۷ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۲
سیاست «بستن شیر گاز» جواب نمی‌دهد
یادداشت وارده؛

سیاست «بستن شیر گاز» جواب نمی‌دهد

مشهد- سال‌هاست که برای تنظیم فشار سوخت طبیعی تنها به بستن شیر گاز اکتفا شده است و انگار راه دیگری برای تنظیم مصرف وجود ندارد! این بخشی از یادداشت بابک رحیمیان کارشناس ارشد علوم اجتماعی برای بازار است.

بابک رحمیان؛ بازار: بستن شیر گاز برای تنظیم برنامه مصرف و برخورداری هم‌میهنان از این سوخت طبیعی یکی از سیاست‌های قدیمی است که افزون بر سه دهه از عمر آن می‌گذرد به این معنا که هر وقت هوا سرد می‌شود ما شیر گاز را بر روی صنایع و یا همسایگان می‌بندیم تا شاید بتوانیم این بحران را حل کنیم غافل از این‌که این سیاست همیشه در بخش دیگری ازجمله صنایع بحران‌آفرین بوده است.

شاید خوابیدن بر روی منابع عظیم گازی در جنوب موجب شده تا ما هم خودمان را به خواب بزنیم و لذا زمان آن فرارسیده تا از خودمان بپرسیم تا کی می‌خواهیم شیر گاز میدان‌ها جنوبی را برای مصرف بازتر کنیم و زمستان شیر گاز را بر روی صنایع ببندیم؟

سه دهه است که کشور در فصل زمستان ناگزیر به محدود کردن مصرف گاز بخش صنایع می‌شود درحالی‌که مدام بر منابع گاز کشف‌شده در کشور افزوده می‌گردد و به‌تناسب آن میزان مصرف گاز نیز در کشور افزایش می‌یابد.

اکنون کشور به مرحله‌ای رسیده است که اگر اتفاق مثبتی در تحولات بین‌المللی رخ دهد و تحریم‌ها برداشته و زمینه صادرات گاز از ایران فراهم شود، با این میزان مصرف بالا، دیگر گازی برای صادرات باقی نمی‌ماند و این‌یک فاجعه است.

در کشور افغانستان، هنگام افزایش مصرف برق، بخش خانگی در اولویت محدودیت قرار می‌گیرد و تلاش دولت حفظ تولید و اشتغال است اما در ایران برعکس این قضیه است و به‌جای فرهنگ‌سازی در مصرف خانگی، به سراغ بخش صنعت رفته و شیر گاز آن بسته می‌شود.

افراط‌وتفریط در مصرف سوخت فاجعه‌آمیز است و باید به‌جای قطع انرژی، فرهنگ مصرف صحیح را ترویج داد و همه این اتفاقات در حالی است که وقتی در پاساژها و خیابان‌ها قدم می‌زنید در مغازه‌ها به قول قدیم‌ها چار طاق باز است و از آن‌طرف شعله بخاری‌ها در درون مغازه‌ها تا آسمان بالا آمده است!

در بسیاری از خیابان‌های اصلی میز و صندلی‌ها در هوای سرد و منفی ۵ درجه برای تناول غذا چیده شده و برای تأمین آسایش مشتریان بخاری‌های گازی عظیم بناشده تا با سوزاندن گاز برای لحظاتی محفل جمعی را گرم کند غافل از اینکه در صد کیلومتر دورتر از شهر کارخانه فولاد و یا سیمان که چرخ صنعت و اقتصاد این کشور را می‌چرخاند و افزون بر هزار خانواده از چرخش این چرخ نان می‌خورند به دلیل کمبود گاز از حرکت ایستاده است!

نمی‌دانم وقت آن فرارسیده تا از خود بپرسیم  تا چه زمانی باید شیر گاز صنایع را بست و شاهد افزایش روزافزون مصرف گاز در بخش های خانگی بود، چه شخصی یا نهادی در این کشور متولی فرهنگ‌سازی در الگوی مصرف سوخت است؟

در استان خراسان رضوی حداکثر مصرف روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب گاز در روزهای سرد سال است و این در حالی است که مصرف واحدهای سیمان در استان روزانه ۲ میلیون مترمکعب گاز و مصرف واحدهای فولادی استان روزانه بین سه تا ۳.۳ میلیون مترمکعب است لذا با این احتساب باید شاهد قطعی کمتری در این صنایع باشیم اما متأسفانه بیشترین سهم قطعی گاز در این صنایع دیده می‌شود.

