صابر نصیری؛ بازار: سطح بالای رضایتمندی اجتماعی میزان مشارکت شهروندان در سایر امور جامعه را افزون مینماید. در این راستا تأمین شرایط و امکاناتی که به رضایت شهروندان از زندگی و اوضاع اجتماعی بینجامد در جوامع مختلف یکی از مهمترین وظایف زمامداران است و رضایتمندی حاصل فعالیت کل نظام اجتماعی یا یک سازمان به مفهوم کلان آن است و کلیه تلاشها و شعارها و اندیشهها نهایتاً خود را در این شاخص نشان میدهند؛ بههمین دلیل طراحی برنامههای مناسب برای بهبود رضایتمندی از زندگی باید در سرلوحه فعالیت دولتها قرار گیرد.
یکی از فاکتورهای مهم رضایتمندی اجتماعی میزان و نحوه دریافت خدمات توسط شهروندان از سازمانها و نهادهای مختلف یک کشور میباشد و در این مقوله نیز روحیه کاری پرسنل نقش بسزایی دارد و باتوجه به اینکه رصد تمام جزئیات و ساعات کاری یک کارمند و ایجاد وضعیت تماماً دستوری امری مشکل و اغلب چالش زاست لذا ضروری است مدیران سازمانها با اقدامات دیگری انگیزه پرسنل خود را افزایش داده و برای انجام به نحو احسن وظایف توسط کارکنان خود دلگرمی و محیطی مناسب ایجاد نمایند.
در کنار چندین عامل مهمی که مدیران سازمانها با انجام و اهتمام به آنها میتوانند انگیزه پرسنل خود را برای کار بهتر و افزایش میزان خدمات دهی به شهروندان و ایجاد رضایتمندی اجتماعی بالاتر ببرند، بحث "عدالت درون سازمانی" است.
مهمترین اصلی که مدیر یک سازمان در ارتباطات با پرسنل مجموعه خود باید به آن عمل کند اصل عدالت است. زیرا تمامی اصول دیگر به نحوی با عدالت مرتبط میباشند. انّ اللّه یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء والمنکرو البغی» (نحل/۹۰)
اگر کارکنان محل کار خود را دوست داشته باشند، شادتر خواهند بود. نتایج یک مطالعه جدید نشان داد کارمندان خوشحال و راضی از وضعیت درون سازمان، در مقایسه با سایر همکاران خود ۱۳ درصد بازدهی بیشتری دارند، نقش رفتارهای عادلانه مدیران در ایجاد محیط شاد و دلگرم کننده موجب بازدهی بیشتر پرسنل یعنی انجام بهتر وظایف توسط کارکنان شده و مراجعین با رضایتمندی بیشتری خدمات مورد نظر را دریافت خواهند کرد.
محققان دانشکده تجارت سعید دانشگاه آکسفورد (SBS) در مطالعهای مشترک با شرکت چندملیتی خدمات مخابراتی BT ثابت کردند که بین خوشحالی و بازدهی کارکنان یک رابطه قطعی وجود دارد. نتایج این مطالعه گسترده ۶ ماهه در مورد خوشحالی و بازدهی نشان داد که کارکنان وقتی خوشحالند تا ۱۳ درصد بازدهی بیشتری (خدمت و ایجاد رضایتمندی در مراجعین و جامعه هدف سازمان) دارند.
علت بسیاری از تنشهای درون سازمانی به علت فقدان عدالت توسط مدیران در آن نهاد بوده است لذا جنبه عملی بخشیدن به اندیشه عدالت و ایجاد تحرکات مثبت برای رفع تبعیض و برقراری عدالت درون سازمانی باید سرلوحه مدیران باشد.
اگر حقوق هر فرد در سازمان محفوظ و وضعیت متعادل باشد و تبعیض، محرومیت و احساس مغبونیت در پرسنل یک سازمان نباشد، عقاید و اخلاق پاک، صفای قلب و اعمال خوب بیشتر میشود و زمینه برای وقوع معاصی و اخلاق رذیله و شیوع عقاید ناپاک کمتر و نهایتاً میزان و نحوه کار و خدمات دهی به جامعه هدف افزایش و میزان رضایت مندی اجتماعی مردم نیز سطح بالاتری خواهد یافت.
