به گزارش بازار به نقل از اتاق ایران، چهارمین روز از سومین رویداد مشاوره به کسبوکارها که به همت معاونت کسبوکار اتاق ایران برگزار شد. این نشست به موضوع پایداری و ادامه مسیر کسبوکار بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط در شرایط فعلی اختصاص داشت؛ در این نشست مهران سوادکوهی، مهدی عربزاده یکتا و مسعود ظهرابی سخنرانی کردند. محور اصلی سخنرانی حکمرانی دیجیتال، پیشنیاز مدل کسبوکارهای نوآورانه، جایگاه سرویسهای ناب و چابک در مدلهای کسبوکارهای مبتنی بر فناوری و اقتصاد باز و مدلهای کسبوکار بود.
در ابتدای نشست عنوان شد: اگر شرکتها بخواهند از اقتصاد دانشبنیان برخوردار شوند، ناگزیر هستند از این فرصتها بهره گیرند؛ مفاهیم در دنیای جدید تغییر کرده و نیازمند تفکرات جدید هستیم. تجارت سنتی جای خود را به تجارت الکترونیکی داده و مفاهیم کالا و پول تغییر کرده است.
در ادامه نشست «مدلهای کسبوکاری فناوری مالی و نمونههای موفق» عنوان اولین گزارشی بود که مهران باوند سوادکوهی ارائه کرد: اقتصاد دیجیتالی عبارت است از شبکهای جهانی از اقتصاد و فعالیتهای اجتماعی که از طریق ارتباطاتی مانند اینترنت، موبایل و شبکهها امکانپذیر انجام میشود.
او ادامه داد: شبکهسازی دیجیتالی و زیرساختهای ارتباطی بستری جهانی فراهم میکند که در آن افراد و سازمانها با تجهیز راهبردها، به برقراری ارتباط، همکاری و جستجوی اطلاعات میپردازند.
او درباره شاخص سهولت کسبوکارها اشاره کرد: در سال ۲۰۰۸ کمیتهٔ اهداکنندگان کمکهای مالی توسعهٔ کسبوکارها (DCED) محیط کسبوکار را بهصورت مجموعهای از شرایط سیاسی، حقوقی، نهادی و مقرراتی حاکم بر فعالیتهای کسبوکارها تعریف کرد. هدفش کاهش هزینهها و ریسکهای فعالیتهای تجاری از طریق بهبود سیاستهای دولت، قوانین و مقررات و ایجاد رقابت در میان مشارکتکنندگان بازار است.
باوند سوادکوهی ادامه داد: معیار سهولت انجام پروژههای کسبوکار بانک جهانی هزینهٔ انجام کسبوکار و کیفیت مقررات و نهادهای تأثیرگذار بر محیط کسبوکار را ارزیابی میکند. محیط کسبوکار یکی از پیششرطهای لازم برای رشد اقتصادی و کاهش فقر بهحساب میآید.
در ادامه نشست او درباره تحول دیجیتال گفت: کسبوکار دیجیتال، کاربردی از فناوری جهت ساخت مدلهای عملیاتی جدید، روندها، نرمافزارها و سیستمهایی است که همگرایی بیشتر بین مردم، کسبوکارها و سایر ذینفعان را ایجاد میکند. این پیشرفتها فرصتهای خدمات و تولید جدیدی را ایجاد میکند. همچنین باعث تحول در عملیات تجاری، افزایش توان شرکتها برای درآمد بیشتر، مزایای رقابتی و دستیابی به کارایی بیشتر میشود.
او با اشاره به انقلاب چهارم صنعتی به رویکردهای بانکداری نوین اشاره کرد و از انواع استراتژیهای دیجیتال یعنی استراتژی تهاجمی و تدافعی گفت.
باوند سوادکوهی درباره ابعاد استراتژی دیجیتال در صنعت مالی و بانکداری گفت و آن را یکی از نمونههای موفق توجه به فناوریهای مالی نوین دانست.
به گفته باوند سوادکوهی توسعه کسبوکار در اقتصاد بیمار امکانپذیر نیست و باید حاکمیت در این زمینه سهولتهایی ایجاد کند. تحول دیجیتال و تکنولوژیهای جدید میتواند این فلسفه را تغییر دهد و این فرصتی برای کسبوکارها است.
بعد از آن مهدی عربزاده یکتا درباره حکمرانی دیجیتال پیشنیاز مدلهای کسبوکار نوآورانه گفت. تحول دیجیتال بدون ساختار حکمرانی دیجیتال بیمعنی است؟
عربزاده یکتا درباره نسلهای بنادر از CARGO، بنادر لجستیکی، بنادر مبتنی بر گردش کالا و خدمات SCM و بنادر مبتنی بر زیرساختهای دولت الکترونیک و بنادر مشتری محور گفت.
او تصریح کرد: یکی از دلایل ایجاد این نقاط کور که مسیر تحول دیجیتال را شفاف و میسر نمیسازد، مربوط به عدم شکلگیری ساختار حکمرانی دیجیتال در سازمانهاست: این مسئله مسبب ایجاد بسیاری از مشکلات جدی در مسیر مهاجرت و تحقق تحول دیجیتال است.
