بازار، گروه استانها: مشارکت مردم در اقتصاد و سرازیر کردن سرمایههای مردمی هر چند اندک، میتوان مصداق قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود است اما در استان سمنان متأسفانه شاهد هستیم که سرمایههای مردمی عمدتاً سر از بازارهای طلا، دلار حتی بین کوین و در بین متمولان جامعه به خودرو، خانه و مغازه بدل میشود.
با ضرباتی که بورس از سیاست گذاری، قیمتگذاریهای دستوری و دخالتهای سیاسیون خورد، مقداری شیوههای سرمایه گذاری مردم که تازه داشت جان دوبارهای میگرفت، تغییر کرد و در واقع به لاک خود، بازگشت. سرمایههایی که تازه سر از لاک بیرون آورده و به سمت اقتصاد تولید محور و کارخانهها و سهام شرکتها میرفت.
مردم اما با دیدن تلاطمهای اقتصادی و شرایط بورس و حتی وضعیت ارزهای دیجیتال بازهم به فکر همان روشهای سنتی یعنی خودرو، طلا، دلار و در بهترین حالت بانکها رفتند و این سبب شده تا نقدینگی بسیاری که میتواند نصیب تولید شود، دریغ و سر از بازارهای موازی دلال گونه در بیاورد.
با حسن همتیان کارشناس اقتصادی درباره موانع سرازیر شدن سرمایههای مردمی به سمت تولید به گفتگو نشستیم.
* در ابتدا پیرامون مدلهای سرمایه گذاری مردم بگویید و موانع سرازیر شدن آن به سمت تولید را در چه میبینید؟
بررسی مدلهای سرمایه گذاری در استان سمنان نشان میدهد که کمترین میزان سرمایههای مردمی جذب بازار تولید و اشتغال میشود به عبارت دیگر مردم ترجیح میدهند که سرمایههایشان را در بازارهای موازی مانند طلا، بورس، مسکن، حتی خودرو و … قرار بدهند چرا که احساس میکنند سود نسبتاً تضمین شده تری را برایشان دارد.
مقوله سرمایه گذاری به خصوص در ماههای جاری که فصل برداشت محصولات کشاورزان استان سمنان است و پول نسبتاً قابل توجهی از اراضی کشاورزی استحصال میشود، موضوع سوق دادن سرمایههای مردمی بار دیگر مطرح شده است.
بررسی مدلهای سرمایه گذاری در استان سمنان نشان میدهد که کمترین میزان سرمایههای مردمی جذب بازار تولید و اشتغال میشود
عدم ورود سرمایههای مردمی به بازار تولید و اشتغال دارای علل مختلفی است که یکی از انها مشکلات واحدهای تولیدی ریز و درشت در استان سمنان و نگرانی مردم از بابت دریافت سود و اصل پولهایشان است در واقع کسی که سالها تلاش کرده و با کارمندی یا هر شغل دیگری مقداری سرمایه جمع کرده بسیار در قبال آن محتاط میشود. مردم وقتی میبینند که کارخانههای با مشکلات عدیده ای روبرو میشوند ترس دارند که سرمایههایشان را به حوزه تولید سرازیر کنند در این بین اما دولتیها هم در این دو دهه اخیر به خصوص کار خاصی را برای تغییر این نگرش انجام نداده اند حال آنکه عمده مشکلات تولید میتواند با تزریق نقدینگی برطرف شود.
مثلاً با به روز شدن وسایل و ماشین آلات کارخانهها، میتوان تولید و اشتغال یک واحد تولیدی را در بخشهای صنعتی و دامداری و … ارتقا داد و سود بیشتری را نیز نصیب کارخانه دار و مردم کرد که این موضوع میتواند یکی از مقاصد سرمایههای مردمی باشد.
