به گزارش بازار به نقل ازش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، برخی بر این باورند که ساختار کریپتوکارنسی و فلسفه این بازار هرگونه دخالت مستقیم و غیرمستقیم قانونگذار و سیاستگذار را نفی میکند. در مقابل نیز عدهای بر این باورند که این بازار نیز مثل هر بازار مالی دیگری نیازمند وضع قوانین برای جلوگیری از تضییع حقوق افراد ضعیفتر و سرمایههای کوچکتر است.
با تمام این تفاسیر هنوز هیچ قانون مشخص و مدونی برای بازار رمزارزها وضع نشده است.
تمرکز فدرال رزرو بر قانونگذاری استیبل کوینها
در ماه جولای سال گذشته، جروم پاول؛ رئیس فدرال رزرو در مورد علاقه این نهاد به قانونگذاری استیبل کوینها و پتانسیل ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) صحبت کرد. استیبل کوینها (برای مثال تتر و کوین USD) دستهای از ارزهای رمزپایه هستند که ارزش خود را به یک ارز فیات موجود، مانند دلار آمریکا، مرتبط میکنند. این مورد به تثبیت ارزش آنها کمک میکند، بنابراین آنها برخلاف داراییهای دیجیتالی فاقد ثبات مانند بیتکوین برای پرداخت های دیجیتال مناسبتر هستند. در حالت ایدهآل، این سکهها توسط ذخیره ارزی که به آن گره خوردهاند تعهد میشوند، اما امروزه مقررات رسمی کمی برای اجرای آن وجود دارد. پاول آنها را با صندوقهای بازار پول یا سپردههای بانکی مقایسه کرد که دارای چارچوب نظارتی قوی در ایالات متحده است. او گفت: «در حال حاضر قانون مدونی برای استیبل کوینها وجود ندارد و اگر قرار است آنها بخش قابل توجهی از جهان پرداخت باشند -که ما فکر نمیکنیم داراییهای رمزنگاری شده باشند، اما ممکن است استیبل کوینها باشند - پس ما به یک چارچوب نظارتی مناسب نیاز داریم که صادقانه بگویم چیزی در حال حاضر تحت این عنوان وجود ندارد.
اکنون پس از گذشت قریب به یکسال از این اظهارنظر، هنوز همان حرفهای قدیمی از طرف رییس فدرال رزرو تکرار میشود بی آنکه خبری از اقدامات موثر در این زمینه باشد.
دیدگاه رئیس بانک مرکزی اروپا در رابطه با رمزارزها
کریستین لاگارد، رییس بانک مرکزی اتحادیه اروپا در اظهارنظر خود در ماه می گفت: رمز ارزها هیچ بنیادی ندارند و باید به گونهای تنظیم شوند که مردم را از قمار با پس انداز زندگی خود دور کند.
لاگارد به تلویزیون هلندی گفت که نگران افرادی است که درکی از ریسک ها ندارند، همه دارایی خود را از دست خواهند داد و به شدت ناامید خواهند شد، به همین دلیل است که من معتقدم که این موضوع باید تنظیم شود.
بازارها، با رهبری ارزهای بیت کوین و اتر ۵۰ درصد نسبت به اوج سال گذشته کاهش یافتهاند. در عین حال، این طبقه از دارایی با بررسی دقیقتر از سوی تنظیم کننده ها مواجه است که نگران خطراتی هستند که ممکن است برای سیستم مالی ایجاد کند.
لاگارد گفت که نسبت به ارزش کریپتو بدبین است و آن را با یورو دیجیتال بانک مرکزی اروپا (پروژه ای که ممکن است در چهار سال آینده به نتیجه برسد) مقایسه میکند. او گفت: ارزیابی بسیار متواضعانه من این است که هیچ ارزشی ندارد، بر اساس هیچ است، هیچ دارایی بنیادینی وجود ندارد که به عنوان لنگر ایمنی عمل کند. " لاگارد گفت که خودش هیچ رمز ارزی ندارد زیرا من می خواهم آنچه را که موعظه میکنم عمل کنم. اما همانطور که یکی از پسرانش برخلاف توصیه او در رمز ارز ها سرمایه گذاری کرد، گفت : "او فردی آزاد است. "
آیا رمزارزها واقعا نیازمند قانونگذاری هستند؟
در ابتدای ماه جاری میلادی، کریستوفر جی، والر از اعضای فدرال رزرو در خصوص قانونگذاری برای بازار رمز ارزها سخنرانی کوتاه و متفاوتی کرد که در ادامه خواهد آمد:
از فرصتی که برای شرکت در این بحث جالب دادید متشکرم. خوشحالم که با چنین ترکیب خوبی از کارشناسان دانشگاهی، صنعتی و رسمی در مورد موضوعی با اهمیت واقعی برای آینده سیستم مالی صحبت میکنم. هدف من صحبت در مورد چرایی و چگونگی قانونگذاری بازار داراییهای رمزنگاری شده نیست.
درعوض، میخواهم مشاهداتی را ارائه دهم که امیدوارم به تمرکز بحث و ایجاد سوال در جای صحیح کمک کند. مسئله اصلی در مقررات دارایی های رمزنگاری، نحوه محافظت از سرمایه گذاران رمزنگاری پیچیده نیست. مساله این است که بقیه افراد چگونه در مقابل این ریسکها محافظت شوند.
