند بود. اما ما قطعاً می دانیم که آنها نباید بر اساس تبعیت همه از منافع یک دولت واحد باشند و این بدان معنی است که نظم جدید بسیار پیچیده تر و خواستار دیپلماسی دقیق تر خواهد بود، همراه با خویشتن داری و ادب در برابر منافع دیگران.
نظر شما