بازار؛ گروه استان ها: با اینکه آب یکی از منابع تجدیدپذیر است اما سرعت استفاده از این نعمت از سرعت تجدید پذیری آن بیشتر است و این مساله اصلا خوب نیست.
کارشناسان معتقدند که ایران تا دو دهه دیگر با غلبه خشکسالی و افزایش بی آبی نابود خواهد شد و تنها یک بیابان از آن باقی خواهد ماند که هیچ جانداری نمی تواند در آن زندگی کند.
با وجود تمامی این هشدارها اما در جنوب کرمان به دلیل کشاورز بودن اکثر مردم، میزان هدررفت آب بالاست این در حالی است که این منطقه سالهاست از خشکسالی رنج می برد و تبعات این مساله همین حالا نیز به وضوح مشاهده می شود.
آب این روزها در دنیا به کالایی اقتصادی بدل شده و از نظر منابع به سهولت و بدون هزینه در دسترس قرار نمی گیرد و تولید و توزیع آن ارزش افزوده بالایی به دنبال دارد.
اقتصاددانان بخش آب می گویند که نرخ آن می تواند سهم بسزایی در مدیریت منابع آب ایفا کند و بهای ارزش و میزان کمیابی آن را به آسان ترین شکل منعکس کند. در صورت اینکه نتوانیم هزینه تمام شده این کالا را به مصرف کنندگان بقبولانیم قطعا بخش خصوصی و مردم نیز در مدیریت استفاده صحیح از آن مشارکت نمی کنند.
در اغلب کشورها یارانه هایی برای بخش کشاورزی مشخص می شود اما در ایران متاسفانه هیچ سازوکاری برای استفاده بهینه از این کالای مهم در نظر گرفته نشده است این در حالی است که کشاورزی ما بخش ضعیفی است.
بخش زیادی از کشاورزی ما به شکل معیشتی و یا به اصطلاح خرده مالکی است و زمانی که نرخ واقعی آب را با سایر نهاده های کشاورزی مقایسه می کنیم متوجه رقم ناچیزی که برای آب در نظر گرفته شده است، می شویم که این مساله انگار هیچ انگیزه ای برای کم کردن مصرف آن باقی نمی گذارد.
تعرفه آب آنقدر ناچیز است که کشاورزان انگیزه ای برای عوض کردن روش مصرفی خود حس نمی کنند. شاید تغییر قیمت ها کشاورزان را وادار به تغییر الگوی کشت خود کند و حتی از کاشت محصولات آب بر صرفه نظر کنند. اگر نرخ واقعی آب لحاظ شود قطعا اکثر کشاورزان قادر به زیر کشت بردن تمامی اراضی خود نخواهند بود و مجبورند بخش زیادی از زمین های کشاورزی را بدون کشت کنار بگذارند.
گذشته از تمامی این مسائل متاسفانه تعداد چاه های غیرمجاز نیز در منطقه جنوب کرمان زیاد است هر چند آمار دقیقی از این چاه ها در دست نیست اما رئیس کل دادگستری استان کرمان چندی قبل اعلام کرده بود که بیش از یک هزار و ۸۰۰ حلقه چاه غیرمجاز در این منطقه وجود دارد. حفر این چاه ها شاید هم اکنون یک مُسکن برای درد کشاورزان محسوب شود اما اثر آن موقت است و بیشتر می توان گفت که حفر این چاه از سوی کشاورزان مثل بافتن طناب دار برای خود است زیرا در آینده ای نه چندان دور تمامی منابع آبی زیرزمینی از دست خواهد رفت و جنوب کرمان زودتر از آنچه که پیش بینی شده است به برهوتی بی آب و علف و منطقه ای ناامن تبدیل خواهد شد زیرا بی آبی سبب مهاجرت افراد و یا به بیراهه رفتن عده ای که باقی می مانند برای امرار معاش خواهد شد.
