امیرحسینعیدی؛بازار: دیتا و آمار و اطلاعات حوزه دریایی به صورت منسجم و در یکجا جمع نشده است. این یکی از دغدغههای اساسی حسن بیک محمدلو، استاد دانشگاه و فعال حوزه اقتصاد دریاست. در رابطه با بحث دریا و جایگاه اقتصادی آن در اقتصاد کشور به سراغ این استاد دانشگاه رفتیم. آنچه در ادامه میآید شرح گفتگو با وی میباشد.
* جایگاه دریا در ایران چطور است و چه جایگاهی نسبت به بقیه راههای انتقال و ارتباط دارد؟
ما یک کشور دریایی هستیم به این معنا که مثل بقیه کشورها محصور در خشکی نیستیم و هم در شمال هم در جنوب دسترسی خیلی خوبی به دریا و دریاهای آزاد داریم و این یک موهبت برای ما محسوب میشود. خیلی از گزارشات بینالمللی هم به اینکه ایران میتواند با استفاده از یکسری ویژگیها یک قدرت منطقهای و جهانی باشه، صحه گذاشتند. از اولین ویژگیها هم بحث دسترسی به آبهای آزاد را مطرح میکنند. در ابتدا باید این تفکر در ذهن خیلی از سیاستگذاران و مجریان شکل بگیرد که یکی از پایههای توسعه و پیشرفتمان دریا است. اما میبینید که بیش از ۱۰۰ سال است که نوع نگاه توسعهای در کشور به توسعه بری بوده است؛ یعنی بجای اینکه تمرکز آن به دریا باشد، به زمین بوده است. الان در جهان، ۸۰ درصد شهرهای پرجمعیت در کنار آبها هستند و در کشور ما از کلان شهرهایی که تعریف واضحی دارند، یک شهر هم در کنار آب نیست و اصولا کلانشهرهای ما در مرکز قرار دارند. لذا این ظرفیت در این سالها خصوصاً در واقع بعد از انقلاب هم که مورد توجه واقع رهبری هم بوده مورد عنایت مسئولان قرار نگرفته است. حضرت آقا از قبل از زعامتشان در جایگاه رهبری در اهمیت دریا صحبتها و بیانات جدی دارند و آن را یک موهبت، گنج و ثروت عظیم نامگذاری کردند. رهبر معظم انقلاب در بخشی از متن بیانیه گام دوم به ظرفیتهای بلااستفاده کشور و ظرفیتهای مادی که از آنها استفاده نشده است، اشاره میکنند که یکی از آن موارد سواحل دریایی طولانی است. ما ۵ هزار و ۷۰۰ کیلومتر خط ساحلی و بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر مرزدریایی داریم، اما آنقدری که بقیه کشورها از آن استفاده کردهاند، ما استفاده نکردیم.
*سهم بخش دریایی کشور از تولید ناخالص ملی (GDP) چقدر است؟
سهم بخش دریایی ما از GDP با اغماض زیر ۲ درصد است. یکی از ایرادات بخش دریایی ما این است که دیتا و آمار و اطلاعات به صورت منسجم و در یکجا جمع نمیشود. در مقایسه با کشورهایی که شبیه ما هستند و از جایگاه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک بلکه بسیار پایینتر از ما برخوردارند، اعدادی نزدیک ۱۰ درصد و زیر ۱۰ درصد را دارند. نمونههای بالای ۱۰ درصد هم داریم که نمیخواهم به آن اشاره کنم. برای مثال کشور چین بیش از ۹% از تولید ناخالص ملیاش را از دریا ارتزاق میکند. اگر بخواهیم در محدوده گام اول انقلاب هم تحلیل کنیم بیش از ۴۰ سال است از این ظرفیت استفاده نکردیم. توجهی که در سالهای اخیر به بخش دریایی هم در بخش اقتصادی و هم در سایر بخشها ایجاد شده، بسیار خوب است. باید همه متوجه این موضوع باشند و با یک برنامهریزی منسجم به سمت آن حرکت کنند تا این بخش را فعال کنیم.
