بازار؛ گروه اصناف و بازرگانی: اتاق بازرگانی ایران، که از نامش مشخص است باید محلی برای تسهیل صادرات و واردات و پاتوقی برای فعالان حوزه های مختلف اقتصادی باشد و می تواند نقش مهم و کلیدی در اقتصاد ایران را ایفا کند اما در این روزها بیشتر آز آن که به دنبال اینها باشد درگیر حواشی و جنگ قدرت درونی است که از این پس به این موارد بیشتر خواهیم پرداخت. در اولین مورد از این حواشی و آسیب شناسی اتاق بازرگانی به موضوع تحقیق و تفحص اتاق بازرگانی می پردازیم. تحقیق و تفحصی که در کمیسیون اقتصاد و به رغم تلاش برای نفوذ در مجلس با حضور چندین نفره از سوی اتاق در محل این کمیسیون باز هم با اکثریت آراء به تصویب رسید.
برخی از اعضای قدیمی اتاق براین باور هستند که اتاق بازرگانی از روی ریل حقیقی خود خارج شده و مشخص نیست در این اتاق مهم چه اتفاقاتی پیش می آید و در تلاش هستند تمامی موارد اتاق بازرگانی ایران را مورد تحقیق و تفحص توسط مجلس قرار بگیرد. در همین رابطه خبرنگار بازار با مجیدرضا حریری رییس اتاق ایران و چین به عنوان یکی ازموافقان این تحقیق و تفحص گفتگو کرده که در زیر می خوانید:
معلوم نیست شخصیت حقوقی اتاق به چه صورت است؟ یعنی خصوصی و دولتی بودن آن اصلا مشخص نیست و از طرفی تشکلی کار فرمائی هم نیست زیرا شما مجبورید برای تجارت کارت بازرگانی داشته باشید
*ظاهراً اولین تحقیق و تفحص اتاق بازرگانی کشور بعد از تاسیس در کمیسیون اقتصادی با اکثریت آراء تصویب شد، هدف از این اقدام چیست؟
اتاق بازرگانی به طور کلی اشکال زیاد دارد. حدود ۱۵ الی ۲۰ سال پیش خلاءهای قانونی در اتاق بازرگانی دیده می شود. بعنوان مثال معلوم نیست شخصیت حقوقی اتاق به چه صورت است؟ آیا یک تشکل کارفرمایی است؟ که قطعا اینگونه نیست چون تشکل کارفرمایی وابسته به دولت نیست و این اتاق بر اساس قانون مجلس تصویب شده است. مثل همه وزارتخانه ها و سازمان ها نباید برود در ثبت شرکت ها یا در وزارت کار یک تشکل ثبت کند به دلیل اینکه اتاق بازرگانی قانون دارد آن هم قانون تشکیل اتاق های بازرگانی. در همین راستا تکلیف حقوقی این اتاق معلوم نیست در چه وجه ایی قرار دارد یعنی خصوصی و دولتی بودن آن اصلا مشخص نیست. در نتیجه این خلاءها باعث شده که گروهی در این اتاق مدیریت را در دست بگیرند. همچنین نکاتی در روابط اتاق با حاکمیت، روابط اتاق با اعضای آن و روابط اتاق با اتاق های دیگر بازرگانی به درستی مشخص نیست که این اشکالات پیش می آید آن هم به دلیل اینکه ماهیت اصلی و حقوقی اتاق اصلا مشخص نیست.
اتاق بنا به حکم حکومت و حکم قانون نظام از مردم وجوهی را اخذ می کند. یعنی کسی داوطلبانه به اتاق پول نمی دهد. چون اگر اینکار را نکنید پروانه کار ندارید و نمی توانید کارت بازرگانی دریافت کنید. این کاربا ماهیت تشکل های کارفرمایی فرق دارد زیرا کسی اجبار ندارد در آن حتما عضو باشد و اختیار ماندن رفتنش دست خودش است و از هیچ حقی در جامعه محروم نیست. اگر بخواهم مثالی بزنم، در اتاق ایران و چین، اگر برخی از اعضا دیگر تمایل برای عضویت این گروه نداشتند به منزله این نیست که دیگر نمی توانند با چین تجارت داشته باشند، اینگونه نیست. فقط به این دلیل عضو این اتاق می شوند که خدمات می گیرند و در مقابل این خدمات حق عضویت دریافت می کنند. ولی در اتاق بازرگانی ایران اینگونه نیست، شما مجبور هستید عضو شوید تا بتوانید کارت بازرگانی بگیرید و اگر نگیرید نمی توانید تجارت خارجی کنید و مجبور هستید سر سال علاوه بر حق عضویت که اجباری است، مالیات را هم به حساب اتاق بازرگانی واریز کنند.
