تهمینه غمخوار؛ بازار: در سوم فوریه ۲۰۲۲، رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه سفری رسمی به اوکراین انجام داد و طی آن سفر موفق شد تا پس از بیش از ده سال مذاکره بر سر مفاد این سند، توافقنامه تجارت آزاد ترکیه و اوکراین را به امضا رساند. اما این تنها دستاورد سفر رئیس جمهور نبود؛ آنکارا و کیف همچنین یک سند چارچوبی در مورد ساخت تاسیساتی امضا کردند که هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه را در اوکراین تولید می کند.
روابط در حال توسعه و پویا بین آنکارا و کیف موضوعاتی مانند نفوذ شدید ترکیه به فضای پس از شوروی، تمایل این کشور برای ایفای نقش حامی نظامی و سیاسی تعدادی از کشورهای شوروی سابق و کمک به آنها در تقویت روابط خود با ناتو را مورد توجه قرار می دهد.
اما مسئله ای که در این جا مطرح می شود این است که آیا این تحولات احتمال درگیری در دریای سیاه را بیشتر می کند؟ گسترش نفوذ ترکیه در این دریا چه خطراتی برای روسیه و منافع آن ایجاد می کند؟
پس از جنگ دوم قره باغ، مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان دیگر یک رویارویی قومی سیاسی منطقه ای نبود، بلکه ریشه در پیامدهای انحلال اتحاد جماهیر شوروی داشت. پیوند استراتژیک بین آنکارا و باکو که در اوایل دهه ۱۹۹۰ شکل گرفت، روز به روز قوی تر شده است.
استراتژی ترکیه برای تقویت مواضع خود در اوراسیا تنش های بیشتری را در روابط آنکارا با متحدانش در ناتو و همچنین با ایران ایجاد کرده است
از طرفی، فرصت های ترکیه و جمهوری آذربایجان در جهت اعمال فشار جمعی بر ارمنستان از بعد نظامی و دیپلماتیک و گرجستان از نظر همکاری های اقتصادی گسترش یافته در حالی که هژمونی روسیه در قفقاز جنوبی نیز به چالش کشیده شده است.
در عین حال، استراتژی ترکیه برای تقویت مواضع خود در اوراسیا تنش های بیشتری را در روابط آنکارا با متحدانش در ناتو و همچنین با ایران ایجاد کرده است. حضور رو به رشد ترکیه در قفقاز جنوبی فرصت هایی را برای این کشور در جهت ایجاد نفوذ سیاسی و اقتصادی در دریای سیاه گشوده که گسترش همکاری های چند جانبه با اوکراین یکی از آشکارترین پیامدهای تجاوز ترکیه به اتحاد جماهیر شوروی سابق است. نکته قابل توجه این است که ترکیه به جستجوی منابع انرژی در منطقه دریای سیاه ادامه میدهد، جایی که تاکنون ۴۰۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی کشف کرده است.
امروز، اردوغان به طور مداوم این ایده که ترکیه میانجی بین روسیه و اوکراین است را ترویج می کند. در واقع، این کشور می خواهد به عنوان میانجی در مناقشه روسیه و اوکراین عمل کند که این مسئله با روابط روسیه و ترکیه مطابقت ندارد.
این موضوع در حالی مطرح است که ترکیه به لحاظ اقتصادی به روسیه وابسته است. آنها روابط نزدیک اقتصادی و پروژه های انرژی مشترک دارند (از خطوط لوله جریان آبی و ترک استریم که گاز روسیه را از دریای سیاه پمپ می کنند تا نیروگاه هسته ای آکویو که در حال حاضر توسط Rosatom در سواحل مدیترانه ساخته می شود).
با این حال، اردوغان به همان اندازه در ترویج ایده ها و اقداماتی که برای مسکو غیرقابل قبول است، ثابت قدم مانده است. رئیس جمهور ترکیه این واقعیت را پنهان نکرده که صلاحیت روسیه بر کریمه را به رسمیت نمی شناسد، در حالی که مقامات روسیه اعلام کرده اند که موضوع وضعیت این شبه جزیره بسته است.