بازار در این خصوص با «فرشاد سلیمانی ساردو» عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه جیرفت گفتگو کرده است.
*نقش آب در اقتصاد جنوب کرمان چیست؟
طبق آمارهای ارائه شده به طور متوسط بیش از ۷۰ درصد مردم جنوب استان کرمان معیشت خود را از طریق کشاورزی و باغداری تامین می کنند و این راه های معیشتی وابستگی تنگاتنگی با میزان آب قابل دسترس دارد.
پیاز، سیب زمینی، خیار، گوجه، کدو، بادمجان، هندوانه، گندم، ذرت، جو، مرکبات، نخیلات از عمده کشت های جنوب استان کرمان هستند که حیات آنها به آب وابستگی دارد. بنابراین می توان گفت اقتصاد جنوب استان کرمان وابستگی بسیار بالایی با آب دارد. با توجه به اینکه صنایع تبدیلی و همچنین اقتصاد صنعتی در جنوب کرمان بسیار کم و ضعیف است بنابراین از میزان آبی که در این صنایع مورد استفاده قرار می گیرد می توان صرفنظر کرد. نبود یا کمبود آب در این منطقه تبعات بسیار سنگینی اعم از مهاجرت، حاشیه نشینی در کلان شهرها، شغل های کاذب، کاهش شاخص های امنیت اجتماعی و غیره به همراه دارد.
*توصیه شما به کشاورزان جنوب کرمان در استفاده از آب چیست؟
ابتدا باید در تحلیل ها تعریف درست و جامعی از خشکسالی بیان کرد. آیا اینکه ما بیاییم شرایط بارشی امسال یا سال گذشته یا دو سال گذشته را با متوسط ۳۰ ساله بارندگی مقایسه کنیم و بعد به تعیین دوره های خشکسالی و ترسالی بپردازیم با توجه به تغییر اقلیم یا نوسانات اقلیمی صحیح است؟ اکنون به صورت عرفی و بر اساس دانش بومی از تجربه افراد قدیمی تر وقتی سوال شود، می گویند که همه چیز تغییر کرده و درست هم هست چرا که مطالعات علمی هم نشان می دهد تغییر اقلیم در حال رخ دادن است و این تغییر اقلیم در همه جا در حال وقوع است.
بنابراین شاید دیگر هیچ وقت آن شرایط نرمال گذشته تکرار نشود چرا که الان انسان و تکنولوژی بدون احترام گذاشتن به طبیعت در حال تصرف و تجاوز به طبیعت هستند بنابراین افزایش گازهای گلخانه ای و آلودگی های زیست محیطی و به تبع آن افزایش سرعت تغییر اقلیم از تبعات آن است.
اما اینکه ما الان در شرایط خشکسالی هستیم یا نیستیم جای بحث دارد؛ ما هر سال هم خشکسالی را داریم هم سیل! بنابراین تعریف خشکسالی درست نیست. نیامدن باران منتج به خشکسالی می شود و آمدن باران منتج به سیل، بنابراین مدیریت منابع آب باید درست صورت گیرد در مواقع خشکسالی به سمت سازگاری با آن حرکت کرد و در مواقع ترسالی به سمت ذخیره سازی و بهبود منابع آبی و افزایش سطح آب زیرزمینی حرکت کرد. گیاهان مناطق بیابانی از قبیل کاکتوس ها چگونه عمل می کنند؟
کاکتوس ساقه ای گوشتی و آبدار دارد اما گیاهی است که در بدترین شرایط بیابانی زندگی می کند چون با شرایط سازگاری دارد در مواقع خشکسالی از آب ذخیره به صورت حداقلی استفاده کرده، سطوح تبخیر و تعرق را کاملا کاهش داده و سعی می کند روش های سازگاری را در پیش گیرد و در مواقع ترسالی تا آنجا که امکان دارد به ذخیره سازی آب در سیستم خود می پردازد. با همین روش رطوبت را از روش ها مختلفی جذب می کند اما اقتصادی مصرف می کند. آیا انسانی که در محیط های بیابانی زندگی می کند نباید حداقل از همین گیاهان پیرامون خودش الگو بگیرد؟
بنابراین در مواقع خشکسالی باید اقتصاد را مبتنی بر حداقل آب مورد نیاز و افزایش بهره وری برنامه ریزی کرد. آیا واقعا اینگونه است؟ آیا الگوی کشت در مواقع خشکسالی و نرمال با ترسالی فرق می کند؟ قطعا نه!