متاسفانه اتاق بازرگانی در مقابل درآمدهای مکفی که سالیانه بیش از چند هزار میلیارد تومان است به هیچ کجا پاسخگو نیست؛ نه به سازمان بازرسی، نه به دیوان محاسبات، نه به خود اعضای اتاق یعنی حتی اعضای اتاق بازرگانی هم جرات ندارند بگویند دارید چکار می کنید، به هیچ کجا پاسخگو نیستند!
اگر ۱۰۰تومان مالیات در سال می دهید، سه واحد از آن ۱۰۰ واحد را به حساب اتاق می ریزند یعنی در اصل باید ۱۰۳ واحد واریز کنید. از سال ۹۱ تا ۹۶ که برنامه توسعه پنجم بود مجلس تشویق کرد که یک در هزار فروش بنگاه ها را باید به حساب اتاق واریز شود که رقم وحشتناک بالایی بشمار می آمد و معادل چند صد هزار میلیارد تومان می شد. اتاق بازرگانی ۷۰ درصد این مبلغ را تخفیف دادند که همین نیز جای بحث دارد و یک تخلف قانونی بشمار می آید. اگر احساس می کردید که پول، پول بی ربط و زیادی است باید به مجلس می رفتید و می گفتید این پول زیاد است و قبول نمی کنم. متاسفانه این اقدامات شاهکارهای آقای نهاوندیان بود. زمانی که اتاق بازرگانی را اداره می کردند دوست داشتند اتاق بازرگانی تبدیل به وزارتخانه شود که یک ساختمان آن دوتا شود، دوتا بشود چهارتا که از این شلوغ بازی ها لذت ببرند.
متاسفانه اتاق بازرگانی در مقابل درآمدهای مکفی که سالیانه بیش از چند هزار میلیارد تومان است به هیچ کجا پاسخگو نیست؛ نه به سازمان بازرسی، نه به دیوان محاسبات، نه به خود اعضای اتاق یعنی حتی اعضای اتاق بازرگانی هم جرات ندارند، بگویند دارید چکار می کنید، به هیچ کجا پاسخگو نیست!
در این ۸ سال یک جریان فکری در اتاق بازرگانی حاکم شدند که اثرات آن را در پرونده های فساد و اقتصادی مثل پرونده مهدی جهانگیری، پرونده پتروشیمی آقای شریفی نیکنفس مشاهده می کنیم. نکته جالب در خصوص این افراد، در ۸ سال دولت آقای روحانی همیشه برنده انتخابات اتاق بازرگانی بودند. در نتیجه این نوع تفکر که با همکاری کسانی که در دولت حضور داشتند یا حتی از نفوذ بالایی برخوردار بودند، انجام می شد. نمونه آن مهدی جهانگیری که برادرش معاون اول رییس جمهور بود یا آقای نهاوندیان در دوره اول دولت آقای روحانی همه کاره بشمار می آمد. این جریانات دست به دست هم دادند و اتاق بازرگانی تبدیل به منشاء ای برای فساد شد.