* در این باره چه اقدامی باید صورت میگرفت و نشد؟
خیر اتفاقاً دوم مشکل اما اینجا است که ما درباره مزیتهای سرازیر کردن سرمایههای مردمی به سمت تولید، کاری در خور و شایسته صورت نداده ایم در واقع انقدر که مردم تبلیغات بانکها و سودهایشان را به سپردههای بانکی در تلویزیون و رسانهها دیده اند، از حال و احوال کارخانههای مهم شهر محل زندگی خودشان بی اطلاع هستند.
در حالی که میتوان با تزریق سرمایههای مردمی به کارخانهها و رونق تولید در کنار موضوع اشتغال جوانان و تامین نیازهای شهرستانها استان و حتی کشور و شاید خیز برداشتن برای صادرات، سود بیشتری را هم نسبت به سپردههای بانکی به سرمایه گذاران اعطا کرد.
* مشکل کجاست؟
مشکل اینجا است که مردم به این باور نرسیده اند که حتی سرمایههای خردی مانند ۵۰ میلیون تومان هم میتواند به یک کارگاه، دامداری، بوم گردی و … کمک شایانی کرده و حتی سرنوشت آن را تغییر دهد لذا پولهای مردم در اشلهای خرد بین ۲۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان راهی بازارهایی مانند دلار میشود که برای اقتصاد کشور و استان سمنان بی فایده است و عجیب آنکه سود تضمین شده تری هم نسبت به کارخانهها ندارند.
در بهترین حالت سرمایههای مردمی در بانکها سپرده میشود، بانکها آن را به وام تبدیل و باز هم به تولید تزریق میکنند با این تفاوت که شیوه بنگاه داری مبتنی بر سود یک طرفه بانکها به جای شراکت، سبب شده تا بسیاری از واحدهای تولیدی ما تحت تملک بانکها در بیایند و سودهای سرشاری را نصیب بانکها کرده است بانکهایی که اتفاقاً سودشان در این است که کارخانهها نتوانند اقساط وام شان را پرداخت کنند!
* به بحث باز گردیم، آیا مردم در ارتباط با سرمایهگذاری مشاوره خوبی هم میگیرند؟
اتفاقاً مشکل بعد را باید در فقدان وجود گروههای رایزن اقتصادی و سرمایه گذاری دانست که به صورت مشاور و به شکل علمی داشتههای قابل سرمایه گذاری در استان را احصا و پیشنهاد کنند و در نهایت شرکتهایی مانند سبدگردان ها هستند که آن هم فعالیتشان محدود به بورس است در صورتی که میتوان بستههای سرمایه گذاری را با هر سرمایهای از ۵۰ میلیون تومان در یک دامداری تا ۵۰ میلیارد تومان در کارخانه فولاد معرفی و از مردم خواست تا سرمایههایشان را به سمت تولید و رونق اقتصادی سرازیر کنند.
مشکل بعد را باید در فقدان وجود گروههای رایزن اقتصادی و سرمایه گذاری دانست
۵۰ میلیون تومان شاید در وهله اول به چشم نیاید اما باید دقت داشت که همین موضوع میتواند یک بومگردی را از این رو به آن کند یا حتی میتوان به تجمیع ۳۰ سرمایه ۵۰ میلیون تومانی فکر کرد و در مجموع دستگاهی را برای کارخانهای خریداری و نصب کرد لذا ما هیئت رایزن اقتصادی که بتواند طرح پیشنهاد دهد نداریم و لذا هر زمان که سرمایه گذاری به استان میآید تازه به فکر میافتیم که به دستگاههای اجرایی تلفن کرده و از آنان بخواهیم طرحی را پیشنهاد دهند.
* گفتید موانع متعدد هستند آیا بازهم میتوانید اشاره کنید؟
معضل دیگر که باید به آن اشاره کرد این است که نگرش اقتصادی در بین مردم ما ترویج نشده است در حالی که در سیستم آموزش و پرورش بسیاری از کشورها جهان مفاهیم پایهای در علم اقتصاد شامل سرمایه گذاری، سپرده، پس انداز، مشارکت و … به کودکان و حتی نونهالان آموزش داده و در مدارس نیز تدریس میشود. از آنجایی که چنین چیزی در کشورمان وجود ندارد و از سوی دیگر در عین شگفتی همه خودشان را عالم اقتصادی و کارشناس بورسی و… میدانند در زمینه اقناع مردم به موضوع سرمایه گذاری با مشکل روبرو هستیم.
