سخاوت خیرخواه؛ بازار: پرواضح است که جمهوری اسلامی ایران میتواند در کنارِ سرمایهگذاریهای عظیم اقتصادی و گسترش روابط سیاسی، در قالب یک دیپلماسی اقتصادی کارآمد، که ما در این مقاله از آن به عنوان «دیپلماسی اقتصادی نوین» نام میبریم، پیوندهای حیاتی و راهبردی را با دولتهای منطقه و کشورهای همسایه برقرار کند و به موازات جلب اعتماد دولتها با استفاده از دیپلماسی فرهنگی و رسانهای مؤثر که بر پایه پیوندهای زبانی، تاریخی و هویتی بنا شده باشد، برای توسعه روند صادرات به کشورهای همسایه به اقناع مردم منطقه و کشورهای همسایه بپردازد.
در این مدل مفهومی، برای بررسی جنبهها و زوایای پنهان و آشکار دیپلماسی اقتصادی نوین جمهوری اسلامی ایران و تمرکز آن بر کشورهای همسایه، حداقل ۳ مدخل مطالعاتی که هر کدام دارای ۱۱ زیر معیار کلیدی است را میتوان ردگیری کرد؛ اول: تبادل فرهنگی با ابزارهای دیپلماسی فرهنگی که در آن به مواردی از جمله: ارتباطات رسمی فرهنگی؛ NGOها و نخبگان فرهنگی؛ جغرافیای فرهنگی؛ قرابت و عناصر مشترک فرهنگی؛ همراهی فرهنگی؛ هوش فرهنگی؛ هژمونیک فرهنگی، مدیریت شوک فرهنگی؛ نظام ارزشها (بایدها و نبایدها)؛ سازمانهای بینالمللی فرهنگی و استقرار رایزنان فرهنگی.
دوم: ارتباطات صلح گرا با ابزارهای دیپلماسی رسانهای که در آن به موارد کلیدی از جمله: تکنولوژی نوین ارتباطات؛ کمپین هوشمند رسانهای؛ مدیریت زمان در خبر رسانی؛ کیفیت بسته بندی خبر عطف به سیاست منطقهای؛ رسانه به عنوان جعبه ابزار دستگاه دیپلماسی؛ تاکتیکهای زبانی رسانهای در گفتمانسازی؛ موضوع محوری به جای موضع محوری؛ همکاری دو یا چندجانبه رسانههای داخلی و خارجی؛ شبکههای برون مرزی (تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاری)؛ مانیتورینگ اخبار و اهمیت به آرای جهانی و منطقهای و نهایتاً خبرنگار همراه، پرداخته و زوایای آن را مطالعه کردیم.
سوم که کمککننده دو رویکرد دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی فرهنگی است، سیاست داخلی و خارجی اقتصاد محور است که با روابط رسمی ملی و بینالمللی ایجاد میشود. در این محور، موضوعات کلیدی از جمله: سرمایهگذاری مشترک ضربدری؛ استقرار سفرای اقتصادنگر؛ استقرار رایزنان بازرگانی؛ ارتقای بازار یابی بینالمللی؛ توسعه زیرساخت تجاری منطقهای؛ توسعه شبکه حمل و نقل بینالمللی؛ توسعه کنسرسیومهای صادراتی؛ برندینگ و ساخت ایران با محوریت صنایع منتخب؛ راهکارهای نوین مبادلات ارزی؛ مقابله با تحریمها و نهایتاً پیوستن ایران به پیمانهای تجاری، اقتصادی، فرهنگی و رسانهای منطقهای را مورد بررسی و مطالعه قرار دادیم. لذا دیپلماسی اقتصادی نوین سه ضلع و ستون دارد: دیپلماسی رسانهای، دیپلماسی فرهنگی و سیاست خارجی اقتصاد محور.
پشتیبانی فکری نهادگرایان نئولیبرال
در این مدل، چارچوبِ نظری هم مبتنی بر نظریه «نهادگرایی نئولیبرال» و یا همان آموزههای مرتبط با مکتبِ نئولیبرالیسم دیده شده است. لیبرالهای نهادگرا انجام برخی مداخلات بیرونی را برای تکمیل عملکرد بازار ضروری میدانند و هوادار توسعه نهادهای اقتصادی بینالمللی نیرومندند. لیبرالها نگاه مثبت به مطبوعات و رسانه دارند. اینها معتقد هستند خیانت ورزی دولتها میتواند جلوی همکاری را بگیرد و این عدم همکاری به زیان دولتها خواهد بود. لیبرالها تداوم نقش و اهمیت دولت-ملت در مسائل بینالمللی را میپذیرند. معتقد هستند دولت همچنان بازیگر بازار محور است که به جای تعارض بر سر دستاوردهای نسبی، بیشتر به همکاری و دستاوردهای مطلق ناشی از آن میاندیشد. نهادگرایان نئولیبرال بخش خصوصی را محور توسعه میدانند.
