وحید پورتجریشی؛ بازار: با ادامه و تشدید جنگ در اوکراین، اتحادیه اروپا همچنان به دنبال وضع محدودیت های بیشتر علیه روسیه و تحت فشار قرار دادن مسکو برای عقب نشینی و توقف آتش جنگ است.
در همین راستا، یکی از مهمترین اقدامات بروکسل برای اعمال فشار علیه مسکو، کاهش واردات نفت و گاز روسیه به قاره سبز بوده که ظاهرا مقامات اروپا همچنان مشغول یافتن منابع گازی قابل جایگزینی با روسیه طی ماه های آتی هستند.
اتحادیه اروپا حتی کار را تا جایی پیش برده که معتقد است تمامی کشورهای عضو این اتحادیه می بایست واردات نفت و گازی خود از روسیه را تا سال ۲۰۳۰ به صفر برسانند. اما سوال اینجاست که آیا اروپا اساسا قادر به تقابلی در این سطح و حجم با روسیه خواهد بود یا خیر.
روسیه طی چند دهه گذشته، همواره مقام نخست صادرات گاز جهان و دومین صادر کننده نفت خام پس از عربستان سعودی را در اختیار داشته است. این کشور همچنین بزرگترین صادر کننده منابع گازی اروپا بوده و بر اساس آمار موجود، دو پنجم گاز اروپا از طریق روسیه تامین می شود. همچنین یک چهارم نفت خام اروپا و تقریبا نیمی از سوخت های جامد فسیلی مانند ذغال سنگ اروپا نیز از طریق روسیه تامین می شود.
تنها در سال ۲۰۲۱، حدود نیمی از نفت خام صادراتی روسیه راهی کشورهای عضو اتحادیه اروپا به همراه بریتانیا و نروژ شده است. بر اساس آمار منتشر شده از سوی اتحادیه اروپا، کشورهای عضو این پیمان در سال گذشته، حدود ۱۰۵ میلارد دلار بابت به روسیه پرداخت نموده اند که دو سوم این مبلغ به هزینه های مربوط به سوخت های فسیلی مربوط می شود.
تلاش اروپا برای قطع کامل واردات انرژی از روسیه
اتحادیه اروپا در پایان ماه می اعلام کرد که تا پایان سال جاری میلادی، تمامی واردات سوختی خود از طریق روسیه که از مسیر دریایی وارد کشورهای عضو این اتحادیه می شود را قطع خواهد کرد که حدود دو سوم کل واردات سوختی اروپا از روسیه را تشکیل می دهد.
همزمان، لهستان و آلمان نیز اعلام کرده اند که واردات نفت و گاز خود از طریق خط لوله نورد استریم را قطع خواهند کرد. با اینحال، برخی از اعضای اتحایده اروپا مانند مجارستان و اسلواکی همچنان به واردات نفت و گاز از روسیه وابسته هستند.
بروکسل می گوید این جدول زمانبندی در پی تصمیمات اتخاذ شده رهبران اروپا در جریان اعمال ششمین دور از تحریم های اقتصادی وضع شده علیه روسیه انجام شده و به گفته چارلز میشل، رئیس شورای اروپا، این اقدام منجر به کاهش چشمگیر درآمدهای ارزی روسیه خواهد شد.
گزینه های اروپا برای جایگزینی نفت و گاز وارداتی از روسیه
با بحرانی شدن مساله تامین سوخت اروپا و تاکید دائم کشورهای عضو این اتحادیه بر لزوم کاهش هر چه بیشتر واردات نفت از روسیه، اکنون بزرگترین ماموریت رهبران اروپایی، جستجو برای منابع جایگزین نفت روسیه است.
با اینحال، چنین اقدامی چندان هم ساده نخواهد بودو به عنوان مثال، بیش از نیمی از واردات نفت و گاز مورد نیاز آلمان از طریق روسیه تامین می شود و از زمان کاهش صادرات نفتی روسیه به آلمان، این کشور مشغول بازگرداندن مجدد منابع ذغال سنگ خود برای تامین سوخت نیروگاه های برق خود است.
از زمان آغاز بحران سوخت، بریتانیا میزان صادرات گاز خود به کشورهای اروپایی را افزایش داده است. «متیو بالدوین» که در حال حاضر برای مذاکره بر سر صادرات گاز نیجریه به اروپا اخیرا به این کشور سفر کرده نیز طی سخنانی اعلام کرد که نیجریه در حال ارتقاء امنیت خود در منطقه دلتا نیجر بوده و قصد دارد خط لوله «ترانس نایجر» را پس از ماه آگوست بازگشایی نموده و گاز خود را به اروپا صادر نماید.
به گفته بالدوین، اتحادیه اروپا ۱۴ درصد از گاز ال ان جی مورد نیاز خود را از نیجریه وارد میکند و اکنون قصد دارد این رقم را به دو برابر افزایش دهد.
با اینحال، موضوع نا امنی در نیجریه و حملات گروه های شبه نظامی علاوه بر سرقت نفت و گاز از خطوط لوله، منجر به کاهش توان نیجریه در براداشت مناسب و صارات منابع انرژی خود به خارج از این کشور شده است.