*یک جا اشاره کردید که هویت اتاق بازرگانی اصلا معلوم نیست، باید کلا آن را خراب کرد و از نو ساخت، اگر نه دولتی است و نه خصوصی است، پس چیست؟
در حال حاضر در ثبت شرکت ها اتاق را به عنوان یک تشکل غیرانتفاعی خصوصی ثبت کردند. تشکل غیرانتفاعی خصوصی، تحت قانون مجلس شکل نمی گیرد بلکه در یک مجموعه دولتی خودش را ثبت می کند، مثل هر NGO یا وزارت کشور یا وزارت کار یا وزارت صمت ولی اتاق اینگونه نیست. اتاق بازرگانی، قانون مجلس دارد و بر اساس این قانون شکل گرفته است در نتیجه خودش را ثبت کرده و به همین دلیل فراری از یکسری پاسخگویی هاست.
اتاق هیچ کاری نمی کند. یعنی شترمرغ شده است و وقتی به او می گویند تخم بگذار می گوید من شتر هستم و وقتی به او می گویند بپر، می گوید مرغ هستم
*با این اوصافی که از اتاق بازرگانی دارید، مهمترین خروجی این اتاق چیست؟
هیچ خروجی ندارد. سؤال اصلی من هم همین است که اگرمثل خیلی از نهادها و سازمانهای دولتی دیگر اتاق بازرگانی ایران را تعطیل کنند چه اتفاقی می افتد؟ اگر امروز اتاق را تعطیل کنند و کارت بازرگانی را از سامانه جامع تجارت بگیریم هیچ اتفاقی نمی افتد منتهی کسی این را نمایندگی نمی کند. آیا از اتاق به عنوان نماینده بخش خصوصی یک مطالبه جدی دیدهاید؟ آیا یک اعمال حاکمیتی به عنوان نماینده حاکمیت دیدهاید انجام دهد؟ اتاق هیچ کاری نمی کند. یعنی شترمرغ شده است و وقتی به او می گویند تخم بگذار می گوید من شتر هستم و وقتی به او می گویند بپر، می گوید مرغ هستم. اتاق یک جایی بخش خصوصی است و یک جایی نیست و یک چیز بی حاصلی است که فقط هر روز بزرگ و بزرگتر می شود. متاسفانه اتاق بازرگانی به بنگاه معاملات ملکی بزرگی تبدیل شده است. اتاق در تهران تا سال ۱۳۹۳ یک ساختمان در خیابان وزرا داشت و الان در خیابان وزرا ۳ تا ساختمان دارد، چه خبر است؟ چه نقش مفید و مهمی در این چند سال اخیر در اتاق افتاده که این تعداد به ساختمانهای خود اضافه می کند؟ برخی از اعضای اتاق بازرگانی نمی دانند با پول باید چکار کنند. در حال حاضر اتاق ۴۰۰-۵۰۰ میلیارد تومان در بانک سپرده دارد، اتاقی که براین باور است که از بخش خصوصی سود بانکی نگیرد چون پدر تولید را درآورده است ولی خود اتاق سپرده دارد و ۲۲ درصد می گیرد.
*یعنی نبود شفافیت باعث شده این اتفاق بیفتد؟
دقیقا. می توانم به جرات بگویم اتاق بازرگانی تا سال ۹۳ اثرگذاری بیشتری داشت. شما به اواخر دهه ۸۰ برگردید؛ یک واژهای به نام خصولتی به ادبیات اقتصادی ما وارد شد که از اتاق بازرگانی استارت خورد. اتاق در مورد بانکداری در ایران موضع داشت و مواضع آنها تا حدی بود که رهبری نسبت به حوزه بانکداری حساس شدند و عنوان کردند مراقب بانکها باشید. اتاق در سال ۹۱ براین باور بود، بیانیه رسمی دهیم که خصوصی سازی را متوقف کنیم چون این برای آینده مملکت ضرر دارد. آیا الان هم از این صحبت ها و دیدگاه ها در اتاق مشاهده می شود؟ اگر حاکمیت در سال ۹۱ حرف اتاق را گوش داده بود و جلو روند خصوصی سازی را گرفته بود اتفاقات خوزستان و هفت تپه و تبریز و ماشین سازی و ... نمی افتاد. این صدا در اتاق بر اساس طیفهای مختلف فکری بود که در اتاق جا و صندلی داشتند.
