بازار، گروه استانها: «ما باید از سرمایهگذارها حمایت کنیم» «باید طرح های اقتصادی جامع را برای سرمایه گذاران ارائه دهیم تا از این طرحها استقبال کنند و در آنها سرمایه گذاری کنند» اینها جملاتی هستند که مسئولان در همایشها و نشستهای خبری اقتصادی بیان میکنند.
این موضوعات در حالی مطرح میشود که بسیاری مسئولان ما اصلاً شناختی از وضعیت سرمایه گذاران ندارند کارشناسان اقتصادی معتقد هستند که سرمایه گذاران گونه و انواع مختلفی دارند و باید با هرکدامشان به نوع خاص خود برخورد و رفتار کرد. اما آنچه در استان سمنان دیده میشود عکس این امر است یعنی ما آمادگی پذیرایی از سرمایه گذار را هم نداریم.
ضرورت ترسیم طرحهای قابل سرمایه گذاری
در سفر رئیس جمهور به استان سمنان، مسئولان استانی نیز به حمایت و جذب سرمایهگذارها اشاره میکردند و از طرحهایی میگفتند که با استفاده از آنها میتوان سرمایه ها را در استان جذب کرد. اما پرسشی که درا ین جا مطرح میشود این است که آیا این طرحها را کارشناسهای اقتصادی استان ترسیم کردهاند که سرمایه گذاران با بررسی آنها سرمایه خود را در این طرحها به کار ببرند؟ یا اصلاً طرحهایی طراحی شده که به درد سرمایه گذاری بخورند؟
بسیاری مسئولان ما اصلاً شناختی از وضعیت سرمایه گذاران ندارند
همه این سوالات را در میزگردی مجازی با حضور محمد علی تقی پور گرمهای فعال بخشهای اقتصادی و سرمایه گذاری و سید رضا طباطبایی کارشناس اقتصادی مورد بررسی قرار میدهیم و سعی داریم به این سوالات پاسخ دهیم که چه باید کرد تا بتوانیم در نگهداشتن سرمایه گذار در استان سمنان موفق تر عمل کنیم و دست کم از شرایط کنونی بیرون بیاییم.
سرمایه گذار مدلهای مختلف دارد
طباطبایی: ابتدا باید گفت که سرمایه گذار مدلها و انواع مختلفی دارد و به طور مشخص میتوان آن را به سه دسته سرمایه گذار حرفه ای، نیمه حرفه ای و هیجانی تقسیم کرد دسته اول سرمایه گذران به ضربالمثل «بی مایه فطیر است» اعتقاد دارد و در حوزه سرمایه گذاری به آنها حرفه ای میگویند برای اینکه تعصبی برای سرمایه گذاری در مکان خاص و یا محل زندگی خود ندارند. برای آنها مهم است چه میزان از سرمایهای که در طرحهای صنعتی، معدنی و کشاورزی به کار میبرند، آنها را به سود دهی میرساند.
سرمایه گذاران حرفه ای که از داراییهای زیادی هم برخوردارند، انتظار دارند سرمایه خود را که در طرحی به کار میبرند تا سه سال همان میزان سرمایه به جیبهایشان باز گردد و بعد از گذشتن دو سال دیگر از آن سه سال به سودهی برسند. برای مثال سرمایه گذار حرفه ای یک میلیارد تومان سرمایه گذاری میکند توقع دارد تا یک سال دیگر آن یک میلیارد تومان به حسابش بازگردد و پس از دو سال دیگر سرمایهاش به سه میلیارد تومان برسد.
سرمایه گذاران حرفه ای تعصبی برای سرمایه گذاری در مکان خاص و یا محل زندگی خود ندارند
قانع کردن سرمایه گذاران حرفه ای بسیار سخت است چرا که ابتدا این افراد مزایا، نفع، سود خود را ارزیابی میکنند اگر به این نتیجه برسند که طرح برای آنها سود میآورد سرمایه گذاری میکنند بالا پایین شدن نرخ ارز و مطرح شدن بازارهایی مثل بیت کوین، بورس و مسکن و … کار مسئولان را برای قانع کردن سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در بخش تولید سخت کرده چرا که سرمایه گذار ترجیح میدهد پول خود را در بازاری مانند بازار مسکن سرمایه گذاری کند نه در کارخانهای که مشخص نیست به سود خواهد رسید یا خیر. در نتیجه برای این قشر مهم سود است.
دسته دوم سرمایه گذاران
سرمایه گذاران دسته دوم احساسی هستند. سرمایه گذاران احساسی برخلاف دسته دوم سرمایه خود را در وطن و محل زندگی خود به کار برده تا برای هم نوع خود اشتغالزایی کنند این افراد به سود کم قانع هستند و دست دولت برای جذب سرمایه گذاران احساسی باز تر بوده و مسئولان با مراجعه به این سرمایه گذاران و اشاره به اشتغال جوانان این افراد را به بازار سرمایه جذب کنند.
