بازار؛ گروه کشاورزی: محصولات کشاورزی و صنایع غذایی عمدتا در طی فرایند تولید و فرآوری با آلودگی هایی همراه هستند که در صورت کنترل نشدن نه تنها از نظر بهداشتی و سلامت برای مصرف کنندگان خطر ساز است بلکه در صورتی که وارد بازارهای صادراتی شود قطعا به کشور برگشت می خورد و علاوه بر خدشه وارد کردن به اعتبار کشور ضررهای مالی بسیاری را نیز به صادر کننده وارد می کند. با این وجود کشور ایران نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها دارای آزمایشگاه های تخصصی صنایع غذایی و کشاورزی است که در آزمایشاتی در جهت شناسایی هر گونه آلودگی انجام می دهد و سلامت این محصولات را تایید می کند. یکی از این آزمایشگاه ها با بیش از ۳ دهه فعالیت در استان فارس فعال است که جزوی از یک شرکت دانش بنیان محسوب می شود.
در این راستا خبرنگار خبرگزاری «بازار» گفتگویی با «ایمان صادق پور» مدیر بازرگانی و عضو هیات مدیره این شرکت دانش بنیان انجام داده است و جویای زمینه های فعالیتی این شرکت شده است.
*به عنوان سوال اول کمی در خصوص زمینه فعالیت خود توضیح بدهید.
ما یک شرکت دانش بنیان هستیم که به عنوان یکی از قدیمی ترین آزمایشگاه های تخصصی بخش خصوصی کشاورزی کشور از سال ۷۶ فعال هستیم در ۹ زمینه مختلف فعالیت داریم. به طوری که زمینه های کاری ما در فضای محیط زیست، صنایع غذایی و همچین در زمینه کشاورزی در شاخه های مختلف مثل آب، خاک، کود، سموم کشاورزی و غیره است. به این معنا که برخی از مواد غذایی که از کشور صادر می شود غالبا از آزمایشگاه ما تاییدیه می گیرد. از سوی دیگر در مورد برخی مواد غذایی از کشور گرجستان نیز نمونه داشته ایم.
یکسری محصولات کشاورزی مثل پسته در فرایند فرآوری دچار آلودگی های قارچی می شوند که این اتفاق در مقوله صادرات باعث لطمه زدن به اعتبار صادر کننده و کشور صادر کننده می شود و لذا بررسی سلامت محصول در آزمایشگاه های تخصصی ضروری است
*روی مواد غذایی چه آزمایش هایی به طور خاص انجام می دهید؟
یکسری محصولات کشاورزی مثل پسته هستند که در فرایند فرآوری دچار آلودگی های قارچی می شوند. که این اتفاق فارغ از باب بهداشتی، در مقوله صادرات نیز باعث لطمه زدن به اعتبار صادر کننده و کشور صادر کننده می شود. به طوری که در چندین مورد صادرکنندگان پسته ایران به دلیل وجود سم آفلاتوکسین بازارهای اروپایی را از دست داده اند و از سوی دیگر هزینه سنگینی را نیز پرداخته اند. چون نه تنها باید با پرداخت هزینه های زیاد محموله را از کشور مقصد خارج کند بلکه حجم عظیمی از محصول روی دست صادر کننده گذاشته است. بنابراین ما محصولات را از این بابت آزمایش می کنیم که مشکلی نداشته باشد و از سوی دیگر به تولیدکنندگان مشاوره می دهیم که به چه شکلی می توانند خط تولیدشان را مدیریت کنند که دچار چنین آلودگی هایی نشوند.
*با این تفاسیر از نظر آزمایشگاهی اصلی ترین دلیل آلودگی مواد غذایی چیست؟
ریشه این اتفاق از مدیریت نکردن مقدار رطوبت در محصول است، چون رطوبت بیش از اندازه استاندارد موجب تولید قارچ می شود و تولید سم آفلاتوکسین و اولترا توکسین می کند. مساله اینجا است که چنین آلودگی هایی منحصر به یک یک یا چند محصول نیست بلکه در محصولات بسیاری از جمله پسته، رب گوجه فرنگی، میوه خشک، محصولات زراعی و حتی در کیک و کلوچه هم یافت می شود. با این وجود در هر ۹ زمینه کاری که داریم دارای استاندارد بین المللی ۱۷۰۲۵ هستیم و محصولات شرکت هایی که نمونه می فرستند را بر اساس این استاندارد بررسی می کنیم.