*حفر چاه های مجاز و غیر مجاز چقدر می تواند به اقتصاد جنوب کرمان کمک کند و چه عواقبی دارد؟
یکی از روش های استفاده از منابع آب حفر چاه است. چاه هایی که با پروانه از طرف سازمان های مربوطه ایجاد می شوند را چاه های مجاز و چاه های بدون پروانه که ساکنان و بهره بردار حفر می کند را چاه های غیر مجاز می نامند. قطعا آمار دقیقی از چاه های مجاز وجود دارد اما از چاه های غیر مجاز آمار دقیقی وجود ندارد بنابراین وقتی صحبت های چاه های مجاز و غیر مجاز می شود ابتدا باید دلیل حفر چاه های غیر مجاز را پیدا کرد آیا زیاده خواهی کشاورز است یا زنده مانی اقتصاد خانواده؟ چون این دو مقوله با هم تفاوت دارند.
به طور کلی دشت های جنوب استان کرمان در شرایط حاد و قرمز قرار داشته و جزو دشت های ممنوعه هستند بنابراین شما یه ظرف دایره شکل به عنوان منبع آب در نظر بگیرید و هر کسی با ایجاد یک حفره و یک رابط شروع به استحصال آب از این منبع کند با مجاز بودن و غیر مجاز بودن آن هم کاری نداریم، بالاخره این منبع تمام می شود و اقتصاد همه افراد وابسته به این منبع چه آنهایی که به صورت قانونی و چه افرادی که به صورت غیر قانونی استفاده می گردند نابود می شود بنابراین باید چه کرد؟
باید تعادل آب یا تراز آبی را برقرار کرد. آیا یک چاه مجاز می تواند همیشه مجاز باشد نه خیر. در صورتی چاه مجاز همیشه مجاز است که تراز آبی بین استفاده و تغذیه متعادل باشد که در جنوب کرمان این تعادل برقرار نیست بنابراین چاه های مجاز و غیر مجاز را نمی توان فقط بر اساس پروانه یک مدیر تفکیک کرد. به طور کلی حفر چاه های غیر مجاز در کوتاه مدت برای ذی نفع آثار مثبتی داشته باشد اما در دراز مدت برای همه ذینفعان شکست اقتصادی به همراه دارد بنابراین همه افراد و مدیران باید به فکر تغذیه طبیعی و مصنوعی منابع باشند تا شرایط آبخوان بهبود پیدا کند و همه صاحب چاه مجاز و برنامه دار باشند.
*در خصوص تلفات آب به هنگام آبرسانی نظرتان چیست؟
به طور کلی میزان تلفات آب در سیستم های آبیاری به خصوص کشاورزی بسیار بالاست که دلایل مختلفی دارد طبق آمارها بیش ۸۵ تا ۹۰ درصد آب در کشاورزی استفاده می شود اما حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد در بهترین حالت میزان بهره وری و راندمان آبی است؛ الباقی پرت می شود.
