بازار؛ گروه ایران: تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین نامگذاری سال جاری است که توسط مقام معظم رهبری صورت گرفته است. برخی از تحلیلگران اقتصادی براین باور هستند که نامگذاری امسال می تواند به پیشرفت و مانع زدایی اقتصادی کمک کند ولی متاسفانه تا به امروز چنین انگیزه ایی در مسئولین و دستگاه های ذیربط ندیده ایم و تلاش و گام های عملی برای تحقق شعار سال برداشته نشده است.
در همین رابطه خبرنگار بازار با علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی به گفتگو پرداخته است:
*دولت برای تحقق شعار امسال باید چه اقداماتی را انجام دهد؟
دولت و مجلس و قوه قضاییه باید به این سمت بروند که ساز و کار مناسب برای رشد استارتاپها را فراهم کنند. معمولا اینطور است که استارتاپها یک محصول جدیدی را به وجود می آورند که در کشورهای دیگر از طریق مالکیت معنوی تا یک مدتی حق انحصاری برروی آن محصول و آن نوآوری را پیدا می کنند. در این مدت محدود سود کافی کسب می کنند که همین انگیزه دلیل کافی خواهند داشت که ادامه فعالیت دهند و اقتصاد کشور را جلو ببرند. این قضیه باید در کشور ما اتفاق بیفتد ولی به نظر من، امسال هم مثل سالهای گذشته در خوشبینانه ترین حالت شعار سال به پول پاشی و ارز پاشی تبدیل خواهد شد.
متاسفانه تا به امروز عزم جدی در تحقق شعار سال ندیدم. هیچ کدام از دستگاهها برنامه جدی برای این شعار تا به امروز ارائه ندادند. به نظر من، شعار بسیار مناسبی است چون اقتصاد دانش بنیان دقیقا موجب ایجاد اشتغال جوانان تحصیل کرده می شود که رشد اقتصادی را در پی دارد. این نکته را نیز اضافه کنم؛ نوآوریها مهمترین عامل رشد اقتصادی درون زا هستند. بنابراین، شعار بسیار مناسبی است ولی ما فعلا در عرصه عمل پیشرفتی را نمی بینیم.
*گره این کار که پیشرفتی حاصل نمی شود کجاست؟
مشکل این است که کسی شعارهای سال را جدی نمی گیرد و انگیزه برای ایجاد تغییر ندارد. مشکل این است که اگر کسی بخواهد تغییراتی در جهت مثبت ایجاد کند یا از طریق همکارانش حذف می شود یا از طریق سیاست حذف می شود و یا دستگاههای نظارتی خیلی وقتها این افراد را مورد مؤاخذه قرار می دهند. ولی افرادی که مطلقا تلاشی در جهت اصلاح امور نمی کنند پاداش دریافت می کنند یا افرادی که اقدام به چاپلوسی می کنند و هیچ تلاش مثبتی ندارند بر صدر می نشینند و برای همین انگیزهها در کشور ما از بین رفته است.
*برای برگرداندن این انگیزهها دولت باید یک استراتژی و برنامهای را پیاده کند، دولت باید چه اقداماتی را انجام بدهد تا سرمایههایی که از ایران رفته را مجددا به داخل برگرداند؟
همانطور که قرار است تولید، دانش بنیان شود باید حاکمیت هم دانش بنیان شود، نه اینکه فردی با مدرک لیسانس ادبیات انگلیسی تصمیم گیر اقتصاد کشور شود. برای همین است که کشور آسیب می بیند و متخصصان در خارج از کشور یا در داخل کشور منزوی می شوند و افرادی که هیچ گونه دانش و صلاحیتی ندارند در حاکمیت قرار گیرند. برای همین است که تولید دانش بنیان به نتیجه نخواهد رسید مگر اینکه حاکمیت دانش بنیان شود.