در اتاق نقد نمیبینید و آنجا عین یک ارتشی میماند که چندتا ژنرال آن بالا هستند و در بین بقیه آنها افسر هم دیده می شود همه سرباز صفر هستند و ژنرال دستور می دهد و این افراد اطاعت می کنند
*اما اتاق بازرگانی دارای ماهیت مشاوره ای بوده تقریبا در تمام کمیسیون ها و شوراهای عالی نماینده دارد. با این ضریب نفوذ در اقتصاد تاثیر ندارد؟
قطعا می تواند تاثیر داشته باشد. ماهیت اتاق این بود که اگر آقای خاموشی یک طرف رئیس اتاق بود یک طرف هم ما بودیم و ایشان را در اتاق نقد می کردیم. اگر آقای نهاوندیان رئیس اتاق می شد یک گروه او را نقد میکردند ولی الان شما در اتاق نقد نمیبینید و آنجا عین یک ارتشی میماند که چندتا ژنرال آن بالا هستند و در بین بقیه آنها افسر هم دیده نمی شود همه سرباز صفر هستند و ژنرال دستور می دهد و این افراد اطاعت می کنند. یعنی شما هیچ نقدی در داخل اتاق نمی بینید. اما ما در اتاق نقدهای جدی به هم می کردیم، قطعا من هم یک جاهایی اشتباه می کردم و یک کسی آنجا بود که دیدگاهش با من فرق می کرد و من را زیر سؤال می برد و من در مقابل سؤال او پاسخگو بودم.
اگر کسی بیاید و در فضای عمومی اتاق را نقد کند بعدا او را به کمیسیون انضباطی می برند و کارت بازرگانی او را باطل می کنند. یعنی شما در اتاق منتقدتان را به دادگاهی می برید که قاضی آن خودتان هستید و او را از حقوق اجتماعیاش محروم می کنید
*آیا نبود آدمهای بزرگ مثل مرحوم عسگراولادی در وضعیت نامنظمی اتاق بازرگانی تاثیر دارد؟
آنها که نمی توانستند دائما باشند. در اتاق باید آدمهای مستقل ورود کنند. آدمهایی که اتاق به آنها شخصیت ندهد یعنی به صرف اینکه در اتاق حضور دارند شخصیت اجتماعی پیدا نکنند بلکه شخصیت اجتماعی داشته باشند و به اتاق بیایند که الان این اتفاق نیفتاده است. چیزی که من در سال ۹۳ پیش بینی کرده بودم الان کاملا اتفاق افتاده است. ما این خلاءها را دیدیم و طی این ۸ سال دائما در اتاق گفتهایم که مثلا این اشکال دارد، در مورد این باید پاسخ بدهید ولی آنها خودشان را بی نیاز از پاسخگویی می دانند و جواب ما را هم نمی دهند، نه تنها جواب نمی دهند بلکه اگر کسی بیاید و در فضای عمومی اتاق را نقد کند بعدا او را به کمیسیون انضباطی می برند و کارت بازرگانی او را باطل می کنند. یعنی شما در اتاق منتقدتان را به دادگاهی می برید که قاضی آن خودتان هستید و او را از حقوق اجتماعیاش محروم می کنید.
*به نظر شما آیا تحقیق و تفحص خروجی خواهد داشت باتوجه به چنین فضایی که در اتاق حاکم است؟
قطعا جواب می گیرد. در این ۸ سال اتفاقاتی افتاده که شاید با این تحقیق و تفحص در نیاید، اتفاقات مالی که افتاده و اتفاقات مدیریتی که افتاده را هم داریم از طریق نهادهای ناظر پیگیری می کنیم. کمیسیون اصل ۹۷ و هم نهادهای ناظر بیرونی و هم دیوان محاسبات با همه لابی می کنیم که اسناد اتاق را بررسی کنند. آنها باید بیایند و ببینند در این ۸ سال چه اتفاقاتی در اینجا شکل گرفته است؟ چطور در اینجا چندین تن میلگرد برای یک ساختمان خریداری شده است، مگر ساختمان حساب و کتاب ندارد که چقدر میلگرد نیاز دارد؟ ما که امیدوار هستیم به نتیجه برسد.
نظر شما