وحید پورتجریشی؛ بازار: توسعه حمل و نقل عمومی در جهان همواره یکی از اهداف اصلی دولت ها و سازمان های بین المللی محسوب شده و در الگوهای توسعه مبتنی بر ترانزیت (TOD) شهری نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
در خصوص مزایای حمل و نقل عمومی نیازی به توضیح زیادی نبوده و همه ما، کم و بیش در خصوص این موضوع مطالب زیادی در رسانه ها و مقالات علمی شنیده و خوانده ایم. اما نحوه اجرای توسعه حمل و نقل امری است که در هر جامعه ای بر اساس مدل های شهرسازی، سیاست های کلی و عمومی دولت وهمچنین متناسب با بودجه در نظر گرفته شده برای این بخش، متفاومت است.
اهمیت حمل و نقل عمومی در کشورهای توسعه یافته تا حدی است که در بسیاری از این کشورها مانند آلمان و اتریش، اساس سیاست دولت در این زمینه، کاهش مصرف سوخت و انواع آلایندگی ها در کنار بسیاری از هزینه های جانبی و غیر مستقیم دیگر مانند هزینه های بیماری های ناشی از آلودگی هوا است که در بلند مدت می تواند هزینه های گزافی را روی دست دولت ها و مردم بگذارد.
لذا در چنین کشورهایی، اعتقاد دولت ها بر این اساس استوار است که اساسا حمل و نقل عمومی، بازوی قدرتمند دولت در رسیدن به اهداف یاد شده محسوب شده و نیازی به چشمداشت دولت به هزینه های حاصل از این بخش نیست. بلکه بر عکس، دولت ها در بسیاری از موارد حاضرند سوبسیدهای قابل توجهی برای توسعه حمل و نقل عمومی در نظر بگیرند تا از بسیاری هزینه های گزاف بعدی جلوگیری نمایند.
هزینه مصرف سوخت در ایران
متاسفانه طی سال های گذشته، هیچ یک از دولت ها آنطور که باید و شاید اهمیت توسعه حمل و نقل عمومی را درک نکرده و یا در بهترین حالت، توسعه این بخش مهم در زمره اولویت های آنها قرار نداشته است. همین موضوع، منجر به شکل گیری و افزایش دشواری های اقتصادی و اجتماعی بزرگی چون افزایش مصرف سوخت و یارانه تخصیص یافته به آن، ترافیک های سنگین در کلان شهرها و افزایش بیماری های ناشی از آلودگی هوا شده که علاوه بر هزینه های سنگین اجتماعی این موارد، هزینه های مالی بزرگی نیز بر روی دست دولت ها گذاشته است.
بر اساس آمارهای رسمی ارائه شده از سوی دولت، متوسط مصرف بنزین در کشور روزانه ۸۷ میلیون لیتر است که در برخی از بازه های زمانی مانند ایام پایانی سال، تعطیلات نوروزی و تابستانی و بسیاری از تعطیلات دیگر، این حجم از مصرف به ۱۱۳ میلیون لیتر نیز می رسد. بر اساس اطلاعات درج شده در وب سایت Worldometer ، ایران با ۱۸۰۴۰۰۰ بشکه مصرف سوخت در روز، دوازدهمین مصرف کننده بزرگ سوخت در جهان محسوب شده و ۱.۹ درصد از سهم مصرف سوخت جهان را به خود تخصیص داده است.
اکنون بهتر است نگاهی به قیمت فعلی سوخت در جهان بیندازیم. با افزایش قیمت نفت طی ماه های گذشته و تثبیت تقریبی آن در محدوده بالای ۱۱۰ دلار که البته امکان افزایش این قیمت تا ۱۵۰ دلار طی ماه های آتی نیز وجود دارد، قیمت بنزین نیز افزایش چشمگیری داشته است.
به عنوان مثال، قیمت هر لیتر بنزین در آلمان در حال حاضر حدود ۲ دلار است. با استناد به آمار ارائه شده از سوی وزارت نفت، یعنی مصرف ۸۷ میلیون لیتر بنزین در روز (به استثنای گازوئیل و ایام پیک ترافیک)، مصرف بنزین سالانه ایران حدود ۳۱۸ میلیارد لیتر خواهد بود که با احتساب قیمت روز بنزین یعنی همان ۲ دلار، سالانه باید دستکم رقمی حدود ۶۳۶ میلیارد دلار بابت هزینه بنزین در کشور پرداخت نماییم که البته اگر مصرف ایام پیک را نیز به این رقم اضافه کنیم، احتمالا باید به حدود ۷۰۰ میلیارد دلار در سال برسیم.
این در حالیست که بودجه کل یک کشور کوچک اروپایی مانند استونی برای سال جاری ۱۳.۳ میلیارد یورو و برای یک کشور نیمه صنعتی مانند مجارستان نیز حدود ۳۳ میلیارد یورو در نظر گرفته شده است!