* باید شرکت های دانش بنیان را تقویت کنیم؟
نه فقط باید شرکتهای دانش بنیان را تقویت کنیم بلکه باید دانش اقتصادی را در جامعه تقویت کنیم و باید به افرادی که حامل دانش هستند احترام بگذاریم. به دلیل اینکه همه دانش لازم را ندارند. در حال حاضر مسئولین بر چه اساسی انتخاب می شوند؟ آیا بر اساس دانش انتخاب می شوند؟ آیا بر اساس تجربهشان انتخاب می شوند؟ یا بر اساس روابط قومی و قبیلهای و سیاسی انتخاب می شوند؟ ما حتی هیچ گونه شعاری نمی دهیم که افراد با صلاحیت در مصدر امور بگذاریم، یعنی حتی شعار آن هم داده نمی شود پس چه انتظاری دارید که کشور پیشرفت کند؟
* با توجه به اقتصادی که داریم آیا شعار سال می تواند به رشد اقتصادی کمک کند؟ با توجه به اینکه دولت هم در لایحه بودجهاش به ۸ درصد رشد اقتصادی اشاره کرده است.
۸ درصد رشد اقتصادی یعنی ماهی بالای نیم درصد رشد اقتصادی؛ ما در یک ماه اول سال چقدر رشد اقتصادی داشتیم؟ آیا ما به این ۸ درصد می رسیم یا خیر؟ چه جهت گیری در جهت رشد اقتصادی داشتیم؟ البته باید تاکید کنم در انتهای سال گذشته تلاشهای بسیار خوبی در زمینه تسهیل کسب و کارها در وزارت اقتصاد صورت گرفت که در این مورد من واقعا از مدیران دلسوزی که آنجا هستند تشکر می کنم ولی این تلاشها کافی نیست و باید بیشتر از اینها تلاش شود تا اعتماد به سرمایه گذار برگردد.
* تا به امروز شرایط اعتماد با تغییر دولت برنگشته است؟
متاسفانه نه تنها برنگشته بلکه این بی اعتمادی بیشتر شده و سرمایه گذاران نگران تصمیم گیریهای خامی هستند که گاهی وقتها توسط کسانی صورت می گیرد که تجربه ندارند و بر امور تسلط پیدا کردهاند. بعنوان مثال فلان شخص قرار بوده وزیر کشاورزی شود و در یک روز تبدیل به وزیر بزرگترین وزارتخانه کشور؛ وزارت کار و تعاون می شود. فلان وزیر دیگر در مجلس که در حال دفاع کردن از خود است به جای وزارت مسکن از وزارت نفت نام می برد. متاسفانه با این بلبشویی که در کشور برای انتخاب مسئولان عالی رتبه اقتصادی بوده معلوم است که در نهایت نتیجه معکوس خواهد داشت، مگر شکی در این قضیه داریم؟ افرادی که خودشان هم اقرار می کنند صلاحیت این مناصب را ندارند ولی مسئولیت می پذیرند و معلوم است که مشکل به وجود می آید.
*در یکی از مصاحبههایتان اشاره کردید دولت برای کسری بودجه خود می تواند از محل فروش اوراق تامین کند ولی آیا واقعا اوراق ما طوری هست که بتواند آن همه کسری بودجه را جبران کند یا خیر؟
باید بگویم، نسبت پایین بدهیهایی که دولت به دارایی هایش دارد، یکی از بهترینها در دنیا است. به دلیل اینکه بدهی خارجی اصلا نداریم و بدهی داخلیمان نسبتا پایین است. حتی حجم نقدینگی را اگر نسبت به جی دی پی بگیریم چندان بالا نیست و برای همین از طریق اوراق می شود همه را تامین کرد ولی باز هم اوراق هراسی اتفاق افتاد و مطمئن نیستم این اوراق هراسی در داخل کشور بود یا خارج از کشور دیکته شد. به هر حال هرشخصی این پروژه را شروع کرد موفق بود و توانست کشور ما را برای سالها عقب اندازد. در بودجه سال ۱۴۰۱ هم می بینید به جای اینکه یک بودجه ضد تورمی داشته باشیم اتفاقا یک بودجه تورمی داریم که آن هم بعد از ۴ سال با بالاترین و شدیدترین دوره تورمی تاریخ ایران!
ما شاهد بودیم که باز با این حال بودجه ۱۴۰۱ را تورمی بستیم چون نقش اوراق کمتر شد و با افتخار اعلام کردیم که اوراق منتشر نمی کنیم. یعنی ببینید ما چقدر با دانش، علم و تجربه بشری که در دنیا به آن عمل می شود؛ فاصله داریم.
نظر شما