تهمینه غمخوار؛ بازار: نظام بین الملل شاهد تغییرات ژئوپلیتیکی و فشار برای کاهش هژمونی قدرتهای بزرگ از جمله ایالات متحده است که همچنان برای برتری در نظام بین الملل تلاش می کند. با این حال، در طول دهه اول قرن بیست و یکم، نظام بینالملل تحت یک فرآیند دگرگونی قرار گرفت که در آن بازیگران نوظهور برجسته شدند و مرحله جدیدی را ارتقا دادند که امکان احیای مجدد همکاری جنوب_جنوب را پس از محو شدن از اوج خود در دهه ۱۹۷۰ فراهم کرد.
در واقع؛ بازیگران دیگر، برنامه های متفاوتی دارند و بر همین اساس «جنوب جهانی» بیش از گذشته به موضوعی مهم به ویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ تبدیل شده است. بر همین اساس، در حوزه روابط بین الملل، گروه مهمی از محققان بر تحلیل نقش کشورهای نوظهور در صحنه جهانی، به ویژه کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی و سیاست های آنها در قبال کشورهای در حال توسعه تمرکز کرده اند و گروه دیگری در خصوص اقدامات مربوطه تأثیرات همکاری جنوب_جنوب بر سیستم همکاری های توسعه بین المللی متمرکز بوده اند و به تغییرات و دگرگونی های ایجاد شده از طریق مبادلات با وجود چالش های موجود توجه کرده اند.
همکاری جنوب_جنوب به عنوان یک مقوله مفهومی در حال تحول که تجارب، اقدامات و مواضع کشورهای در حال توسعه را در نظام بینالمللی سازماندهی و توصیف میکند، زمینه را برای انعکاس ظرفیت نمایندگی کشورهای جنوب جهانی فراهم میکند. در همین راستا، همکاری جنوب_جنوب که در اواسط قرن بیستم با اهداف سیاسی و بین دولتی که امروزه نیز تا حد زیادی آن را حفظ می کند، ظهور کرد، این همکاری به بهترین وجه در سیاست خارجی قابل درک است.
بنابراین، همکاری جنوب_جنوب باید در ارتباط با سایر سیاستهای عمومی مرتبط با توسعه، محیط زیست، تجارت و سرمایهگذاری در یک زمینه تاریخی_سیاسی خاص و در چارچوب فرآیندهای سازمانی و نهادی بوروکراتیک درک شود. در واقع، جهت گیری های مختلف این همکاری را می توان از جایگاهی که یک دولت در نظام بین الملل و عوامل داخلی اشغال می کند، توضیح داد. اگرچه همه کشورها اقدامات جنوب_جنوب را برای افزایش پیش بینی بین المللی خود انجام می دهند، عواملی مانند ظرفیت های مادی و مدل توسعه بر موقعیت ها و سیاست های آن بر یک کشور خاص تأثیر می گذارد.
بر همین اساس، میتوانیم بازیگران جنوب_جنوب را بر اساس جایگاهی که در سلسله مراتب نظام بینالمللی قرار دارند و بر اساس روایتهای پیرامون آن، که بسته به مدل توسعهای که توسط هر دولت ترویج میشود، متفاوت است طبقهبندی کرد. اولین متغیر ما را هدایت می کند تا بازیگران را بر اساس وضعیت جهانی آنها متمایز کنیم. از یک سو، ما یک بازیگر در حال ظهور مانند چین و دیگر قدرت های منطقه ای از جمله برزیل، هند و آفریقای جنوبی را می یابیم که منابع دیپلماتیک و مالی را در مناطق مربوطه خود و در آفریقا به منظور تأثیرگذاری بر تصمیم گیری جهانی مستقر کرده اند.
این کشورها پروژههای همکاری فنی دوجانبه، تأمین مالی پروژههای زیربنایی و تقویت روابط تجاری را با بانکهای توسعهای آنها که نقش اصلی را ایفا میکنند، ارتقا دادهاند. آنها همچنین مشارکت خود را در سازمان های بین المللی که همکاری جنوب_جنوب را ترویج می کنند، تقویت کرده اند.
علاقه روزافزون به نقش کشورهای جنوب جهانی در سیستم همکاری توسعه بینالمللی، به این دلیل است که اقدامات آنها تأثیر عمیقی بر پیکربندی این سیستم داشته است
از میان سطوح مختلف سیستم بینالمللی که در آن پیوندهای جدید جنوب-جنوب شکل گرفته، سیستم همکاری توسعه بینالمللی به وضوح بیشترین تأثیر را داشته است. ادبیات تخصصی به ویژه بر روی «تازه واردان»، «بازیگران جدید» یا «نوظهوران» و روشی که آنها ارزشها و اشکال جدید همکاری را به عنوان روشی جایگزین و مکمل برای کمکهای رسمی توسعه پرورش میدهند، متمرکز شده است. علاقه روزافزون به نقش کشورهای جنوب جهانی در سیستم همکاری توسعه بینالمللی، به این دلیل است که اقدامات آنها تأثیر عمیقی بر پیکربندی این سیستم داشته است.
بیش از نیم قرن پس از وضع قوانین همکاری بین المللی توسط کمیته کمک به توسعه سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، کشورهای در حال توسعه هنجارهای تعیین شده را زیر سوال برده و به چالش کشیده اند. در حالی که از لحاظ تاریخی به نقشی حاشیه ای در توسعه استانداردها تنزل داده شده بود، حجم رو به رشد و دیده شدن همکاری جنوب-جنوب نقش این کشورها را به هنجارساز تغییر داده است.