اکنون کافی است با یک محاسبه گذرا به این نتیجه برسیم که تنها از رهگذر بنزین، ایرانیان چه مقدار باید در سال هزینه کنند؛ هزینه ای غیر منطقی و البته بدون بازگشت.
غفلت دولت در بی اهمیتی به حمل و نقل عمومی
متاسفانه علیرغم حوادث بسیار تلخ و ناگوار مانند سانحه ریلی اخیر که منجر به جان باختن بیش از ۲۰ نفر از هموطنانمان شد، دولت ها همچنان اصرار زیادی به بی اهمیتی به نوسازی و استانداردسازی ناوگان حمل و نقل عمومی دارند. به عنوان مثال، بهتر است بدانیم متوسط طول عمر اکثر لکوموتیوهای EMD ساخت شرکت GM که برای حمل بار در شبکه ریلی کشور مورد استفاده قرا می گیرد، بالای ۴۰ سال بوده و اکثر این لکوموتیوها بین سال های 1972 تا 1995 ساخته شده اند. هرچند این مدل لکوموتیو تا سال 2009 نیز تولید یا اورهال شده، اما متوسط طول عمر لکوموتیوهای وارد شده به ایران در همان رنج مذکور است. لذا جای تعجب نیست که خط ترمز چنین لکوموتیوی بنا به گفته کارشناسان بخش ریلی، حدود ۵ کیلومتر باشد!
مشابه همین وضعیت را در سایر مُدهای حمل و نقل در جاده، دریا و خطوط هوایی نیز شاهد هستیم؛ ناوگانی که علاوه بر غیر استاندارد بودن ناشی از فرسودگی بیش از حد، به لحاظ فناوری قدیمی به کار رفته در آنها، تنها مایه اتلاف گسترده انرژی و سوخت است.
برای پی بردن به عمق این فاجعه بهتر است نگاهی به آمار تصادفات جاده ای و سوانج هوایی برای هواپیماهای مسافربری بیندازیم که البته همه ما به وفور اخبار آنها را در رسانه های عمومی ملاحظه می کنیم.
تخصیص سوبسید سوخت به توسعه حمل و نقل عمومی
اما با ذکر تمامی این مشکلات، سوال اصلی اینجاست که آیا چنین وضعیتی چاره ای نیز دارد یا خیر. پاسخ این سوال مثبت است. البته با توجه به حل چنین مشکلاتی به زمان، نمی توان ظرف مدت چند روز یا چند ماه به راه حل مناسب دست یافت؛ اما تنها راه حل معضلات یاد شده، توسعه حمل و نقل عمومی است. فرض کنیم دولت تنها یک سوم سوبسید سوخت را به توسعه حمل و نقل عمومی تخصیص دهد. با این حساب، رقمی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برای توسعه این بخش خواهیم داشت.
قیمت متوسط هر دستگاه اتوبوس شهری دست دوم کم کارکرد ساخت شرکت های چینی که در تهران و بسیاری از کلان شهرهای ایران نیز به وفور یافت می شوند، چیزی بین ۱۵ الی ۲۰ هزار دلار البته در بخش خرده فروشی است. یعنی در صورت عقد قرار داد تولید کلان با شرکت های چینی، سالانه می توان چیزی حدود ۲ میلیون دستگاه اتوبوس به ناوگان شهری و حومه تخصیص داد که با توجه به جمعیت ۸۳ میلیون نفری ایران، می توان تنها در بازاره یک ساله، به ازای هر ۴۰ نفر یک دستگاه اتوبوس شهری تامین کرد!
همین رویه را می توان طی سال های بعد برای توسعه سایر ادوات حمل و نقل عمومی مانند قطار، مترو و هواپیما نیز به کار گرفت که احتمالا ظرف مدت ۱۰ سال، به سک نوسازی نسبی در ناوگان کشور خواهیم رسید.
علاوه بر این، تجربه موفق کشورهایی مانند آلمان و کره جنوبی در ارائه خدمات خمل و نقل ارزان قیمت، ثابت کرده که شهروندان در صورت توسعه ناوگان حمل و نقل، تمایلی به استفاده از وسیله شخصی نشان نداده و اساسا این کار منطقی نیست.
به عنوان مثال، با شدت گرفتن تورم در آلمان، دولت این کشور هفته گذشته از راه اندازی طرحی خبر داد که هر شهروند آلمانی می تواند با پرداخت تنها ۹ یورو، کارت بلیط الکترونیک حمل و نقل عمومی را دریافت کرده و تمامی سفرهای شهری خود را برای یک ماه با پرداخت همین مبلغ ناچیز انجام دهد.
علاوه بر این، تصور کنید در صورت توسعه ناوگان حمل و نقلا عمومی ارزان قیمت و کاهش تردد اتوموبیل های شخصی، آیا باز هم شاهد معضلات بزرگی چون ترافیک و آلودگی هوا در کلان شهرها خواهیم بود؟
نظر شما