همکاری فنی_نظامی بین آنکارا و کیف مدتهاست که صرفاً بخشی از فعالیت های سیاست خارجی دو کشور شده است. در پاییز سال ۲۰۲۱، آرتیس پابریکس وزیر دفاع جمهوری لتونی به کشورهای اتحادیه اروپا و ناتو پیشنهاد کرد که از آنکارا الگوبرداری کنند و از تجربه آن در توسعه روابط با کیف بدون در نظر گرفتن موضع مسکو بیاموزند. در این زمینه، شایان ذکر است که ناهماهنگی خاصی بین رویکردهای ایالات متحده و دیگر متحدان ترکیه در ناتو نسبت به اقدامات این کشور در قفقاز و اوکراین وجود دارد.
فرانسه نمیتوانست (و نمیتواند) حمایت صریح آنکارا از باکو را تحمل کند، در حالی که ایالات متحده موضعی محتاطانه اتخاذ کرده است. واشنگتن و پاریس رؤسای مشترک گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا هستند و نگران «تجدیدنظر طلبی» ترکیه در قفقاز می باشند. این امر نشانگر آن است که چرا طرف های فرانسوی و آمریکایی آماده هستند تا روسیه را به منزله تنها بازیگر اصلی در منطقه قره باغ کوهستانی به عنوان یک امر اجتناب ناپذیر یا یک عامل شرارت کمتر تحمل کنند.
غرب، پیشرفت های ترکیه در اوکراین را بسیار کمتر از تقویت اتحاد استراتژیک بین ترکیه و جمهوری آذربایجان می بیند. برخی از کشورهای اروپایی حتی معتقدند که آنکارا همانطور که هر عضو ناتو می تواند (و باید) در روابط خود با اوکراین عمل کند، بدون هیچ گونه صحت سیاسی یا قید و شرطی، هر از گاهی به آن متوسل می شوند؛ چیزی که نمایندگان آلمان، فرانسه، ایتالیا، مجارستان و سایر کشورهای اتحادیه اروپا انجام می دهند.
این مسائل نمی تواند به ترکیه برای برداشتن گام های جدید به منظور ایجاد روابط متحدانه با اوکراین جرأت دهد. به نوبه خود، اوکراین که از دست روی دست گذاشتن و انتظار برای تصمیم گیری ناتو در مورد عضویت این کشور در این سازمان خسته شده، آماده است تا با آغوش باز از ترکیه استقبال کند. اما آیا فعالیت رو به رشد ترکیه در دریای سیاه لزوماً به این معنی است که روابط این کشور با روسیه به شدت آسیب خواهد دید؟ پاسخ به این سوال آنقدرها هم که در ابتدا به نظر می رسد واضح نیست.
برای درک این موضوع، بررسی پایه هایی که مشارکت دوجانبه بین اوکراین و ترکیه بر اساس آن بنا شده است، ضروری است.
روابط اوکراین و ترکیه، چیزی فراتر از کریمه است
برای اوکراین، اردوغان و تشکیلات ترکیه مخاطبانی دلسوز هستند؛ به خصوص زمانی که صحبت از کریمه می شود. مقامات ترکیه، همواره تاکید کرده اند که اقتدار روسیه در شبه جزیره را به رسمیت نمی شناسند. اما جامعه تاتارهای کریمه یک عامل داخلی مهم برای ترکیه است. بر اساس برآوردهای مختلف، تقریباً ۴ تا ۵ میلیون نفر از نوادگان تاتارهای کریمه در این کشور زندگی می کنند.
پاول شلیکوف کارشناس روسی زبانها و تمدن ترکی اعلام کرده که در ترکیه نیروهایی وجود دارند که قفقاز، کریمه، منطقه ولگا، آسیای مرکزی و روسیه را نه به عنوان یک شریک، بلکه به عنوان یک رقیب ژئوپلیتیکی می بینند.
