بازار؛ گروه بورس: رشد شاخص بورس همتراز با نوسانات دلار در بازار آزاد باعث شده بسیاری از کارشناسان اقتصادی اعلام کنند که در مقطع کنونی شاخص بورس بعد از عبور قدرتمندی که از مقاومت یک میلیون و ششصد هزار واحد داشت دستیابی به سمت شاخص دو میلیون و صد هزار واحدی را تا پایان سال تایید کرد.
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار تحلیل بازار دلایل رشد سریع شاخص بورس و نقش محرک انتظارات تورمی را اینگونه تشریح کرد که دولت با تعیین نرخ ۲۳ درصدی در گواهی سپرده بانکی عملا به تورم ۵۰ درصدی واکنش نشان داده به همین دلیل بازار سیگنال انتظارات تورمی دریافت کرده است.
رشد نرخ گواهی سپرده بانک ها حکایت از پذیرش تورم و اثر سو آن در اقتصاد است که بانک مرکزی مجبور شده به تورم ۵۰ درصدی واکنشی نشان دهد به همین دلیل بورس به تورم بی توجه نبوده و به سمت قله قبلی در حال حرکت است
در حال حاضر بانک مرکزی نرخ سود سپرده ها را برای کنترل نقدینگی اجرا کرده که بسیاری معتقدند اثر منفی بر بورس دارد اما بازار در حال رشد است، این مکانیسم چگونه اتفاق می افتد؟
یکی از متغیرهایی که روی بازار سرمایه تاثیر گذاشته تورم بوده که مبتنی بر پیش بینی های اقتصاد در سرمایه گذاری ها اثر می گذارد، زیرا امروز به چشم اندازها نگاه می کنیم و نکته مهم آینده اقتصاد است در شرایط کنونی نرخ تثبیت بازدهی بدون ریسک بیش از گذشته تعیین شده و نرخ ۲۳ درصدی سود بانکی می تواند اثر کاهنده ای بر بورس داشته باشد اما شکل دیگر آن حکایت از پذیرش تورم و اثر سو آن در اقتصاد دارد که بانک مرکزی مجبور شده به تورم ۵۰ درصدی واکنشی نشان دهد.
در شرایط کنونی چه ریسک هایی وجود دارد که می تواند بازار سرمایه را از مسیر رشد باز دارد یا رشد آن را کند کند؟
افزایش قیمت تمام شده به دلیل هزینه های تولید پیرو رشد هزینه های مالی و افزایش وزن مبالغ واردات مواد اولیه است که در نتیجه رشد دلار اتفاق افتاده، همچنین ریسک قطعی گاز و برق باعث کاهش تولید می شود که نظام عرضه و تقاضا را بهم می زند. در واقع افزایش تقاضا افزایش نرخ ها را به همراه خواهد داشت، موضوع رکود و عدم تمکن مالی صنعت برای تامین مواد اولیه به نسبت حجم نقدینگی که در اقتصاد کشور وجود دارد باعث کاهش سرمایه در گردش صنایع شده است، از طرف دیگر کاهش ارزش پول ملی به صورت ناموزون وجود دارد و دولت برای کاهش تبعات آن اقداماتی انجام داده برای نمونه برخی صنایع دولتی همچون فولاد مبارکه، گل گهر، چادرملو و... به صورت تکلیفی پول های مازاد خود را در داخل بانک گذاشته اند و نرخ سود ۱۸ درصد می گیرند در حالی که برخی صنایع دیگر لنگ حداقل سرمایه در گردش هستند که بتوانند امورات روزانه خود را انجام دهند. به همین دلیل در شرایط کنونی تقاضا وجود دارد و به نظر می رسد از عرضه پیشی می گیرد و همین یک واکنش تورمی ایجاد می کند.
عدم هماهنگی بازدهی بین بازار سرمایه با بازارهایی مانند مسکن و خودرو که به حالت اشباع رسیده اند جذب نقدینگی در بورس را بیشتر کرده، به همین دلیل تا قبل از پایان سال شاخص به ۲ میلیون و ۶۲ هزار واحد خواهد رسید
بسیاری از کارشناسان معتقدند واکنش شاخص بورس به تورم با تاخیر اتفاق می افتد اما در چند وقت اخیر که دلار روند صعودی آغاز کرده و ارز نیمایی هم رشد چندانی نداشته با این حال بورس مثبت های پیاپی را تجربه کرده است، نظر شما چیست؟
برخی مدعی هستند که تورم هیچ الگویی برای شاخص بورس نخواهد داشت که صحیح نیست، به طور قطع اثر تورم در شاخص بورس نمایان خواهد شد، همانطوری که در ترکیه و آرژانتین و ... تورم منجر به رشد شاخص بورس شد، ایران هم مستثنی نیست و این محرک در سال ۹۹ باعث شده شاخص رشد قابل توجهی داشته باشد و حالا بار دیگر این مسأله به شکل ضعیف تر اتفاق می افتد. از طرف دیگر عدم هماهنگی بازدهی بین بازار سرمایه با بازارهایی مانند مسکن و خودرو که به حالت اشباع رسیده اند جذب نقدینگی در بورس را بیشتر کرده، به همین دلیل تا قبل از پایان سال شاخص به ۲ میلیون و ۶۲ هزار واحد خواهد رسید.
با رسیدن به شاخص دو میلیون واحد بازدهی ۴۰ درصدی دیگری را برای بورس به همراه خواهد داشت و در مجموع بازدهی بورس در سال ۱۴۰۱ با شاخص دو میلیون واحد به ۵۰ درصد می رسد
از ابتدای امسال تاکنون بازدهی بورس چقدر بوده و با توجه به هدفگذاری که برای رشد شاخص اتفاق افتاده به نظر شما تا چه میزان بازدهی بورس ادامه خواهد داشت؟
از ابتدای سال ۱۴۰۱ تاکنون بازدهی بورس بیشتر از ۲۰ درصد نبوده که نسبت به سایر بازارها کمتر بوده و در مقطع کنونی این رشد جبران عقب ماندگی تورم قبلی بوده و با رسیدن به شاخص دو میلیون واحد بازدهی ۴۰ درصدی دیگری را برای بورس به همراه خواهد داشت و در مجموع بازدهی بورس در سال ۱۴۰۱ با شاخص دو میلیون واحد به ۵۰ درصد می رسد که بخشی از این تحلیل به وضعیت سوددهی شرکت ها وابسته خواهد بود.
چرا در ماه های گذشته با وجود اینکه شرکت ها به سودهای خوبی رسیده بودند اما بازدهی سهام پایین بود و همین مسأله باعث شده برخی تحلیلگران تاکید کنند بازار تحت کنترل دولت عمل می کند و عملا شرایط بنیادی در بازار سهام تأثیری ندارد، نظر شما چیست؟
به نظر می رسد که امسال سود شرکت ها نسبت به سال گذشته ۱۲۰ هزار میلیارد تومان افزایش داشته اما بازار هیچ توجهی به آن نداشته، زیرا اراده مسئولان دولتی این بود که برای مهار تورم شاخص بورس را به حالت ایستا نگه دارند و در چند وقت اخیر که بورس رها شده این بازار روند طبیعی خود را طی می کند و امسال دولت به دنبال جبران کسری بودجه از طریق بورس کالا هم است و به نوعی قصد دارد از طریق عرضه خودرو در بورس کالا و پیش فروش خودرو درآمد کسب کند.
نظر شما