*شما در حوزه فرآوری و بسته بندی محصولات هم فعال هستید. کمی در این خصوص توضیح بدهید.
یکی از اعضای تیم ما متخصص «پس از برداشت» است؛ به این معنا که یک قسمت از این فضا که مربوط به بسته بندی است در این فضا چند بحث از جمله مارکتینگ مطرح می شود. یعنی گفته می شود که بسته بندی باید مطابق با بازار هدف باشد. به عنوان مثال بازار ژاپن نوشابه را با بسته بندی ۶تایی کوچک می پسندد اما بازار آمریکا نوشابه را ۱۲ تایی در سایز بزرگ می پسندد.
با این وجود شاهد هستیم که ما محصولات مان را با یک نوع بسته بندی مشابه برای همه بازارهای هدف ارسال می کنیم! طبیعتا در چنین شرایطی از کشوری مثل ترکیه که در حوزه بسته بندی بسیار پیشرفته است و به همه بازارهای هدف ما نیز دسترسی دارد عقب می افتیم.
این در حالی است که از نظر تجهیزات بسته بندی ما چندان عقب تر از ترکیه نیستیم و شرکتهای قوی در این حوزه کار می کنند اما از این ابزارهایی که در داخل تولید می شود در کارخانجات استفاده نمی کنیم. بر این اساس محصولی که وارد بازارهای صادراتی می شود کاملا از بازار دور است و با انتظارات مشتری همخوانی ندارد. محصولی هم که با انتظارات مشتری نمی خواند قطعا ارزش گذاری خوبی نمی شود. در نتیجه صادر کننده به اجبار باید محصول را ارزانتر بفروشد.
به جز بسته بندی است و مشکل بعدی در خصوص کیفیت محصول بسته بندی شده است. به عنوان مثال خرمای ایران با کیفیت بالایی که دارد به ترکیه می رود و در آن جا بسته بندی مجدد می شود و در چند سطح با کیفیت های متفاوت بسته بندی و ارسال می شود چون بازار های بین المللی خواهان محصولاتی با کیفیت های متفاوت و بسته بندی های متفاوت است. بنابراین می توان اینگونه گفت که در کشور «تفکر تولید ما مشکل دارد نه تجهیزات تولید و بسته بندی ما».
ما روی محصولات غذایی و کشاورزی استانداردهای بسیار بالایی داریم که در ایران می شود به راحتی برخی محصولات را مطابق این استانداردها تولید کرد؛ یکی از این گواهی نامه ها گواهی نامه Global G.A.P است که به محصولاتی که به صورت طبیعی برداشت می شود مثل انجیر کوهی تعلق می گیرد
*به جز بحث بسته بندی صنایع غذایی ما چه مشکلاتی دارد که ممکن است با بازارهای جهانی همخوانی نداشته باشد؟
اگر نگاه کلان به این مساله کنیم می بینیم که یک محصول صادراتی مثل انجیر وقتی به آلمان می رود آن هم در شرایطی که انجیر استان فارس در هیچ جای دنیا وجود ندارد و طبیعتا کیفیت محصول ما از لحاظ ذات محصول عالی است، اما چرا در بازار موفق نیست؟
از سوی دیگر حُسن محصولات ما این است که به دلیل هزینه کم نیروی انسانی و حامل های انرژی، عملا خوش قیمت در می آید و قیمت تمام شده اش مناسب است اما باز هم می بینیم در بازارهای بین المللی جایی ندارد. قطعا به چندین دلیل این اتفاق می افتد؛ مقدار زیادی از این امر به دلیل سیاست گذاری های کلان است که در بازارهای جهانی به مشکلات زیادی خصوصا در مباحث مالی بر می خوردیم از جمله اینکه در بحث باز کردن ال. سی مشکل داریم و یا هزینه انتقال پول به داخل کشور زیاد است و غیره.
بحث بعدی در مورد خود محصول است که شامل مواردی مانند بسته بندی، یکنواختی و استاندارد محصول می شود در حالی که در دنیا این مسائل حل شده است. اما وقتی یک کانتینر بار از ایران صادر می شود در آن محصولاتی با رنگ، سایز و کیفیت های متفاوت بار زده شده است.
