تهمینه غمخوار؛ بازار: مقامات طالبان اخیرا اعلام کرده اند که ایران و افغانستان مسیر جدید ترانزیتی را برای افزایش تجارت میان دو کشور ایجاد خواهند کرد. براساس گزارش رسانههای افغانستان، طالبان در صدد گشایش یک راه جدید تجاری با ایران است و قرار است این راه در کنار راه پل ابریشم در ولایت نیمروز ساخته شود.
به گفته مولوی فاضل محمد فضلی رئیس اداره صنعت و تجارت طالبان در نیمروز، با ساخت این راه جدید، روند داد و ستد بین ایران و افغانستان سرعت می یابد؛ ضمن اینکه نجیب الله خاشرودی، رئیس اتاق تجارت افغانستان نیز در این باره گفته که با بازگشایی مسیر جدید درآمد دولت موقت طالبان نیز از این طریق افزایش خواهد یافت.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع روابط ایران و افغانستان، خبرنگار بازار گفتگویی با «فرزاد رمضانی بونش» پژوهشگر ارشد مسائل منطقه در خصوص وضعیت تجارت دوجانبه و پایانه های مرزی، راه آهن خواف_هرات و بندر چابهار انجام داده که مشروح مصاحبه را در ادامه می خوانیم:
* در حال حاضر حجم روابط اقتصادی و تجاری ایران و افغانستان با توجه به ظرفیتهای دو کشور و جایگاه ایران در بازار این کشور در چه سطحی است ؟
ما اگر سال ۱۳۹۹ یا حتی ۱۴۰۰ را سالی مهم در رابطه تجاری ایران و افغانستان در نظر بگیریم، حجم تجارت دوجانبه بین سه تا چهار میلیارد دلار رسیده بود. اما، در سال گذشته با توجه به وضعیت امنیتی افغانستان، شرایط مرزها (بسته شدن مرزها)، فرار سرمایه ها و سقوط اقتصادی این کشور و سایر دلایلی که به شرایط داخلی ایران هم مرتبط می شود، عملا حجم روابط اقتصادی ایران و افغانستان بیش از ۴۰ درصد کاهش پیدا کرد.
برخی از برآوردها نشان می دهد که حجم تجارت فی مابین در سال جاری بین یک میلیارد و سیصد میلیون تا یک میلیارد و پانصد میلیون دلار خواهد بود. این امر مسلما نشانگر افت حجم تجارت بین دو کشور است؛ در حالی که دو کشور از میزان روابط تجاری سالهای گذشته دور شده اند.
* بازارچه های مرزی تا چه اندازه به پیشبرد تجارت دوجانبه کمک می کند؟
در زمانی که جمهوری اسلامی افغانستان در کشور حکمرانی می کرد، یک نظم و ترتیب و ساختار تقریبا رو به رشدی در جهت توسعه و رفع چالشها برقرار بود. اما از تابستان سال گذشته که تحولات و تغییرات قابل توجهی رخ داد و طالبان بر سر کار آمدند، عواملی چون سقوط اقتصاد، افزایش ناامنی ها، کاهش درآمد سرانه و قدرت خرید ، فرار پناهندگان و نخبگان اقتصادی و عدم توانایی و تخصص اقتصادی طالبان و جذب و به کارگیری نیروهای قدرتمند در جامعه اقتصادی افغانستان، موجب شد که وضعیت این کشور رو به بهبودی نرود.
در واقع در یک سال گذشته، آنچه که قابل مشاهده است نشان می دهد که اقتصاد افغانستان با چالشهای گسترده تری نسبت به گذشته موجه شده است، زیرا طالبان در طول این مدت از مدیریت حوزه اقتصادی ناتوان بوده و نتوانسته اند مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی را حل نمایند.
