توحید ورستان؛ بازار: در دو دهه اخیر تامین گاز مصرفی کشورهای پاکستان و هند به یکی از موضوعات مهم بازار انرژی در جهان تبدیل شده است، بطوریکه ابتدا خط لوله صلح مطرح شد تا گاز ایران به این کشور برسد. اما بعدا به دلیل تحریمهای اقتصادی علیه ایران، پروژه صلح متوقف و کار بر روی پروژه تاپی آغاز شد تا گاز ترکمنستان از طریق افغانستان به پاکستان و هند برسد.
اما حالا در مورد تاپی نیز ادعاهای متناقض مطرح میشود؛ روز گذشته رسانههای پاکستانی از توقف روند تامین مالی پروژه انتقال خط لوله گاز ترکمنستان از طریق خاک افغانستان به پاکستان و هند (تاپی) خبر دادهاند. این رسانهها به نقل از یک مقام وزارت انرژی پاکستان نوشتهاند که این تصمیم از سوی بانک توسعه آسیایی به دلیل به رسمیت شناخته نشدن دولت طالبان از سوی کشورها صورت گرفته شده است.
در مقابل وزارت کشور طالبان روز پنجشنبه ۵ اسفند، با انتشار خبرنامهای، اعلام کرد در دو روز اخیر، هواجه اویزوف، سفیر ترکمنستان در کابل، و محمد مراد امانف، رئیس پروژه گازرسانی تاپی، در زمینه چگونگی تامین امنیت این پروژه با مقامهای وزارت دفاع و وزارت طالبان گفتوگو کردهاند. در این خبرنامه آمده است که طرح امنیتی پروژه گازرسانی تاپی را وزارتهای دفاع و کشور طالبان نهایی کردهاند و یک نسخه از این طرح در اختیار هیئت ترکمنستانی قرار داده شده است. وزارت کشور طالبان، به نقل از هیئت ترکمنستانی، خبر داد که کار پروژه گازرسانی تاپی در چند روز آینده در افغانستان آغاز خواهد شد.
موقعیت چهار کشور تاپی
پروژه ۱۱۰۰ مایلی و ۱۰ میلیارد دلاری «تاپی» از زمان اعلام کنسرسیوم خط لوله در اواخر سال ۲۰۱۴ با تأخیرهای متعددی روبرو شده است، البته این پروژه برای اولین بار در سال ۱۹۹۱ مطرح شده بود. ساخت و ساز آن در اوایل سال ۲۰۱۸ با پیشبینی تاریخ آغاز به کار در سال۲۰۲۱ آغاز، اما بعداً متوقف شد. همچنین، برآورد هزینه ۱۰ میلیارد دلاری این پروژه مربوط به یک دهه پیش است، و به روز رسانی آن احتمالا باعث تاخیر بیشتر در تلاشهای بانک توسعه آسیایی شود که قرار است در سپتامبر ۲۰۲۲ کار خود را از سر بگیرد.
الف) ترکمنستان
نمایندگان دولت ترکمنستان سال گذشته با مقامات افغانستان ملاقات کردند و اعلام طالبان مبنی بر اختصاص ۳۰۰۰۰ سرباز برای تامین امنیت خط لوله، انگیزه طرفین برای شروع ساخت و ساز را افزایش داد.
تکمیل خط لوله به ترکمنستان این امکان را میدهد تا وابستگی خود را به بزرگترین مشتری گاز خود یعنی چین که اخیراً بیشتر صادرات گاز ترکمنستان را از آن خود کرده است را کاهش دهد. اگرچه این کشور در سال ۲۰۲۱ صادرات گاز خود به روسیه را که در گذشته بزرگترین واردکننده گاز ترکمنستان بود، دو برابر کرد. همچنین این خط لوله درآمد اضافی برای عشق آباد ایجاد میکند که میتواند از آن برای بهبود خدمات به شهروندان استفاده کند.