*با توجه به این مقدار خط ساحلی و ظرفیتهایی که ما داریم چرا بحث دریا و محوریت آن رشد و پیشرفت نداشته است؟
یکی از مشکلات اصلی تفکر است؛ یعنی در ذهن سیاستگذاران نگاه به مرکز تا نگاه به سواحل غلبه داشته است. شما صنایع بزرگ را میبینید که صنایع آببر هستند اما در مرکز کشور مستقر شدهاند. یکی از ایرادات دیگر، بحث ساختاری است. متولیان بخش دریایی در کشور را ببینید، بسیاری از سازمانها مانند شیلات در وزارت جهادکشاورزی، سازمان بنادر و دریانوردی در وزارت راه، حوزههای مربوط به صنعت در وزارت صمت از جمله کشتی سازی، حوزه گردشگری دریایی در وزارت میراث فرهنگی و حوزه محیط زیست دریایی در سازمان محیط زیست درگیر این موضوع هستند. به نوعی یک آشفتگی ساختاری در بخش دریا بیش از آشفتگی ساختاری در بخشهای دیگر وجود دارد. خیلیها به این اشکال ساختاری را رسیدهاند اما نتوانستند جوابی برای آن ارائه کنند. در بخشی دیگر از این نگاه ساختاری، در قانون احکام دائمی توسعه کشور که بهمن ۱۳۹۵ مصوب شده است، در ماده ۶۸ آمده که برای توسعه بخش سواحل مکران، سازمان توسعه سواحل مکران تشکیل شود. در بهمن ۹۵، دولت ۴ ماه فرصت داشته که اساسنامه این سازمان را مصوب کند و به مجلس بدهد که به ملاحظاتی مانند بحث بودجه و تداخل وظایف تا امروز اتفاق نیفتاده است. حداقل باید این اساسنامه را با مجلس پیگیری و اصلاح میکردند. لذا آن اراده ساختاری هم به یک نحوی نیست. بسیاری از کشورهایی که مثل ما دریایی هستند، وزارت دریانوردی دارند. نمیخواهم بگویم که ما هم باید به سمت تاسیس و تشکیل وزارت دریانوردی برویم داریم اما میتوانیم برای این نگاشت نهادی بخش دریایی فکری کنیم و با این نظامات حکمرانی جدید و نوین و انفکاک بخش تنظیمگر از بخش مجری، یک نظام تنظیمگری دقیق ایجاد کنیم و بخش مجری را به مردم بسپاریم، اما شما در همین بخش سازمان بنادر و دریانوردی میبینید که سیاستگذار و مجری در یکجا قرا دارند. مگر قرار نبود دولت به سمت تنظیمگری پیش رود؟
دلایل دیگری نیز عدم توسعه یافتگی در بخش دریا دارد. شاید همین دو دلیل تفکری و دلیل ساختاری، دلایل با اولویت هستند و بخشهای دیگری مثل عدم وجود نیروهای توانمند هم وجود داردو باید تربیت نیروی توانمند و متخصص در این بخش را در دستور کار قرار دهیم. خیلی از رشتههای مرتبط با دریا مثل رشته مهندسی کشتیسازی به سمت تعطیل شدن میرود. تقریباً در کشورهای دریایی بهترین دانشگاههایشان، دانشگاه حوزه دریانوردی است. ما چند تا دانشگاه و دریانوردی میتوانیم نام ببریم؟ باید این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که با اتکاء به بودجه دولت سواحل توسعه پیدا نخواهند کرد.
* چه چالشهایی چه از لحاظ زیرساختی و چه از لحاظ بودجهای بر سر راه احقاق این اتفاقات وجود دارد؟
مهمترین بخش این قسمت این است که مردم نسبت به این ظرفیت اشراف پیدا کنند. وقتی مردم موضوعی را متوجه شوند، این موضوع تبدیل به مطالبه عمومی میشود و وقتی به یک مطالعه عمومی تبدیل شد، نهادهای حکمرانی موظفند به این مطالبه پاسخ دهند. ما مردم را متوجه موهبت دریا نکردیم. چقدر از مردم میدانند که ما معادنی دریایی داریم؟ یا از آب برخی شورابهها و آب دریا میشود عناصری استخراج کرد که درآمدزایی داشته باشد. تصوری از معدن دریایی برای مردم وجود ندارد. بسیاری از چیزهایی که مرتبط با پرورش آبزیان و کاربردهایی که با محوریت صادرات دارد را مردم نشنیدهاند. یکی از وظایف حوزه رسانه این است که این ظرفیتها را ارائه کند. مردم در بحث گردشگری دریایی، فقط موهبت بهرهمندی از این آب و بیشتر برای شنا کردن متوجه میشوند. سند و نقشه راهی برای سرمایهگذاران وجود ندارد که بدانند اگر در کنار ساحلی سرمایهگذاری کرد تکلیفشان را بدانند. چالشهای این راه از این جنس چالشها هستند و همهاش از آن نقشه جامعی که وجود ندارد نشات میگیرد. مقام معظم رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام دستور دادند که سیاستهای کلی توسعه دریامحور را تدوین کنند. تلاشی که در مجمع میشود این است که حداقل یک همآوایی در حوزه بالادست اتفاق بیافتد. این نکته را باید متذکر شد که این همآوایی در حوزه بالادست، باید ترجمانش در حوزه پاییندست هم باشد.
نکته دیگری که باید بگویم بحث اسناد آمایش سرزمین است و اتفاقی که در کشور افتاده این است که یکسری سند میشه به نام اسناد آمایش سرزمینی در حال تدوین شدن هستند. یک اتفاق خوبی افتاده که افتاده است و باید تشکر کرد این است که سواحل مکران خودش مستقلا سند آمایشی دارد، اما چند ملاحظه هم دارد؛ یکی اینکه نباید فقط برای سواحل مکران باشد و اینکه با اسناد آمایشی استانهای ساحلی هم تناظر و تطابقش رعایت شده باشد که بعضاً ممکن است تعارضاتی وجود داشته باشد. همچنین اینکه ما میتوانیم برای استانهایی که ساحلی نیستند اما میتوانند معین استانهای ساحلی باشند، فکری کنیم. مثلا استان کرمان یک استان صنعتی است اما دسترسی به ساحل ندارد و با توجه به ظرفیتهایی که دارد میتوان برای آن یک کارویژه ساحلی طراحی کنید. برای استان فارس هم که حداقل به سواحل جنوب به لحاظ ویژگیهایی که این استانها دارند و دسترسیهای خوبی که دارند، میشود این طرح را اجرا کرد. این مورد هم یکی از بحثهای جالبی است که میتوان پیگیری کرد.
نظر شما