تهمینه غمخوار؛ بازار: از زمان تشکیل دولت سیزدهم، ابراهیم رئیسی گسترش روابط با آمریکای لاتین را در دستور کار دولت و مورد تاکید قرار داده است. وجود هدف مشترک یعنی مبارزه با سلطه امپریالیستی امریکا و تمایل برای ایجاد جهانی عادلانهتر در چارچوب محور مقاومت فراتر از جغرافیای خاورمیانه، اهمیت انکارناپذیر رویکرد ایدئولوژیک محور در طرحریزی روابط با کشورهای منطقه آمریکای لاتین را مشخص می کند.
افزون بر این، سفرهای دیپلماتیک و دیدارهای مقامات ارشد ایران و کشورهای این منطقه در یک سال گذشته، گواه تلاش طرفین برای تعمیق روابط دوجانبه است؛ به طوری که پس از یک دوره غفلت از این منطقه سرشار از منابع، سیاست گذاران خارجی کشور، علاوه بر تحکیم روابط سیاسی، توجه به رشد و افزایش مناسبات اقتصادی را مد نظر قرار داده اند.
در همین راستا و بر اساس اهمیت روابط ایران با منطقه امریکای لاتین، خبرنگار بازار گفتگویی با دکتر «غلامحسین یوسفی» مدرس دانشگاه و کارشناس و پژوهشگر مسائل بین الملل انجام داده که در ادامه می خوانیم.
* از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، او با اشاره به سیاست توسعه روابط تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دوست، اهمیت افزایش سطح همکاریها با کشورهای آمریکای لاتین به ویژه با توجه به ظرفیتهای متنوع موجود را مورد تأکید قرار داده است. از دیدگاه شما، فرصت های پیش روی دولت سیزدهم در آمریکای لاتین چیست؟
فرصتهای ایران در امریکای لاتین اختصاص به دولت سیزدهم ندارد. این فرصتها با ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی_اجتماعی از زمان روی کار آمدن هوگوچاوز و در دولتهای مختلف ایران وجود داشته است؛ در حالی که البته از برخی از آن فرصتها و مزایا بهره مندی لازم و مناسب صورت گرفته و برخی دیگر مورد غفلت قرار گرفته است.
برای ذکر فرصتهای پیش رو، در ابتدا لازم است که منطقه امریکای لاتین را به لحاظ جغرافیایی و منابع مورد بررسی قرار دهیم. به لحاظ ژئوپلتیکی، امریکای لاتین دارای وسعتی به اندازه بیش از ۲۱ میلیون کیلومتر مربع است. این منطقه ۱۴ هزار میلیارد متر مکعب از ذخایر آب شیرین جهان و بیش از ۹ میلیون متر مربع از مراتع و جنگلهای آمازون به عنوان کانون تنفس جهان را در اختیار دارد. افزون بر این، این منطقه از ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت برخوردار است؛ در حالی که دارای بیش از ۳۵۵ میلیارد بشکه ذخایر نفتی نیز است. در این میان، ونزوئلا به تنهایی حدود ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت در اختیار دارد و همین موضوع این منطقه را در راس منابع نفتی با جایگاه نخست حتی بالاتر از عربستان قرار داده است. همچنین، منطقه امریکای لاتین حدود ۱۲ درصد از زمینهای قابل کشت در جهان را با غنای خاک ۱۰۰ تا ۱۵۰ سانتی متر عمق در اختیار دارد؛ در حالی که متوسط غنای خاک در ایران چیزی در حدود ۱۵ سانتی متر است.
علاوه بر آن، تولید ناخالص داخلی این منطقه بین پنج تا شش تریلیون دلار و ارزش صادرات آن بیش از هزار میلیارد دلار و واردات اندکی کمتر از این رقم ثبت شده است. همچنین، ارزش مالی جذب سرمایه گذاری خارجی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار نیز گزارش شده که بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تن انرژی های پایه را در خود جای داده است که از آن جمله می توان به معادن عظیم سنگ آهن، بوکسیت، لیتیوم، آلومینیوم، مس و حتی طلا، نقره، الماس با وجود غارت استعمارگران در گذشته اشاره کرد.