صنایع سیمان و فولاد در این استان بیشترین ارزش تولید را نسبت به سایر بخش‌ها داشته و بالاترین اشتغال را به خود اختصاص داده‌اند و لذا بهره‌مندی از هفت واحد تولیدی سیمان و پنج واحد فولادی استان زمینه اشتغال ۱۲ هزار نفر را به‌صورت مستقیم ایجاد کرده‌اند، به‌هرحال همان‌گونه که بخش خانگی نباید دچار تشویش خاطر ازنظر مصرف انرژی شود، صنایع نیز محلی برای امرارمعاش مردم هستند و نباید از آن‌ها غفلت کرد.

افزایش هزینه
هر مترمکعب گاز طبیعی و ارزش حرارتی آن با هر لیتر مازوت برابر است لذا خرید و مصرف گاز برای این واحدها توجیه اقتصادی بیشتری نسبت به مازوت دارد این در حالی است که وقتی گاز را قطع می‌کنیم هر واحد تولیدی باید به ازای خرید هر لیتر مازوت ۳۰۰ تومان به شرکت پخش فرآورده‌های نفتی پرداخت کند که البته وقتی برای حمل آن به استان به ازای هر لیتر ۴۰۰ تا ۴۵۰ تومان کرایه حمل به آن اضافه می‌شود لذا درنهایت هر لیتر مازوت برای کارخانه ۷۵۰ تومان تمام می‌شود و این یعنی تحمیل هزینه‌های سربار بر تولید که فشار گرانی آن را باید مصرف‌کننده بپردازد.

البته این تمام داستان نیست چراکه معمولاً همه‌ساله فقط نیمی از نیاز این صنایع تأمین می‌شود و بیکاری و خاموشی دستگاه‌های تولیدی به بخشی از سرنوشت آن‌ها دچار شده است.

البته تهیه و خرید مازوت از شرکت ملی پخش فراورده‌های نفتی حدیثی مفصل است که خود نیاز به نگارش یادداشتی دیگر دارد.

القصه ماسال‌هاست که شیر گاز را بر روی صنایع می‌بندیم تا خانه‌هایمان گرم بماند اما از آن‌طرف تنور تولید را سرد می‌کنیم؛ خانه کارگرانی که از این صنایع حقوق می‌گیرند بی‌فروغ می‌کنیم و به دلیل اجبار کارخانه‌ها برای استفاده از سوخت مازوت نه‌تنها هزینه تأسیسات آن را دو برابر کرده بلکه هزاران تن آلودگی ناشی از این سوخت را روانه آسمان شهرها می‌کنیم زیرا تاکنون نتوانسته‌ایم و یا نخواسته‌ایم بر روی فرهنگ مصرف و بهینه‌سازی سوخت کارکنیم و لذا ازآنجاکه بستن شیر گاز همیشه کار را راه انداخته است احتمالاً امسال هم به‌جای هزاران راه نرفته همان شیر گاز را دوباره بر روی صنایع خواهیم بست!  

ما در حالی همه‌ساله با کمبود گاز روبرو هستیم که بنا بر آمار متوسط سرانه مصرف گاز در ایران ۶.۷ برابر سرانه مصرف دنیاست! یعنی بیش از ۶ برابر متوسط دنیا گاز مصرف می‌کنیم و مصرف انرژی‌مان مبتنی بر گاز است.درباره اتحادیه اروپا، این عدد سه برابر است، یعنی سرانه مصرف در ایران سه برابر سرانه مصرف در کل اتحادیه اروپاست. در ایران به ازای هر یک نفر جمعیت سه برابر میزان کل اتحادیه اروپا گاز مصرف می‌شود.

به نظرم دیگر وقت آن رسیده که مانند تابستان در مغازه‌ها را باز نگذاریم؛ کمی در ساخت مصالح ساختمانی نوین و عایق و هم‌چنین بهینه‌سازی ساختمان‌ها با جدیت وارد شویم، فرهنگ مصرف را از مدارس آموزش دهیم و تا ذخایر فسیلی تمام نشده کمی هم از انرژی‌های پاک بهره ببریم چون سیاست بستن شیر گاز تا ابد جواب نمی‌دهد!

کد خبر: ۱۱۹٬۲۰۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha