بازار؛ گروه بین الملل: ایران و ازبکستان که از آن به عنوان «وزنه تعادل ژئوپلیتیکی» نام برده می شود، مهمترین کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی به شمار می روند که روابط آنها خارج از نفوذ بازیگران بینالمللی و براساس منافع متقابل است.
جمهوری اسلامی جزء اولین کشورهایی بود استقلال جمهوری ازبکستان را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک بین دو کشور در ۱۹۹۲ برقرار شد. نمایندگی دیپلماسی ایران در آبان ماه ۱۳۷۱ فعالیت خود را در تاشکند آغاز کرد و سفارت ازبکستان در تهران در اردیبهشت ۹۵ افتتاح شد.
روابط دوجانبه شامل موافقتنامه های زیاد بین دولتی و خصوصی در حوزه های سیاسی، تجاری، اقتصادی و فرهنگی بوده است. بر همین اساس، پویایی روابط میان دو کشور گواه ماهیت پایدار همکاری های دوجانبه است در حالی که طرفین دارای پتانسیل سیاسی و اقتصادی قابل توجه، حمل و نقل، ارتباطات و فرصت های ترانزیتی گسترده هستند.
مبادلات تجاری ایران و ازبکستان بر اساس گزارشهای رسمی در سال ۲۰۱۹ در مقایسه با سال ۲۰۱۸ با رشد قابل توجه ۳۸ درصدی به رقم ۴۰۰ میلیون دلار نزدیک شد. در سال ۲۰۲۰ اما به دلیل رکود اقتصادی و تجارت جهانی در نتیجه شیوع کرونا، تجارت دو کشور کاهش چشمگیری یافت.
براساس آمارهای موجود حجم مبادلات تجاری ایران و ازبکستان از ماه آوریل تا دسامبر ۲۰۲۱، به رقم ۴۰۷ میلیون دلار رسید که از این رقم ۳۱۰ میلیون دلار صادرات ایران به ازبکستان و ۹۷ میلیون دلار واردات ایران از این کشور بود. بررسیهای آماری در این زمینه حاکی از افزایش تدریجی حجم تجارت بین دو کشور است در حالی که این انتظار وجود دارد تا حجم مناسبات به حدود یک یا حتی دو میلیارد دلار در سال برسد.
طبق گزارش های گمرک ایران، در سال ۲۰۲۱، بیش از ۶۰۰ قلم کالا به ازبکستان صادر شد. مهم ترین اقلام صادراتی ایران محصولات فولادی شامل میلگرد، پروفیل، شمش فولادی و غیره و محصولات شیمیایی و پتروشیمی از جمله پلی پروپیلن، پلی اتیلن، پلی استارین و.. با سهم بیش از ۵۰ درصد صادرات در کنار محصولات کشاورزی متشکل از مرکبات، خرما، کیوی و سیب زمینی و دستگاه های سنگ شکن بوده است.
با توجه به این که ازبکستان کشوری دوگانه محصور در خشکی است، برای تامین نیازهای داخلی و همچنین صادرات کالاها و محصولات تولیدی نیازمند دسترسی به بنادر و دریای آزاد است
در مقابل، عمدهترین محصولات صادراتی ازبکستان به ایران پنبه، الیاف، فلزات آهنی و غیرآهنی، کود معدنی، الیاف شیمیایی گزارش شده است. امروزه بیش از ۳۰۰ شرکت با سرمایه ایرانی در ازبکستان در حال فعالیت هستند که فقط در سال ۲۰۲۱ برابر با ۴۱ شرکت جدید ایرانی در ازبکستان به ثبت رسید. البته این شاخصها به هیچ وجه با ظرفیت های تجاری دو کشور انطباق ندارد و انتظار میرود زمینه برای تحقق ظرفیتهای دو کشور فراهم شود و بر همین اساس ضروری است تا نقشه راه همکاری های تجاری و اقتصادی طرفین تدوین و تبیین شود.
