جواد حیران نیا؛ بازار: گفتگوهای ایران و عربستان از چندی پیش شروع شد و نشانه های مثبتی از آن مخابره می شود.
دو کشور متعاقب اختلافات از سال ۲۰۱۶ روابط با یکدیگر را قطع کردند و علیرغم تاکید چند باره بر آمادگی گفتگو از سوی ایران، عربستان با به قدرت رسیدن دولت بایدن پای میز مذاکره آمد.
در ایران هم تغییر دولت در حال رخ دادن است و ابراهیم رئیسی رئیس جمهور جدید ایران در اولین نشست مطبوعاتی خود بعد از پروزی در انتخابات اعلام کرد که تهران قصد دارد روابط نزدیکتری با کشورهای منطقه داشته باشد و اولویتش بهبود روابط با همسایگان عرب خلیج فارس است.
این در حالی است که تنشهای منطقه ای و جنگهای نیابتی میان دو کشور بیشترین میزان بعد از انقلاب ایران است. اختلافات در یمن، لبنان، عراق و سوریه کماکان وجود دارد.
با این وجود ریاض و تهران پس از بروز اختلاف در سال ۲۰۱۶، از آوریل سال جاری در حال گفتگو هستند و خبرهایی مبنی بر بازگشایی سفرتخانه های دو کشور مخابره شده است. همچنین اعلام شده که هیاتی از عربستان در مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی مشارکت خواهد کرد.
باید توجه داشت این گفتگوها توسط شورای عالی امنیت ملی ایران راهبری می شود که ابراهیم رئیسی در آن نفوذ بیشتری نسبت به حسن روحانی دارد.
روابط عربستان با ایران در دولت رئیسی بیش از آنکه متأثر از متغیرهای داخلی و منطقه ای باشد تحت تأثیر عوامل ساختاری قرار دارد
روابط عربستان با ایران در دولت رئیسی بیش از آنکه متأثر از متغیرهای داخلی و منطقه ای باشد تحت تأثیر عوامل ساختاری قرار دارد.
یعنی عوامل محرکی که باعث آغاز گفتگوهای ایران و عربستان شده ناشی از فشار متغیرهای ساختاری است. این فشار ناشی از به قدرت رسیدن «بایدن» در آمریکا و تلاش برای احیای برجام از سوی ایران و امریکاست.
بایدن اعلام کرده بود که در روابط با عربستان تجدیدنظر می کند و از عملیاتهای تهاجی ریاض در یمن حمایت نمی کند و فروش تسلیحات پیشرفته به ریاض را متوقف کرده است. این در حالی بود که دولت ترامپ حمایت بدون قید و شرط از اقدامات دولت ریاض داشت و ریاض به همراه تل آویو دست بازی در ماجراجویی هایی منطقه ای داشتند.
در حالی که تمرکز دولت ترامپ در منطقه بر اسرائیل و عربستان در راستای «کمپین فشار حداکثری بر ایران» بود بایدن در نظم تعریفی خود برای منطقه بر تنش زدایی میان ایران و عربستان تأکید دارد
در حالی که تمرکز دولت ترامپ در منطقه بر اسرائیل و عربستان در راستای «کمپین فشار حداکثری بر ایران» بود بایدن در نظم تعریفی خود برای منطقه بر تنش زدایی میان ایران و عربستان تأکید دارد. بر این اساس است که دولت بایدن اعلام کرده کمکها به جنگ یمن را تعلیق خواهد کرد و به برجام باز خواهد گشت.
در واقع دولت بایدن به دنبال نظمی منطقه ای است که در آن بازیگران منطقه ای به کاهش تنشهای خود بپردازند و آمریکا نیز این نظم را مدیریت کند. این در حالی است که در دوره ترامپ، نتانیاهو با تشکیل یک تیم حرفهای موفق شد مثلث همکاری ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان-امارات علیه ایران و برجام را شکل داده، آمریکا را از برجام خارج کند، شدیدترین تحریمهای تاریخ را علیه ایران عملیاتی کند و روابط ایران با آمریکا و عربستان را به «خصمانهترین» وضعیت تاریخی برساند.
حال با توجه به کاهش اهمیت نفت خلیج فارس برای امریکا و احیای رویکرد چرخش به آسیا از سوی دولت بایدن چگونگی تحقق نظم امنیتی خلیج فارس که بتواند منافع آمریکا و همپیمانان را تأمین کرده و بتواند مقابل نفوذ کشورهایی چون چین و روسیه در منطقه را بگیرد برای واشنگتن حائز اهمیت است. بر این اساس بایدن در جستجوی گفتگوهای امنیتی فراگیر در خلیج فارس است تا اولین گام برای انتقال بار امنیت از دوش ایالات متحده به کشورهای منطقه برداشته شود. برای موفقیت چنین تلاشی آمریکا باید به نقش حمایتی خود ادامه دهد.