مسلما، بازارچه مرزی و مرزهای ایران و افغانستان، به عنوان یک گذرگاه اقتصادی از جایگاه مهمی در افزایش صادرات یا به طور کلی تجارت دو کشور برخوردار هستند. این امر در شرایطی می تواند به رشد روابط تجاری فی مابین کمک کند که مدیریت قدرتمند همه جانبه ای از طرف افغانستان شاهد باشیم. در حال حاضر این نوع مدیریت مشاهده نمی شود و حتی در سالهای آینده ممکن است که این وضعیت در تداوم شرایط موجود، بدتر هم بشود.
* چند روز پیش مقامات طالبان اعلام کردند که مسیر جدید ترانزیتی در ولایت نیمروز برای افزایش مناسبات تجاری میان ایران و افغانستان ایجاد خواهد شد؛ در حالی که این مسیر موجب گشایش یک راه جدید تجاری با ایران است. از نظر شما ساخت این مسیر تا چه اندازه در گسترش مناسبات تجاری دو کشور همسایه موثر است؟
در رویکرد اعلامی، اعلام این طرحها و موافقنامه های اقتصادی می تواند به افزایش حجم روابط کمک کند، اما عملا این موضوعات در سطح گفتار و فقط روی کاغذ باقی می ماند. از این رو، باید در سطح علنی و اعلامی دیده شود که چنین تحرک و توسعه راهها و مسیرهای ترانزیتی از سوی افغانستان صورت خواهد پذیرفت. متاسفانه چنین روندی قابل مشاهده نیست؛ در حالی که طالبان می تواند از نخبگان اقتصادی چه در داخل و چه خارج افغانستان در زمینه های مختلف اقتصادی در جهت حل مشکلات استفاده کند.
همچنین باید این مسئله را نیز مد نظر قرار داد که با توجه به رقابت گسترده بندر گوادر و بندر چابهار حداقل در پنج تا شش سال گذشته، همچنین نگاه منفی طالبان به بازیگری هند در افغانستان و از سوی دیگر نگاه راهبردی طالبان به همکاری با پاکستان در حوزه های گوناگون، به نظر نمی رسد که آنها مایل باشند که اقتصاد افغانستان به نوعی وابسته به چابهار باشد و یا تمایلی داشته باشند که از طریق بندر چابهار به توسعه اقتصادی کمک کنند.
بر همین اساس، اولویت اصلی طالبان بندر گوادر و افزایش همکاری اقتصادی و تجاری با پاکستان است. در گام دوم و در شرایطی که طالبان بتوانند به عنوان یک کارت بازی بر ضد پاکستان استفاده کنند، نیم نگاهی به بندر چابهار و افزایش همکاری با ایران داشته باشند.
بنابراین، آنچه که مسلم است، طالبان نگاه بنیادی و راهبردی به پاکستان و افزایش روابط تجاری با این کشور دارد و در گام بعدی، افزایش روابط تجاری با ایران و بندر چابهار را در نظر خواهد گرفت.
* راه آهن خواف_ هرات برای دو کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. آیا آن قسمتی که بر عهده افغانستان بوده تکمیل شده؟ به طور کلی وضعیت این راه آهن در چه مرحله ای است؟
این راه آهن با توجه به بخشی از کمکهای اقتصادی ایران و اعتبارهاو به نوعی تلاش ایران در افغانستان در سال گذشته افتتاح شد. هرچند برنامه ها و طرحهایی برای تکمیل خواف_هرات وجود داشت، اما، دولت طالبان نه از مشروعیت لازم برای تدوام و انجام این کار و امتداد این خط آهن به مرز تاجیکستان و چین برخوردار است و نه افغانستان در حال حاضر دارای بنیه اقتصادی و توان مدیریتی طالبان است.
بنابراین، در حال حاضر با توجه به ضعیفتر شدن روز به روز اقتصاد افغانستان، تدوام بحران امنیتی در داخل این کشور و وجود گروههای تندوری دیگر مانند داعش و غیره در کنار اختلافات میان خود طالبان، به نظر نمی رسد ما عملا شاهد تکمیل راه آهن خواف_هرات و نقش آن در افزایش روابط اقتصادی ایران و افغانستان باشیم.
نظر شما