فصل مشترک آسیبها و چالشها
در این پژوهش، مبادلات تجاری ایران با ۱۵ کشور همسایه برای ارائه تصویری از موقعیت تجاری ایران در این کشورها، چالشها و آسیبهای ورود به بازارهای صادراتی آنها را مورد واکاوی قرار دادیم. با وجود تلاش برای ارائه جزئیات مشکلات مربوط به صادرات، مولفهها و مواردی در حوزه حمل و نقل، مشکلات نقل و انتقالات بانکی به همراه شرایط ایجاد شده حاصل از تحریمهای آمریکا علیه ایران، صدور بخش نامههای متعدد و خلق الساعه، پایین بودن کیفیت کالاهای صادراتی، نبود رایزن بازرگانی و کارشناس اقتصادی کافی و تمام وقت؛ عدم آشنایی کافی بازرگانان ایرانی به زبان انگلیسی و سایر زبان کشورهای هدف، فصل مشترک تمامی آسیبها و موانع صادراتی ایران به کشورهای همسایه عنوان شد. مواردی که قطعاً بدون اصلاح و ترمیم آنها نمیتوان انتظار شکلگیری تعامل تجاری مثبت بر مبنای گسترش صادرات به این ۱۵ کشور را داشت.
از همه مهمتر، تحریم مانع بزرگی بر سر راه تجارت ایران است اما با این حال صادرکنندگان ایرانی در دوران تحریمها آنقدر تیر نامهربانی خوردهاند و با مشکلات، صادرات و واردات کردهاند که اگر روزی به جامعه جهانی بدون تحریم بپیوندند، جزو رتبههای ممتاز جهان میشوند. جمع بندی روند وضعیت تجاری ایران با ۱۵ کشور همسایه نشان میدهد در این کشورها طبق آمار سال ۲۰۲۱ به میزان ۶۱۸ میلیون نفر جمعیت وجود دارد که این کشورها در سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۵ هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داشتهاند و از این نظر در مجموع رتبه ۶۳ اقتصاد جهان را دارند.
این کشورها در سال ۲۰۱۹ مجموعاً ۲ هزار و ۶۹۴ میلیارد دلار با کشورهای جهان اعم از صادرات و واردات، تجارت داشتهاند که سهم ایران از این تجارت ۳.۰۳ درصد است. چین با اختلاف بسیار بالا یعنی بالای ۲۵ درصد از این تجارت سهم دارد و در اکثر کشورها اولین شریک تجاری آنهاست و متوسط رتبه ایران در بین بزرگترین صادرکنندگان کالا به کشورهای همسایه به طور متوسط ۳۳ است؛ یعنی به طور متوسط ۳۳ کشور جلوتر از ایران در این کشورهای همسایه در بازار رسوخ دارند. در همین راستا رتبه ایران در واردات از این کشورها ۴۷ برآورد میشود.
مجموع تجارت ۱۵ کشور همسایه با ایران طبق آمار سال ۱۳۹۹ حدود ۳۷ میلیارد دلار است که ۲۰ میلیارد آن صادرات و ۱۷ میلیارد آن واردات از کشورهای همسایه بوده است. نهایت اینکه ۱۵ کشور همسایه که مورد بررسی این پژوهش بوده در مجموع یک هزار و ۱۳۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ برای تأمین نیازهای خود از کشورهای جهان واردات داشتهاند که سهم ایران از این بازار تنها ۱.۷۶ درصد میباشد که این سهم بسیار ناچیز است. یکی از ضعفها و آسیبهایی که در این بین بیشتر خود را نشان میدهد وجود تعداد اندک رایزنان بازرگانی و کارشناسان اقتصادی ایران در این کشورهاست. ایران در سال ۱۴۰۰ تنها ۵ نفر رایزن بازرگانی در این کشورها دارد و در سفارتخانهها هم به تعداد ۴۱ نفر کارشناس اقتصادی مستقر هستند که باز تعداد بسیار اندکی است.
برای فهم بیشتر موضوع لازم است اشاره شود که آمریکا فقط در چین حدود ۲۰۰ نفر کارشناس و رایزن اقتصادی و بازرگانی دارد که تعاملات مابین بخش طرفین را برای تجارت بیشتر فراهم میکنند. نهایت اینکه هدف از این کار بررسی فرصتها و ظرفیتهای تجاری ایران برای هر کدام از این ۱۵ کشور به منظور یافتن راهکاری برای افزایش صادرات ایران به کشورهای همسایه بوده است. ایران میتواند با استفاده از مدل دیپلماسی اقتصادی نوین و بهرهگیری از ابزارهای ۳۳ گانه آن، صادرات خود به کشورهای همسایه را به مقدار قابل توجهی افزایش دهد.
نظر شما