به زبان ساده مردم داشتن منابع درآمد حتی با سرمایههای اندک در کنار شغل اصلی شان را اصلاً باور ندارند و ضرورتی هم برای آن احساس نمیکنند. دیگر مانع ورود سرمایههای مردمی به بازارهای تولیدی و اشتغال زا، ریسک بالای تولید در کشورمان و بالطبع استان سمنان است.
در واقع سیاستهای حمایت از تولید داخلی زمانی جواب میدهد که شما بتوانید ریسک تولید را کاهش دهید از آنجایی که کشورمان تحریم است و با مشکلات سوء مدیریت اقتصادی نیز دست و پنجه نرم میکند به خصوص در دو دهه اخیر نتوانسته ایم شاهد کاهش ریسک پذیری تولید و سرمایه گذاری باشیم. ریسک سرمایه گذاری در تولید مانع بزرگی بر سر راه ورود سرمایههای مردمی است و جالب اینکه بازارهای دلار و طلا و بیت کوین و حتی بورس هم از این قاعده مستثنی نیستند اما از لحاظ روانی مردم فکر میکنند که هرگز طلا در کشور ارزان نمیشود!
* یعنی مردم نمیدانند که میتوان با سرمایههای اندک هم به تولید کمک کرد؟
به عبارتی بله؛ معضل بعدی که باید به آن اشاره کرد همین مقوله است یعنی تصور نادرستی که از سرمایه گذاری بر کشور حکم فرما شده به عبارت دیگر مردم فکرش را هم نمیکنند که میتوان با سرمایهای مثلاً ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان یک واحد بومگردی، دانش بنیان، کشاورزی، دامپروری و … را در محل زندگی شان از این رو به آن رو کرد.
مردم داشتن منابع درآمد حتی با سرمایههای اندک در کنار شغل اصلی شان را اصلاً باور ندارند
برای مثال واحدهای دانش بنیان که عمدتاً جوان و با انگیزه و مملو از ایده و طرح هستند عمدتاً با مشکلات نقدینگی زیر ۲۰۰ میلیون تومان روبرو هستند و حتی بعضاً نمیتوانند هزینه ۵۰ میلیون تومانی پول پیش یک دفتر را بدهند از آنجا که سرمایه گذاری در بین عوام با کلمه میلیارد همراه شده، تزریق نقدینگی کمتر از این میزان به تولید را به راستی اصلاً سرمایه گذاری نمیدانیم و لذا این تصور باعث میشود که موانع ذهنی متعددی پیش پای سرمایه گذاری مردمی باشد.
در حالی که بسیاری واحدهای تولیدی در همین استان سمنان وجود دارند که با سرمایه ۲۰ تا ۲۰۰ میلیون تومانی حتی از رکود کامل به تولید کامل تغییر وضعیت خواهند داد که نمونه آن در دامپروری، فرآوری و مشاغل روستایی و کارگاههای خرد و … میتوان دید.
* در خاتمه
در نهایت باید گفت تهیه پکیجهای سرمایه گذاری با هر مبلغی از ۵۰ میلیون تومان تا ۵۰۰ میلیارد تومان از بومگردی و کارگاههای خرد شهری و روستایی تا کارخانههای قطعه سازی و فولاد و … حلقه مفقوده استان سمنان است و لذا شاهد هستیم که کارگاههایی مثلاً در زمینه تولید فرش برای ۵۰ میلیون تومان هزینه تهیه نخ رو به تعطیلی گذاشته اند حال باید دید که آیا این دیدگاه در استان سمنان و بین آحاد جامعه تغییر خواهد کرد یا خیر؟
نظر شما