در این رابطه، تصادفی نیست که اردوغان، با توجیه ابتکار خود برای ایفای نقش به عنوان میانجی بین مسکو و کیف، به این نکته اشاره کرده که منطقه دریای سیاه به طور کلی شاهد راه حلی مثبت برای مسئله تاتارهای کریمه باشد.
اردوغان در جریان سفر خود به اوکراین در ماه فوریه با هیئتی از مجلس تاتارهای کریمه (سازمان ممنوعه در فدراسیون روسیه) دیدار کرد؛ اما این کشور تنها بر کریمه تمرکز نمی کند. نخبگان ترکیه با درک پیچیدگی روابط بین مسکو و کیف، از کانال های اوکراینی برای ابراز نارضایتی خود از مواضع روسیه در سایر موضوعات سیاست خارجی استفاده می کنند.
این مورد در سفر اردوغان به کیف در ۳ فوریه ۲۰۲۰ اتفاق افتاد که همزمان با بیست و هشتمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین جمهوری ترکیه و اوکراین پس از شوروی بود. همچنین در پس زمینه تشدید تنش شدید نظامی در سوریه رخ داد. در آن زمان، رئیس جمهور ترکیه از رهبری روسیه به دلیل چشم پوشی عمدی بر اقدامات سوریه انتقاد کرد.
بر همین اساس، احتمالاً اوکراین مایل است روابط ممتاز خود با آذربایجان را نیز به نمایش بگذارد، در حالی که به نظر می رسد آماده است تا سیاست عدم به رسمیت شناختن نسل کشی ارامنه در امپراتوری عثمانی را تأیید کند.
پس از جنگ دوم قره باغ، کیف تغییری را در رفتار رهبری آذربایجان متذکر شد. با این حال، با وجود اشتراک منافع و همکاری رو به رشد بین طرفین، آنکارا به احتمال زیاد سعی خواهد کرد تا با عمل گرایی در روابط خود با روسیه، احساسات خود را در رابطه با اوکراین جبران کند.
در این میان این موضوع اهمیت ندارد که همکاری بین آنکارا و کیف تا چه اندازه شدید است در حالی که اردوغان تلاش نمیکند از نقش خود به عنوان «واسطه» بین اوکراین و روسیه دست بکشد. رهبری ترکیه در تلاش است تا با توسل به روابط ویژه خود با مسکو، جایگاه خود را در گفتگو با ایالات متحده و اتحادیه اروپا افزایش دهد.
به منظور دست یابی به تمامی این مقاصد، این موضوع به نظر، شبیه نحوه گفتگوی آنکارا با اتحادیه اروپا در خصوص مشکل پناهندگان و مهاجران از خاورمیانه است. برای ترکیه، گرفتار شدن در یک رویارویی آشکار با روسیه به معنای از دست دادن وضعیت خود به عنوان «عضو ویژه» ناتو است.
طی سالهای اخیر، اردوغان به تعدادی از کشورها مانند مسکو، واشنگتن، پکن، و دهلی نو هشدار داده است. با این حال، رئیس جمهور ترکیه با پذیرفتن تصویر خود به عنوان یک مشکل ساز بزرگ، بارها نشان داده که می تواند رویارویی را منطقی کند.
این قضیه در سال ۲۰۱۶ زمانی که ترکیه و روسیه بر سر سوریه به توافق رسیدند و در سال ۲۰۲۱ زمانی که جو بایدن تراژدی ارامنه در امپراتوری عثمانی را نسل کشی خواند، اتفاق افتاد. با این حال، مهم نیست که رجب طیب اردوغان و حلقه داخلی او چگونه مانور می دهند زیرا ترکیه هر روز بیشتر و بیشتر در امور پس از شوروی درگیر می شود.
بر همین اساس، به نظر میرسد اردوغان تمایل دارد تا به یکی از بازیگران کلیدی بازی اوکراین تبدیل شود، بازیگری که بدون او هرگونه پیکربندی مجدد در منطقه دریای سیاه، اگر غیرممکن نباشد، بسیار بعید است.
نظر شما