البته؛ اکنون دیگر سال ۲۰۱۴ نیست و ترکمنستان فرصتهای زیادی برای افزایش مبادلات با ایران و آذربایجان دارد و اگر تهران و واشنگتن بتوانند توافق هستهای را به سرانجام برسانند، احتمالا فرصتهای بیشتری با ایران شکوفا شود. همچنین فرصت اتصال به اروپا از طریق TCP/SGC ممکن است درآمد بیشتری را در مقابل نگرانیهای امنیتی یا وجود شرکای مانند پاکستان و افغانستان ایجاد کند.
به عنوان مثال، ایران، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان اخیرا یک قرارداد سه جانبه سوآپ گاز تا سقف ۲ میلیارد متر مکعب در سال امضا کردند. این در مقابل صادرات سالانه حدود ۴۰ میلیارد متر مکعب به چین میزان زیادی نیست اما موجب ایجاد جریان درآمد میشود و همچنین امکان اتصال به خط لوله پیشنهادی ترانس خزر (TCP) برای تامین اروپا از طریق کریدور گاز جنوبی (SGC) را فراهم میکند. اتصال به SGC به یک لوله زیردریایی ۲۰۰ مایلی بین باکو و ترکمن باشی نیاز دارد، اما احتمالأ با مخالفت ایران و روسیه به دلایل محیطی زیستی مواجه شود.
ب) افغانستان
این پروژه درآمد ترانزیت حدود ۵۰۰ میلیون دلار در سال را همراه با سهم سالانه ۵۰۰ میلیون متر مکعب گاز برای ده سال اول را به کابل به ارمغان میآورد که در نهایت به ۱.۵ میلیارد متر مکعب در سال افزایش مییابد. موفقیت این پروژه برای طالبان، میتواند نشان دهنده شریک قابل اعتماد در یک پروژه زیربنایی بزرگ باشد، همچنین برای پرداخت هزینه واردات برق درآمد کسب کنند. البته به چین نشان میدهد که سرمایه گذاری در افغانستان امن بوده ودر ضمن فرصتی برای همکاری با پاکستان با وجود اختلاف بر سر مرز مشترک است.
موضوع واردات برق برای طالبان بسیار مهم است چون ازبکستان اخیراً صادرات برق خود را ۶۰ درصد کاهش داده است تا کابل مجبور به پرداخت بدهی ۹۰ میلیون دلاری به تأمین کنندگان برق در ازبکستان،تاجیکستان، ترکمنستان و ایران شود.
ج) پاکستان
تاپی به حل کمبودهای دائمی انرژی پاکستان کمک میکند، این کشور در حال حاضر ۴ میلیارد فوت مکعب در روز تولید دارد درحالیکه میزان مصرف آن ۶ میلیارد فوت مکعب است. البته پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵ تولید گاز این کشور به دلیل کاهش ذخایر گاز به کمتر از ۱ میلیارد فوت مکعب کاهش یابد در حالی که تقاضا به ۸ میلیارد فوت مکعب افزایش مییابد. باید توجه داشت که بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲، ۴۰ درصد از بخش نساجی پاکستان به بنگلادش نقل مکان کرد که یکی از دلایل آن عرضه نابرابر و ناکافی گاز و برق است.
بنابراین پاکستان به دنبال منابع مطمئن گاز است که بدون تردید یکی از گزینهها ایران است که در صورت برداشتن تحریمهاب اقتصاد احتمال راهاندازی آن زیاد است. البته در اواخر سال ۲۰۲۰، پاکستان و روسیه قراردادی را برای تکمیل خط لوله گاز پاکستان استریم به طول ۷۰۰ مایل، برای انتقال LNG از بندر کراچی به کاسور در پنجاب را امضا کردند. ممکن است پاکستان برای ایجاد توازن با چین، روی به واردات از روسیه آورد.
تنوع منابع انرژی و درآمدهای ترانزیت خط لوله، موجب تقویت پاکستان میشود، چون پاکستان در حال مذاکره برای تلاشهای جدید با چین در چارچوب کریدور اقتصادی چین-پاکستان است. رهبران پاکستان باید موقعیت خود را در برابر چین تقویت کنند و در عین حال به پکن نشان دهند که شریک قابل اعتمادی هستند که منابع انرژی را توسعه میدهند.