نکته مهم در خصوص منطقه امریکای لاتین این است که طبق گزارش فائو، این منطقه، دارای بیش از ۴۰ درصد از مواد غذایی در جهان است و قرار است تا در آینده کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین یکی تامین کنندگان اصلی مواد غذایی باشند. این موضوع با توجه به خاک حاصلخیز و ذخایر آب شیرین موجب شده تا این منطقه به عنوان منطقه ای استراتژیک شناخته شود به طوری که در آینده نیز بر نقش و اهمیت آن افزوده خواهد شد.
لذا، فرصتهای پیش روی جمهوری اسلامی، دارای ارزش زیادی است که نباید این فرصتها را منحصر به یک دولت دانست و ضروری است در جهت بهره برداری از آنها زیرساختهای لازم فراهم شوند.
* همانطور که می دانیم ایران و ونزوئلا به عنوان یکی از دولتهای همسو به لحاظ سیاسی و ایدئولوژی سیاسی با ایران برای ایجاد اتحادهای جنوب_جنوب در دور زدن تحریم های امریکا منافع مشترکی دارند و همین مسئله موجب شده تا طرفین بتوانند از مزایای اقتصادی بهره مند شوند. روابط ایران با این کشور چگونه بوده است؟
قدمت روابط ایران با کشورهای امریکای لاتین بیش از ۱۲۰ سال طول تاریخ است که متاسفانه از رشد و توسعه مناسب برخوردار نبوده است. از یک مقطعی، روابط نفتی میان طرفین برقرار بوده که پیش از انقلاب اسلامی در چارچوب اوپک میان ایران، ونزوئلا و مکزیک شکل گرفته است. اما آنچه اهمیت دارد، تحول در روابط پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که نقطه آغاز آن در ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و روی کار آمدن هوگو چاوز در ونزوئلا بود. بر همین اساس، طول روابط خوب ایران با کشورهای آمریکای لاتین به خصوص ونزوئلا به ابتدای هزاره سوم یعنی بیش از دو دهه گذشته برمی گردد که روابط فی مابین دچار تحول شد و شکل دیگری به خود گرفت.
اما، اوج این روابط را می توان در دولت محمود احمدی نژاد به دلیل نگاه انتقادی به مسائل بین الملل و عملگرایی او و همچنین چاوز به سیاست خارجی مشاهده کرد؛ به طوری که روابط میان ایران و ونزوئلا به عنوان سر پل حضور ایران در امریکای لاتین، توانست شکل جدی تر و گسترده تری به خود بگیرد و موجب متحول ساختن روابط دو کشور و به طور کلی منطقه شود.
بر همین اساس، زمانی که روابط ایران با ونزوئلا آغاز شد، تحت تاثیر رفتار هوگو چاوز به عنوان یک شخصیت عملگرا و چپ گرا که توانست دولتهای چپ گرایی را در منطقه ایجاد کند، جمهوری اسلامی توانست با حمایت و کمک این رهبر ونزوئلایی در سطح منطقه روابط خود را گسترش دهد.
روابط اقتصادی ایران و ونزوئلا در سال ۱۳۹۲ یعنی سال پایانی دولت دهم، به بالاترین سطح خود رسید. در همان زمان، کالا به بنادر و پایانه های گمرکی ونزوئلا به ارزش مالی بیش از ۱۲۰ میلیون دلار، ارسال شد و در همین حین، نیز رقم های کلانی مانند ۲.۵ میلیارد دلار به ساخت ۲۰ هزار واحد مسکونی در هفت شهرک توسط شرکت کیسون اختصاص یافت و مورد توجه قرار گرفت؛ در حالی که البته به دلیل آنکه از مبادی گمرکی عبور نکرد، در آمار گمرکی آورده نشد.
این روابط در دولت حسن روحانی دچار افت شدیدی شد؛ یعنی همانطور که روابط سیاسی با ونزوئلا و کشورهای چپ گرای امریکای لاتین کاهش پیدا کرد، ارزش روابط اقتصادی نیز به رقمی حدود ۲۰ میلیون دلار رسید و به تدریج کاهش بیشتری یافت.