عربزاده یکتا تصریح کرد: مشکلاتی که سازمانها تا قبل از این بدین شیوه با آنها مواجه نشده بودند مواردی چون: عدم پاسخگویی سریع تیمها در مسیر مهاجرت تحول دیجیتال، عدم وضوح نقشها و مسئولیتها، عدم توانایی در تصمیمگیری مناسب و قاطع و حتی عدم اطمینان به اتفاقات و رخدادهایی که در سازمان در شرف ایجاد و اعمال است. در این حالت، میبینیم که نهتنها مشکلات حلنشده، بلکه مشکلات نوین دیگری هم که قبلتر نبوده اضافهشده؛ در این حالت پروژههای تحول دیجیتال را بایستی پروژههای اخلالگر دیجیتال نامید زمان بازنگری فرارسیده است؟
او تاکید کرد: امروز ضمن ایجاد فرصت کاوشگری، زمان درک درست از تحولات دیجیتالی است. دیجیتالی بودن به معنای توانایی متفاوت دیدن، متفاوت اندیشیدن و انجام متفاوت کارها است. آینده دیجیتالی، نویدهای بزرگی را به ما میدهد، نویدهایی از انجام سریعتر و بهتر کارها. شرکتهای بالغ دیجیتالی با افزایش همکاریها، ایجاد نوآوریها در مقیاس بالا و از همه مهمتر ایجاد تغییر شکل نگرش خود، به موفقیتهای جدید دست مییابند.
در ادامه او درباره انقلاب صنعتی چهارم و انجام سریعتر و بهتر کردن کارها پس از آن گفت: قدرت واقعی تحول دیجیتال در ایجاد یک نقشه راه ساختاری نهفته است که تغییرات را از سطح داراییهای فردی بهکل سازمان گسترش دهد تا بستری برای نوآوری و همکاری ایجاد شود و درنهایت اطمینان حاصل شود که تحول دیجیتال فراتر از جایگزینی کارگران با تجهیزات مدرن است و در عوض نهتنها نیروی کار را تقویت میکند بلکه سطوح همکاری بین انسان و ماشین را بهشدت افزایش میدهد.
در ادامه او به حکمرانی دیجیتال بهعنوان یکشبه پارادایم نوپدید در ادبیات مدیریت دولتی اشاره کرد: برای ایجاد پاسخگویی روشن در خصوص راهبردهای سازمان، خطمشیها و استانداردهای دیجیتالی که سازمان بر آن تمرکز دارد، که اگر این چارچوب (منظور چارچوب حکمرانی دیجیتال) به شیوهای مؤثر، طراحی و اجرا شود، سبب سادهسازی مسیر توسعه و تحول در سازمان میشود و همچنین به کاهش اختلافات درونسازمانی در مورد مالکیت کسبوکارها، نقشها و مسئولیتهای پس از اعمال تحول دیجیتال کمک میکند. در غیر این صورت، موجب ایجاد هرجومرجی در سازمان میشود که بنده در تعبیر دیگری، آن را اخلالگری دیجیتال نامگذاری کردم.
عربزاده یکتا از خردشهر گفت و فاصله ما با آنچه در دنیا اتفاق افتاده است درنهایت باید نوآوری سرلوحه مأموریت سازمانها باشد. اینکه متفاوت بیندیشیم و متفاوت عمل کنیم. باید در حوزه مردم، دولت و کسبوکارها متفاوت فکر کنیم.
بعد از آن مسعود ظهرابی درباره جایگاه فرصتهای ناب و چابک در کسبوکارهای فناوریمحور گفت: دنیای امروز دنیای سرویسمحوری است و به تبعان دنیای مشتری محوری است؛ اما این سرویسها کدام است و با چه کیفیتی به مشتری ارائه میشود و سازمان ما با چه کیفتی به ذینفعهای درونی و مشتریهای بیرون این سرویس را میدهد؟
ظهرابی ادامه داد: ارائه ارزش به مشتری نوعی سرویس است که به باید با کیفیت قابلقبول و مقرونبهصرفه باشد. سرویس ID باید بدون ریسک به مشتری ارائه شود. الآن وارد عصر تحول دیجیتال شدهایم. مرکز تمام استاندارهای مدیریت «ارزش» است که به مشتری ارائه میشود. در داخل کشور با عارضه مدگرایی روبهرو هستیم. اسامی مختلف و مدلهای مختلف در سازمانها استفاده میشود و الآن بلاکچین و رمزارز مد روز است. آنچه مهم است، وقتی در سازمان درباره سرویس صحبت میکنیم، سرویس نیاز به مدیریت کردن دارد.
او ادامه داد: فناوریها باید سبب شود که مدیریت، پایداری بهتری روی منابع سازمانها و بنگاهها صورت گیرد.
ظهرابی در ادامه درباره چابک بودن سیستم گفت: چابک بودن نباید به ابزار تبدیل شود و باید به نگرش تبدیل شود؛ نه اینکه فرد را محدود به ابزار کند. در ارائه سرویس با کیفیت ابزار زده هستیم.
بعد از آن او به افراد و نیروی انسانی بهعنوان سرمایه هر سازمانی تاکید کرد که نگاه سرویس و تفکر ناب را دنبال میکنند. ارزش در مدل کسبوکار جایگاه ویژهای دارد و یکی از چیزی که ارزشافزا است، تفکر سرویسگرایانه و چابک است. سرویس باید با کیفیت مناسب و مقرونبهصرفه و بدون تحمیل ریسک به مشتری باشد.
نظر شما