حوزه ترانزیت؛ کلیدیترین محورهای همکاری ایران و ازبکستان
با توجه به این که ازبکستان کشوری دوگانه محصور در خشکی است، برای تامین نیازهای داخلی و همچنین صادرات کالاها و محصولات تولیدی نیازمند دسترسی به بنادر و دریای آزاد است. از این رو این کشور، سیاست متنوع سازی مسیرهای ترانزیتی و حمل و نقلی را مد نظر قرار داده در حالی که مهم ترین فرصت و مزیت اقتصادی ایران در رابطه با ازبکستان، نیز کریدورهای ارتباطی و ترانزیتی است.
کریدور حمل و نقلی و ترانزیتی چهارجانبه ایران، ازبکستان، ترکمنستان و عمان که به عنوان موافقتنامه عشق آباد شناخته می شود، در سال ۲۰۱۱ بین کشورهای عضو به امضا رسید. به منظور راه اندازی این کریدور، شورای هماهنگی موافقتنامه مذکور با هدف تسهیل تردد در مسیر آسیای مرکزی به خلیج فارس و دریای عمان و بالعکس شکل گرفت، به طوری که چندین نشست کارشناسی بین کشورهای عضو موافقتنامه برگزار شد.
تمایل ازبکستان به مشارکت در پروژه ترانزیتی افغانستان_ ایران_ هند آن هم در شرایط تحولات موجود در افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان، بیانگر علاقه مندی ازبکستان و توجه ویژه دولت به بندر چابهار است که با توجه به توسعه مناسبات این کشور با هند و افغانستان، بر روی این مسیر تمرکز خاصی کرده است
اما در این میان، همه گیری کووید و برخی از محدویتها در حوزه حمل و نقل موجب عدم فعالسازی پروژه شد، تا اینکه موضوع این کریدور در دیدارهای رئیس جمهور ایران و ازبکستان در حاشیه اجلاس سران کشورهای عضو شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجیکستان و همچنین سران کشورهای عضو اکو در عشق آباد مورد تاکید طرفین قرار گرفت. بر همین اساس، مقرر شد تا مقدمات کار برای برگزاری نشست وزرای حمل و نقل عضو این موافقت نامه فراهم گردد.
از طرفی، تمایل ازبکستان به مشارکت در پروژه ترانزیتی افغانستان_ایران_هند آن هم در شرایط تحولات موجود در افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان، بیانگر علاقه مندی ازبکستان و توجه ویژه دولت به بندر چابهار است که با توجه به توسعه مناسبات این کشور با هند و افغانستان، بر روی این مسیر تمرکز خاصی کرده است.
بر همین اساس، به منظور تحقق این پروژه، ضروری است تا برنامه ریزی دقیقی در خصوص راه اندازی و فعالسازی کریدور شمال_جنوب، کریدور خلیج فارس_دریای سیاه، کریدور شرق ایران در چارچوب کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ازبکستان صورت گیرد.
افزایش و توسعه پروازهای مستقیم بین ایران و ازبکستان به ویژه در شرایط کاهش محدودیت های کرونایی و افزایش تقاضا به ویژه برای سفرهای توریستی و تجاری یکی از زمینه هایی است که می تواند منجر به تقویت روابط اقتصادی در حوزه گردشگری میان طرفین شود.
از طرفی، ظرفیتها و پتانسیلهای دو کشور میتواند بر توسعه کانونهای کنونی (مانند سوریه و افغانستان) در جهان و در نتیجه شکلگیری نظام بینالمللی جدید تأثیر بگذارد. از طرفی، صلح، ثبات و قابل پیش بینی بودن روابط آنها به دلیل نزدیکی جغرافیایی، تاریخی، مذهبی و فرهنگی، منابع اقتصادی و انسانی می تواند به ثبات و صلح در خاورمیانه، مناطق آسیای مرکزی و جنوبی کمک کند.
