بازار؛ گروه بین الملل: مگاپروژه های پویای متحول کننده بازی در حال حاضر در سراسر افغانستان در حال آشکار شدن است که فرصت های فراوانی را برای بازسازی منطقه ارائه می دهد.
در شمال مرزهای افغانستان، یک سیستم راه آهن و جاده ای در حال توسعه از چین تا آسیای مرکزی، ایران، ترکیه و اروپا در حال ساخت است. این سیستم همزمان با طرح کریدور Trans-Caspian East-West-Middle که دو قاره را متحد می کند، از آنکارا شروع می شود، از گرجستان، آذربایجان و از آنجا از طریق ترکمنستان و قزاقستان به چین ادامه می یابد. اردوغان که در زمان های مختلف سعی کرده است دو جهان را زیر پا بگذارد، به درستی این پروژه را ادامه می دهد.
ترکیه در سالهای اخیر به طور فزاینده ای از وابستگی خود به ناتو فاصله گرفته است. آنکارا این کار را با دور ساختن بلندپروازی های اقتصادی خود از اتحادیه پولی در حال فروپاشی اروپا انجام داد که زمانی مشتاق پیوستن به آن بود - با خرید سیستم های راداری ۴۰۰ دلاری ساخت روسیه و نگاه به شرق، جایی که تجارت ترکیه با چین از ۲۷۰ میلیون دلار ناچیز در سال ۱۹۹۰ به بیش از ۲۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده است. کریدور بین المللی حمل و نقل شمال- جنوب ۲۰ ساله پروژه دیگری است که جان تازه ای می گیرد و عمیقاً افغانستان و مناطق اطراف آن را تحت تأثیر قرار می دهد.
پروژه ای که از روسیه، ایران و هند آغاز شده است؛ با گسترش ۷۲۰۰ کیلومتری از سن پترزبورگ از طریق اروپای شرقی و کشورهای جنوب غربی آسیا تا بندر چابهار ایران و از آنجا تا هند گسترش یافته و شامل جمهوری آذربایجان، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان،ترکیه، اوکراین، سوریه، بلاروس و عمان می شود.
یک خط راه آهن بسیار جالب این پروژه می تواند به کابل متصل شود که به راحتی به راه آهن ترانس افغانستان از ازبکستان تا پاکستان متصل می شود و در فوریه امسال یک توافقنامه بزرگ در مورد آن امضا شد.
علاوه بر این باید گفت تلاشهای صورت گرفته برای وصل افغانستان از طریق خطوط آهن از کشورهای ازبکستان، ترکمنستان، ایران به ترکیه و سپس اروپا، میتواند نقش واسط افغانستان در تعاملات اقتصادی و ارتباطات منطقهای را برجسته سازند.
در حالی که کارشناسان غربی سالها تلاش کرده اند تا خود را متقاعد کنند که کریدور بین المللی حمل و نقل شمال- جنوب رقیب ابتکار یک کمربند یک جاده چین است، واقعیت بر اساس مفهوم برد-برد همکاری-نشان داده است که این پروژه با جاده ابریشم جدید شرقی-غربی هماهنگی کامل دارد.
مشارکت هند و پاکستان به عنوان اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۷ و عضویت ایران در آن، همچنین به حل و فصل بیشتر اختلافات گذشته بین دو کشور همسایه کمک می کند و نشان می دهد همه چیز را با همکاری بدست می آورند و با ادامه دادن به طعمه بازی بزرگ انگلیسی-آمریکایی همه چیز را از دست می دهند.
در آخرین نشست مهم سازمان همکاری شانگهای، همه کشورهای عضو تأکید کردند که همه اولویت ها باید به کمک صلح و بازسازی در افغانستان کمک کنند. سازمان همکاری شانگهای باید از مکانیزم های همکاری فعلی در زمینه های اقتصادی، تجاری، فرهنگی و سایر زمینه ها برای حمایت از افغانستان در جهت افزایش ظرفیت توسعه مستقل و دستیابی به توسعه واقعی و پایدار استفاده کند و در عین حال ملت را در توسعه اقتصادی منطقه ای ادغام کند.
با توجه به عدم وجود شتاب، زمان در حال تغییر است و سرعت سرمایه گذاری ناگهانی از طریق بانک سرمایه گذاری زیرساخت های آسیایی (AIIB) یا بانک های دولتی چین، مانند بانک توسعه چین یا بانک واردات صادرات چین، افزایش می یابد.
دو بانک دولتی اخیر در زمینه سرمایه گذاری بین المللی زیرساختی از جمله ۷۷۷ پروژه بزرگ انرژی در خارج از چین تخصص دارند و بیش از ۱۸۶ گیگاوات برق در سراسر جهان به صورت آنلاین در اختیار دارند. در مورد AIIB، افغانستان در سال ۲۰۱۷ به عضویت کامل آن درآمد و ممکن است به زودی محرک سرمایه گذاری در بازسازی کشور شود. به گفته جومارت اوتوربایف، نخست وزیر سابق قرقیزستان، چین آماده است تا ۶۲ میلیارد دلار در توسعه افغانستان سرمایه گذاری کند.
در اجلاس وزرای خارجه سه جانبه چین، پاکستان و افغانستان در ژوئیه ۲۰۲۱، در بیانیه مشترکی آمده است: سه طرف تأکید کردند که همکاری های خود را تحت طرح «یک کمربند یک جاده»، کنفرانس همکاری های اقتصادی منطقه ای (RECCA) و روند قلب استانبول و دیگر ابتکارات اقتصادی منطقه ای ادامه دهند.
کنفرانس همکاری های اقتصادی منطقه ای ابتکاری است که توسط دولت افغانستان ایجاد شده و پروژه های بزرگی مانند حلقه راه آهن افغانستان را برای همراهی حلقه بزرگراه موجود در اطراف کشور ترویج کرده است. به منظور دستیابی به کاملترین اثر، این برنامه ها نباید به عنوان عناصر جدا از هم در نظر گرفته شوند، بلکه باید به عنوان بخش هایی از یک کل پویا واحد شناخته شوند.
در ماه های اخیر، این پروژه ها و پروژه های دیگر زندگی جدیدی به خود گرفته اند و مقامات برجسته سوریه، عراق، لبنان، لیبی و بسیاری دیگر از کشورهای عربی قصد پیوستن به طرح یک کمربند یک جاده چین را در سطوح مختلف داشته اند.
این امر نباید برای کسی که به دنبال راه حل های واقعی برای پایان دادن به طاعون تروریسم، مواد مخدر، جنگ و قحطی است، تعجب آور باشد و اتحاد چند قطبی باید به عنوان تنهاترین راه به سوی آینده ای امن و باثبات شناخته شود.
نظر شما