بر همین اساس است که «جیک سولیوان» و «دنیل بنایم» در ماه می ۲۰۲۰ چشم انداز جدیدی برای نقش ایالات متحده در خاورمیانه ارائه کردند: تمرکز بر روی گفتگوهای درون منطقه ای.
تلاش سولیوان و بنایم برای دیپلماسی منطقه ای بیشتر به این خاطر اهمیت می یابد که عمده تردیدها برای آمادگی منطقه در راستای چنین اقدامی از خود ایالات متحده ناشی می شود. بیشتر شرکای امنیتی آمریکا در خلیج فارس مایل هستند ایالات متحده همچنان به مهار و مقابله با ایران ادمه دهد. آنها به شدت مخالف هرگونه ترتیبات امنیتی هستند که ایران را در بر بگیرد. تهران نیز چشم اندازی را متصور است که هیچ جایی برای ایالات متحده در آن نیست.
در نظم امنیتی مورد نظر بایدن اگرچه آمریکا کماکان ناظر این نظم است اما در تلاش است تا ایران به عنوان کشور منزوی در این نظم نباشد
در نظم امنیتی مورد نظر بایدن اگرچه آمریکا کماکان ناظر این نظم است اما در تلاش است تا ایران به عنوان کشور منزوی در این نظم نباشد.
بر این اساس آمریکا ضمن حمایت از متحدان منطقه ای از جمله عربستان آنها را برای کاهش تنش با ایران در درجه اول ترغیب و در مراحل بعد ممکن است تحت فشار نیز قرار دهد. از سوی دیگر آمریکا ضمن بازگشت به برجام، تحریمها را به عنوان ابزار فشار جهت تغییر در سیاست منطقه ای و موضوع موشکی ایران قرار خواهد داد. اما افرادی چون «رابرت مالی» نماینده دولت بایدن در امور ایران معتقد هستند تاکید بر مذاکره بر سر موضوع «فعالیتهای موشکی» و سیاستهای منطقهای ایران، بدون ورود به مقولهٔ «ساختار امنیتی منطقه» سادهانگاری است. به بیان دیگر، او باور دارد موضوع موشکی و سیاست منطقهای ایران مستقیم به مقوله پیچیده و چند بُعدی «توازن قدرت» و سرنوشت چندین کشور در منطقه مرتبط است و از این رو موضوعی نیست که بشود به راحتی حتی در دور اول ریاستجمهوری بایدن حلوفصل کرد. در نتیجه، «گروگان گرفتن توافق هستهای» تا حلوفصل این مسائل را واقعبینانه نمیداند.
در دوره بایدن، عادی سازی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل نیز دنبال خواهد شد و در این میان بازگشت به برجام نیز در دستور کار قرار دارد؛ هر چند اسرائیل تلاش گسترده ای برای عدم تحقق آن انجام خواهد داد. بر این اساس و بنا به گفته سولیوان درک اینکه آمریکایی ها نجات دهنده ما نخواهند بود عربستان سعودی و امارات متحده عربی را مجبور می کند تا با جدیت بیشتری به دیپلماسی منطقه ای بپردازند.
البته نباید از متغیرهای منطقه ای در شروع مذاکرات ایران و عربستان غافل بود. جنگ یمن پس از گذشت چند سال نتیجه ملموسی برای ریاض نداشته است و علاوه بر حوثی ها که بر صنعا مسلط هستند، نیروهای وابسته به امارات متحده عربی(شورای انتقالی جنوب) نیز بر جنوب یمن مسلط شده است و امارات بر جزایر راهبردی در جنوب یمن از جمله جزیره سقطرا مسلط شده است.
در سوریه، امارات سفارت خود را بازگشایی کرده و ریاض نیز گفتگوها با دولت دمشق را از سر گرفته است و کشورهای عربی در تلاش برای بازگرداندن دولت اسد به اتحادیه عرب هستند
در سوریه نیز امارات سفارت خود را بازگشایی کرده و ریاض نیز گفتگوها با دولت دمشق را از سر گرفته است و کشورهای عربی در تلاش برای بازگرداندن دولت اسد به اتحادیه عرب هستند.
با این وجود از ماه آوریل شش دور گفتگو درباره توافق هسته ای در وین برگزار شده است. با این حال، عربستان سعودی به طور مداوم با احیای برجام مخالفت کرده و علیه برنامه هسته ای ایران موضع گرفته است.
ثانیا، ریاض حتی در حالی که برای برقراری روابط با ایران تلاش می کند، چند روز پیش، توافق نامه نفتی با اسلام آباد منعقد کرد. این معامله تلاشی برای کاهش نفوذ تهران در پاکستان به شمار می رود. در چارچوب این توافق، پاکستان از ماه جولای سال جاری کمک های نفتی به ارزش ۱٫۵ میلیارد دلار یا بیشتر را در سال از ریاض دریافت خواهد کرد.
