داود چراغی؛ بازار: داود چراغی استادیار موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی در یادداشتی که برای خبرگزاری بازار ارسال کرده است، مشکلات اقتصادی ایران را مورد ارزیابی قرار داده است؛ وظیفه دولت شکل دادن اقتصاد است. دولت ها از سه طریق اقتصاد را در کشورها شکل می دهند یکی رویه شروع کسب و کار برای افراد حقیقی و حقوقی از یک نفر تا هر تعداد مشخص می کنند و شروع هر کسب و کاری با طی کردن مراحلی که دولت مشخص کرده و اخذ مجوز صورت می گیرد. دوم سیاست های کلان است، یعنی در نظام بانکی، نظام مالیاتی و... سیاست هایی را اجرایی می کند که افراد بتوانند با کار بهتر در آمد های بیشتری را داشته باشند و کسانی که توان و کارآیی ندارند از کمک های دولت برخوردار شوند. یعنی هم تولید شکل گیرد و هم چیزی که تولید می شود بین مردم به صورت عادلانه توزیع شود.
در همه جای دنیا افراد برای کسب مجوز خودشان باید مولفه هایی داشته باشند و پس از احراز این شاخصه ها می تواند مجوز دریافت کند در حالی که ما در کشور مجوز را به مغازه می دهیم بخش اعظم فعالیت های افراد را از کسب و کار بیرون انداخته ایم
وظیفه سوم دولت نظارت بر تمام مراحل تولید و اقتصاد است. شاخص های کلان علائمی هستند که وضعیت اقتصاد را برای ما مشخص می کند متأسفانه شاخص ها نشان می دهند که وضعیت اقتصاد ما خوب نیست. در اقتصاد ما رویه کسب و کار متفاوت از تمام کشورهای دنیا است اگر در همه جا یک قانون تجارت دارند ما در کنار آن قوانین نظام صنفی را نیز گفته ایم و از آن بدتر، رویه ای که در کشورهای مختلف است در کشور ما متفاوت است در همه جای دنیا افراد برای کسب مجوز خودشان باید مولفه هایی داشته باشند و پس از احراز این شاخصه ها می تواند مجوز دریافت کند در حالی که ما در کشور مجوز را به مغازه می دهیم بخش اعظم فعالیت های افراد را از کسب و کار بیرون انداخته ایم.
بسیاری از افرادی که وضع مالی خوبی ندارند، افراد معلول، زنان سرپرست خانوار و... توان داشتن مغازه را ندارند، اما می تواند به صورت دست فروشی یا در فضاهای اداری کار انجام دهد، در حالی که در کشور ما باید مغازه داشته باشد. در حال حاضر برای اجاره کوچکترین مغازه ها هم باید مبالغ بالایی پرداخت کرد و عملا این افراد نمی توانند این گزینه را انتخاب کنند. چراغی ادامه داد: اقتصاد ما به تبع اشتباه در سیاست گذاری، همیشه در پائین ترین پتانسیل اقتصادی قرار دارد. اقتصادی که همه می توانند در آن دخیل باشند اقتصاد پویا و موفق خواهد شد. در کشورهای دیگر، افرادی که توانایی دارند می توانند با حداقل داشته ها به بالاترین درجات برسند. ماکروسافت از زیرزمین شروع کرد بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا از کوچکترین امکانات شروع شد.
بخش اعظمی از مدیران ما به خصوص از دهه هشتاد به بعد، افرادی هستند که شناخت درستی از اقتصاد ندارند اگر کسی مفهوم اقتصاد کلان را نداند سیاست گذاری درستی اتخاذ نمی کند
با وجود پتانسیل هایی که در کشور ماوجود دارد اقتصاد ما در پائین ترین حالت ممکن قرار گرفته است در حالی که اگر از منابع و داشته ها درست استفاده شود اقتصاد ما می تواند حداقل ده برابر حال حاضر پویا و پربازده باشد. سیاست دولت به گونه ای بوده که سود را در دلالی قرار داده و بسیاری از شرکت ها را به سمت این کار سوق داده است در کشور ما افرادی که کار درست را انجام می دهند و به حق و حقوق دیگران توجه می کنند و تقلب نمی کنند کمترین درآمد را دارند، در حالی که افرادی که تقلب و کلاه برداری می کنند سود می برند و این وضعیت افراد را به سمت دلالی سوق می دهد. کشاورز محصول خودش را به کمترین قیمت می فروشد و بعد مشاهده می کند محصولش با چندین برابر قیمت در بازار در حال فروش است این به دلیل اتخاذ سیاست های اشتباه در کشور است که به کشاورز اجازه عرضه محصول خودش را نداده ایم.
در واقع زمینه عرضه محصول را برای کشاورزان فراهم نکرده ایم. بخش اعظمی از مدیران ما به خصوص از دهه هشتاد به بعد، افرادی هستند که شناخت درستی از اقتصاد ندارند اگر کسی مفهوم اقتصاد کلان را نداند سیاست گذاری درستی اتخاذ نمی کند. افرادی که در آمد بالایی دارند عمدتا فرار مالیاتی دارند در نظام بانکی مشکلات زیادی داریم بانک ما نمی تواند منابع لازم برای حرکت اقتصاد را تأمین کند و تسهیلات پرداختی هم سود بالایی دارد که به تولید کنندگان فشار وارد می کند. اگر این موانع را اصلاح کنیم شاخص های اقتصادی ما هم بهبود پیدا خواهد کرد. مشکلات ما کاملا مشخص است اگر سیاست های اقتصادی درست در حد فوق دیپلم هم اجرا کنیم مشکلات اقتصادی ما حل خواهد شد.
نظر شما