بالوین در سخنان خود تاکید کرده که نیجریه قصد دارد دستکم از ۸۰ درصد توانایی و ظرفیت ترمینال ال ان جی این کشور در جزیره «بونی» بهره برداری نماید.
این مقام ارشد اتحادیه اروپا همچنین افزود: آنها (مقامات نیجریه) به ما اعلام کرده اند که مجددا در پایان ماه آگوست برای مذاکره باز خواهند گشت و ما فکر می کنیم که شاهد یک پیشرفت واقعی در روند کار باشیم.
اتحادیه اروپا همچنین طی هفته های گذشته، قراردادهایی جداگانه با جمهوری آذربایجان برای تامین نفت و گاز خود امضا کرده و در پی انتقال گاز ترکمنستان به اروپا از طریق ترکیه نیز هستند.
بحران انرژی و تلاش اروپا برای بازگرداندن ایران به برجام
بخشی از تلاش و تاکید رهبران اروپا برای بازگرداندن تهران به مذاکرات برجامی و به نتیجه رسیدن هر چه سریعتر این مذاکرات ریشه در نیاز این بلوک به نفت و گاز ایران دارد. این تلاش ها به ویژه پس از سفر نا موفق بایدن به عربستان و عدم توانایی وی برای متقاعد کردن و گرفتن قول مساعد از محمد بن سلمان برای افزایش تولید نفت، دو چندان شد که به عنوان مثال، می توان به گفتگوی تلفنی امانوئل مکرون و سید ابراهیم رئیسی، روسای جمهور فرانسه و ایران اشاره کرد.
درست پس از انجام این سفر، تلاش های مقامات آمریکایی در چارچوب احیای برجام نیز شدت و قوت گرفته است. باید به یاد داشت که تامین منابع نفت و گاز اندک از کشورهایی چون نیجریه، جدا از خطرات مربوط به حضور گروه های تروریستی مانند بوکو حرام و یا القاعده در این کشور که قطعا دست به تخریب خطوط لوله نفت و گار صادراتی این کشور خواهند کرد، صرفه اقتصادی چندانی نیز در بر نخواهد داشت. در خصوص جمهوری آذربایجان نیز باید گفت که بر اساس اعلام مقامات این کشور، منابع گازی آنه با توجه به حرکت باکو به سمت صنعتی شدن در حدی نیست که بتوان روی صادرات آن به اروپا، حساب چندانی باز کرد.
اما مشکل ترکمنستان که توانایی تامین چشمگیر منابع گازی مورد نیاز اروپا را دارد نیز این است که اساسا سه راه برای انتقال گاز این کشور وجود دارد: انتقال ال پی جی با کشتی به باکو و ادامه سیر به سمت ترکیه و اروپا، انتقال از طریق خط لوله دریایی که ساخت آن زمان و هزینه زیادی می طلبد و یا سوآپ گازی با ایران.
ظاهرا به همین دلیل، اروپا به دنبال یافتن شریکی مطمئن و در عین حال، توانا در تامین منابع مورد نیاز خود در بخش نفت و گاز است که همین موضوع می تواند در مذاکرات برجام به عنوان برگ برنده به ما کمک شایانی نماید. اما این موضوع را نیز باید مد نظر قرار داد که برگ های برنده در مذاکرات بین المللی، عمری دائمی ندارند. کما اینکه پیش از اعمال تحریم های نفتی، شاید کمتر کسی فکر می کرد که جهان بتواند برای چند سال از نفت ایران بی نیاز مانده و منابع جایگزین برای آن پیدا نماید.
در صورت موافقت عربستان برای افزایش میزان صادرات نفتی خود در قبال اخذ امتیازی ویژه از غرب، از ارزش برگ برنده ایران تا حد زیادی خواهد کاست.
توجه داشته باشیم که ونزوئلا نیز برای سال ها تحت تحریم های غرب قرار داشته و اکنون صادرات نفت خود به اروپا را از سر گرفته و از برگ برنده خود در زمان درست استفاده کرده است. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که حل تخاصم میان دو بازیگر در صحنه بین المللی غالبا از یک نقطه همکاری مشترک آغاز شده و نمی توان سال ها کدورت و نگاه بدبینانه به یکدیگر را یک شبه از میان برداشت؛ نکته ای که دولت کاراکاس ظاهرا به خوبی متوجه آن شده و باب مراوده و مذاکره با غرب را از همین صاردات اندک نفتی گشوده است.
همچنین باید سیاست اتحادیه اروپا به نام «تحول سبز» که در سال ۲۰۱۹ و در پی کنوانسیون تغییرات اقلیمی پاریس آن را اتخاذ کرده نیز توجه داشت. بر اساس این سیاست، تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا موظفند از میزان وابستگی خود به سوخت های فسیلی کاسته و به سمت انرژی های تجدید پذیر حرکت نمایند.
اگرچه هنوز زمان زیادی برای تحقق این رویا نیاز است، اما نباید متصور شد که جهان برای همیشه وابسته به ایران باقی خواهد ماند و بهتر است تا برگ برنده نفت را در دست داریم از آن برای کسب امتیاز منظقی بیشتر در جریان مذاکرات از آن استفاده نماییم.
نظر شما