امیر رضا فرزانه؛ بازار: اگر تا دیروز بانک مرکزی را بهعنوان مهارکننده قیمت ارز میدانستیم اما به نظر میرسد افسار کنترل قیمت از دست بانک مرکزی خارجشده و باوجود تمام ابتکار عملهای به کار گرفتهشده در این مدت اما تأثیری بر کاهش نرخ ارز مشاهده نمیشود.
تا پیش از این با افزایش دورهای و جهش ناگهانی قیمت ارز در صدا و سیما بهگونهای عنوان میشد که عدهای فرصتطلب و دلال بازار را آشفته کرده و با خرید ارز به افزایش قیمتها دامن زدند اما حالا که میشنویم حسابهای بانکی سرشاخهها و دلالان ارزی و معاملهگران فردایی که از طریق شبکهسازی اقدام به ایجاد تقاضا برای ارز میکردند توسط بانک مرکزی مسدود شده و شبکه دلالان و صرافیهای مؤثر در بازار غیررسمی با همکاری ضابطین شناسایی و منحل شده است پس چرا بازهم این حباب قیمت نمیترکد خود جای سؤال دارد.
اگر تا دیروز بانک مرکزی نقش اصلی در تنظیم بازار ارز و پول را ایفا بازی میکرد و با افزایش قیمتها دولتمردان میتوانستند که گناه نابسامانی ارز را به گردن دلالها بیندازند اما این روزها برای بسیاری از مردم و کارشناسان واضح است که بخش اعظمی از این نا ترازی به سیاستهای دولت و موانعی مانع برجام و صادرات، واردات، نقل و انتقالات پولی و FATF بازمیگردد.
هر چند هنوز این شائبه در بازار وجود دارد که با نزدیک شدن به انتهای سال، نگرانی دولت از کسری بودجه سنگین خود تشدید شده و از آنجایی که افزایش قیمت دلار دولت را قادر میسازد که بخش زیادی از کسری بودجه را تامین کند، بر خلاف گذشته در برابر جهش قیمت دلار اقدامی انجام نمیدهد؛ به ویژه آنکه به علت محدودیت دسترسی به درآمدهای ارزی بانک مرکزی تمایل یا امکان چندانی برای مداخله در بازار ارز ندارد!
البته ناآرامیهای سه ماه گذشته و کمرنگ شدن امیدها به احیای برجام در کنار شرایط نابسامان متغیرهای اقتصاد کلان را باید در زمره محرکهای اصلی رشد دلار عنوان کرد.
واقعیت این است که نرخ ارز تابع عوامل اقتصادی است لذا با افزایش رکود و تشدید مشکلات اقتصادی، نرخ ارز داخلی یعنی ریال ایران، کمارزشتر میشود و بهتبع آن ارزهای خارجی قیمت بالاتری مییابند.
بیتردید اصلیترین دلیل بیثباتی و افزایش نرخ ارز خارجی در ایران ناشی از عدم رشد اقتصادی و منفی شدن رشد اقتصادی است و بانک مرکزی نیز به عنوان مرکز کنترل نرخ ارز و تثبیت آن متأسفانه مانند گذشته ابزارهای لازم را در اختیار ندارد.
ازآنجاکه فروش نفت کمتر شده است و ذخایر ارزی نیز طی سالها مستهلکشده لذا بانک مرکزی ذخایر ارزی که پیشازاین در اختیار داشت در حال حاضر در اختیار ندارد و از طرف دیگر، بانک مرکزی سالها است که تحریم است و امکانات کنترل و تثبیت نرخ ارز را مانند سابق در اختیار ندارد.
ابزاری که بانک مرکزی باید داشته باشد به این ربط دارد که ما بتوانیم نفتمان را بفروشیم، تجارت داشته باشیم که این دست بانک مرکزی نیست و به سیاستگذاریهای کلان دولت ربط پیدا میکند.در همین راستا اگر نتوانیم در کوتاهمدت مشکل تحریمها و نقل و انتقالات پولی و حوزه صادرات و واردات را حل کنیم تلاشهای بانک مرکزی در بازار بیسرانجام است.
قیمت واقعی دلار
یکی از سوالاتی که این روزها اذهان بسیاری از مردم را مشغول کرده قیمت واقعی دلار است که به نظر من در حال حاضر دیگر نمیتوانیم بگوییم که قیمت واقعی دلار چقدر باید باشد.
باید بپذیریم که بازار ارز ما بخشی از این اقتصاد است و اگر میبینیم که قیمت تمام کالاها و خدمات در حال افزایش است بازار ارز نیز افزایش قیمتها را تجربه خواهد کرد و این بازار نمیتواند به نحو دیگری اداره شود.
به نظر میآید قیمتی که در بازار است، قیمت واقعی دلار بشمار میآید و اینکه گفته میشود در صورت توافق قیمت ارز بهشدت افت خواهد کرد اعتقاددارم اگر توافقی صورت گیرد فروش نفت ما افزایش پیدا خواهد کرد، درآمدهای ارزی ما بهبود پیدا خواهد کرد و بانک مرکزی خواهد توانست نرخ ارز را در دورههای طولانیتری ثابت نگه دارد، اما اینکه تصور شود توافق نرخ ارز را بهشدت میشکند دور از انتظار است.
نگاهی به تجربه سال ۱۳۹۴ و امضای برجام نشان داد که در آن زمان نیز با امضای برجام فقط ۱۰ الی ۱۵ درصد شاهد ریزش قیمت ارز بودیم.نباید فراموش کنیم که ما در اقتصاد تورم ۶۰ درصدی را داریم و این نرخ تورم در بازار ارز منعکس خواهد شد.
درطی دو سال گذشته هر بار پس از آنکه دلار دچار جهش شد به ناگهان تصمیمی مثبت در زمینه برجام موجب معکوس شدن مسیر دلار و عقبنشینی آن از سقف شد. نخستین بار زمانی بود که همزمان با روی کار آمدن دولت سیزدهم و وقفه طولانی در مذاکرات وین دلار به سرعت در حال رشد بود در آن زمان قیمت دلار برای دومین بار در تاریخ به بیش از ۳۰ هزار تومان رسید و دولت رئیسی به سرعت مذاکرات را از سر گرفت.
برای دومین بار با شدت گرفتن اختلافات میان تهران و غرب دلار و صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام به سقف تاریخی ۳۳۳۰۰ تومان رسید که اندکی بعد خبر ازسرگیری مذاکرات در قطر منتشر شد و دلار را پایین کشاند هر چند این بار هم دورهای متعدد گفتوگو به نتیجه نرسید و شاهد اوجگیری مجدد نرخ ارز هستیم.
به هر ترتیب در صورت توافق شاید فشارهای بلندمدت کلان اقتصادی به تأخیر بیفتد و یا قیمت ارز در محدودهای ثابت نگاه داشته شود اما نمیتوان انتظار داشت قیمت دلار دیگر به کانال ۲۰ و حتی ۳۰ هزار تومان بازگردد!
نظر شما