برقراری رابطه مجدد میان ایران و عربستان دارای آثار اقتصادی نیز هست. عربستان عضو فعال کمپین فشار حداکثری علیه ایران بود و در تلاش بود حتی ترامپ را به جنگ با ایران نیز بکشاند. در دوره ترامپ ریاض به هیچ وجه حاضر به گفتگو با تهران نشده بود و گمان می کرد این کمپین می تواند نظام ایران را مضمحل کند.
به نتیجه نرسیدن کمپین فشار حداکثری علیه ایران، ریاض را متقاعد کرده در فضایی که بایدن رئیس جمهور آمریکاست از بخشی از تنشهای خود با ایران بکاهد
حال به نتیجه نرسیدن این کمپین ریاض را متقاعد کرده در فضایی که بایدن رئیس جمهور آمریکاست از بخشی از تنشهای خود با ایران بکاهد. در وهله اول انتظار حل تمام تنشها میان دو کشور ایده آلی خواهد بود اما توافق در گام اول می تواند به سایر حوزه های هم تسری یابد.
این موضوع باعث خواهد شد تا نوع نگاه کشورهای منطقه که تحت نفوذ عربستان هستند به موضوع تحریمهای ایران تعدیل شود.
برقراری روابط مجدد میان تهران و ریاض می تواند بر طرحهای منطقه ای از جمله طرح «برهم صالح» رییس جمهوری عراق تحت عنوان «ائتلاف منطقه ای بر مبنای توسعه اقتصادی» که در اواخر آبان ماه ۹۷ در جریان سفر به تهران عنوان شده بود تاثیر مثبتی بگذارد.
همین آثار مثبت بود که ولیعهد عربستان پیش از روی کار آمدن دولت بایدن در مصاحبه با شبکه خبری «سی.بی.اس» گفته بود که جنگ با ایران به اقتصاد جهانی ضربه می زند و ترجیح می دهد در مواجهه با ایران دیپلماسی را برگزیند و نه جنگ.
بر همین اساس بود که سران کشورهایی چون پاکستان و عراق نیز صراحتا گفته بودند که عربستان از دولت های اسلام آباد و بغداد خواسته تا بین ریاض و تهران وساطت کنند.
از رهگذر این همکاری ایران امیدوار است بهبود روابط با عربستان سعودی به فروش نفت تهران در بازارهای جهانی کمک کند در عوض تهران نیز کمک کند تا گروه انصارالله یمن به عربستان حمله نکنند ایران می خواهد عربستان نفت این کشور را با قیمت های پایین تر از نرخ بازار خریداری کند و آن را در سطح بین المللی بفروشد تا اینگونه از تأثیر تحریم ها علیه خود بکاهد.
عربستان سعودی بزرگترین مصرف کننده تجهیزات نظامی در منطقه است. در سال ۲۰۱۹، تقریباً ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی اش را صرف خرید سلاح کرد. اما سعودی ها مانند سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس که به تولید و صادرات نفت و گاز متکی هستند، متوجه شده اند باید اقتصاد خود را متحول کنند تا برای اقتصادی جهانی که اتکای کمتری به سوخت های فسیلی دارد آماده باشند. برای انجام این کار باید سرمایه گذاری شود. اما ممکن است در صورت ادامه قیمت پایین نفت، این کار دشوار باشد.
همکاری ایران و عربستان و تمایل ریاض برای از سرگیری روابط با دولت دمشق همچنین می تواند برای سه کشور ایران، عربستان و سوریه منافعی داشته باشد.
در خرداد ماه سال جاری بود که «محمد رامی مارتینی»، وزیر گردشگری سوریه برای شرکت در چهل و هفتمین نشست کمیته سازمان گردشگری در خاورمیانه طی روزهای ۲۶ و ۲۷ مه و به دعوت وزارت گردشگری عربستان و کمیته سازمان گردشگری جهانی در خاورمیانه وارد ریاض شد.
این نخستین سفر یک مسئول نظام سوری به عربستان در رده وزیر از آغاز جنگ در سوریه در سال ۲۰۱۱ به شمار می رفت.
در حال حاضر دولت دمشق ذیل قانون سزار که توسط دولت آمریکا تحمیل شده تحت تحریم است. تحریمی که توسط امارات نادیده گرفته شده است. حال با بهبود روابط عربستان با ایران و دولت بشار اسد می توان انتظار نادیده گرفته شدن آن از سوی ریاض را نیز داشت.
«فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان درباره اینکه آیا عربستان تصمیم امارات را برای پایان تحریمها علیه سوریه که به موجب قانون سزار آمریکا علیه این کشور اعمال شده، تأیید میکند یا خیر، گفته بود: قانون سزار قانونی است که واشنگتن در راستای موضعش درباره سوریه اتخاذ کرده است. مساله مهم حل سیاسی بحران است.
نظر شما