شما اگر ردپای آب را بررسی کنید به حجم پرتی آب پی خواهید برد. متاسفانه قیمت آب در اقتصاد ما به خوبی دیده نشده و این حجم پرتی به عنوان هزینه ای است که از جیب همه مردم پرداخت می شود اما پنهان است. بحث هوشمند سازی، روش های نوین آبیاری و غیره تقریبا در جنوب کرمان صفر است. هنوز خیلی از اراضی کشاورزی به صورت کرتی آبیاری می شوند حتی از سیستم های آبیاری تحت فشار هم استفاده نمی کنند هر چند روش های جدیدتری نسبت به روش های قطره ای وجود دارد که خیلی کم و شاید بتوان گفت نادر در جنوب استان کرمان استفاده می شود.
*الگوی کشت نامناسب چه ضربه ای به اقتصاد جنوب می زند؟
برای پیاده کردن الگوی کشت باید یک سری زیرساخت ها را ابتدا آماده کرد. به طور کلی سوال بنده این است در جنوب کرمان کشاورز چه کسی است؟ کسی که امسال کشاورزی می کند یا کسی که شغلش کشاورزی است؟
به نظر بنده آمار دقیق و صحیحی از کشاورزان وجود ندارد به عبارت دیگر کشاورز شناسنامه دار در جنوب استان کرمان کم است و چون بیشتر به صورت خرده مالکی نیز است افراد اراضی را اجاره داده و خودشان بر روی اراضی خود برای مستاجر (مالک عمده: کسی که کشاورز واقعی نیست) کارگری کار می کنند. هیچ وقت این مالک عمده از برنامه الگوی کشت تبعیت نمی کند و اقتصاد را شخصی می بیند در حالی که آب و خاک متعلق به جمهوری اسلامی است و دلیل نمی شود که مالکان برای سود بیشتر تا می توانند کود، سم، و دیگر نهاده های کشاورزی به زمین و آب زده و حداکثر بهره کشی را از آن بکنند.
بنابراین برای ایجاد الگوی کشت مبتنی بر آب باید ابتدا کشاورز واقعی را شناسایی کرد دوم مالکیت کلان را در قالب انجمن های کوچک مرد نهاد ایجاد کرد سوم فرآیند های تشویقی جهت مشارکت کشاورزان و تبعیت از الگوی کشت ایجاد کرد و در نهایت باید کشاورزی قراردادی و خرید تضمینی محصول با قیمت رقابتی بازار ایجاد کرد وقتی کشاورز مطمئن از آینده اقتصادی کشاورزی خود باشد قطعا همراهی می کند در غیر این صورت الگوی کشت در حد یک فکر ایده آل باقی خواهد ماند.
*انتقال آب در توسعه پایدار منطقه جنوب کرمان چه خللی ایجاد می کند؟
توسعه پایدار از سه ضلع اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تشکیل شده است. هر فرآیندی که این سه مولفه رو همزمان تامین نکند قطعا نمی تواند به توسعه پایدار دست پیدا کند. جنوب استان کرمان در حوزه آبخیز جازموریان قرار دارد. انتقال آب یک فرایندی است که موجب جابجایی فیزیک آب از یک حوزه به حوزه ای دیگر می شود اما باید این انتقال همراه با شرایطی باشد که مهمترین شرط آن این است که حوزه مبدا (جازموریان) آب داشته باشد وقتی که همه دشت های جنوب استان کرمان در وضعیت بحرانی و ممنوعه برداشت قرار دارند و در بعضی از قسمت ها حتی آب شرب فراهم نیست چگونه می توان از انتقال آب این حوزه به هر منطقه ای صحبت کرد.
وقتی که اقتصاد این منطقه کاملا وابسته به آب بوده و جوابگوی جوامع ساکن در حوزه آبخیز نیست چگونه می توان از انتقال آب صحبت کرد. بنابراین انتقال آب جازموریان به هر دلیل به مکانی و یا حوزه ای با شرایط فعلی صد درصد مردود است. هر چند برای تامین آب روش های بسیار ساده تر و کم هزینه تری نیز وجود دارد که می تواند از آن طریق آب مورد نیاز مناطق با کمبود آب را تامین کرد و به فکر انتقال آب از حوزه دیگر نبود.
نظر شما