بازار؛ گروه بین الملل: سران پیمان تجاری بریکس روز جمعه هفته گذشته نشست خود را با حضور وزرای خارجه کشورهای عضو یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی در کیپ تاون تشکیل دادند. نمایندگان کشورهای عضو این پیمان بر چند نکته مهم تاکید کردند که مهمترین آنها، موضوع دلارزدایی و بحث بر سر تشکیل بانک توسعه مشترک بود؛ موضوعی که ظاهرا مورد استقبال کشورهایی چون ایران و روسیه قرار گرفته و از این حرکت بریکس استقبال کردند.
از سوی دیگر، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران که به عنوان نماینده کشورهای دوست اعضای بریکس در این اجلاس شرکت داشت، در نشست خبری خود که پس از برگزاری این نشست برگزار شد، دستاوردهای خود از این اجلاس را ارزشمند توصیف کرده و گفت: در این نشست که شروع گامهای مقدماتی برای بررسی درخواست عضویت ایران و اضافه شدن به پنج کشور اصلی عضو است، جمهوری اسلامی ایران توانست مواضع خود را بیان کند.
وی ادامه داد: ما با وزرای خارجه روسیه، برزیل، هند و آفریقای جنوبی که در جلسه حضور داشتند راجع به چگونگی عضویت ایران و مکانیسمی که در حال تنظیم شدن است، گفتگو کردیم.
همچنین گفته می شود کشورهایی چون عربستان سعودی و امارات نیز درخواست خود را برای عضویت در بریکس را به صورت رسمی ارائه کرده اند که این نیز نکته مهم دیگر این نشست بود.
اما فارغ از دستاوردهای وزیر خارجه ایران در این اجلاس، ذکر چند نکته در خصوص برگزاری آن قابل تامل است که می بایست به آن توجه داشت:
تناقض رفتار اعضای بریکس در قبال ایران و روسیه
مهمترین موضوع قابل توجه در این اجلاس برای ایران، احتمالا به رفتار متناقض اعضای بریکس در برابر ایران و روسیه باز می گردد. به عنوان مثال، آفریقای جنوبی که از اعضای دیوان کیفری بین المللی (ICC) به حساب می آید، همزمان با مشارکت با روسیه در قالب بریکس و همکاری های دوجانبه، دستور جلب ولادیمیر پوتین به عنوان مجرم جنگی به دلیل حمله نظامی به اوکراین را امضا کرده است؛ موضوعی که گفته می شود حضور پوتین در اجلاس ماه آگوست را تا حد زیادی در هاله ای از ابهام قرار داده است.
در خصوص ایران نیز وضعیت به همین شکل است. برای مثال، هند به عنوان دومین مشتری نفتی سابق ایران مدتهاست که نه نفتی دستکم از طریق کانال رسمی از ایران خریداری کرده و نه به پیمان های دوجانبه خود با تهران به ویژه ساخت و احداث بندر چابهار پایبند بوده است.
همچنین باید به یاد داشته باشیم که هنگام روی کار آمدن طالبان در افغانستان و روبرو شدن مردم این کشور با بحران مواد غذایی به ویژه گندم و اقلام بهداشتی دارویی، هندی ها مسیر پاکستان را برای رساندن کمک های خود به افغانستان به بندر چابهار که پیشتر خود پیمانکار ساخت آن بودند ترجیح دادند. لذا به نظر می رسد علیرغم حسن نیت امیر عبداللهیان که ایران را شریکی قابل اعتماد برای اعضای بریکس خوانده است، ظاهرا طرف مقابل چنین پایبندی را دستکم در مقام عمل در برابر ایران و روسیه ندارد.
بانک توسعه نوین بریکس و مساله FATF
اگرچه اعضای بریکس بر لزوم تاسیس بانک توسعه نوین (NDB) اختصاصی این پیمان تاکید کرده اند، اما حقیقت امر این است که این موضوع به هیچ عنوان ارتباطی به رفع موانع ناشی از مقررات FATF در توسعه تجارت با ایران و روسیه نخواهد داشت.
مساله عضویت در FATF آنقدر اهمیت دارد که خبرگزاری بلومبرگ به نقل از منابع آگاه بلند پایه در دولت هند و در تاریخ ۲۳ می، مدعی شد که مقامات روسیه در حال وارد آوردن فشار بر هند برای انجام رایزنی ها در راستای مستثنی کردن بخش انرژی این کشور از فهرست سیاه FATF هستند
در حقیقت، این بانک اگرچه برای بهره مندی اعضا از امکانات مالی برای فاینانس پروژه های زیر ساختی بریکس تاسیس خواهد شد، اما این نکته را نیز باید در نظر داشت که حتی چین نیز خود را به ملزومات FATF پایبند دانسته و تا زمان حل نشدن عضویت ایران در FATF نمی توان روی بهره مندی از مواهب این بانک حساب کرد.
مساله عضویت در FATF آنقدر اهمیت دارد که خبرگزاری بلومبرگ به نقل از منابع آگاه بلند پایه در دولت هند و در تاریخ ۲۳ می، مدعی شد که مقامات روسیه در حال وارد آوردن فشار بر هند برای انجام رایزنی ها در راستای مستثنی کردن بخش انرژی این کشور از فهرست سیاه FATF هستند. بلومبرگ همچنین مدعی شده که به اسنادی دست یافته که نشان می دهد اعضای ناتو در حال رصد فضارهای روسیه به اعضای بریکس از جمله هند هستند.
تامین انرژی، مساله مهم اعضای بریکس
اگرچه ماهیت کشورهای عضو بریکس تا حدی نامتوازن به نظر آمده و مانند پیمان های تجاری مشابه مانند «گروه ۸» که از کشورهای صنعتی و اقتصادهای بزرگ جهان تشکیل شده یکدست به نظر نمی رسد، اما ویژگی بارز تمامی اعضای این گره نیاز به انرژی ارزان قیمت است.
دستکم سه کشور هند، چین و برزیل در دوران پسا کرونا و وضعیت فعلی اقتصادی جهان و البته با توجه به حجم تولید و صادرات خود، نیازمند منابع انرژی ارزان قیمت هستند تا بتوانند از وضعیت فعلی نا مطلوب اقتصادی خود رهایی یابند. بدیهی است که دستیابی به منابع ارزان قیمت انرژی هزینه تولید را به ویژه برای هند و چین تا حد زیادی پایین خواهد آورد و در نتیجه انتظار می رود این دو کشور حجم بیشتری از سفارشات ارزان قیمت تری را از اروپا و آمریکا دریافت نمایند.
دقیقا به همین دلیل است که هر دو کشور به ویژه هند، خرید نفت اوپک را طی ماه های گذشته به حداقل یا صفر رسانده و به دنبال دستیابی به نفت ارزان قیمت و قاچاق روسیه هستند؛ نفتی که به بزرگترین آفت بازار نفت و از عوامل اصلی پایین ماندن قیمت سبد نفتی اوپک، برنت و وست تگزاس شده است.
تفاوت آشکار میان عضویت امارات و عربستان با ایران در این است که این دو کشور امکان وصول مطالبات نقدی حاصل از فروش نفت خود از اعضای بریکس را خواهند داشت و این در حالیست که دقیقا به دلیل موانع مهمی به ویژه مساله عضویت در FATF، این امکان برای ایران وجود نخواهد داشت.
حال برگردیم به وضعیت فعلی؛ یعنی جایی که علاوه بر عضویت روسیه در بریکس، ایران و دو کشور نفتی دیگر نیز درخواست عضویت خود در این پیمان تجاری را مطرح کرده اند. در صورت عضویت سه کشور نفتی ایران، عربستان و امارات در حقیقت نوعی رقابت میان اعضای نفتی بریکس برای فروش نفت بیشتر به اعضای غیر نفتی ایجاد خواهد شد؛ آن هم در پیمانی که دو خریدار بزرگ نفت جهان یعنی هند و چین حضور داشته و بدیهی است که از عضویت این کشورها در بریکس کاملا استقبال خواهند کرد.
اعضای FATF بر اساس مفاد موجود در این پیمان، حق مبادله مالی با کشورهایی که در فهرست سیاه FATF قرار دارند را نخواهند داشت
اما در این میان، تفاوت آشکار میان عضویت امارات و عربستان با ایران در این است که این دو کشور امکان وصول مطالبات نقدی حاصل از فروش نفت خود از اعضای بریکس را خواهند داشت و این در حالیست که دقیقا به دلیل موانع مهمی به ویژه مساله عضویت در FATF، این امکان برای ایران وجود نخواهد داشت.
توجه داشته باشیم که اعضای FATF بر اساس مفاد موجود در این پیمان، حق مبادله مالی با کشورهایی که در فهرست سیاه FATF قرار دارند را نخواهند داشت و در صورت ارتکاب چنین اشتباهی، خود نیز در معرض اقدامات تنبیهی قرار خواهند گرفت.
با توجه به اینکه تمامی تمرکز هند و چین بر دستیابی بیشتر به بزرگترین مارکت جهان یعنی بازار آمریکا و سپس اروپا بوده و اصلا نفت ارزان قیمت را نیز برای تخصیص بیشتر سهم این بازار در رقابت با یکدیگر نیاز دارند، اساسا این سوال مطرح می شود که آیا معامله نفتی رسمی با ایران و روسیه ارزش از دست دادن این بازار بزرگ را دارد؟
تهاتر به شرط سرمایه گذاری مشترک
با توجه به موضوعات مذکور، تنها راه پیش روی ایران و روسیه برای وصول مطالبات نفتی خود، همان روش پیشین یعنی تهاتر است. اما باید به این نکته توجه داشت که مبنای این تهاتر می بایست اندکی با گذشته متفاوت بوده و در قالب سرمایه گذاری صورت پذیرد.
مزیت مدل سرمایه گذاری مشترک بر روی پروژه ها البته بر کسی پنهان نیست. اما بزرگترین موهبت آن، متعهد ساختن طرف مقابل به حفظ سرمایه گذاری های خود در خاک ایران و همچنین سرمایه ایران در کشور مقابل است. در چنین حالتی، میزان تعهد طرف مقابل به حفظ و پایداری روابط تجاری با ایران افزایش یافته و کمتر شاهد رها شدن پروژه های تحت تعهد آنها در خاک ایران یا کشور ثالث خواهیم بود.
نظر شما