آرش نجفی؛ خبرگزاری بازار _ آذر سال ۸۹ بود که اولین یارانه نقدی پرداخت شد. حالا از آن روزها بیش از ۹ سال سپری شده و حدود 110 مرحله یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی پرداخت شده است. یک حساب کتاب ساده نشان میدهد (منهای یارانه معیشتی و یارانههای غیرنقدی) هر ایرانی نزدیک به ۵ میلیون تومان یارانه دریافت کرده که با فرض در نظر گرفتن متوسط ۷۰ میلیون نفری جامعه یارانه بگیرها میتوان ادعا کرد که دولت در تمام این سالها نزدیک به 23.2 میلیارد دلار(با احتساب دلار 15 هزار تومانی) یارانه نقدی پرداخت کرده است.
اما در شرایطی میلیاردها دلار یارانه تحت عنوانهایی همچون هدفمندی، اصلاح قیمت سوخت و حمایت از اقشار کم درآمد جامعه پرداخت شده که مدیریتی روی اطلاعات در ایران نداریم و نمیدانیم که از کدام بخشها به حمایت بیشتری نیاز دارد. کدام دهکهای درآمدی در شرایط بدی قرار دارند و کدام دهکها نیاز به حمایت کمتری دارند. نبود این اطلاعات منجر به هدر رفت پول در اقتصاد ایران شده است. در مقابل پولی که به حساب مردم واریز شده است، فقرافزایش پیدا کرده و میزان مصرف انرژی هم بیشتر شده است.
برای درک بهتر این مشکل به ذکر مثالی از کشاورزی میپردازم. ما در بخشهایی از کشاورزی شاهد کاشت بذر به صورت غیرهدفمند هستیم. در این مدل کاشت کشاورز بذر را بدون هیچ برنامهریزی و مدیریتی روی زمین میپاشد. تعدادی از بذرها در عمق مناسبی از سطح خاک قرار نمیگیرند، تعدای از بذرها توسط پرندهها خرده میشود و تعدادی هم تبدیل به محصول میشود. در مقابل این روش، کشت بذر به صورت هوشمند و مکانیزه در بسیاری از کشورها در حال انجام است. در این روش بذر بر اساس مطالعاتی که انجام شده در یک سطح مناسبی از خاک قرار میگیرد وآبیاری و کود دهی هم بر اساس برآوردهای دقیقی که انجام شده، صورت میگیرد. میزان تولید محصول در روش دوم قابل مقایسه با روشهای سنتی نیست. این همان مشکلی است که ما در توزیع یارانه سالهاست که با آن دست و پنجه نرم میکند.
بر اساس اطلاعاتی که مقامهای مسئول اعلام کردند در برهه ای از زمان حتی مردگان و ایرانیهای مقیم کشورهای دیگر یارانه دریافت میکردند، در حالیکه بعضا افراد کم درآمد موفق به دریافت یارانه نقدی نمیشوند. این اخبار به خوبی نشان میدهد که ما هیچ برنامهریزی برای کاشت و توزیع سرمایه یارانه ای در کشور نداریم. سیاست گذاری اشتباه پرداخت یارانه نقدی غیرهدفمند در دولت دهم، یازدهم و دوازدهم در حالی ادامه پیدا کرد، که مطالعات انجام شده نشان میدهد که در بلندمدت تنها رشد اقتصادی بالا و پایدار میتواند به کاهش فقر کمک کند.
دو راه کار حمایتی در شرایط کرونایی
حالا که ویروس کرونا شرایط بحرانی برای اقتصاد ایران رقم زده است دوباره بازار ارائه پیشنهادهای کارشناسی و غیر کارشناسی برای گذر از این شرایط بحرانی حسابی داغ شده است. برخی از یارانه یارانه نقدی بیشتر سخن میگویند و برخی پرداخت تسهیلات بانکی را چاره کار میدانند. باید توجه داشت که در چنین بحرانی نمیتوان به داد همه رسید. باید بررسی شود که حمایت از کدام قشر اولویت بیشتری دارد و میتواند به بهبود وضع عمومیاقتصاد منجر شود. راه کار اصلی که باید مسئولان باید به دنبال آن بروند اصلاح ساختار بانکی و ارائه تسهیلات بانکی با سود کم البته به ازای تولید بیشتر و پرداخت مالیات، به بنگاههای اقتصادی است. این همان روشی است که در همه جای دنیا اجرا شده و نتیجه خود را پس داده است.
در واقع در این روش، از محل پرداخت مالیات سود بانکی جبران میشود و از طرفی هم با افزایش تولید، رونق در اقتصاد ایجاد میشود. اما متاسفانه در ایران هنگام پرداخت تسهیلات تنها چیزی که به آن توجهی نمیشود تحقق تولید و تعهدات تولیدی بنگاههای اقتصادی است. همین مساله است که موجب شده بعضا تسهیلات بانکی سر از بازار دلالی و سوداگری درآورد.
حالا هم اگر دولت قصد حمایت از مردم جامعه را دارد، باید تولید را سرپا نگاه دارد. تولید که باشد رونق خواهد بود، تولید که باشد قیمتها کاهش پیدا میکند، از همه مهم تر تولید که باشد اشتغال حفظ میشود و مردم قدرت خرید خواهند داشت. البته این گفتهها به معنای این نیست که دولت حمایت از اقشار کم درآمد جامعه را فراموش کند. آنچه در حمایت از دهکهای پایین درآمدی مهم است، غیر نقدی بودن کمکهاست. دولت به جای پرداخت یارانه نقدی باید کالاهای اساسی خانوارها را تامین و در بین مردم توزیع کند.
نظر شما