این افراد همان طور با هیجان به عرصه سرمایه گذاری ورود میکنند به شکل هیجانی نیز ممکن است از عرصه سرمایه گذاری خارج شوند. سرمایه گذاران احساسی حرفه ای نیستند، معمولاً دارای سرمایه کمتری بوده و درک درستی از شرایط تولیدی و اقتصادی ندارند نیت خیری دارند و میخواهند کمک کنند اما نمیدانند چطور و چگونه در نتیجه جذب این افراد آسان است اما مسئولان در نگهداری آنها کار دشواری دارند.
دست سوم سرمایه گذران میانه هستند سرمایه گذاران میانه رو نه مثل دسته اول حرفه ای هستند و نه مانند دسته دوم در عرصه سرمایه گذاری هیجانی عمل میکنند. به این افراد سرمایه گذاران منطقی و یا تجار منطق گرا نیز میگویند. سرمایه گذاران منطقی به سرمایه گذاری علاقمند بوده و از خطر سرمایه گذاری نیز آگاه هستند و اگر شرایط سرمایه گذاری برای این افراد فراهم شود دولت مردان به راحتی میتوانند این افراد را جذب بازار سرمایه کنند.
سرمایه گذاران احساسی برخلاف دسته دوم سرمایه خود را در وطن و محل زندگی خود به کار برده تا برای هم نوع خود اشتغالزایی کنند این افراد به سود کم قانع هستند
تجار منطق گرا هر چند به فکر کسب سود هستند اما حواسشان به اشتغالزایی افراد نیز است. سعی خودشان را میکنند که از نیروهای بومیهای همان منطقه استفاده کنند و آنها توقع دارند در مدت دو سال سرمایه شأن به جیبهایشان بازگردد و بعد از سه تا پنج سال سرمایههایشان دو برابر شود در نتیجه کافی است کمی با این افراد مدارا شود تا به خوبی جذب شوند مشکل اما اینجا است که مسئولان ما کجا این موارد را مد نظر قرار دادهاند؟ کجا مدلهای مشخص سرمایه گذاری را شناسایی کرده و برای هر کدامشان یک طرح ارائه کردهاند؟ کجا سراغ انواع مختلف سرمایه گذار رفتهاند.
برخی موانع سرمایه گذاری
تقی پور: رفتارهایی که سرمایه گذاران را فراری میدهد سبب شده تا انواع سرمایه گذار که توسط کارشناس محترم شما مطرح شد، در استان سمنان و در خیلی نقاط دیگر کشور باقی نمانند و سرمایههایشان را بردارند و بروند.
مسئولان باید تمامی سرمایه گذاران این سه گروه را بشناسند و بر اساس نوع رفتارهای سرمایه گذاران با آنها برخورد کنند. اما مسئولان این افراد را شناسایی نکرده و خود این سبب شده سرمایه گذاران تمایلی به سرمایه گذاری در استان نشان ندهند.
مسئولان استانی با تشکیلات اداری و استعلامهای طولانی سبب شده سرمایه گذاران حرفه ای قید سودآوری در استان سمنان را بزند. برای مثال مدیر کارخانه کاغذ سنگی شاهرود بعد از چهار سال نتوانسته فاز اول کارخانه خود را افتتاح کند این به چه چیز بر می گردد؟
تجار منطق گرا هر چند به فکر کسب سود هستند اما حواسشان به اشتغالزایی افراد نیز است
من شنیدهام که اعلام شده سرمایه گذار ناز میکند بلکه که ناز میکند او سرمایه گذار حرفه ای است و باید ناز کند و این شما هستید که نیاز به سرمایه او دارید نه او نیاز به شما اما برای همین کارخانه چه اقداماتی در شاهرود شد؟ مسئول محترم این کارخانه عظیم که یک فاز آن ۱۳۰۰ تا ۱۸۰۰ اشتغال ایجاد میکند آن هم برای شهری که نمایندهاش میگویند بیکاریاش ۲۶ درصد است، اعلام کرده حتی تلفن من را هم جواب نمیدهند اینطور میتوان سرمایه گذار نگهداشت؟ برای همین مدیر این کارخانه طرح سرمایه گذاری دریکی از شهرهای شمال غربی اجرا کرده است.
سرمایه گذاران را فراری میدهند
سرمایه گذاران هیجانی و منطق گرا به قول کارشناس محترم؛ نیز هر چند علاقه به سرمایه گذاری در محل زندگی خود دارند اما طولانی شدن روند تشکیلات اداری این افراد را نیز به ستوه آورده و آنان نیز بیخیال سرمایه گذاری میشوند.
استانداری، فرمانداریها، اتاق بازرگانی استان، معاونهای اقتصادی وظیفه دارند انواع سرمایه گذاران را شناسایی و متناسب باهمان رفتار سرمایه گذاران رفتار کنند. پس از شناسایی سرمایه گذار نیز باید طرح هایی در حوزه صنعت، کشاورزی، معدن به صورت بروشور و با چند زبان زنده دنیا آن را آماده کرد و به سرمایه گذاران ارائه داد. ما چنین طرح و موضوعاتی را در استان نداریم و زمانی به فکر طرح میافتیم که از بلندپایههای کشور به استان بیاید آن لحظه از ادارت میخواهیم که اگر طرحی رادارند ارائه دهند. اما باپایان سفر افراد بلند پایه کشور همان طرحها نیز فراموش میشود.
نظر شما