حال، چارچوب گسترده ای از همکاری بین کشورهای جنوب در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و فنی. با مشارکت دو یا چند کشور در حال توسعه می تواند به صورت دوجانبه، منطقه ای، درون منطقه ای یا بین منطقه ای باشد. کشورهای در حال توسعه؛ دانش، مهارت ها، تجربیات و منابع را برای دستیابی به اهداف توسعه خود از طریق تلاش های مشترک به اشتراک می گذارند، در حالی که تحولات اخیر در همکاری جنوب-جنوب به افزایش حجم تجارت جنوب-جنوب، جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی از جنوب-جنوب، حرکت به سمت یکپارچگی منطقه ای، انتقال فناوری، اشتراک گذاری راه حل ها و تخصص ها و سایر اشکال مبادله تبدیل شده است.
از طرفی؛ یکی از پیشرفت های مثبت ناشی از استفاده از اصطلاح جنوب جهانی این است که به عنوان یک هویت متحد کننده برای بسیاری از کشورهایی که شامل می شود، ظاهر شده است. این اتحاد منجر به همکاری جنوب_جنوب سازمان ملل متحد شده است، ائتلافی از کشورهای جهانی جنوب که هدف اصلی آن کمک به حل چالش های متقابل مانند فقر، رشد جمعیت، جنگ، بیماری و مسائل مرزی است.
چین یکی از بهترین نمونه های نحوه عملکرد در اتحاد جنوب_جنوب است
بر همین اساس، کشورهای مشارکت کننده در همکاری جنوب_جنوب به خود متکی تر می شوند، قابلیت های تکنولوژیکی خود را تقویت می کنند و بهتر می توانند در بازار اقتصادی جهانی شرکت کنند. چین یکی از بهترین نمونه های نحوه عملکرد در این اتحاد است. چین که اغلب توسط سازمان ملل به عنوان الگویی برای کشورهای در حال توسعه معرفی می شود، ۷۰۰ میلیون نفر را از فقر نجات داده، نفوذ بیشتری نسبت به بسیاری از کشورهای غربی به دست آورده و به یکی از بزرگترین قدرت های اقتصادی جهان تبدیل شده است.
علاوه بر چین، اتحادیه اقتصادی اوراسیا که در حال سرعت بخشیدن به طراحی یک سیستم پرداخت مشترک است و نزدیک به یک سال است که با چینیها، تحت نظارت کمیسیون اقتصادی اوراسیا در این خصوص مذاکراتی انجام داده، در اواخر سال گذشته، یک پیشنهاد بسیار جدی را به کشورهای بریکس از جمله برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی ارائه کرد که منجر به تبدیل بریکس به بریکس پلاس یا نوعی G۲۰ از جنوب جهانی می شود.
اتحادیه اوراسیا در پی آن است که بر ایجاد یک بازار مالی مشترک با اولویت ایجاد یک فضای مبادله مشترک با کشورهای جنوب_جنوب تمرکز کند در حالی که یک نهاد نظارتی جدید برای سیستم مالی مشترک یعنی همان اتحادیه اوراسیا_بریکس به زودی ایجاد خواهد شد
این سیستم شامل یک کارت پرداخت واحد، در رقابت مستقیم با ویزا و مسترکارت خواهد بود که میر روسی موجود، یونی پی چینی، رو پی هند، Elo برزیل و غیره را ادغام می کند؛ ضمن اینکه این موضوع یک چالش مستقیم برای سیستم پولی اجباری طراحی شده غربی خواهد بود. بر همین اساس، زین پس، اعضای بریکس تجارت دوجانبه خود را با ارزهای محلی انجام می دهند و دلار آمریکا را دور می زنند.
این سیستم در حالی مطرح شده که اتحادیه اوراسیا_بریکس مدتها در حال شکلگیری بود و اکنون نیز به سمت پیشبینی ادغام ژئواکونومیک بیشتر با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای حرکت خواهد کرد. اتحادیه اوراسیا در پی آن است که بر ایجاد یک بازار مالی مشترک با اولویت ایجاد یک فضای مبادله مشترک با کشورهای جنوب_جنوب تمرکز کند در حالی که یک نهاد نظارتی جدید برای سیستم مالی مشترک یعنی همان اتحادیه اوراسیا_بریکس به زودی ایجاد خواهد شد.
در همین حال، همکاری تجاری و اقتصادی بین اوراسیا و کشورهای بریکس، در نیمه اول سال ۲۰۲۲، ۱.۵ برابر شده است در حالی که سهم بریکس در کل گردش مالی تجارت خارجی اوراسیا به ۳۰ درصد رسیده است. بر همین اساس، توصیه میشود پتانسیلهای بریکس و موسسات توسعه مالی کلان اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بهویژه بانک توسعه جدید بریکس، بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیاو همچنین موسسات توسعه ملی ترکیب شوند. این امر دستیابی به یک اثر هم افزایی و تضمین سرمایهگذاری همزمان در زیرساختهای پایدار، تولید نوآورانه و منابع انرژی تجدیدپذیر را ممکن میسازد.
بازیگران جهان غیرغربی یعنی جنوب جهانی که مدت ها نادیده گرفته شده بودند، به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به ذینفعان قدرتمند و قاطعتر در سیاست جهانی هستند که سیاست گذاران و کسب و کارها در غرب باید خود را با آنها وفق دهند
در اینجا ما یک بار دیگر شاهد همگرایی پیشروی نه تنها بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستیم، بلکه موسسات مالی عمیقاً درگیر در پروژههای تحت رهبری چین از جمله کمربند و جاده را مشاهده خواهیم کرد.
بر همین اساس، می توان گفت که بازیگران جهان غیرغربی یعنی جنوب جهانی که مدت ها نادیده گرفته شده بودند، به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به ذینفعان قدرتمند و قاطعتر در سیاست جهانی هستند که سیاست گذاران و کسب و کارها در غرب باید خود را با آنها وفق دهند.
نظر شما