مورد بعدی که بسیار مهم است بحث گواهی های بین المللی است. جالب است بدانید ما روی محصولات غذایی و کشاورزی استانداردهای بسیار بالا و سختگیرانه ای داریم که در ایران می شود به راحتی برخی محصولات را مطابق این استانداردها تولید کرد. یکی از این گواهی نامه ها، گواهی نامه Global GAP است که به محصولاتی که به صورت طبیعی برداشت می شود مثل انجیر کوهی و محصولاتی که به صورت ارگانیک برداشت می شود و در تولید آنها از کودهای شیمیایی استفاده نمی شود مثل بسیاری از باغات ایران تعلق می گیرد. با این وجود ما محصولات مان را گواهی نمی کنیم.
این در حالی است که تفاوت یک کیلوگرم انجیر گواهی شده به صورت ارگانیک و انجیر گواهی نشده در اروپا از ۹ یورو تا ۱۷ یورو متغیر است. به این معنا که یک کیلوگرم انجیر گواهی شده ۱۷ یورو می شود اما یک کیلوگرم انجیر گواهی شده در بازارهای اروپایی به قیمت ۹ یورو فروش می رود که این رقم بسیار بالایی است. یا به عنوان مثال قیمت یک کیلوگرم انار گواهی نشده در ایتالیا ۱ تا یک و نیم یورو است و قیمت انار گواهی شده ۴.۷ یورو است! این تفاوت عدد کوچکی نیست. این تفاوت قیمت ها در شرایطی محسوس تر می شود که می دانیم هزینه حمل و نقل یک محصول عادی گواهی نشده دقیقا برابر با هزینه حمل محصول گواهی شده است.
کشاورزان به دلیل عدم توان مالی و صادر کنندگان نیز به دلیل سنتی بودن هزینه صرف گرفتن گواهی های بین المللی سلامت محصول نمی کنند
*عمدتا به چه دلایلی کشاورزان و صادرکنندگان ما تمایل به گرفتن چنین گواهی نامه هایی نیستند؟
اول اینکه اکثر شرکت های بین المللی گواهی کننده به دلیل تحریم ها ایران را ترک کرده اند. دوم اینکه کشاورزان ما برنامه بلند مدت ندارند و برای این امور هزینه نمی کنند به طوری که می توان شمرد که در چند سال اخیر چند نفر گواهی گلوبال گپ را گرفته اند! بنابراین می توان گفت در کشاورزی سنتی ما چنین نگاهی وجود ندارد.
از سوی دیگر کشاورزان ما عمدتا بزرگ مقیاس نیستند در حالی که هزینه گرفتن یک دوره گواهی Global G.A.P (گواهی جهانی محصولات کشاورزی خوب) در ایران بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون است و لذا کشاورزان خُرد توان پرداخت ندارند. از سوی دیگر در بحث بازاریابی با فاجعه مواجه هستیم و اکثر صادرکنندگان ما سنتی هستند و لذا صادرکنندگان هزینه صرف گواهی محصولات خود نمی کنند. در واقع صادرکنندگان ما غالبا وارد این حوزه نمی شوند. بر این اساس علیرغم اینکه می توانیم محصولات ارگانیک بسیار زیادی در کشور داشته باشیم اما صادر کننده محصولات ارگانیک بسیار اندک داریم.
*بخش دیگری از فعالیت شما در حوزه کود است. کمی هم در این خصوص توضیح بدهد.
ما معتقدیم که در تولید محصولات کشاورزی مشکل داریم در حالی که یکی از حلقه های تولید بحث تغذیه است و کودهای کشاورزی در حلقه تغذیه قرار دارد. با این وجود کود خود به تنهایی عامل مشکل نیست و در واقع ما مشکل مدیریت فرایند کشت را نیز داریم؛ یعنی وقتی فرایند کشت به درستی انجام شود قائدتا تغذیه را نیز در آن به درستی انجام می دهیم. همچنین در آن مبارزه با آفات و بیماری ها را درست انجام می دهیم و نگهداری محصول و نهایتا برداشت درستی هم انجام می دهیم. با این وجود ما در تمامی این موارد مشکل داریم، بنابراین ما به عنوان یک شرکت دانش بنیان در تمام این زنجیره فعالیت داریم؛ یعنی از اولین حلقه زنجیر که آماده سازی باغ است تا سمپاشی، برداشت محصول و غیره. به این معنا که ما می گوییم سموم ارگانیک و سمومی با دوره پایداری کم باید در مزارع و باغات استفاده شود. اما کشاورزان چندان با این موارد آشنا نیستند و کود فروشان هم چندان اهمیت نمی نمی دهند و هر سمی را با هر کیفیتی به کشاورز می دهند در حالی که دلیل بیماری های بسیاری از جمله سرطان همین مورد است. از طرف دیگر می بینیم متوسط تولید گوجه فرنگی در هلند ۵۰۰ تن در هکتار است در حالی که در ایران متوسط تولید گوجه فرنگی در استان فارس ۳۴ تن و در کشور حدود ۴۰ تن است!