با هر معیاری، پنج سال گذشته رشدی باورنکردنی در بازارهای داراییهای دیجیتال بوده است. هر جنبه ای از آنها، از پروتکل ها و پلتفرم ها، تا ابزارها و واسطه ها، گسترش یافته است. آگاهی عمومی و توجه دولت افزایش یافته است. مهمتر از همه، خود کریپتو از مجموعهای محدود از سکهها بهمنظور ارائه روشهای پرداخت جایگزین برای تأمین مالی غیرمتمرکز یا ترتیبات «DeFi» که به منظور ارائه جایگزینهایی برای طیف وسیعی از محصولات و خدمات مالی است، تکامل یافته است.
نوآوری به سرعت اتفاق می افتد و بسیاری از افراد و گروههایی که در این اتاق نمایندگی میشوند، استفادههای جدیدی از این فناوری در امور مالی پیدا کردهاند.
طبق قانون یا عمل، بسیاری از محصولات و فعالیتهای مرتبط با رمزنگاری در بین شکافهای ساختارهای قانونی و نظارتی سنتی، بیرون از به اصطلاح «محیط نظارتی» قرار میگیرند. در آن محیط، پشتیبآنهای عادی و شبکههای ایمنی مالی سنتی لزوماً یا بهطور قابل اعتمادی اعمال نمیشوند. نوسانات بالا یک قاعده است، نه استثنا. کلاهبرداری و سرقت به طور منظم، اغلب در مقیاس بزرگ رخ می دهد. تمام گزینهها همیشه روی میز است و شما با مسئولیت خود انتخاب میکنید.
برخی از معامله گران DeFi این پویایی ها را به خوبی درک میکنند. حتی اگر این اصل را نپذیرند هم، این مهم به عنوان وضعیت طبیعی یک بازار جدید، هیجان انگیز و نسبتاً غیرقابل تنظیم وجود دارد.
در این میان یک نکته وجود دارد: Crypto و DeFi ممکن است جدید باشند، اما مفهوم این نوع از بازارهای آزاد امری جدید نیست. به نقل از پروفسور دبورا اسپار این تکنولوژیها یک حرکت تند در امتداد مرزهای فناوری در لحظهای از زمان است و فرصتهای جدیدی را برای تجارت و میل فوقالعاده در میان کارآفرینان مشتاق ایجاد میکند. در هر کدام از این موارد، جهش تکنولوژیکی شکاف سیاسی نیز ایجاد میکند. به عبارت دیگر، نوآوری، شرکتها را قادر میسازد تا در حوزههای جدیدی از فعالیت، فارغ از قوانین یا مقرراتی که ممکن است آنها را در قلمروی تثبیتشدهتر مقید کند، بازی کنند.
از مصادیق این موضوع میتوان به تجارت دریایی از راه دور در دهه ۱۴۰۰، گسترش حمل و نقل ریلی در آمریکای قرن نوزدهم و رشد انفجاری تأمین مالی آنها توسط بانک ها، انفجار ترانزیستوری در دهه ۶۰ و ۷۰ و اینترنت در دهه ۹۰ اشاره کرد. اما با ظهور فناوری جدید و فقدان قوانین روشن برای آن برخی از ثروتهای جدید به دست آمد، در حالیکه برخی دیگر از دست رفتند.
این نوع بازارها نکات جذابی نیز دارند. ورود اغلب ارزان و خروج اغلب سریع، رقابت شدید و ناکارآمدی کشنده ویژگیهای این بازار هستند. بنابراین بازسازی و بهبود به سرعت اتفاق میافتد. ایدهها، شیوهها و فناوریهایی که در این تلاطم زنده میمانند، در نهایت میتوانند بازارهای قدیمیتر و آرامتر را متحول کرده و بهبود بخشند. همانطور که قبلاً در زمینه استیبل کوینها گفتم، این سرریزهای مثبت میتوانند (در شرایط مناسب) وضعیت همه را بهتر کنند.
از منظر بسیاری از فعالان بازار -کسانی که در این سختی و رکود زنده میمانند و رشد میکنند- مقررات نه تنها ضروری نیست، بلکه اثر معکوس نیز دارد. هزینه ها را افزایش میدهد، موانعی برای ورود ایجاد میکند و نوآوری را از بین میبرد. ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که سرمایهگذاران با تجربه میدانند که به چه حوزهای وارد میشوند، و اینکه آنها درخواست حمایت نمیکنند زیرا معتقدند نیازی به آن وجود ندارد. با توجه به موارد یاد شده، این بحث مطرح میشود که چرا باید مقررات را وارد فضایی کنیم که نیازمند مقررات نیست؟ (بدون وضع قوانین و مقررات، مسیر، اصلاح و پیشرفت را سریعتر و با کیفیت بیشتری طی میکند)
بیایید روی کاربران دارایی های رمزنگاری شده تمرکز کنیم، که نسبت به همین چند سال پیش خانواده بسیار بزرگتری شدهاند.
جدیدترین نظرسنجی فدرال رزرو در مورد تصمیم گیری اقتصادی خانوارها نشان داد که ۱۲ درصد از بزرگسالان در سال گذشته از رمزارزها استفاده میکردند یا رمزارز داشتهاند و بیش از ۹۰ درصد از این افراد رمزارزها را به عنوان یک مقصد سرمایهگذاری نگهداری کردهاند تا ابزاری برای پرداخت.
مرکز تحقیقات پیو (Pew) تعداد کاربران را حتی بیشتر از ۱۶ درصد و سایر نظرسنجی ها را تا ۲۰ درصد اعلام کرده است.
برخی از این کاربران سرمایهگذاران حرفهای باتجربهای هستند، اما برخی دیگر، اینگونه نیستند. آنها با کنجکاوی از طریق دنبال کردن داستانهای میلیاردرهای نوظهور کریپتویی یا وعدههای بازدهی بالا و قابل اعتماد، پسانداز زندگیشان جذب بازاری جدید و پیچیده رمزارز کردهاند.
نظر شما