محسن عباسی: اگر نگاهی به کدهای اخلاقی در حوزه مالی در دنیا بیندازیم میبینیم که یک سری دستورالعملهای اخلاقی در بازارهای مالی وجود دارد که دائما در حال به روز رسانی است به طوریکه نمیتوان این کدها و دستورالعملهای اخلاقی را به صورت مجلد و کتاب منتشر کرد. مانند یک جزوهی باز است که مرتبا به روز رسانی میشود مرتبا بهبود داده میشود، کاملتر میشود. یعنی اخلاق آنچنان مهم است که دایما برای بهبودش وقت گداشته میشود و به روز میشود و یک کتاب قدیمی نیست که در کتابخانهها خاک بخورد. یک جریان ادامهدار است.
اینجا در بازار ما تقریبا دیگر چیزی به نام اخلاق مالی باقی نمانده است. اعتماد که زیر بنای اخلاق در بازار است سال گذشته از بین رفت و تبعات آن کم کم در حال نمایان شدن است. درست است که تازه واردان نیاز به اموزش دارند و رفتارهای هیجانی را گهگاه تشدید میکنند(موارد زیادی را به چشم خود دیده ام) اما این رفتارها خود مععول علت دیگریست و تا زمانی که آن مشکل حل نشود صحبت از آموزش و اصلاح رفتار تازه واردان بیهوده است! و آن چیزی نیست جز ایجاد اعتماد که مانند درختی است که میوهی آن اخلاق مداری در بازار است.
متاسفانه در سایه این بی اخلاقی هاست که دولت سهام ابشاری عرضه کرد و بازار را بیش از یکسال به اصلاح برد. این اصلاح به منزلهی پایان اعتماد به بازار حداقل در کوتاه مدت بود.
در سایهی این عدم اعتماد بی اخلاقی ها در بازار شروع شد و مانند دومینو به همه جای بازار سرایت کرد. صندوقها که یک نهاد متفکر و بلند مدت بودند نوسانگیر شدند. بازارگردانها نوسانگیر شدند! الگوریتمها و برنامه های اتوماتیک رواج پیدا کردند زیرا اعتمادی به آینده وجود نداشت و همه به دنبال سود استند اما در کوتاه ترین زمان ممکن! متاسفانه بسیاری از تحصیلکرده ها و تحلیلگران که سالها سابقهی تحلیل و کار فاندامنتال داشتند تبدیل به سهمچاق کن و سهم پروژهکُن شدند!
متولیان بازار ماینرباز شدند و حالا هم کسی این رسوایی اخلاقی را بر گردن نمیگیرد!
حقوقیهای بزرگ بازار هم یا تا جای ممکن عرضهکنندهی سهام شدند و یا سهام عرضه اولیه ای به بازار آوردند و در قیمتهای بالا به مردم فروختند و اکنون سهام انها به زیر قیمت عرضه اولیه رسیده است!
اینها افول اخلاق در بازار است. شما دیگر چه انتظاری از مردم دارید؟ یک نگاهی به بالا و پایین بازار بیندازیم. دور و برمان را خوب ببینیم. در این بازاری که بزرگانش حتی دید ۶ ماهه ندارند و با خودزرنگ پنداری به دنبال استفاده از چند درصد نوسان هستند با کدام شعار و برنامه قصد دارید مردم را سهامدار نگهدارید؟
آقایانی که سهام بی زبان بیت المال در دستان انهاست و فقط چند صباحی مدیرعامل این شرکتها هستند و اصلا نمیدانند ارزش سهامی که در دستان انهاست چقدر است، شمایی که سهام میفروشید تا هزینههای جاری را پرداخت کنید شما در صدر نابودگردان سرمایههای مردم هستید و قطعا اگر سیستمی برای پاسخگویی وجود داشته باشد باید شما را محاکمه کند.
شما زحمتی برای این سهام نکشیدید و برنامه ای برای آینده ندارید طبیعیاست که پاسخگو هم نباشید چون کسی از شما پاسخی نمیخواهد!
در این شرایط تورمی، دلاری که به سمت سقف قبلی میرود، عملکرد شرکتها عالی بوده و قیمتهای جهانی رشد کرده اند و ... فکر و ذکر مدیران اجرای الگوریتم و نوسان و عرضهی سهام برای جلو زدن از بقیهی حقوقیها است
این بی اخلاقی ها باید با دستورالعمل اخلاقی برای شرکتهای بورسی و فرابورسی و حقوقیهای آنها سامان یابد. اگر به دنبال تشویق مردم به سرمایهگذاری در تولید هستیم و نگران خروج سرمایه ها و خرید حانه در کشورهای همسایه هستیم باید اول محیط این کسب و کار را پالایش کنیم. باید اعتماد از دست رفته را احیا کنیم و این با شعار ممکن نیست. باید اقدامات عملی و اعتمادزا جلو بیاییم. تضمین عملی بدهیم که دیگر این موارد اتفاق نمیافتد. این مهمترین وظیفهی دولت در قبال بازار سرمایه است که مجموعه اقدامات تقنینی، نظارتی و حمایتی را میطلبد به گونه ای که فضای بازار را به سمت یک فضای قابل پیش بینی، منصفانه و رقابتپذیر پیش ببرد آن هم در یک بستر اخلاق مدار! عیر از این هر چه بشود یک نوسان کوتاه مدت و یا موجهتی جاصل از ورود و خروج نقدینگی به، بورس خواهد بود و بورس یک رشد پایدار را تجربه نخواهد کرد.
در طول یکی دو سال گذشته شاهد انباشت تقاضا و کاهش عرضهها در بازار بودیم که نتیجه آن پرش بلند شاخص شد.
حالا هم یک سالیست که شاهد افزایش عرضه هستیم که درست بر خلاف واقعیات اقتصادی کشور و دنیا (نرخ دلار، تورم و نقدینگی و قیمتهای جهانی و ...) که دوباره باعث انباشت تقاضا در بازار خواهد شد و نتیجتا بعد از مدتی دوباره شاهد انفجار تقاضا در بازار خواهیم بود.
نظر شما