بازار؛ گروه بینالملل؛ در ارزیابیهای سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، کارشناسان اغلب تمایل دارند که برداشتی یک جانبه و مغرضانه از دیپلماسی تهران داشته باشند. به ویژه کلیشهای پدید آمده است که بر اساس آن ایران به عنوان اصلیترین دولت اسلامی شیعی از نظر مذهب، پرچمدار تشیع جهانی است، برای هژمونی مطلق در جهان اسلام تلاش و ایدئولوژی پان اسلامیسم را با رنگ شیعی تبلیغ میکند.
البته عامل مذهبی نقش عمدهای در سیاست و دیپلماسی ایران دارد در واقع، سرنگونی رژیم شاه در بهمن ۱۳۵۷ با شعارهای انقلاب اسلامی در ایران دو هدف کلیدی را دنبال می کرد: ۱- خارجی، حذف تسلط خارجی (غربی – انگلوساکسون) و ۲- داخلی، از طریق تحکیم اسلامی برای حفظ تمامیت ارضی و وحدت سیاسی داخلی دولت و جامعه چند قومی ایران.
طبیعی است که ایران به لحاظ تاریخی و سنتی جایگاهی کلیدی در خاورمیانه را به خود اختصاص داده است، ایده تثبیت جهان تشیع را به عنوان یک استراتژی اولویتدار بداند. بر این اساس، کشورهایی مانند لبنان، عراق، سوریه، یمن، عربستان سعودی، ترکیه، پاکستان، افغانستان و آذربایجان از موضوعات مورد توجه ایران هستند. در عین حال، تهران در دیپلماسی خود نه تنها از منظر ترجیحات مذهبی پیش میرود، بلکه سعی میکند رویکردی همه جانبه به موضوع روابط دوجانبه داشته باشد.
شاید اگر رژیم دموکراتیک انتخاب حکومت ملی در ایران بر اساس تجربه نیمه اول دهه ۱۹۵۰ (به ویژه دولت محمد مصدق ۱۹۵۱-۱۹۵۳) حفظ میشد، آنگاه سرنوشت سیاسی دولت ایران پیش از انقلاب بگونه دیگر رقم میخورد. اما انگلستان و آمریکا بر اساس اهداف استعماری و جاه طلبیهای شاهنشاهی با ملی شدن صنعت نفت ایران موافقت نکردند و کودتا را ترتیب دادند. سرنگونی مصدق منجر به این شد که سرلشکر فضل الله زاهدی به قدرت رسید و امتیاز نفت را به آمریکا و انگلیس بازگرداند. در زمان شاه محمدرضا پهلوی، غرب به بهره برداری از منابع ایران ادامه داد و قوانین ناسازگار با ارزشهای اخلاقی محلی را وضع کرد.
بیش از ۴۰ سال از ماندن ایران در تحریمهای شدید اقتصادی توسط کشورهای غربی و دوستان آنها، اراده مردم و رهبری سیاسی ایران برای استقلال شکست نداده است. ایران در دهههای گذشته توانسته است یک مجموعه ملی صنعت، آموزش، علم و دفاع ایجاد و توسعه دهد.
در شرایط امروز، تهران همچنان به مخالفت با هژمونی جهانی ایالات متحده ادامه میدهد، مسیر به سوی جهان چندقطبی را که توسط ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در فوریه ۲۰۰۷ اعلام شد، مثبت میداند، سیاست خارجی و روابط اقتصادی خارجی خود را با کشورهای کلیدی (به ویژه چین، هند) افزایش میدهد.
در این راستا توجه به موضع مستقل ایران در شرایط تشدید روابط روسیه و اوکراین است که دیپلماسی ایران از یک سو حاکمیت اوکراین را به رسمیت میشناسد و از سوی دیگر سیاست توسعه طلبانه ناتو را محکوم میکند.
تقویت روابط با شرقیها
طیف روابط اقتصادی روسیه و ایران به زودی از طریق رشد تقاضای گردشگر و علاقه روسها به ایران احتمالا افزایش یابد. ایران و روسیه همچنان بزرگترین دارندگان گاز طبیعی هستند و به ترتیب ۱۷ و ۲۴ درصد از ذخایر گاز جهان را در اختیار دارند. بنابراین بیش از ۴۰ درصد از ذخایر گاز جهان قادر است تأثیر کلیدی بر روند قیمت گذاری در بازارهای گاز خارجی داشته باشد. در تلاش برای غلبه بر انزوای تحمیل شده توسط تحریمهای غرب، ایران علاقه بسیاری به همکاریهای سودمند متقابل با اوراسیا نشان داده است، و در این راستا برای افزایش گردش مالی با کشورهای همگرایی اوراسیا، به سازمان بین المللی کلیدی مانند سازمان همکاری شانگهای SCO پیوست.
چین و هند حوزههای مهم همکاریهای اقتصادی چندجانبه ایران در زمینههای سرمایه گذاری، انرژی، فناوری پیشرفته، صنعت، کشاورزی، لجستیک و ارتباطات حمل و نقل هستند. ایران برای توسعه زیرساختها، انرژی و گردشگری سرمایهگذاری کلانی از چین دریافت میکند که در آیندهای قابل پیشبینی میتواند چهره ایران را به نفع یک کشور توسعهیافته صنعتی تغییر دهد. پکن و دهلی نو نیز فعالانه در حال توسعه همکاری نظامی و نظامی-فنی با تهران در سطح دوجانبه هستند.
سفر رسمی ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به چین که از ۲۴ تا ۲۶ بهمن ماه سال جاری انجام شد، گواه مرحله جدیدی از مشارکت راهبردی ایران و چین بود. طرفین ۲۰ موافقتنامه همکاری در زمینه فناوری اطلاعات، بهداشت و درمان، کشاورزی، تجارت، گردشگری، ورزش و سایر زمینهها را امضا کردند. تهران در تلاش است تا سنتهای تاریخی روابط تجاری ایران و مراکز آسیایی را احیا کند، چون از قدیم یکی از مسیرهای کلیدی «جاده ابریشم» از چین و هند از ایران میگذشت.
جایگاه ویژه بالکان برای ایران
در این سیاست خارجی ایران، منطقه بالکان نیز از اهمیت ویژه برخوردار است. منطقه بالکان از نظر استراتژیک برای کشورهای غربی به عنوان یک بلوک جغرافیایی مهم است که از طریق آن میتوانند نفوذ خود را در کشورهای اروپای شرقی شوروی سابق از جمله روسیه افزایش دهند. در این میان، ایران نیز بالکان را به عنوان دروازهای به سمت غرب و بازارهای آن میبیند. مقامات و کارشناسان ایرانی این منطقه را به دلیل تشابهات فرهنگی، مذهبی و گفتمانی «جهان شرقی در غرب» میدانند. وبسایت کریدل در مقالهای به قلم محمد سلامی به تقویت این روند اشاره میکند.
پس از جنگ و در سالهای اخیر، کشورهای بالکان تلاشهایی را برای ادغام در اقتصاد اروپا انجام دادهاند. برخی مانند بلغارستان و کرواسی در حال حاضر اعضای اتحادیه اروپا هستند، در حالی که برخی دیگر مانند آلبانی، کوزوو و صربستان به دنبال پیوستن به اتحادیه اروپا هستند. از این نظر جمهوری اسلامی ایران بالکان را فرصتی بالقوه برای افزایش صادرات به اروپا میداند. ایران در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۶ میلیون دلار کالا به صربستان صادر کرد که این کشور را به سی و هفتمین شریک تجاری بزرگ ایران تبدیل کرد. صربستان نیز به نوبه خود ۷ میلیون دلار کالا به ایران صادر کرد. حجم مبادلات اقتصادی دو کشور علیرغم وجود فضای زیادی برای رشد، در سال گذشته ۵۰ درصد افزایش یافته است.
این مبادلات نشان دهنده تعهد هر دو کشور برای تقویت تعاملات اقتصادی خود است. بر اساس اعلام رشید حسن پور سفیر جمهوری اسلامی ایران در بلگراد، در سفر آتی الکساندر ووچیچ، رئیس جمهور صربستان به تهران، ۱۵ سند همکاری برای امضاء آماده میشود. در میان کشورهای بالکان، صربستان قویترین مبادلات اقتصادی را با ایران دارد. با توجه به جنگ در اوکراین و اختلال در ارسال نفت روسیه به اروپا، صربستان به دنبال واردات نفت و کودهای شیمیایی از ایران و صادرات گندم خود به این کشور است.
در ژوئیه ۲۰۲۲، بیش از ۸۰ بازرگان صربستانی و ایرانی، نمایندگان انجمنهای تجاری و مقامات دولتی در بلگراد گرد هم آمدند تا در یک مجمع تجاری که آغاز بالقوه تقویت روابط اقتصادی بین دو کشور بود، شرکت کنند. در نتیجه این روابط برقرار شده اینکه صربستان به تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران نپیوسته است.
در این میان، بوسنی و هرزگوبین همچنین روابط تجاری با ایران دارد. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۹۱، از رشد ۵۳ درصدی مبادلات تجاری دو کشور در ۹ ماه گذشته خبر داد. در این سفر دو طرف همکاری در زمینههای گردشگری، فلزات، چوب، معادن و کشاورزی را در اولویت قرار دادند و تصمیماتی برای برقراری پروازهای مستقیم بین دو کشور اتخاذ شد.
با این حال، روابط اقتصادی ایران با بالکان با چالش هایی مواجه است. تهران فاقد یک استراتژی جامع دیپلماسی اقتصادی برای مطابقت با اولویتهای اقتصادی در هر منطقه بر اساس نیازهای خاص آنها است. البته فشارهای خارجی نیز چالش مهمی برای معاملات تجاری ایران است. با وجود موافقت صربستان با ورود بدون روادید برای ایرانیان در اکتبر ۲۰۱۷، این تصمیم تنها یک سال بعد و تحت فشار اتحادیه اروپا لغو شد.
لغو سیاست بدون ویزا، ورود آزادانه بازرگانان ایرانی به صربستان را دشوار میکند و مانع تجارت بین دو کشور میشود. تا زمانی که ایران نتواند به مسائل مالی و بانکی خود رسیدگی کند، نمیتواند به افزایش تجارت با کشورهای بالکان امیدوار باشد. چالشهای مالی و بانکی ایران، از جمله تحریمهای آمریکا بر اقتصاد، محدودیتهای ورود ارز، تحریمهای بانک مرکزی، و قطع ارتباط بانکهای ایرانی از سیستم مالی جهانی، تجارت با کشورهای بالکان را به یک پیشنهاد تجاری پرخطر تبدیل کرده است.
اما ایران امیدوار است که که نفوذ فرهنگی-مذهبی خود را در نفوذ سیاسی در بالکان اعمال کند. با توجه به محدودیتهایی که دارد، با استفاده از قدرت نرم از طریق جوامع مدنی در منطقه به این هدف دست مییابد.
البته فعالیتهای ایران در منطقه با رقابت سایر کشورها بهویژه عربستان سعودی و ترکیه که برای نفوذ مذهبی در بالکان رقابت میکنند، مواجه است. عربستان سعودی با ثروت عظیم نفتی خود از طریق بنیادهای خیریه متعدد خود در ترویج عقاید وهابی موفق بوده و توانسته حضور چشمگیری در منطقه داشته باشد.
نظر شما