اما از زمان تشکیل دولت سیزدهم و تاکید رئیس جمهور بر گسترش مناسبات با این منطقه، جمهوری اسلامی ایران تمرکز بیشتری بر امریکای لاتین به ویژه ونزوئلا قرار داده است.
* همکاری های اقتصادی با آمریکای لاتین چه مزایایی برای ایران دارد؟ ایران چگونه می تواند از این مزایا در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی خود و توسعه روابط با این منطقه استفاده کند؟
مزیتهایی که همکاری با امریکای لاتین برای ایران دارد، بسیار زیاد است؛ به عبارتی فرصتهایی که پیش روی ایران در شرایط فعلی وجود دارد، بیشتر از زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و هوگو چاوز است، چرا که در آن زمان ونزوئلا تحت تحریم های شدید قرار نداشت. اما هم اکنون کشوری مانند ونزوئلا تحت فشارهای شدیدی قرار دارد که به خدمات ایران نیازمند است. در مقابل، ایران نیز با توجه به شرایط فعلی خود به سرمایه گذاری و انجام فعالیتهای اقتصادی در این منطقه نیاز دارد.
با توجه به این مسئله که عمده روابط ایران با این منطقه عمدتا از طریق روابط با ونزوئلا شکل گرفته، در دوران چاوز، ما بیشترین میزان تبادلات و مراودات اقتصادی را نسبت به دوره های پیشین با این کشور مشاهده کرده ایم، اما به دلیل عدم بهره مندی لازم از این فرصت ها، به طور کلی روابط محدودی میان طرفین وجود داشته است. آنچه در آن زمان اهمیت داشت و مطرح بود، بیشتر روابط سیاسی و ایدئولوژی سیاسی بود و متاسفانه ما شاهد پایداری روابط اقتصادی نبودیم.
روابط جمهوری اسلامی با اکوادور، بولیوی و ونزوئلا به عنوان کشورهای چپ گرا بیشتر متاثر از نگاههای سیاسی بود، زیرا در آن زمان، کشورهای غربی به دنبال انزوای ایران بودند و بر مبنای روابط با این کشورهای امریکای لاتین، جمهوری اسلامی توانست از انزوا خارج شود. اما، آنچه اهمیت دارد این است که در آن مقطع، سطح مناسبات اقتصادی و تجاری به موازات روابط سیاسی دارای رشد و توسعه مورد انتظار نبود؛ در حالی که ایران باید همواره از طریق روابط سیاسی، بتواند گذرگاههایی را برای ایجاد روابط اقتصادی بگشاید یعنی روابط گرم سیاسی باید ایجاد کننده روابط اقتصادی مطلوب باشد.
حال در خصوص مزایای اقتصادی ایران در همکاری با امریکای لاتین باید عرض کنم که یکی از حوزه های اقتصادی مورد توجه میان ایران و امریکای لاتین به خصوص ونزوئلا، حوزه نفتی است. زمانی که ونزوئلا تحت تحریم قرار گرفت، به دلیل فشارهای تحمیلی علیه این کشور، تعدادی از متخصصین این کشور یا خودشان از ونزوئلا خارج شده و یا اخراج شدند. در نتیجه، پالایشگاههای این کشور از کار افتاد و صنایع نفت ونزوئلا به شدت آسیب دید. بر همین اساس، این حوزه می تواند یکی از فرصتهای پیش روی ایران به خصوص دولت سیزدهم باشد که البته اقداماتی از سوی ایران در حال انجام شدن است. اما به طور کلی، ما باید در سیستم نفتی و پالایشگاهی ونزوئلا و نه فقط صدور خدمات، شراکت هایی ایجاد کنیم. بنابراین، اگر دولت فعلی بتواند در حوزه نفت و مشتقات نفتی که ونزوئلا بدان نیاز دارد، مشارکت کند تا جمهوری اسلامی پالایش فرامنطقه ای یا فراسرزمینی داشته باشد، این مسئله، اقتصاد ایران را در آینده تضمین خواهد کرد.
دومین مقوله مورد توجه و از جمله مزایای همکاری اقتصادی با ونزوئلا، معادن است. ما می دانیم که امریکای لاتین و به خصوص ونزوئلا دارای معادن متنوع و غنی هستند که مواد اولیه آنها مورد توجه و نیاز بازار صنعت ایران است. پس، جمهوری اسلامی می تواند در این حوزه با این کشورها تعاملاتی را ایجاد کرده و معادنی را برای اینکار شناسایی نماید. در همین راستا، مورالس در دوران ریاست جمهوری خود در بولیوی، معادن لیتیوم این کشور را برای سرمایه گذاری به ایران پیشنهاد کرد؛ در حالی که جمهوری اسلامی از این فرصت استفاده نکرد. این معادن حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد معادن جهان را به خود اختصاص داده و به شدت مورد نیاز کشورهای توسعه یافته و پیشرفته است و در صنایع خودروسازی و ساخت خودروهای هیبریدی و همچنین، زیردریایی ها و سفینه ها به کار می روند. بر همین اساس، معادن می تواند یکی از فرصتهایی باشد که دولت سیزدهم باید بر روی آن دست گذارد.
صنعت دیگری که مورد تاکید برای توسعه روابط ایران و امریکای لاتین است، صنعت خودروسازیست. ایران قبلا در این حوزه حضور داشت که پس از مدتی به تعطیلی گرایید. از این رو، هم اکنون جمهوری اسلامی می تواند با توجه به اینکه هم اکنون توانایی ساخت کارخانه خودرو، تراکتور، دوچرخه و همچنین کارخانه قطعات پلاستیکی خودرو را در ونزوئلا دارد، در این صنعت به همکاری با این کشور بپردازد و این حوزه را احیا نماید که البته مذاکراتی در این خصوص صورت گرفته است. علاوه بر این، تراکتوری که ایران پیشتر به ونزوئلا صادر می کرد و حتی به تولید در آن کشور می پرداخت و آنها به صادرات مجدد این ماشینها به کشورهای منطقه می پرداختند، مزیتی برای کشور است که صنعت خودروسازی و تراکتورسازی ایران در ونزوئلا بتواند کارخانه هایی را احداث کرده و ری اکسپورت توسط ونزوئلا انجام شود.
دیگر مولفه ای که در حوزه تجاری پیش روی دولت ابراهیم رئیسی قرار دارد، صدور خدمات فنی و مهندسی است. ونزوئلا در شرایط فعلی به خصوص از زمان تحریم به بعد، به شدت آسیب دید و آن آسیبها لطمات زیادی را به جامعه این کشور وارد کرد. بر همین اساس، ایران می تواند با صدور خدمات فنی و مهندسی خود به این کشور و دیگر کشورهای منطقه ارزآوری خوبی داشته باشد، زیرا صدور خدمات فنی و مهندسی یکی از ارزآورترین خدماتی است که جمهوری اسلامی ایران می تواند بدون صادر کردن هیچ کالایی و با فرستادن کارگران ماهر، متخصصین علمی و دانش آموختگان خود خدماتی را ارائه داده و در قبال آن ارز را وارد کشور کند. این حوزه، حوزه بسیار مهمی است که ما باید به خوبی بر آن مسلط شده و بازار آن منطقه را از دست ندهیم.
افزون بر این موارد، ایران همچنین در ساخت کاخانه تولید لبنیات و آرد ذرت که این منطقه به شدت بدان نیاز دارد، توانمند است و این موضوع برای کشور یک مزیت محسوب می شود. علاوه بر آن، ساخت مهمات جنگی و یا راه اندازی خط تولید پهپادهای سبک نیز بسیار مهم است، زیرا هم در امنیت مرزها و مبارزه با مواد مخدر موثر است و هم در صنعت کشاورزی می تواند خدماتی را ارائه دهد. ساخت مسکن، کشتی، استخراج نفت، سد سازی، تولید انرژی های برق آبی و تولید توربین های آبی نیز از جمله مولفه ها و در حقیقت مزایایی است که باید مدنظر کشور برای سرمایه گذاری و همکاری در امریکای لاتین قرار گیرد.