در مقابل، عدم همکاری نزدیک و هماهنگی تلاشها بین ازبکستان و ایران، همانطور که زمان ثابت کرده است، باعث حفظ درگیری های منطقهای از جمله در افغانستان شده و به عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی منطقه از جمله سرزمین های خودشان کمک میکند.
علاوه بر آن، برخی از کارشناسان معتقدند که مادامی که جهان در حال تغییر و دگرگونی است، این امر می تواند هویت فرهنگی_تمدنی، ارزش های مذهبی و سنت های مشترک آنها را نیز به خطر بیندازد.
با وجود آن که موقعیت و اقتصادهای دو سرزمین مکمل یکدیگرند، اما در سه دهه گذشته، متأسفانه، ایران و ازبکستان سطح همکاری بسیار پایینی داشته اند که عمدتاً در سطح جامعه مدنی شامل تجارت شاتل، تعداد کمی از ارتباطات غیرنظامی و دانشگاهی بوده است.
بر همین اساس، زمان حل این مشکل فرا رسیده است، زیرا با وجود برخی از تنش های ژئوپلیتیکی و بی ثباتی اجتماعی_اقتصادی در این مناطق و مسائل نابسامان بین المللی، بی ثباتی منطقه تشدید خواهد شد. همچنین این موضوع می تواند تحقق کلان کریدورهای حمل و نقل آینده مانند چابهار، شمال_جنوب و غیره را به چالش بکشد.
موانع موجود در روابط فی مابین
این چالشها در سه حوزه قابل بررسی است. یک بحث این است که هیچ گاه اراده جدی از سوی ایران برای حضور تجاری و اقتصادی در منطقه مشاهده نشده و مسیر تجاری ایران در منطقه مسیری شخص محور بوده است.
یعنی نگاه جامعی وجود نداشته تا بتواند بسیاری از مشکلات از جمله مسائل مربوط به زیرساختهای حمل و نقل که مهمترین مانع توسعه روابط ایران با کشورهای حوزه اوراسیا بوده را حل کند. این نگاه جامع باید هم در حوزه قوانین تسهیل کننده، گمرک و قوانین حمل و نقل وجود داشته باشد.
مسئله مهم دیگر، حاکم بودن نگاه امنیتی در ازبکستان نسبت به توسعه روابط با ایران و هراسی که از رشد اسلام گرایی و اینکه ایران متولی اسلام گرایی است، بوده است. مانع دیگر، اختلافات میان ازبکستان و تاجیکستان در زمینه سد سازی بود و از آنجایی که ایران تمرکز زیادی در حوزه سد سازی داشت، روابط ایران و ازبکستان نیز تحت تاثیر قرار گرفت. البته زمانی که مسئله میان ازبکستان و تاجیکستان حل شد، چالش موجود در توسعه روابط ایران و ازبکستان تقیل پیدا کرد.
موضوع با اهمیت دیگر، نقش بازیگران و عاملین خارجی است که همواره تلاش کرده تا حضور ایران در آسیای مرکزی کم رنگ شده و کاهش یابد. نمونه این تلاشها را میتوان در سیاستهای تحریمی و منزوی ساختن ایران از سوی بلوک غرب به ویژه امریکا مشاهده کرد. این مسائل منجر به ایجاد چالشهای جدی در توسعه روابط دوجانبه با ازبکستان و به طور کلی مناسبات ایران در این منطقه شده است.
با این حال، در صورتی که دو کشور به تدوام روابطی مبتنی بر ظرفیتهای خود بپردازند و موضوعاتی مانند تهاتر کالا و برگزاری نمایشگاههای مشترک را به منظور شناساندن پتانسیلها به تجار طرف مقابل مد نظر قرار دهند در حالی که سازوکارهای لازم را برای تداوم فعالیتها و ارتقاء سرمایهگذاری پیگیری می کنند، در آن صورت می توان به دستیابی به چشم انداز مثبت تجارت دوجانبه امیدوار بود.
نظر شما