د) هندوستان
تاپی ترکیب انرژی هند را متنوع میکند که زمینهساز رشد اقتصادی چشمگیر این کشور است. هند سومین کشور مصرف کننده انرژی در جهان است و از سال ۲۰۰۰ مصرف انرژی را دو برابر کرده و ۸۰ درصد تقاضا هنوز از طریق زغال سنگ، نفت و زیست توده جامد تامین میشود. گاز TAPI به هند اجازه میدهد تا از زغال سنگ کمتری استفاده و کمک کند تا به هدف انتشار کربن COP۲۶ خود دست یابد و طبق اعلام آژانس بین المللی انرژی تا سال ۲۰۳۰ افزایش تقاضای انرژی را بین ۲۵ تا ۳۵ درصد برآورده کند.
هند یک محل اتصالی برای TAPI در Fazilka در مرز هند و پاکستان در منطقه پنجاب ایجاد کرده است، که احتمالا در معرض حملات فرامرزی گروههای وابسته به پاکستان قرار گیرد. اگر روابط هند و پاکستان بهبود نیابد، آیا دو کشور قادر خواهند بود در برابر حمله به چنین زیرساختی کلیدی مقاومت کنند؟
احیای خط لوله صلح
به نظر می رسد با افزایش ناامنی در افغانستان و نزدیکی به توافق احتمالی وین، شانس ایران برای صادرات گاز به پاکستان و افغانستان افزایش یابد و حتی خط لوله صلح احیاء شود. این خط لولهٔ گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان است که براساس تفاهمهای انجام شده، ایران متعهد میشود که تا مدت ۲۵ سال، گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد. به باور برخی از کارشناسان، این مسیر اقتصادیترین روش تأمین انرژی شبهقارهٔ هند میباشد.
طول خط لولهٔ ایران به هند ۲٬۷۰۰ کیلومتر است و قرار بود گاز صادراتی ایران را از مسیر پاکستان به هند منتقل کند. پیشبینی شده بود که در صورت توافق نهایی، ۱٬۱۰۰ کیلومتر از این خط لوله در ایران، ۷۸۰ کیلومتر در پاکستان و ۶۰۰ کیلومتر در هند احداث شود. با تکمیل این طرح، روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر میشود که ۹۰ میلیون متر مکعب آن برای هند و ۶۰ میلیون متر مکعب آن برای پاکستان در نظر گرفته شدهاست.
برای انتقال گاز ایران به هند، بجای مسیر پاکستان استفاده از کشور عمان مطرح شده بطوریکه در اردیبهشت ۱۳۹۵، رئیس کنفدراسیون صنعت هند از کشیدهشدن خط لولهٔ صلح از طریق دریای عمان به هند خبر داد. این خط لوله میتواند علاوه بر تامین نیازهای گازی عمان که شدیدا به آن نیاز دارد، امکان صادرات گاز ایران به هند را میسر کند
ساخت این خط لوله که از سال ۲۰۰۲ آغاز شد، قرار بود در سال ۲۰۱۴ به بهرهبرداری برسد که با کنار کشیدن هند از این پروژه و تعلل پاکستان در ساخت خط لوله در داخل این کشور، نیمهکاره رها شدهاست. اما به نظر می رسد که افزایش نیازهای گازی شبه قاره، دوباره احیای این پروژه مطرح شود. البته شاید ایران برای صادرات گاز به این دو کشور از مسیرهای جایگزین استفاده کند، مثلا در یکسال اخیر قطر در تلاش بوده صادرات گاز به پاکستان را آغاز کند که با توجه به بهبودی روابط دوحه و تهران، این احتمال وجود دارد که گاز قطر با همکاری ایران به پاکستان برسد.
همچنین برای انتقال گاز ایران به هند، بجای مسیر پاکستان استفاده از کشور عمان مطرح شده است. بطوریکه در اردیبهشت ۱۳۹۵، رئیس کنفدراسیون صنعت هند از کشیدهشدن خط لولهٔ صلح از طریق دریای عمان به هند خبر داد.این خط لوله میتواند علاوه بر تامین نیازهای گازی عمان که شدیدا به آن نیاز دارد، امکان صادرات گاز ایران به هند را میسر کند.
نظر شما