همچنین، مباحث جدیدی مانند تولید دارو و تجهیزات پزشکی برای این منطقه با توجه به موضوع تحریم ها و مقضیقه بودن آنها موضوع مهمی است که هم ایران می تواند به صادرات پرداخته و هم خط تولید این صنعت را در این کشورها من جمله ونزوئلا راه اندازی نماید. در حوزه ساخت سلولهای بنیادین، خدمات دانش بنیان و درمان سرطان هم امروزه جمهوری اسلامی ایران حرفی برای گفتن دارد و می توان از این مزیت در کشورهای امریکای لاتین که به شدت نیازمند این موضوعات هستند، استفاده کرد.
مضاف بر این موارد، صادرات مواد خوراکی و اقلام بهداشتی و شوینده ها نیز می تواند از مواردی باشد که ایران می تواند آنها را مد نظر قرار دهد؛ همانطور که فروشگاه مگاسیس در آن جا توسط اتکا احداث شد که پس از مدتی متاسفانه این فروشگاه نتوانست به خوبی ادامه دهد. البته برخی فروشگاههای ایرانی نیز در این راستا مذکراتی را انجام داده اند. بنابراین، ما باید به راه اندازی و احداث شرکتهای بزرگ خود در ونزوئلا بپردازیم که نه تنها بازار ونزوئلا بلکه بازار منطقه را در دست بگیریم.
یکی از موضوعات مهم دیگر، حوزه تولیدات دامی و کشاورزی و همچنین کشت فراسرزمینی است که امروزه یکی از مولفه های قدرت و امنیت غذایی کشورها محسوب می شود و دولت سیزدهم باید این حوزه را در آن منطقه فعال کند.
*جنابعالی پیشتر اشاره کردید که فرصتهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در امریکای لاتین زیاد است و در جهت بهره برداری از آنها باید زیرساختهای لازم فراهم شوند. چه زیرساختهایی در این رابطه از نظر شما نیاز است؟
یکی از این زیر ساختها، زیر ساخت نقل و انتقال یا به عبارتی حمل و نقل است. در حال حاضر کشتی های ایرانی که به سمت ونزوئلا حرکت می کنند، دارای نظم خاصی نیستند و مشخص نیست که کشتی چه زمانی به سمت این کشور به راه خواهد افتاد. از این رو، اگر بتوانیم به برنامه حمل و نقل دریایی نظمی ببخشیم تا شرکتها، کارخانه ها و بخش خصوصی که در صدد ارسال بار یا محصول خود هستند، به گونه ای هماهنگ به این اقدام دست بزنند، این زیرساخت می تواند به ما در بیشتر فعال شدن از طریق این حوزه، کمک کند.
لذا، راه اندازی، فعالسازی و منظم کردن خطوط دریایی با منطقه یکی از موثرترین زیر ساختها است، زیرا در حال حاضر شرکتها به راحتی نمیتوانند کالاهای خود را به راحتی به ونزوئلا صادر کنند. از طرفی، به دلیل آنکه ایران و نزوئلا دارای مرز زمینی نیستند تا کالاها از طریق خطوط ریلی یا جاده ای ارسال شوند، مسیر دریایی به دلیل مقرون به صرفه بودن نسبت به مسیر هوایی بیشتر مورد توجه است و بنابراین باید به گونه ای درست فعال شود.
از دیگر زیرساختها، خدمات بانکی است که بانکهای مرکزی دو کشور باید به آماده ساختن و فراهم کردن این زیرساخت بپردازند تا سرمایه گذاران و شرکتهایی که قصد فعال شدن را دارند، به راحتی بتوانند با دور زدن تحریم ها از این خدمات بانکی استفاده کرده و به فعالیت بپردازند.
از سوی دیگر به دلیل آنکه احتمال دارد که ونزوئلا از پول کافی برخوردار نباشد، نیاز است تا صنایع ایران در کنار شرکتهای ایرانی در این کشور فعال شده و در چارچوب تهاتر کالا، به مراودات اقتصادی بپردازند به گونه ای که هم کالای ایرانی به این کشور صادر می شود و هم مواد اولیه که به وفور در ونزوئلا یافت می شود، به کشور وارد شده و به فروش برسد. بنابراین از این طریق، هم تحریم ها دور زده می شوند و هم کارخانجات بزرگ و صنایع ایران فعال خواهند شد؛ ضمن اینکه موجب ارزآوری برای کشور و ارائه خدمات به کشور دوست نیز می شود.
نظر شما