توجه یک مدیر به مؤلفه عدالت، باعث ایجاد محیطی مسالمتآمیز و صمیمی درون سازمان خواهد شد. از جمله:
- قدر و منزلت هر کسی را شناختن و به گونهای مناسب با او رفتار کردن
- تقسیم کار و منصوب و مأمور کردن پرسنل در جایی که سزاوار آن هستند
- حساسیت و توجه به تناسب پاداش با خدمات
- توجه یکسان و مناسب به تک تک افراد زیرمجموعه
- رعایت و عطا کردن حق هر صاحب حق و مراقبت حقوق
- ارزش دادن به خدمات و ایده پردازیها
- ناچیز نشمردن تلاش پرسنل
- ایجاد زمینه مشارکت افراد مستعد در پروژهها
- دوری از ستم و حمایت از ستمدیده
- تمرکز بر انصاف و ارزیابی عادلانه
- مهیا نمودن شرایط مناسب و یکسان برای پیشرفت شغلی همه پرسنل
- عطا و تقسیم تشویقها به صورت عادلانه
یکی از شاخصهای مهم عدالت شایسته سالاری است. مقصود از شایسته سالاری این است که هرکسی با توجه به توانایی و مقام درونی و تخصص و شایستگی عهدهدار پستی در همان سطح شود و مدیر آن سازمان هر کس را با توجه به استحقاقی که دارد در جای شایسته خود قرار دهد در عین حال عدالت ایجاب میکند که تواناترین و متعهدترین و بادانشترین فرد در کسب موقعیتها و مراتب عالی ارجح از سایرین باشد. پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند: کسی که چیزی از امور مسلمین را بر عهده گیرد، سپس فردی را عهدهدار کاری کند در حالی که فرد اصلح از او را مییابد، به خدا و رسول او خیانت کرده است.
مدیر عادل زحمات و تلاش مجموعه درون سازمان خود را نادیده یا ناچیز نخواهد شمرد. چنانچه حضرت علی (ع) در نامه به مالک به صراحت به این نکته اشاره میکنند: «هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار تا شرافت و بزرگی کسی موجب نگردد که کار کوچکش را بزرگ بشماری، یا گمنامی کسی باعث شود که کار بزرگ او را ناچیز بدانی».
فراموش نکنیم ستم پدیدهای است که در هر سازمانی راه می یابد، مدیر در هر رده و مقامی که هست باید اهتمام کافی داشته باشد علاوه بر اینکه خود از ظلم و ستم دوری کند در سازمان تحت اختیارش نیز به کسی ظلم نشود و یاور ستمدیده باشد.
مدیران موفق اصل تمرکز بر انصاف را سرلوحه خویش قرار میدهند. بر مبنای پژوهشهای انجام شده، وجود ساختاری منصفانه برای ارزیابی عملکرد باعث بهبود ۴ برابری صداقت و مسئولیت پذیری کارمندان میشود. وقتی آنها احساس کنند منصفانه ارزیابی میشوند، تمایل کمتری به پنهانکردن اشتباههایشان دارند و بیشتر در جهت منافع سازمان کار میکنند تا صرفاً منافع خود.
وقتی در سازمانی عدالت حاکم شد و پرسنل در محیطی صمیمی و حقوق محفوظ قرار گرفتند کارایی بالایی خواهند داشت و نهایتاً بهرهوری آن سازمان بیشتر و خدمات به جامعه هدف بصورت عالی خواهد بود.
مدیرانی که در سازمان تحت مدیریتشان احترام و تعهد حکمفرما باشد یقیناً مراجعین و جامعه هدفی رضایتمند نیز خواهند داشت چراکه در غیر اینصورت مدیران متوسل به شدت عمل میشوند و شدت عمل به دستور دادن منتهی میشود نه جلب احترام و تعهد پرسنل. شدت عمل، قدرت و نشاط سازمان را نابود کرده و کارکنان را ضعیف و شکست خورده رها خواهد کرد و نتیجه آن نارضایتی مراجعین خواهد بود.
سازمانی که پرسنل آن حتی یک نفر از جمع پرسنل، بعلت بی عدالتی و تبعیضها روحیه خدمتگزاری خود را از دست بدهد و روحی ناآرام و احتمالاً با بروز رفتار پرخاشگرانه در مقابل مراجعین و حتی همکاران خود سبب خواهد شد جامعه هدفی که مقرر است بواسطه چنین افرادی خدمات دریافت کنند با مشاهده رفتارهای نادرست حتی درصورت دریافت خدمات مورد انتظار، ممکن است نهایتاً با نارضایتی از آن سازمان خارج شوند.
مخلص کلام اینکه هرچقدر توجه مدیران به بحث عدالت درون سازمانی بیشتر باشد بعلت کارکرد خوب و متعهدانه و وفادارانه کارکنان آن سازمان، خروجی بهتری حاصل شده و مراجعین و جامعه هدف رضایت بیشتری از کل سیستم و سازمان مربوطه خواهند داشت.
نظر شما