*بحث لبنیات ما در بازارهای جهانی همیشه با حواشی بسیاری همراه است. در این خصوص هم آیا فعالیت خاصی دارید یا خیر؟
در ابتدا باید بدانید که ما جزو آزمایشگاه های مورد تایید سازمان دامپزشکی هستیم و همچنین تحت حمایت معاونت فناوری ریاست جمهوری هستیم لذا محصولات لبنی نیز به ما ارجاع داده می شود. با این وجود درست است که به عنوان مثال محصول شیر در آزمایشگاه مورد آزمایش قرار می گیرد و از نظر سلامت محصول کنترل می شود اما مساله این است که شیر، ماست، پنیر و دیگر محصولات لبنی محصول نهایی محسوب می شود اما دامی که از محصول زراعی ناسالم تغذیه کرده است قطعا شیر نا سالمی هم تولید می کند. یعنی اگر قرار است این زنجیره ارزش و زنجیره تامین پایدار و سالم باشد، باید از کشت سالم محصول در مزرعه گرفته تا گاوداری و نهایتا خط تولید کارخانه را همگی نظارت داشته باشیم که سلامت باشد. اگر این زنجیره به طور کامل سلامت باشد چند اتفاق می افتد؛ اول اینکه محصول سالمتر تولید می شود و در ثانی در بازارهای داخلی و خارجی محصول با کیفیت بهتر عرضه می شود.
*سخن پایانی...
ما معتقدیم صنعتی که بتواند سالم کار کند تمام اجزایش سالم می شود و حتی در شرایطی فعلی اقتصادی کشور خروجی اش هم سالم می شود. به عنوان مثال ما وقتی بازار هدف و استاندارد کیفی مان را کشوری مثل عراق و افغانستان قرار می دهیم در حالی که پایین ترین استاندارد را دارا هستند، نباید انتظار داشته باشیم که محصول ما با قیمت و ارزش افزوده بالا به فروش برو. یعنی این استاندارد و این انتظار با همدیگر همخوانی ندارد.
در واقع ما باید بر اساس کیفیت محصولی که می توانیم تولید کنیم به سمت بازاریابی برویم، حال چه خودمان بازاریابی کنیم چه با شرکت های بازاریابی قرارداد ببندیم تا بازاریابی کنند فرقی ندارد. اما چون تفکر فروش و تولید در صنایع ما بسیار سنتی است لذا خودمان می خواهیم تولید، بازاریابی و صادر کنیم و این امر موجب می شود در بازارهای درجه یک دنیا حضور چندان چشمگیری نداشته باشیم.
به این ترتیب به عنوان مثال حضورمان در بازار روسیه که بازار درجه یک هم محسوب نمی شود پایین تر از یک درصد است که این میزان نسبت به کشوری مانند ترکیه و آذربایجان هیچ است. در حالی که سالهای است قصد داریم با روسیه فعال باشیم، اما به دلیل عدم رعایت استانداردها در تمام زنجیره های تولید و تامین موفق نمی شویم.
البته بازارهای هدف خواهان محصولات ما هستند البته به شرطی که ما شرایط فروش آنها را بپذیریم؛ شرایطی از جمله اینکه کیفیت یکنواخت باشد و زمانبندی تحویل محصول دقیق و منظم باشد. اما ما هنوز نتوانسته ایم چنین شرایطی را محقق کنیم.
با این وجود به نظر بنده بهترین اتفاق برای بازار ما وجود بازار عراق و افغانستان است چون در حالی که ما بسیار بد کار می کنیم اما خدا را شکر این کشورها هستند از ما خرید کنند! به عبارت دیگر اینکه بازار ضعیفی جلوی ما باشد یک فرصت است که با این بازار ورود کنیم اما در این بازار نمانیم و در عوض در آمد کسب کنیم و از این سود خودمان را برای بازارهای بالاتر آماده کنیم.
نظر شما